دوشنبه 5 آذر 1403

باادب‌ترین فوتبالیست ایران معرفی شد

وب‌گاه عرشه آنلاین مشاهده در مرجع
باادب‌ترین فوتبالیست ایران معرفی شد

بازیکن سال‌های نه چندان دور پرسپولیس و تیم‌ملی مهمان ما در کافه خبر بود.

این مرتضی کرمانی مقدم است؛ بدون رتوش، بی‌شیله پیله و خیلی رک. بازیکنی که زمانی لقب یاغی در فوتبال ایران را یدک می کشید؛ البته خودش می گوید: «من یاغی شماره 2 بودم.» وقتی پرسیدیم یاغی شماره یک چه کسی بود خیلی زود می گوید:«بدون شک مجتبی محرمی.» کرمانی مقدم مهمان ما در کافه خبر بود و خیلی شفاف به سوالات ما پاسخ داد.

چند سال است که همه می پرسند مرتضی کرمانی مقدم یا کرمانی مقام؟

سی سال است دارم می گویم. مرتضی کرمانی مقدم هستم. ولی باز هم خیلی ها شک دارند.

علی پروین نقش داشته؟

نه! روی اسمم نقش داشت. به من می گفت "مژتبی". دیگر من هم عادت کرده بودم. فکر کنم در تیم مان مرتضی زیاد داشتیم. علی آقا "مژتبی " را راحت تر صدا می کرد و من هم مشکلی نداشتم.

هم تیمی ها چطور؟

آنها که دیگر خلاصه می کردند اسمم را. ولی هم مرتضی بودم و هم مجتبی. هر کسی هر اسمی صدایم می کرد جواب می دادم.

یعنی اگر به شما می گفتند نادر باز هم جواب شان را می دادید؟

بله!

شما هم که کم نمی آوردید و از پس همه بر می آمدید!

دیگر من و مجتبی محرمی یاغی شماره یک و 2 بودیم.

و کدام تان یک بودید؟

قطعا مجتبی. از هر لحاظ مجتبی یک بود. چه از لحاظ فوتبالی و چه از لحاظ خیلی چیزهای دیگر. روی دست مجتبی دیگر دفاع چپ نمی آید.

هر دو شما هم که داور را کتک زدید!

من آخر بازی بود که داور را زدم. اصلا دوربینی هم نبود اما یک سال محروم شدم. اصلا من در قطر بودم که علی آقای پروین زنگ زد و گفت بیا تیم ملی. در حال بدنسازی بودم. گفتم علی آقا بدنم آماده نیست که گفت عیب نداره بیا. رفتم و بازی کردم و محروم شدم. یک سال فاصله افتاد.

به علی آقا چیزی نگفتید؟

چه بگویم؟ علی آقا است دیگر.

اصلا بازیکن ها جرات می کردند به علی پروین حرفی بزنند؟

احترام علی را همه داشتند. البته کسی هم جراتش را نداشت.

یک شخصیت کاریزماتیک داشت. آخرین بار چه زمانی پروین را دیدید؟

همین هفته پیش. ماشاالله قبراق و سر حال. هنوز هم خوشگل بود.

شما احتمالا تنها فوتبالیستی هستید که گفته اید تاکتیک علی پروین فحش نبود و...

هر کسی این حرف ها را می زند شوخی کرده است. اگر تاکتیک علی پروین فحش بوده خب ما هم برویم کنار زمین به همه فحش بدهیم و نتیجه بگیریم. این ها حرف هایی هست که پشت علی آقا می زنند. اگر نه ایشان یکی از با ادب ترین فوتبالیست های ایران است. شاید گاهی عصبانی می شد و چند کلمه ای به ما می گفت اما چیز بدی نمی گفت که به این شکل گنده اش کرده اند. از علی آقا تا به حال بی احترامی نه دیده ام و نه شنیده ام.

شماره هشت های پرسپولیس هر کدام به یک نحوی حاشیه هایی داشته اند. از ناصر محمدخانی گرفته تا شما، مجتبی محرمی، علی کریمی، هاشمی نسب و...

البته غیر از ناصر محمدخانی. ناصر در فوتبالش حاشیه ای نداشت. در زندگی شخصی اش هم پیش آمد و آن طور بچه ای نبود. نمی خواهم درباره اش حرف بزنم. شماره هشت ها بله. حاشیه داشتند. بعد از ناصر من هشت را پوشیدم و باور نمی کردم. بعد از من مجتبی پوشید. من رفتم قطر و برگشتم دیگر مجتبی شماره هشت را به من نداد. مجبور شدم 11 پوشیدم.

هشت برای شما مقدس بود؟

11 هم خوب بود اما هشت بیشتر می چسبید و من این شماره را از ناصر محمدخانی گرفتم.

خیلی از ناصر محمدخانی تعریف می کنی. او چه ویژگی هایی داشت که هنوز هم در اذهان خیلی ها باقی مانده است؟

لامصب فوتبالش یک طرف و اخلاقش یک طرف. اینقدر این بچه سر به زیر بود که من باور نمی کنم آن اتفاق ها برایش افتاد. شما از هر کسی دوست دارید سوال کنید. مثلا با من صحبت می کرد که در تمرینات این کار را بکن و آن کار را نکن. در قطر کلی کمک کرد. من ناصر را خیلی دوست دارم. انتهای معرفت است. به هر دفاعی که می گفتید درباره ناصر حرف بزن می گفتند مثل ماهی لیز می خورد و نمی شود اصلا او را گرفت.

بهترین شماره هشت تاریخ پرسپولیس؟

قطعا ناصر محمد خانی.

خودت، مجتبی یا علی کریمی چطور؟

ناصر در تیم ملی هم بهترین بود. برای من افتخار بود که شماره هشت را پوشیدم. علی کریمی اصلا اعجوبه بود. نمی شود گفت بهتر یا بدتر. تقریبا فوتبال شان به هم می خورد. دوران ناصر فوتبال فرق می کرد. در دوران علی کریمی فوتبال سخت تر شد. خیلی ها می گویند ما بهتر بودیم و.... ستاره زیاد داشتیم اما واقعا الان ستاره زیادی نداریم. الان می گویند ترابی 7 تا پاس گل داده است! آن زمان محسن عاشوری 40 تا پاس گل می داد. فرشاد پیوس 30 تا گل می زد. علی پروین همیشه می گفت کرمانی رو بگیرم ناصر را چه کار کنم؟

آن زمان دغدغه ها فوتبال بود درست است؟

پول که نبود. عشق ما هم فوتبال بود. یک بازی که اصلا مهم نبود 80 هزار نفر در آزادی می نشستند و عشق می کردند. خوشحال می رفتند خانه های شان. سال 74 که از قطر آمدم بهمن به من 10 میلیون می داد با یک اپل. من آن زمان یک خانه خریدم برای مادرم یک میلیون. می توانستم شش - هفت تا خانه بخرم.

از پرسپپولیس هم پیشنهاد داشتی؟

عابدینی زنگ زد و گفت بیا پرسپولیس. یک قرارداد جلوی من گذاشتند و دیدم 2 میلیون تومان است. امضا کردم و آمدم بیرون. دهه شصت اصلا دوران پیچیده ای بود. جنگ بود و بی پولی و... البته این محدودیت ها کمک می کرد تا ماها بیشتر خلاق باشیم. از قطر که برگشتم پیشنهاد زیاد داشتم اما به خودم اجازه نمی دادم غیر از پرسپولیس به چیز دیگری فکر کنم.2 میلیون گرفتم و قرارداد بستم. واقعا نمی شد جای دیگری بازی کرد. در پرسپولیس همه با هم رفیق بودیم. سه روز در هفته تمرین می کردیم، یک تپه داوودیه می رفتیم و به همه تیم ها سه - چهارتا می زدیم.

چه شد که پرسپولیسی شدید؟

محمد پنجعلی من را به پرسپولیس آورد. سرباز بودم و در تیم بنیاد شهید بازی می کردم. پنجعلی بازی من را دیده بود و می گفت روزی که سربازی ات تمام شود تو را می برم پرسپولیس. یک بار هم پرسپولیس را آورد زمین ارم و با تیم منتخب محل ما بازی کردند که دو بر یک بردیم و هر 2 گل را هم من زدم. مدافعان پرسپولیس را خیلی اذیت کردم.

خود علی پروین بود آن زمان درست است؟

آنجا علی آقا دیگر گفت که من این بازیکن را می خواهم و پنجعلی من را برد.

ناصر محمدخانی هنوز بازی می کرد؟

فکر می کنم با درخشان قطر بود اما فرشاد بود.

چند وقت بعد شماره 8 را به تو دادند؟

همان موقع. من بنیاد شهید بودم و رضایت نامه ام را نمی دادند. دیگر علی آقا پروین وساطت کرد و رضایتم را گرفت. البته خودم هم دیگر دوست نداشتم برای تیم سابقم بازی کنم و وقتی دیدند این شکلی است موافقت کردند. اولین بازی من هم با نیروزمینی بود. آن موقع مجتبی محرمی، نادر محمدخانی، حمید بابازاده و مهدی فنونی زاده همه در نیروی زمینی بودند. اگر اشتباه نکنم دوم هم شدند. خیلی تیم خوبی داشتند که من با شماره 8 آمدم توی زمین و همه نگاه می کردند. می گفتند این چه کسی است؟ در آن بازی هم درخشش خوبی داشتم و سه - چهار نفر را دریبل کردم دروازه بان را هم دریبل کردم و زدم توی گل. بعد شدم بازیکن هفته و بازیکن ماه و... یادم هست که علی آقا می گفت تو بازیکن روز هم نیستی! ازآنجا دیگر شروع شد. من همه اش لحظه شماری می کردم بروم تمرین. امکانات نداشتیم. من حتی کفش نداشتم و در اولین بازی کفش های آقای صالح نیا را پوشیدم. دو تا شماره به من برگ بود. استوک نداشتم. دو - سه جفت ساق پوشیده بودم و پاهایم دم کرده بود اما دوران خوبی بود.

درباره شماره هشت ها یک چیز کلی است. در یک دهه به خصوص در دهه شصت یک خلایی به وجود آمد. خیلی ها سراغ افیون رفتند انگار و اصلا همه چیز بهم ریخت.

چون کسی سراغ شان را نمی گرفت. بهانه نمی آورم اما... من خودم همسر خوبی داشتم. زن ذلیل نیستم اما اگر کنارم نبود شاید من هم درگیر خیلی از چیزها می شدم. من مستاجرم و مثل همه گرفتاری های خاص خودم را داشتم اما خدا را شکر می کنم که این اتفاق برای من نیفتاد و گرفتار نشدم. همسرم را خیلی اذیت کردم.

پس خانواده خیلی می تواند نقش داشته باشد.

خیلی. همسرم پای همه چیز من ایستاد. پشتم بود و کمکم کرد. شاید اگر یکی دو جا دستم را نمی گرفت در منجلاب افتاده بودم.

مرتضی کرمانی مقدم از دید خودش یاغی بود. خیلی از فوتبالی ها که چنین نظری را دارند.

نه بابا! من در زمین یاغی بودم. بیرون از زمین همه توی سرم می زدند. در زمین خیلی با تعصب بازی می کردم و بیشتر هم به خاطر رفقایم. آنها را که می زدند من هم هم می رفتم می زدم شان. بارها پشت عاشوری و فرشاد در آمدم. فقط هم شماره بازیکن مورد نظر را حفظ می کردم و هواداران هم این را می دانستند. می گفتند که مرتضی شماره اش را برداشت. خیلی هم کارت می گرفتم. عصبی هم بودم اما داخل زمین. من فکر نمی کنم یاغی بوده باشم. اینقدر بیرون از زمین سرم را کلاه گذاشته اند و پولم را برده اند که... اگر نه من 5 سال قطر بودم و حالا باید مستاجر باشم؟ در زمین طاقت باخت نداشتم.

طاقت تعویض هم نداشتید!

طاقت تعویض هم نداشتم اما آن بازی معروف داستانش فرق می کرد. داشتم خوب کار می کردم و خود ناصرخان حجازی می گفت کرمانی رفت بیرون ما نفس کشیدیم. در آن بازی پاشازاده و زرینچه حواس شان به من بود. خیلی آماده بودم. وقتی دیدم شماره 8 آمد بالا قاطی کردم. پیراهن های ما هم که بدترین جنس ممکن بود. هزار بار هم می شستیم و می پوشیدیم. مثل حالا نبود که هر روز یک دست لباس می پوشند. از عصبانیت یقه را کشیدم و جر خورد. اصلا نرفتم طرف نیمکت و از همان پشت رفتم به سمت رختکن و علی دایی به جای من وارد زمین شد.

هیچ وقت با علی دایی درباره آن تعویض حرف نزدید یا خودش چیزی به شما نگفت؟

نه اصلا. یک چیزی بگویم. من 31 سالم بود و همان سال قهرمان شدیم. تمام گل های حساس را هم من زدم. آن زمان هم 2 امتیازی بود بازی ها. دیدم کسی اصلا زنگی به من نمی زند. زمان یورگن گده و استانکو بود. من خداحافظی نکردم من را خداحافظی دادند. نمی دانم سر پیراهن پاره کردن بود یا چیز دیگری. من در اوج فوتبالم بودم و پختگی کامل را داشتم. من هم آویزان نبودم و نرفتم باشگاه. خبری نشد و حتی بعدش 2 تا پیشنهاد خوب هم از اصفهان داشتم. رقم پیشنهادی شان هم خوب بود. رفتم نیم فصل کشاورز و دیگر همه چیز تمام شد. من انتظار داشتم که برگردم پرسپولیس. شاید اگر الان بود پیشنهاد تیم های اصفهانی را قبول می کردم. رقمش 12 میلیون تومان بود. آپشن های دیگر هم داشت.

قبول نکردی و دیگر به پرسپولیس هم برنگشتی.

همین طوری ماندم و پشتم باد خورد و دیگر خداحافظ فوتبال. فوتبال ما همین است. تا زمانی که سرحال باشی هم چاکرم و نوکرم می کنند اما دیگر سراغی از ما نمی گیرند. در قطر همه چیز خوب بود. در پرسپولیس خرده خرده پول کرایه ماشین مان را می گرفتیم اما در قطر 100 هزار ریال گرفتم. خیلی پول بود و می توانستم 24 تا خانه بخرم اما همه را از دست دادم. رفقای خوبی نداشتم. من در کار کاسبی نبودم اما پول هایم را خوردند و رفتند. خب البته من خانواده پر جمعیتی هم داشتم. در خانواده دست من به دهنم می رسید. عروسی برادر را بگیر و... خرج زیاد بود. خانواده برای من اهمیت زیادی دارد.

از اول خانه نداشتی؟

185 متر در سازمان برنامه 8 میلیون خانه خریدم اما از دست دادم. دو - سه میلیون بدهی داشتم و مجبور شدم خانه را بفروشم و دیگر هم نتوانستم بخرم.

آن زمان کسی نبود که هم به شما و هم به بازیکنان دیگر کمک فکری بدهد. بعد ها ما دیدیم که یکی مثل علی دایی آمد از همان اول بیزینس کرد و...

علی بلد بود. من فوتبال را کنار گذاشتم قراردادها ترکید. یادم هست که عابدینی به بازیکنان 20 -30 میلیون پول می داد.

الان اگر بازی می کردی چقدر می ارزیدی؟

80 میلیارد. با این پول هایی که بازیکن های فعلی می گیرند باید به من 70 -80 میلیارد می دادند.

هیچ وقت کسی جای مرتضی کرمانی مقدم را در پرسپولی پر کرد؟

زیاد بودند. علی کریمی را قبول داشتم. می گفتند اولادی خدابیامرز هم شبیه من است اما خودم علی کریمی را دوست داشتم. علی کریمی را شاید خیلی هم بالاتر از خودم می دیدم.

کسی بود که دوست داشتی کنارش بازی کنی؟

آن موقع آنها دوست داشتند کنار من بازی کنند! اما دور از شوخی دوست داشتم کنار ناصر محمدخانی بازی کنم. خیلی کنار او کم بازی کردم. کنار علی دایی هم خیلی دوست داشتم بازی کنم.

نسل فعلی چطور؟ یکی مثل طارمی و سردار.

مهدی خیلی خوب است ودارد همین طور پیش می رود. اگر قدر خودش را بداند فکر می کنم رکوردهای خوبی می زند.

نسل شما پشنهادهای خوب خارجی نداشتند. دلیلش چه بود؟

دیده نمی شدیم. الان یارو می رود حمام دوربین دنبالش است. ما با المحرق بازی داشتیم و به خاطر تبلیغ پیراهن بازی ما را فیلمبرداری نکردند. آن زمان من بهترین بازیکن قطر بودم و آقای گل شدم یک بار تلویزیون ما نگفت. بین عبدی پله و رباح ماجر من بهترین بازیکن خارجی شدم اما یک خبر هم از من کار نشد. آن زمان نبود دیگر. هیچ چیزی نبود. اگر امکانات الان آن زمان بود فکر می کنم در تیم های لیگ برتر انگلیس و آلمان می توانستم بازی کنم.

اولین بار توسط مرحوم پرویز دهداری بعد از استعفای معروف 14 بازیکن تیم ملی به تیم ملی دعوت شدی. خاطره خاصی از تیم ملی داری؟

مرحوم دهداری پس از آن کودتا من را دعوت کرد و خیلی در جریان ماجراها نبودم. پرویزخان به من می‌گفت باید کار ناصر محمدخانی را انجام دهی من می‌گفتم چطور می‌توانم مثل ناصر باش؟ می‌گفت تو خیلی بهتری و کلا خیلی به ما روحیه می‌داد. آقای دهداری یک سری بازیکن جوان مثل سرخاب، صمد مرفاوی، عابدزاده و خیلی‌های دیگر را دعوت کرد. واقعا کار بزرگی کرد. سن بازیکنان آن نسل بالا رفته بود و اقای دهداری بازیکنان جوانی آورد که همه ستاره شدند. من فکر کنم خیلی به فوتبال خدمت کرد. کلا بازیکن‌سالار نبود و آن موقع همه استعفا دادند ولی فدراسیون پشت دهداری ماند.

در خصوص نظم انضباط او گفتید. یادم است یک بار شما را به خاطر دریبل زدن بازیکن حریف تعویض کرد!

آره بازی با نپال بود که سه بر صفر جلو بودیم. من و مجید نامجو بازیکنان آن‌ها را اذیت می‌کردیم و لایی می‌زدیم که ناگهان من را 708 دقیقه قبل پایان بازی تعویض کرد. گفت چرا آن‌ها را اذیت می‌کنی شاید خانواده آن‌ها در ورزشگاه باشد! بعد من را کشید بیرون و ده‌نفره بازی کردیم که این درس بزرگی برای من بود. اخلاق خیلی برای او اهمیت داشت. حتی غذا می‌خوردیم می‌گفت قاشق را به بشقاب نزن شاید نفر کناری اذیت شود. سر این چیزها و سر وقت آمدن و دیسیپلینی که داشت فکر کنم بازیکنان استعفا دادند.

سابقه‌اش در پرسپولیس باعث نمی‌شد پرسپولیسی‌ها را بیشتر تحویل بگیرد؟!

نه اصلا اینطوری نبود. کلی بازیکن شهرستانی مثل افتخاری، قایقران سرخاب، صمد و عابدزاده داشتیم و هرکس خوب بود را انتخاب می‌کرد.

اتفاقا اخیرا هم این بحث‌ها مطرح شده است. از باشگاه استقلال ادعا کرده‌اند مدیران پرسپولیس برای خرید بازیکن قول حضور در تیم ملی را داده‌اند و حتی می‌گویند قبلا هم چنین چیزهایی بوده است. خود شما در دوران بازی چنین چیزی شنیده بودید که بگویند اگر می‌خواهی به تیم ملی دعوت شوی باید در یک تیم خاصی بازی کنی؟

اصلا. زمان مربیگری علی پروین در تیم ملی همیشه از استقلال و پرسپولیس مساوی دعوت می‌کرد که پشت او حرفی نباشد ولی پروین هم نفرات خوبی برمی‌داشت و همه ستاره‌ها در استقلال و پرسپولیس بودند. بعد از آن هم آقای دهداری کلی بازیکن از شهرستان دعوت کرد و کسی آن‌ها نمی‌شناخت. من چند بازی از سعید صادقی را دیده‌ام و توانایی حضور در تیم ملی را هم دارد و بازیکن خوبی است ولی اگر اینطوری باشد باید فاتحه تیم ملی و سرمربی را بخوانیم. به خصوص مربی خارجی چون اگر ایرانی باشد می‌گوییم شاید از بالا فشاری آورده‌اند. اگر سعید صادقی به خاطر چنین چیزی به پرسپولیس آمده باشد اشتباه بزرگی کرده اما من بعید می‌دانم اینطور باشد.

کلا فکر کنم آن مرام و معرفت و رفیق‌بازی در دوران شما اصل بود.

آن موقع خیلی مرام و معرفت بود. خدابیامرز سیروس قایقران اگر به تهران می‌آمد و نان و نمک شما را می‌خورد در انزلی ول نمی‌کرد و حتما می‌خواست جبران کند. مگر می‌توانستی از دست او فرار کنی؟ من یک بار با خانواده به انزلی رفته بودم و به او نگفتم. یکی از رفیق‌های او ما را دید و ماشین فرستاد دنبال ما!

این روزها یکی از مشکلات فوتبال ما این درگیری نیمکت‌ها در جریان بازی و اعتراضات شدید به داوران است. خود شما به قول خودتان یاغی‌گری داشتید. نظرتان در خصوص این مسئله چیست؟

من در 20 سال مربیگری شاید کلا فقط یک درگیری داشتم که زمان بادران بود. در زمان مربیگری خیلی آرام شده‌ام و به نظرم سنی از ما گذشته است.

رویکرد شما مثل مهدی هاشمی‌نسب است که در زمان بازی خیلی یاغی بود ولی در مربیگری خیلی آرام است.

ما الآن معلم هستیم و نمی‌توانم بازیکن را تشویق به درگیری کنم. آن موقع شرایط فرق داشت.

الآن ولی مربیان خیلی اعتراض می‌کنند و تبدیل به یک تاکتیک برای فشار آوردن به داوران شده است. حتی یحیی که همیشه مربی آرامی بود فصل گذشته خیلی به داوران اعتراض می‌کرد و چند باری هم محروم شد.

یحیی پارسال خیلی تحت فشار بود. در نیم فصل سر تمرین رفتم که به تیم روحیه دهم دیدم چطور بود. نیم فصل به مدیرعامل لیست داد که نتوانستند بگیرند. 4-5 بازیکن گرفت که خیلی هم کمک نکردند. پنجره بسته شد، بازیکنان قهر می‌کردند و یحیی به زور تیم را جمع می‌کرد. بازیکنان خارجی به درد پرسپولیس نخوردند چون پول نداشتند بازیکن خوب بخرند. چند بازیکن موثر هم آسیب دیدند و دستش خالی شد. در بازی با استقلال ناگهان عصبی شد و او هم انسان است. من فکر نمی‌کنم دیگر برای یحیی پیش بیاید.

حساسیت دربی هم خیلی تاثیرگذار بود اما به نظرم اگر آن کار را نمی‌کرد شاید شانس برد داشتند.

البته زمان زیادی نمانده بود اما جدا از شرایط جدول خود دربی هم بازی خاصی است و کری زیادی دارد. علی پروین می‌گفت همه بازی‌ها را بباز ولی دربی را ببر تا یک سال سرت بالا باشد. اینطور هم نبود تیم به اردو برود و خرج کند. خود ما از یک ماه قبل مواظب خودمان بودیم.

در خصوص یحیی بعد از 5 قهرمانی توقع قهرمانی ششم بود و از طرفی سنگینی سایه برانکو هم هنوز وجود دارد. هنوز هم می‌گویند یحیی با وجود قهرمانی تیم برانکو را گرفته است!

من واقعا این حرف‌ها را درک نمی‌کنم. یحیی مگر در ذوب آهن بد کار کرد؟ قهرمان جام حذفی شد. در مشهد هم با شهرخودرو نتیجه گرفت. توانایی او را نمی‌توانند زیر سوال ببرند. پ

استقلالی‌ها پس از این قهرمانی خیلی در مورد قهرمانی پاک صحبت کردند و اینکه دوره‌های قبلی مسعود سلطانی‌فر عامل قهرمانی پرسپولیس بوده، چقدر این مسائل را قبول دارید؟

نه واقعا به سلطانی‌فر چه ربطی دارد؟ تیم به فینال آسیا رسید. آنجا هم سلطانی‌فر بود؟ تیم ترکیب خوبی داشت و نیمکتش هم قوی بود. وقتی نیمکت شما قوی باشد بازیکن در زمین راه نمی‌رود چون می‌ترسد جایگاهش را از دست بدهد.

در خصوص قهرمانی استقلال بگویید. امسال لایق قهرمانی بود؟

صد درصد. نیمکت استقلال را ببینید و با پرسپولیس مقایسه کنید. خارجی‌های استقلال هم خوب بودند ولی پرسپولیس پول نداشت بازیکن خارجی خوب بگیرد. 8-9 بار در پرسپولیس بازیکنان اعتصاب کردند!

می‌خواهم نظرتان را در خصوص فرهاد مجیدی بگویید. آمد بعد از 10 سال استقلال را قهرمان کرد. البته از او هم خیلی انتقاد می‌شود و حتی می‌گویند قهرمانی کار گابریل پین بود.

من هیچوقت ارتباطی با مجیدی نداشته‌ام و آشنایی ندارم ولی نمی‌توانید قهرمانی او را نادیده بگیرید و بگویید فلانی تیم را قهرمانی کرده است. این یک کار گروهی است. حضور پین هم تصمیم مجیدی بود و نمی‌شود زحمات او را نبینیم. قطعا مربی خارجی و بازیکنان خوب هم تاثیر گذاشته‌اند و باید به آن‌ها تبریک گفت. نمی‌شود از توانایی‌ها مجیدی عبور کنیم. من قبلا هم قهرمانی استقال را تبریک گفتم و باز هم می‌گویم. چرا نگویم؟ تیم زحمت کشیده و حالا چون من پرسپولیسی هستم باید بگویم الکی بوده؟ پرسپولیس امسال نمی‌توانست قهرمان شود و همین دومی هم شاهکار بود. باید دست این بازیکنان را بوسید که با بی‌پولی و این تیم دوم شدند.

بحث جادوگری خیلی در فوتبال ما مطرح شده، زمان شما هم بود؟

بله ناصر محمدخانی، فرشاد پیوس، مجتبی محرمی همه جادوگر بودند! پ

جادو و جنبل چی؟!

نه اصلا این چیزها نبود ولی الآن تا دلتان بخواهد هست.

پیشنهادی هم به شما داده‌اند؟

اره خیلی پیشنهاد دادند هم به من هم محسن عاشوری و فرهاد کاظمی. میخ در زمین فر می‌کنند و دعا می‌نویسند و... این چیزها در لیگ یک پر است. حتی در لیگ برتر هم وجود دارد!

یادم هست در تیم ملی 2006 بحث جادوگری مکزیکی‌ها بود و از فدراسیون بعضی‌ها می‌گفتند باید یک جوری سحر آن‌ها را باطل کنیم!

الآن در فوتبال ما پر است. با خیبر جلوی تیمی بازی داشتیم و دیدیم کارهای عجیب غریب می‌کنند.

این روزها دراگان اسکوچیچ به خاطر شرایط تیم ملی به شدت تحت فشار است و خیلی‌ها می‌گویند باید در جام جهانی سرمربی دیگری روی نیمکت تیم ملی بنشیند. نظر شما در خصوص اسکوچیچ و تغییر او چیست؟

اسکوچیچ در هر باشگاهی کار کرده موفق بوده است. در نفت و ملوان فوتبال خوبی بازی کرد و رو به جلو بود. مثلا کی‌روش خیلی مختاط بازی می‌کرد. من خودم از فوتبال کی‌روش لذت نمی‌بردم. در جام جهانی 2-3 بار وقتی تیم ما به جلو رفت خیلی بهتر شدیم و دیدیم که می‌توانیم به تیم‌های قوی فشار بیاوریم.

خب نباید جلوی انگلیس با آن همه ستاره دفاع کنیم؟

شما مقابل تیم‌های قوی ناخواسته هم اینطوری می‌شوید و شک نکنید اسکوچیچ با وجود فوتبال هجومی قطعا مقابل انگلیس دفاعی بازی خواهد کرد و شک نکنید در این مدت روی دفاع تیم ملی کار خواهد کرد. دفاع کردن کی‌روش خیلی بابرنامه و قشنگ بود و فکر کنم به خاطر همین محبوب است ولی ما با اسکوچیچ جلو رفته‌ایم و نتیجه بدی هم نگرفته است.

در این گروه به نظر شما شانس صعود داریم؟

به نظر من نسبت به گروه‌های دیگر بد نیست ولی تیم‌ها با تمام قدرت به جام جهانی می‌آیند. الآن نگاه نکنید انگلیس به رقیبش باخته چون قطعا در جام جهانی زمین تا آسمان فرق خواهد کرد. با این حال با توجه به تدارکات فعلی تیم ملی و شرایطی که داریم به نظرم در بهترین حالت یک امتیاز از آمریکا بگیریم.

خودت حسرت بازی در جام جهانی را داری؟ اصلا به این فکر می‌کنی؟

خیلی. قبل از اینکه به قطر بروم در چین بازی داشتیم و از دو بازی رفت و برگشت چهار امتیاز می‌گرفتیم صعود می‌کردیم. سرمربی دهداری بود که در ورزشگاه آزادی با برف او را زدند و استعفا داد که بعد مهدی مناجاتی و اقای معینی و بهمن صالح‌نیا آمدند. ما در چین 2 بر صفر باختیم که عابدزاده دوتا گل بد خورد. اگر مساوی هم می‌گرفتیم صعود می‌کردیم. در تهران هم 3 تا زدیم و بعد دوتا خوردیم./ خبرآنلاین

هم اکنون دیگران می خوانند
باادب‌ترین فوتبالیست ایران معرفی شد 2