انقلاب اسلامی، معادلات جهانی را به نفع محرومان تغییر داد / تبیین انقلاب، مانع تحریف واقعیتهای غربگدایان
وقتی یک ملت با نسخه دینی کامل، همچون اسلام و اهلبیت نبوت، عزم خود را برای تحقق اهداف دینی جزم کردند، میتوانند آنچنانکه در ایران اسلامی توانستند، در همه عرصهها اسطوره ساز شوند، همچنانکه ماندگارترینها را بوجود آوردند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ؛ در تاریخ، به خصوص در سدههای اخیر، کمتر میتوان انقلاب و یا پدیده فراگیر اجتماعی بمانند انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران را سراغ آورد که توانسته باشد حتی بعداز گذشت بیش از چهار دهه از استقرار نظام سیاسی خود، همچنان با انگیزه روز نخست خود، وفادار بر روی آرمانهای دینی خود بایستد و برای تحقق آنها همچنان خون و جان دهد، که نتیجه این مقاومت جوانمردانه، خلق بسیاری از اسطورههاست که قادرند جهان را متحول سازند.
دنیای امروز، متفاوت از دیروز، بشدت تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران، بسیاری از معادلات و مشهورات جهان سیاسی و ترکیب بندی قدرت را تغییر داد و محاسبات حاکمان جهان را به نفع ملتها، جهت جدید بخشید. انقلاب اسلامی، فتحالفنوح آزادی و استقلال
امروز هیچ قدرتی نمیتواند براساس تصمیم خود، سرنوشت ملتها و دولتهای دیگر را آنچنانکه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تعیین میکرد، تغییر دهد.
انقلاب اسلامی توانست سیطره بلامنازع دو ابرقدرت شرق و غرب را برهم زند. آمریکا و اتحادجماهیر شوروی که در دو بلوک بندی قدرت، جهان را بین خود تقسیم کرده بودند و طی جنگ زرگری، دنیا را بر محور منافع سلطه طلبانه خود اداره میکردند، با انقلاب اسلامی دچار فروپاشی و هژمونی قدرت شده و دیگر هیاهو و تهدید و ارعاب آنها تاثیری در تصمیم سازی داخلی کشورها ندارد؛ هرچند هنوز نیز در برخی کشورها عوامل و دست پروردگان قدرتهای قبلی وجود و حکومت دارند، که پایه لرزان آنها گویای فروریزی عنقریب آنها به نفع ملتهای آزادهشان است. پیام آشکار و علنی نظام اسلامی در این ارتباط، شعار راهبردی "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی"، بود. این شعار در زمان خود، شگفتیساز بود، چراکه تصور عدم اتکاء به دو قدرت و بلوک شرق یا غرب، امری ناشدنی و غیرواقعی و ذهنی معرفی میشد. دو قدرت غالب نیز با برخورد متبخترانه، سعی داشتند این شعار را اعلام جنگ با خود و محکوم به شکست معرفی کنند و تمام تلاششان بر القاء غیرواقعی و ذهنی و توهمی بودن اندیشه "عدم وابستگی به شرق و غرب" بود. نه شرقی، نه غربی؛ ابتکار ذاتی انقلاب اسلامی
غلامرضا کحلکی، پژوهشگر و کارشناس روابط بینالملل، درباره مفهوم واقعی شعار «نه شرقی نه غربی» به منزله یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی و دستاوردهای داخلی آن میگوید: "در ارزیابی این سیاست ابتدا باید دیدگاه «وابستگی» و «وابستگی متقابل» را بررسی کرد و فهمید این دو در عرصه روابط بینالملل چه تأثیری بر سیاستهای یک کشور دارد. وابستگی ماهیت عرصه بینالملل است و وابستگی متقابل کشورها به یکدیگر امری اجتنابناپذیر است، اما این وابستگی مبنا، سطح و میزانی دارد." وی در ادامه میگوید: «وابستگی متقابل زمانی میتواند برای طرفین تأثیر مثبت داشته باشد که دو سوی این وابستگی منافع متقابل کسب کنند. به عبارتی اینگونه نباشد که یک طرف به دنبال بازی برد و طرف دیگر به دنبال بازی باخت باشد. انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری برای این بود که بازتعریفی از این وابستگی متقابل ارائه دهد. انقلاب اسلامی عزت و برابری در روابط با کشورها، مشخصبودن سهم طرفها و یکسویه نبودن روابط را در عرصه بینالمللی شکل داد. از این منظر «نه شرقی نه غربی» استراتژی حضرت امام (ره) در فضای انقلاب اسلامی و آغازگر یک تحول جدید عظیم بود که اتفاقاً شرایط آن زمان هم آن را میطلبید.» استقلال واقعی، دستاورد انقلاب اسلامی
این کارشناس روابط بینالملل در ادامه میافزاید: "در آن دوره که نظام دوقطبی در جهان حاکم بود اگر جمهوری اسلامی به هر یک از این دو قطب متمایل میشد، دچار وابستگی مطلق میشد و بعید به نظر میرسید انقلاب اسلامی تا امروز میتوانست دوام پیدا کند و با قدرت روی پای خودش بایستد. این نوع نگاه به عرصه داخلی و نشر آن در عرصه جهانی به بازتولید قدرت در سطح ملی منتج شد و مردم احساس هویت مستقل میکنند و سیاست داخلی بر پایه این هویت مستقل شکل میگیرد و نه یک دولت - ملت، بلکه دولت - ملت منسجم بر مبنای خودباوری مرکزگرا و هویت مشترک قوی پیریزی میشود." کحلکی درباره چرایی مقبولیت تداوم شعار «نه شرقی نه غربی» پس از دوران فروپاشی نظام دوقطبی توضیح میدهد: «وابستگی متقابل مبنای «نه شرقی نه غربی» است. «نه شرقی نه غربی» به معنای عدم وابستگی تام و تمام به هیچ یک از قدرتها و کنشگران عرصه بینالملل اعم از شرقی و غربی یا هرجای دیگر است اما از طرف دیگر اگر به معنای ارتباط با سایر کشورهای مستقل دنیا باشد، جمهوری اسلامی نشان داده همواره از این ارتباطات مستقل استقبال کرده و به سمت آن حرکت میکند، به شرط اینکه طرف مقابل نیز قاعده بازی را بفهمد و درک کند و به دنبال ارتباط و وابستگی متقابل باشد.
غربیها و بهویژه آمریکاییها مطرح میکنند که «تکهژمون» هستند و میخواهند این هژمون بودن را در سطح بینالملل حفظ کنند و برای این هم برنامهریزی دارند. برای نمونه آنها در بعضی جاها سواری مجانی میدهند به این معنا که یک سری امتیازات بهطرف مقابل میدهند که این امتیازات، حسابشده باهدف وابسته سازی طرف مقابل است. در مقابل جمهوری اسلامی هیچگاه اینگونه عمل نمیکند و حتی روابط ایران با حماس و حزبالله برای وابسته کردن آنها به ایران نیست بلکه ایران به دنبال ارتباط متقابل با سطوح تعیینشده است."
انقلاب اسلامی، پایهگذار جبهه مقاومت در جهان
کحلکی در ادامه اظهار میدارد: "به عبارتی ارتباطات ایران با سایر کشورها یا برای حمایت از ملتهای ستمدیده یا برای تقویت یک جبهه خاص برای مقاومت در مقابل جبهه ظلم و یا روابط متعارف بینالمللی با هدف کسب منافع متقابل است و لذا سطوح روابط از نظر جمهوری اسلامی تعاریف مشخصی دارد."
وی درباره تعمیق و گسترش جبهه مقاومت به منزله دستاورد خارجی شعار «نه شرقی نه غربی» و قدرت الهامبخشی آن برای سایر ملتها میگوید: "بحث مقاومت و عنصر خودباوری و اتکای به خود براثر پیروزی انقلاب اسلامی باعث شده دیگران هم به این نتیجه برسند که میتوانند هویت مستقل در عرصه بینالملل داشته باشند. در دوره نظام دوقطبی کشورها یا باید به بلوک شرق وابسته بودند یا بلوک غرب، اما «نه شرقی نه غربی» این را رد کرده و محصول این رویکرد تولد جنبشهایی است که خودباوری را در عرصه بینالمللی امکانپذیر میدانند. این کارشناس روابط بینالملل در پایان تصریح میکند: "وقتی این خودباوری و هویت مستقل شکل بگیرد مبنای وابستگی متقابل بهدرستی تنظیم شده و نوعی موازنه مثبت برقرار میشود، درحالیکه در وضعیت وابستگی یکسویه موازنه بهصورت منفی است؛ لذا سیاست «نه شرقی نه غربی» توانسته موازنه مثبت و متعادلی را بر پایه وابستگی متقابل شکل دهد و گسترش محور مقاومت و توسعه آن در سایر کشورها یکی از آثار مهم و بنیانی این راهبرد ضدسلطه است." ماهیت انقلاب و لزوم صیانت از آن
آیتالله عموشاهی، پژوهشگر مسائل انقلاب اسلامی نیز درباره ماهیت انقلاب اسلامی میگوید: "مهمترین تفاوت انقلاب اسلامی با سایر انقلابهای تاریخ معاصر در ماهیت آن است. ماهیت انقلاب اسلامی دارای 3 بعد اساسی میباشد. اولین بعد آن مربوط به ایدئولوژی اسلام پیرامون تکالیف اجتماعی و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی است. بنابراین اسلام یک دین اجتماعی و انقلابی است و انقلاب اسلامی تنها انقلاب دینی در سده اخیر است. انقلاب اسلامی در شرایطی به پیروزی رسید که بشر دین را یک موضوع کاملاً فردی و حتی افیون تودهها معرفی میکرد اما مردم انقلابی و متدین ایران غلط بودن این حرف را به اثبات رساند و مکتب حیات بخش و اجتماعی اسلام را به عنوان ایدئولوژی خود انتخاب کرد." او دومین بعد ماهیت انقلاب اسلامی را عنصر رهبری دانسته و اضافه میکند: "در هیچ کدام از انقلابهای دیگر رهبری به زیرکی و توانایی مدیریتی و مشرف به ایدئولوژی انقلاب متبوع خود همچون حضرت امام خمینی (ره) سراغ نداریم. این عنصر به قدری مهم است که اگر همه مردم با تمسک به مکتب اسلام راه بیفتند اما جلودار و رهبری برای هدایت نیروهای تجمیع شده نداشته باشند، انقلابی رخ نخواهد داد و در صورت پیروزی نیز قطعاً استمرار پیدا نمیکند. ما این واقعیت را در برخی انقلابهای اخیر در جریان بیداری اسلامی شاهد بودیم."
عموشاهی عنصر سوم ماهیت انقلاب را «مردم» معرفی میکند و در توضیح آن میافزاید: "حضور تمام قد مردم با آگاهی از هدف انقلاب که پیاده سازی اسلام بود یک عنصر مهم در مسیر پیروزی انقلاب است. به این ترتیب در هیچ کدام از انقلابهای دیگر ما این سه ضلع را در کنار یکدیگر مشاهده نمیکنیم و این رمز موفقیت انقلاب اسلامی است." انقلابی متمایز از سایر انقلابها
علیرضا عباسی فعال در حوزه مسائل انقلاب، پیرامون همین موضوع و تفاوت آن با سایر انقلابها اظهار میدارد: "شناسایی ماهیت انقلاب اسلامی و تشخیص فصل ممیز آن از سایر انقلابها مشکل به نظر نمیرسد و تفاوت این انقلاب با سایر انقلابهای دنیا، در اسلامی بودن آن است. همانطور که از بزرگان انقلاب آموختهایم اگر نظامی، آن فصل ممیز و آن مشخصه ماهوی خود را همچنان حفظ کند، میتوان ادعا کرد که هنوز ماهیت خود را از دست نداده است. ولی اگر این فصل ممیز حفظ نگردد، باید اعتراف کرد که این انقلاب از مسیر اصلی خود خارج و دچار آسیب شده است."
وی میافزاید: "انقلاب اسلامی بحمدالله در مسیر اهداف خود که قله آن، رسیدن به تمدن اسلامی است در حال حرکت است و روز به روز به این هدف نزدیکتر میشود. البته در مسیر رسیدن به اهداف بلند وجود برخی پستی بلندیها کاملاً طبیعی است و مشکلاتی که بر سر راه قرار دارد نباید ما را به تحلیلهای اشتباه بیندازد." عباسی میگوید: "توجه به ابعاد فرهنگی، اهمیت به انتخاب آگاهانه، تلاش در تحکیم عقاید حقه، تأکید بر تبیین دقیق اهداف، فراگیری انقلاب، عدم اتکا به بیگانگان، ثبات قوانین و مقررات، رعایت مصالح متغیر، برخورداری حاکمیت از پشتوانه ثابت، بهرهمندی از امدادهای غیبی، و اموری از این قبیل، از مؤلفههای جداییناپذیر انقلاب اسلامی هستند." معیار بقای انقلاب به اسلامی بودنش است
هیچگاه نباید از حفظ ماهیت انقلاب غفلت کرد تا نکند دشمنان انقلاب ادر قلب و تحریف آن اقدام کنند. چنانچه نسلهای آینده از هویت تاریخی خویش گسسته شوند و ندانند که مسیر جامعهشان از کدام مبداء منشعب شده و به سوی کدام مقصد روان است، نخواهند توانست این راه پر فراز و نشیب را ادامه دهند و بار سنگین حراست از انقلاب و هدایت آن را بدوش بکشند. آنچه بیش از هرچیزی باید در کانون و محور نگاه به این مقوله قرار گیرد، تاکید وافر بر حقیقت و ذات انقلاب اسلامی است، که همان معارف و برانگیزانندههای انقلاب اسلامی است. همچنانکه امام راحل فرمودند: "این نهضت چون یک نهضت الهی بود، نه یک نهضت مادیگرایی، نهضت ملی، یک نهضت الهی، یک نهضت اسلامی بود؛ از این جهت پیروز شد". ایشان در جای دیگر تصریح دارند: "این یک نهضت الهی بود. این نهضت مثل نهضتهای آنهایی که به خدا اعتقاد ندارند یا آنهایی که نهضتهایشان جهت مادی دارد، نبوده است. نهضت ایران نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت و مردم به عنوان جمهوری اسلامی و به عنوان اسلام در خیابانها ریختند و همه گفتند ما این رژیم را نمیخواهیم و حکومت عدل اسلامی و جمهوری اسلامی میخواهیم". این حقیقتی است که در سالهای اخیر توسط بعضی شبه روشنفکران غربزده انکار شده و در تحلیلهای مغرضانه، خاستگاههای دیگری برای این خیزش عظیم ملی برشمرده شده است.
لازم است نسل نوپای انقلاب با بنیانها و پایههای تئوریک انقلاب آشنا شوند و به خوبی دریابند که اسلامیت (آن هم با قرائت امام راحل که "اسلام ناب"بود)، جزء ذات انقلاب و نظام ماست، نه عرضیات. هویت و شخصیت تاریخی جامعه ایران، آمیخته با فرهنگ و اندیشهی اسلامی است و هر حرکتی که در راستای نفی این واقعیت و یا به حاشیه راندن آن گام بردارد، مصالح مادی و معنوی ملت ایران را به مخاطره افکنده است. انقلابی بینظیربا دشمنانی بیبدیل
انقلاب اسلامی ایران، انقلابی بینظیر در سدهها و حتی هزاره اخیر است؛ چراکه عمیقاً متاثر از اسلام بودغ آنچنانکه توانست چارچوبهای معرفتشناختی و هستی شناسی رایج را بشکند و تعریفی متفاوت از انسان ارائه دهد. براین اساس، انقلاب اسلامی، یک انقلاب انسانی بود. انقلاب اسلامی، یک فضای گفتمانی جدیدی را پدید آورد که با مشهورات و مقبولات جهانی تمدن غرب، متعارض بود. همین امر سبب شد تا مظاهر امپریالیسم در دنیای مدرن، از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، از هر زمینهای برای خصومتورزی علیه ملت ایران استفاده کنند و تمام تلاش خویش را در جهت متوقف کردن حرکت متفاوت این ملت، متمرکز نمایند.
نهضت اسلامی مردم ایران، پرتوی درخشنده از خورشید تابان اسلام ناب محمدی (ص) بود که به عمر تاریک کفر و ظلم پایان داد. امام خمینی (ره) در این زمینه میفرماید: "پیروزیهایی که شما جوانها با اتحاد با سایر قشرهای ملت به دست آوردید، در طول تاریخ این طور پیروزی با این کیفیت پیدا نشده بود. پیروزی یک ملت مسلم بدون اتکاء به غیر خدا، بدون تجهیزات نظامی، بدون تعلیمات نظامی، علاوه بر آن، یک قدرتی که همه قدرتها هم دنبال او بودند، این طور غلبه، غلبه اسلام بود بر کفر، غلبه متن اسلام بر متن کفر".
دستاوردهای انقلاب اسلامی در اعتراف دیگران تنها بخش بسیار جزیی و کوچک از دستاوردهای عظیم و شگفت انگیزی انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران، که موجب حیرت و اعتراف خارجیها شده، در اینجا قابل اشاره است که چارهای جز ایجاز و کوتاهنویسی نیست. یرواند آبراهامیان، مورخ مقیم آمریکا و استاد دانشگاههای آکسفورد و پرینستون و کالج باروک نیویورک در اینباره به طی مصاحبهای در7 فروردین1398 میگوید: " دستاوردهای انقلاب اغلب نادیده گرفته میشود... برای نمونه برنامههای مبارزه با بیسوادی و احداث مدارس و دانشگاهها، همچنین توسعه جادههای روستایی و همچنین خانههای بهداشت و مراکز سلامت در روستاها.
بنابراین اگرچه اغلب افراد از لحاظ رفاه اقتصادی و مسائل اجتماعی مشکلاتی دارند، اما رژیم جمهوری اسلامی به نسبت رژیم شاه واقعاً در این زمینه کارنامه بهتری داشته است. بنابراین اگر دو رژیم را مقایسه کنید، گرچه نارضایتیهای اقتصادی وجود دارد، رژیم کنونی در برنامههای رفاه اجتماعی بسیار خوب عمل کرده است..." امید به زندگی؛ یکی از شاخصهای پیشرفت
در گزارش سالانه سازمان ملل متحد، متوسط امید به زندگی در ایران نیز 76.2 سال عنوان شده است. پروفسور یرواند آبراهامیان، درباره شاخص توسعه انسانی و عامل امید به زندگی در این شاخص در همان مصاحبه میگوید: "... من یک شاخص اجتماعی را ذکر میکنم که امید به زندگی است. پیش از انقلاب امید به زندگی در ایران به نسبت دیگر کشورهای جهان سوم درواقع آمار بدی داشت. در حال حاضر، نرخ امید به زندگی واقعاً بالا رفته است..." آمار منتشر شده در نشریه انگلیسی اکونومیست اوت 2015 نیز موید همین سخنان آبراهامیان بود. باید با تحریم و اغتشاش جلوی رشد علمی ایران گرفته شود
به دنبال پیشرفتهای مختلف علمی ایران، برخی از مقامات علمی غربی با اعلام برنامه و طرحهایی پیشنهاد جلوگیری از رشد علمی فوق را دادند که از جمله برنامه و طرحهای یاد شده، ایجاد اغتشاش و گسترش تحریمها بود. این متن قسمتی از مقالهای عجیب تحتعنوان «رژه بزرگ ایرانیان» در مجله معتبر و معروف نیچر (nature) به سال 2005 است و توسط یکی از سردبیران این نشریه نوشته شده که در سفری به ایران، تحقیقاتی در کشور انجام داده بود.
این سردبیر مجله «نیچر» با اشاره به پیشرفتهای ایران نوشت: "تعالی علمی در ایران درحال بازسازی دوباره است مگر اینکه با اغتشاشات یا تحریمهای بیشتر جلوی آن گرفته شود... و ایرانیان میدانند چه کسانی هستند و از سابقه تمدن و علمیشان بهخوبی آگاه هستند. در چند سال گذشته، این کشور پول بیشتری را در علم سرمایهگذاری کرده است حتی آیتالله علی خامنهای، که بهطور موثر مسئولیت این کشور را برعهده دارد، برای علم صحبت کرده و از کشور خود خواسته است تا "اعتمادبهنفس در تمامی زمینههای علمی" را توسعه دهند. این فراخوانی درون یک جامعه دانشگاهی کوچک است که بهشدت از میراث غنی و باستانی پیشرفت علمی ایران آگاه است." تولید داروها و واکسن کرونا
ایندیپندنت فارسی (وابسته به آلسعود) از دیگر رسانههای زنجیرهای غرب که مرکزش در لندن قرار دارد، در 12 ژانویه 2021 (22 دی ماه 1399) در خودکفایی ایران در زمینه داروها و وسائل تشخیص و درمان کرونا علیرغم تحریمهای فلجکننده غرب، به معرفی و شرح عملکرد ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد «برکت» پرداخت و نوشت: " تقریبا تمامی بخشهای مربوط به مهار و مقابله با کرونا... از تولید صدها هزار لیتر محلول ضدعفونی و ژل ضدعفونی... تا «تولید دستگاه اکسیژنرسان» (ونتیلاتور) در یکی از شرکتهای «دانشبنیان» ستاد اجرایی و تولید لباسهای ایزوله در «بنیاد برکت» این ستاد (تولید میشود). افتتاح خط تولید «کیت تشخیص فوری کرونا» نیز از دیگر موارد است... (همینطور) «واکسن کرونای ایرانی»... این واکسن صددرصد ایرانی را شرکت دارویی (برکت) زیرمجموعه ستاد اجرایی فرمان امام تولید کرده و تا شش ماه دیگر ظرفیت تولید آن به 12 میلیون دُز در ماه میرسد..." رخدادهای خودباوری شگفتانگیز انقلاب اسلامی
در ادامه بازنویسی بخش کوچکی از تحولات بزرگی را که انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران موجب شد، به بخشهای دیگری که به اعتراف دشمنان انقلاب اسلامی رسیده، اشاره میشود: ئلوموند: ایران با پرتاب نخستین ماهواره نظامی خود گام دیگری در راه تقابل برمیدارد.
لوموند، روزنامه بزرگ عصر پاریس، در مقالهای به قلم «الن کَوَل» با اشاره به پرتاب ماهواره نظامی نور از سوی سپاه پاسداران ایران، بر این باور است که جمهوری اسلامی ایران «پیام خود به دولت آمریکا را تجدید میکند. این پیام این است که «بهرغم اثرات فاجعه بار اپیدمی کووید19 در کشور و مشکلات ناشی از آن، جمهوری اسلامی سپر پائین نمیآورد".
این روزنامه نوشت: "موشک بهکار رفته برای پرتاب این ماهواره با آنچه تا کنون برای پرتاب ماهوارههای غیرنظامی بهکار رفته بود، متفاوت است و برای نخستینبار تسلط سپاه را برای ساختن موشکهای دوربُرد نشان میدهد". فابیَن هاینز، کارشناس برنامه موشکی ایران در «مرکز جیمز مارتین برای مطالعات در باره عدم گسترش تسلیحات اتمی» در اینباره به لوموند گفت: "با این پرتاب، پاسداران انقلاب موتور پیچیده و تازهای را به نمایش گذاشتند که میتواند در موشکهای بالستیک قاره پیما بهکار رود". در گزارش سال 2012 وزارت دفاع آمریکا از توان نظامی ایران که در اختیار کنگره آمریکا قرار گرفت آمده است: "... زمانی که بحث دفاع از خاک ایران مطرح میشود، این کشور یک نیروی شگفتانگیزی را به نمایش میگذارد؛ ایران به توسعه موشکهای بالستیک خود با بردی که قابلیت رسیدن به دشمنهای منطقهای مانند اسرائیل و کشورهای شرق اروپا را دارد... ادامه میدهد..." خلاصه کلام...
انقلاب اسلامی به عنوان واقعه بزرگ قرن از یکسو معادلات سیاسی استکبار را در ادامه سیاست سلطه و تقسیم استعماری جهان بهم زد و از سوی دیگر یکی از استوارترین رژیمهای وابسته را که از حمایت قدرتهای بزرگ برخوردار بود ریشه کن نمود و در کشوری چون ایران با اهمیتی که از نظر استراتژیکی و اقتصادی برای قدرتهای بزرگ جهان دارد تحولی سیاسی مردمی و عظیم به وجود آورد.
انقلاب اسلامی با آگاهیهای عمیقی که در میان ملتهای مسلمان جهان به ویژه در کشورهای اسلامی به وجود آورد زمینه تحولات سیاسی ریشهدار و بینشها، گرایشها، حرکتها و سازماندهیهای سیاسی چشم گیری را فراهم آورد.
این رخداد سیاسی یکبار دیگر اسلام را به عنوان یک قدرت تعیین کننده در جهان مطرح نمود و چشم انداز وحدت بزرگ جهان اسلام و حرکت عظیم بازیابی خویشتن خود و گریز از سلطه و ایستادگی در برابر استعمار کهنه و نو و ایجاد قطب سیاسی جدید در جهان و فروریزی رژیمهای وابسته و تحمیلی را در سرزمینهای پرنعمت اسلامی در برابر دیدگان مشتاق ولی غم و یاس گرفته یک میلیارد مسلمان گشود و موجی از وحشت و اضطراب در دلهای پر از امید و آرزوی جهانخواران آفرید.
فرهنگ اسلامی، همواره در مقابل استبداد داخلی و استعمار خارجی عاملی بازدارنده بود. بنابر این اسبتداد و استعمار برای هموار کردن زمینه تداوم سلطه و نفوذ خویش، به انحاء مختلف در صدد حذف و یا تضعیف این فرهنگ هستند. اسلام ستیزی شاه که در قالب ترویج باستان گرایی افراطی، گسترش فرهنگ منحط غربی در قالب هایی چون مراسم و مراکز فرهنگی مانند سینماها برگزاری مراسمی مانند جشن هنر شیراز بیشترین تاثیر را در به جوش آمدن احساسات دینی مردم ایران در روی آوردن به انقلاب داشت، امروزه نیز در برابر تلاشهای اسلام و ایران هراسی نظام استکباری، تاثیر منفی از خود خواهد گذارد و افکار جهانیان را بیشتر از همیشه متوجه اسلام و فرهنگ اسلامی ایرانی خواهد ساخت، مشروط برآنکه، در درون کشور موضوع اقناع نسلی در موضوع انقلاب و جلوگیری از تحریف در قالب تبیین صحیح انقلاب اسلامی و اهداف و غایات آن به خوبی بعمل آید و مسئولان نیز نمادی از ارزشهای انقلاب اسلامی در میدان عمل باشند.
انتهای پیام /