یک‌شنبه 8 تیر 1404

ایرانِ پساجنگ / اکنون زمان جلوگیری از تکرار بحران است

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
ایرانِ پساجنگ / اکنون زمان جلوگیری از تکرار بحران است

تولید ادبیات افراطی و تهدیدآمیز، بیش از آنکه قدرت‌نمایی باشد، کشور را در مسیر تقابل قرار می‌دهد. در شرایط کنونی، منافع ملی، آرامش جامعه و عقلانیت سیاسی باید محور گفتمان رسمی قرار گیرد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل که اگرچه از نظر زمانی کوتاه بود، اما آثار سیاسی، امنیتی و روانی گسترده‌ای برای منطقه و به‌ویژه ایران برجای گذاشت و بار دیگر این واقعیت را آشکار ساخت که هیچ جنگی، حتی اگر تصور شود در آن به دشمن آسیب وارد شده، بدون هزینه برای خود کشور پایان نمی‌یابد.

بنابر روایت عصرایران، این درگیری، حاصل سال‌ها تنش، تهدید و درگیری‌های آشکار و پنهان میان دو طرف بود. اما نکته قابل تأمل اینجاست که پس از پایان این بحران، همچنان برخی تلاش‌های دیپلماتیک برای کاهش تنش‌ها مورد انتقاد قرار می‌گیرد و از سوی برخی جریان‌ها با دیدگاه‌های سیاسی و جناحی زیر سؤال می‌رود.

واقعیت این است که مردم ایران در ماه‌های اخیر، آثار ملموس تنش و فضای بحران را با تمام وجود لمس کردند؛ از آشفتگی اقتصادی و نوسانات بازار تا نگرانی‌های اجتماعی و سیاسی درباره آینده کشور. این شرایط، یک بار دیگر نشان داد که جنگ و تهدید نظامی، هرچند کوتاه‌مدت، می‌تواند تبعات عمیق و بلندمدتی برای امنیت و رفاه جامعه ایجاد کند.

تجربه تاریخی؛ «ای ایران» و زخم‌های جنگ

نگاهی به تاریخ معاصر ایران نشان می‌دهد کشور در برهه‌های مختلف، با تهدیدها و بحران‌های جدی مواجه بوده است. سرود معروف «ای ایران، ای مرز پرگهر»، یکی از نمادهای همین مقاومت ملی است.

این سرود در سال 1323 خورشیدی، در بحبوحه اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در جریان جنگ جهانی دوم سروده شد. حسین گل‌گلاب، شاعر این اثر، در واکنش به تحقیر ملی و فشارهای خارجی، شعری سرود که در آن عشق به میهن، غیرت ملی و امید به آینده پررنگ است. آهنگسازی این سرود را روح‌الله خالقی بر عهده داشت و صدای ماندگار غلامحسین بنان آن را جاودانه کرد.

اما باید توجه داشت سرود «ای ایران» نه برای تجلیل از جنگ، بلکه برای زنده نگه‌داشتن امید، هویت و استقلال ملی در روزهای تلخ اشغال و بحران سروده شد. این سرود، زاده زخم‌های جنگ و تلخی‌های آن دوران است؛ نه ستایش گر درگیری و خشونت.

 نقش واقع‌گرایی و هزینه‌های آرمانگرایی در سیاست خارجی

بررسی تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد هرگاه واقع‌گرایی و درک شرایط جهانی در رأس تصمیم‌گیری‌ها قرار گرفته، کشور از بحران‌های جدی فاصله گرفته است.

نمونه بارز این واقعیت، دوران ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی بود. در همان سال‌هایی که دولت جورج بوش پسر پس از حملات 11 سپتامبر، خاورمیانه را درگیر کرد و ایران را به صراحت در محور شرارت قرار داد، سایه جنگ و تهدید نظامی بسیار جدی بود. شاید اگر در آن مقطع، شخصی با رویکردهای تند و آرمان گرایانه بر مسند ریاست‌جمهوری قرار داشت و سیاست‌های کاهش تنش پیگیری نمی‌شد، جنگ ایران و آمریکا خیلی زودتر اتفاق می‌افتاد.

خاتمی اما با درک واقع‌بینانه شرایط، با کنترل جریان‌های تندرو داخلی، با مهار فضای هیجانی، و با سیاست درخشان «گفت‌وگوی تمدن‌ها»، عملاً سایه جنگ را از کشور زدود و توانست ایران را از یکی از پرتنش‌ترین برهه‌های تاریخ معاصر عبور دهد.

همین منطق را می‌توان در سال 1392 مشاهده کرد. اگر محمدجواد ظریف و دولت وقت عزم جدی برای دستیابی به توافق هسته‌ای نداشتند و فضا مشابه امروز با تشدید تقابل پیش می‌رفت، شاید جنگ ایران و اسرائیل خیلی زودتر رخ می‌داد.

ظریف یکی از معدود چهره‌های واقع‌گرا در ساختار تصمیم‌گیری بود؛ کسی که تلاش کرد با درک واقعیت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، مسیر کاهش تنش و دور شدن از بحران‌های امنیتی را هموار کند.

تصمیمات جدید مجلس و پرسش‌های جدی

در چنین شرایطی، اخیراً مجلس شورای اسلامی مصوبه‌ای را به تصویب رسانده که همکاری‌های ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تعلیق می‌کند. این مصوبه، یادآور قانونی است که در سال‌های پایانی دولت دوازدهم، با عنوان «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» تصویب شد.

هرچند هدف رسمی این قانون، مقابله با تحریم‌ها اعلام شد، اما بررسی نتایج آن نشان می‌دهد که نه‌تنها تحریم‌ها لغو نشد، بلکه فضای دیپلماتیک کشور محدودتر و روند بازگشت به مذاکرات پیچیده‌تر شد. کاهش سطح همکاری‌های نظارتی با آژانس و افزایش سطح غنی‌سازی اورانیوم، به‌جای کاهش فشارها، موجب نگرانی‌های بیشتر در سطح بین‌المللی و تشدید فضای بی‌اعتمادی شد.

اکنون تکرار همان مسیر، می‌تواند تبعات مشابه یا حتی جدی‌تری برای کشور ایجاد کند. آنچه در این میان نادیده گرفته می‌شود، این است که ابزارهای قانونی یا فنی، زمانی مؤثر خواهند بود که در کنار آن، مسیر دیپلماسی، مذاکره و تعامل منطقی با جهان نیز فعال و پررنگ باشد. [هر چند ملاحظات شورای عالی امنیت ملی در قانون احاظ شده و ریاست این شورا هم با رییس جمهور پزشکیان است]

راهکارهای پیش روی کشور برای جلوگیری از تکرار جنگ

با توجه به تجربه‌های اخیر و تحولات منطقه، چند راهکار کلیدی برای پیشگیری از بازگشت به چرخه تنش و درگیری وجود دارد:

تقویت دیپلماسی فعال و چندجانبه

مذاکره، حتی در سخت‌ترین شرایط، ابزاری کارآمد برای جلوگیری از بحران‌های بزرگ‌تر است. تجربه نشان داده دیپلماسی می‌تواند فضا را از مسیر جنگ دور کند.

مدیریت بحران‌های منطقه‌ای

پرونده‌های منطقه‌ای، از لبنان و سوریه تا فلسطین و خلیج فارس، نقش تعیین‌کننده‌ای در امنیت کشور دارند. کاهش تنش‌های منطقه‌ای باید در اولویت سیاست خارجی ایران باشد.

اصلاح فضای رسانه‌ای و ادبیات سیاسی داخلی

تولید ادبیات افراطی و تهدیدآمیز، بیش از آنکه قدرت‌نمایی باشد، کشور را در مسیر تقابل قرار می‌دهد. در شرایط کنونی، منافع ملی، آرامش جامعه و عقلانیت سیاسی باید محور گفتمان رسمی قرار گیرد.

تقویت اقتصاد و تاب‌آوری اجتماعی

افزایش قدرت اقتصادی، کاهش تورم و ایجاد فضای اعتماد اجتماعی، زیرساخت‌های حیاتی برای مقاومت در برابر تهدیدها و کاهش آسیب‌پذیری ملی است.

افزایش آگاهی عمومی درباره پیامدهای جنگ و ضرورت صلح

جامعه باید بداند جنگ، پایان هیچ بحران سیاسی نیست، بلکه آغاز زخم‌های جدید برای کشور و مردم است. صلح و توسعه، مسیر بلندمدت برای تثبیت اقتدار ملی است.

تاریخ ایران نشان داده است که ملت ایران همواره در برابر تهدیدها و تحقیرها ایستادگی کرده‌اند، اما هوشمندی، دیپلماسی و اجتناب از تصمیمات احساسی، مسیر کم‌هزینه‌تر و پایدارتر برای تأمین منافع ملی است.

جنگ اخیر با اسرائیل، زنگ خطری جدی بود؛ اما انتخاب آینده، در گرو عقلانیت، تعامل منطقی، واقع‌گرایی و فاصله گرفتن از شعارزدگی و آرمانگرایی کور است. مسیر پرهیز از جنگ، به همان اندازه که نیازمند اقتدار است، نیازمند خرد سیاسی، دیدن واقعیت‌ها و یادگیری از تجربه‌های تاریخی است.

312219

کد خبر 2083489