انتقام ناموفقی که آمریکا خواست با ترور حاج قاسم از ایران بگیرد
در واقع این آمریکا بود که خواست با این اقدام انتقام 43 سال شکست در برابر ایران را بگیرد و به عبارت بهتر بعد از 43 سال شکست سنگین از ایران در یک عرصه ولو به ظاهر خود را پیروز یک میدان مقابله با ایران نشان دهدکه البته همین اقدام آمریکا نیز با یک ضربه سنگین از طرف ایران پاسخ داده شد؛ حملهای که خود یک رسوایی برای آمریکا و جرأت پیدا نکردن آمریکا برای پاسخ نظامی دادن به این حمله، یک رسوایی...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ در بررسی واقعه تلخ 13 دی 1398 فرودگاه بغداد و اقدام تروریستی و زبونانه آمریکا علیه یکی از مهمترین عناصر برقراری صلح و آرامش در منطقه آسیای غربی، با نگاهی متفاوت میتوان موضوع انتقام این جنایت غیرانسانی را به نوعی دیگر تفسیر کرد و گفت در حقیقت این آمریکا بود که میخواست با این اقدام ضدحقوق بشری، انتقام سالها ایستادن ایران در برابر نظام سلطه را از کشور ما بگیرد.
آمریکا کشوری بود که سالها در کنج جهان، از نقطهای دوردست دنیا را کنترل میکرد و حتی بعد از سالها درگیری و کشتار میلیونها نفر از بومیان ساکن قاره آمریکا وقتی در سالهای 1939 تا 1945 با شرکت در جبهه متفقین در جنگ جهانی دوم عملا وارد میادین بین المللی شد، هیچ گاه مورد تعرض کشوری قرار نگرفت چون آن قدر از میدان جنگ دور بود، که هیچ کشوری در آن وضعیت توان رساندن جنگ افزارهای خود به آمریکا را نداشت.
بعد از جنگ جهانی دوم که متفقین آقایی و سروری دنیا را در دست گرفتند، آغاز سلطه شیطانی این کشورها از جمله آمریکا بر جهان آغاز شد.
آمریکا از سال 1953 میلادی یعنی از کودتای 28 مرداد 1332 سلطه خود بر کشور ما را آغاز کرد و هر طور ممکن بود منابع مالی و ثروتهای ملی کشور ما را چپاول کرد تا این که در سال 1978 میلادی انقلاب 22 بهمن 1357 ایران رخ داد و پس از آن و به ویژه بعد از تسخیر لانه جاسوسی در 13 آبان سال بعد، به کلی دست این شیطان بزرگ از منابع و منافع کشور ما بریده شد.
انقلاب اسلامی ایران اولین «نه» جدی به سلطه پیش رونده آمریکا بود و هیمنه این ابرقدرت بلامنازع را درهم میشکست لذا تلاش کرد به هر شکل ممکن، آن را در هم شکند، فتنه اقوام را در ایران به راه انداخت، صدام را به جان کشور ما انداخت، دست به ترور نیروهای انقلابی زد، گروهکهای تروریستی داخل کشور را تقویت کرد، افراد نفوذی را داخل دستگاه حکومت جا داد، فتنههای سال 1378، 1388، 1396، 1398 و غیره را به راه انداخت، انواع تحریمهای ظالمانه را علیه کشور ما به کار بست، ناتوی فرهنگی به راه انداخت، شبکههای ماهوارهای فارسی زبان را به جان جمهوری اسلامی انداخت، فشارهای سیاسی بین المللی را به ما وارد کرد ولی سرانجام موفق نشد این سد مقابل خود را بردارد.
آمریکا نه تنها ایران را نتوانست شکست دهد بلکه زمانی که تلاش کرد در منطقه حضور پیدا کند، کشورهای منطقه نیز با مداخله مستشاری ایران برای آمریکا ناامن شد و حضور نظامیاش در عراق و افغانستان بسیار برایش گران تمام میشد.
بارها ایران با اقداماتی نظیر به اسارت گرفتن تفنگداران ویژه دریایی آمریکا، نفوذ به سیستم الکترونیکی پهپاد RQ180 و غنیمت گرفتن این پهپاد، ساقط کردن پهپاد گلوبال هاوک متجاوز به مرزهای ایران به عنوان پیشرفته ترین پهپاد دنیا و غیره آمریکا را تحقیر کرده بود.
مقاومت ایران به یک الگو تبدیل شد و رفته رفته کشورهای دیگری نظیر کوبا، ونزوئلا، عراق، افغانستان و غیره در مقابل آمریکا قد علم کردند و آن ابهت خداگونه از این فرعون زمان گرفته شد.
داعش را با مشارکت لجستیکی، مالی، اطلاعاتی، نظامی و نیرویی چندین کشور با انگیزه ایمانی و معنوی در منطقه ایجاد کرد ولی باز هم با مداخله ایران و با مدیریت تنها یک نفر ایرانی که پاسدار قاسم سلیمانی نام داشت، پروژهای به این عظیمی که قریب یک دهه تنها برای شکل گیری آن تلاش کرده بود، با شکست مواجه شد. نه تنها این پروژه به شکست انجامید بلکه نیروهای مقاومت بعد از آن بسیار منسجمتر و متحدتر شده، عمق استراتژیک ایران تا مرزهای رژیم سفاک صهیونیستی پیش رفته و نیروهایی مانند نیروهای به اذعان خودشان رادیکال بسیج ایران در کشورهای دیگر منطقه نیز تشکیل شد مانند حشدالشعبی عراق و انصار الله یمن.
عامل همه این بدبیاریهای آمریکا، چیزی جز جمهوری اسلامی ایران نبود. لذا با علم و آگاهی به این موضوع که ژنرال قاسم سلیمانی یکی از مهمترین شخصیتهای این کشور و یکی از محبوبترین چهرهها در میان ایرانیان است دست به اقدام تروریستی علیه وی زد که به شهادت این سردار پرافتخار منجر شد. در واقع این آمریکا بود که خواست با این اقدام انتقام 43 سال شکست در برابر ایران را بگیرد و به عبارت بهتر بعد از 43 سال شکست سنگین از ایران در یک عرصه ولو به ظاهر خود را پیروز یک میدان مقابله با ایران نشان دهد تا هم فشارهای داخلی و هم نگاههای بین المللی به آمریکای در حال خورد شدن کمی تغییر کند.
که البته همین اقدام آمریکا نیز با یک ضربه سنگین از طرف ایران پاسخ داده شد. نیروی هوافضای سپاه قبل از خاکسپاری حاج قاسم اقدام به موشک باران بزرگترین و استراتژیک ترین پایگاه نظامی آمریکا در عراق کرد و علاوه بر به درک واصل کردن صدها نظامی این کشور و وارد آوردن خسارات سنگین به ارتش آمریکا، زمینه ساز ترک عراق توسط این نظام استکباری شد.
اهمیت این حمله نظامی آن جا بود که هر چند در جنگ سرد ایران به جد مقابل آمریکا ایستاده بود و همه سیاستمداران و نخبگان جهان این را درک کرده بودند اما در سطح مستقیم نظامی هیچ کشوری تاکنون جرأت حمله نظامی به مواضع آمریکا را پیدا نکرده بود و این اولین بار بود که مواضع نظامی آمریکا توسط کشوری دیگر مورد حمله نظامی واقع میشود.
حملهای که خود یک رسوایی برای آمریکا بود و جرأت پیدا نکردن آمریکا برای پاسخ نظامی دادن به این حمله، یک رسوایی دیگر.
هر چند همه اینها تاوان یک قطره خون حاج قاسم مردم ایران نیز نمیشود، و انتقام خون حاج قاسم اولا برچیده شدن رد پای آمریکا از منطقه به طور کامل و ثانیا نابودی نظام سلطه آمریکایی در جهان است.
انتهای پیام /