بازار کتاب نوجوان در تسخیرمانگا / رمانهای گرافیکی چه چیزی را رواج میدهند؟
بررسی کتابهای عرضه شده در بخش کودک و نوجوان نمایشگاه سی و چهارم از غلبه کامل ترجمهها در حوزه نوجوان خبر میدهد، دراین میان به نظر میرسد بازار کتاب نوجوان در تسخیر مانگاست، بدون اینکه مسئولان توجهی به آسیبهای ناشی از آن داشته باشند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «بنده بر کتاب کودک و نوجوان هم تأکید دارم؛ خوشبختانه دیدم در چندین غرفه بر این مسئله کار شده و باز تأکید میکنم برای کودکان و نوجوانان هرچه میتوانند کتاب تهیه کرده و ما را از کتابهای بیگانه بینیاز کنند که بتوانیم کتابهای با فرهنگ و جهتگیریهای خودمان را در اختیار نوجوانانمان بگذاریم.» این بخشی از سخنان رهبر انقلاب در بازدید از نمایشگاه سی و چهارم کتاب است. رهبر انقلاب بر لزوم غلبه تالیفیها بر ترجمه در حوزه نشر کودک و نوجوان و جهتگیری محتوا بر اساس سبک زندگی ایرانی اسلامی اشاره کردند، موضوعی که بسیاری از دلسوزان این عرصه سالهاست به دنبال آن هستند و از غلبه ترجمه در این حوزه هشدار میدهند.
حالا اینجا در سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران که روز آخر خود را سپری میکند، در بخش کودک و نوجوان به عینه میتوان خطری که ادبیات نوجوان را تهدید میکند، دید.
بررسیها نشان میدهد که در حوزه نوجوان تقریبا نویسندگان داخلی جز چند اثر محدود حرف دیگری برای عرضه ندارند و این ترجمههای خارجی هستند که طرفداران پرو پاقرص خود را به این سالن کشاندهاند. پرفروششدن بسیاری از این ترجمهها در سالهای گذشته پای کتابسازان را که حالا بازار نشر را به صورت حرفهای میشناسند و با برنامه مهندسیشده به نشر ورود میکنند نیز به این بازار باز کرده است.
اگر بخواهیم به برخی از حواشی حضور ناشران کودک و نوجوان در این دوره نمایشگاه بپردازیم، باید به انتقادات نسبت به فضا، فروش کیلویی و حضور ناشران کتابساز اشاره کرد، ناشران کودک و نوجوان در طبقه زیرین رواق شرقی مصلی قرار دارند، بخشی که به علت شلوغی روز سهشنبه مسئولان مجبور به بستن دربها برای کنترل جمعیت شدند.
فروش کیلویی کتاب؛ آفتی که همچنان پابرجاست
فروش کیلویی کتاب از سوی ناشران زرد اگرچه سالهاست به بخش جدایی ناپذیر این سالن تبدیل شده است، اما در دورههای اخیر به دلایل اقتصادی توجه بیشتری از مخاطبان اغلب ناآگاه را به خود جلب کرده و از وسعت بیشتری نیز برخوردار شده است. کتابهای زرد و بد محتوایی که به صورت چند جلدی با تخفیف ویژه در قالب پکهایی عرضه میشود و والدین به دلیل قیمت اقتصادی خوبی که بعضا این کتابها دارند، بدون در نظر گرفتن محتوا اقدام به خرید میکنند، این موضوع در نمایشگاه این دوره از شدت عرضه بیشتری برخوردار بود.
البته غرفهآرایی ناشران مطرح و فعال این حوزه موجب شده بود که توجهات کمتر به غرفههایی اینچنینی جلب شود. یکی از نکات مثبت این دوره بخش کودک و نوجوان غرفهآراییهای ناشران بود، ناشرانی که اغلب کتابهای خوب بازار را عرضه میکنند، غرفههای زیبای این ناشران منجر به جذب مخاطبان بیشتر و در نتیجه توجه بیشتر به کتابهای مناسبتر در مقابل کتابهای زرد شده بود.
برچسبگذاری قیمت از سوی ناشران کودک و نوجوان
یکی از نکات جالب توجه سالن کودک و نوجوان این دوره نمایشگاه اقدام به برچسبگذاری قیمت از سوی برخی ناشران بود، برچسبگذاری قیمت در سالهای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی به امری نسبتا شایع در بین ناشران تبدیل شده و اتحادیههای صنفی نیز آن را بخشی از حق ناشر برای ادامه حیات دانستهاند، اما به نظر میرسد در آستانه نمایشگاه کتاب بخشی از ناشران کتابهای چاپ قدیم و در انبار مانده خود را نیز با برچسب قیمت عرضه کردهاند، تا تلاشی باشد برای جبران درصد تخفیفی که در نمایشگاه به مخاطب میدهند.
اما محتوای کتابهای عرضه شده در این دوره از چه ویژگیهایی برخوردار بود؟
در حوزه کودک، کتابهای تالیفی از رشد نسبتا بهتری نسبت به سال گذشته برخوردار بودند، ترجمه در این حوزه بسیار اندک بود و دست ناشران در تولیدات داخلی که اتفاقا مورد استقبال مخاطبان نیز قرار میگیرد، پر بود.
کتاب نوجوان؛ پاشنه آشیل ادبیات کودک و نوجوان
اما پاشنه آشیل بخش کودک و نوجوان در نمایشگاه کتاب، کتابهای حوزه نوجوان است، در حوزه نوجوان بازار از آنِ ترجمهها و تالیفیها در اقلیت هستند. این اقلیت به گونهای است که کمتر اثر جدیدی از نویسندگان یا ناشران در حوزه نوجوان در این دوره عرضه شده بود.
نادر قدیانی که به نوعی پیشکسوتترین ناشر حوزه کودک و نوجوان در نمایشگاه کتاب تهران محسوب میشود، درباره محتوای کتابهای کودک و نوجوان و دغدغه جدی برای کمرنگشدن تالیف نسبت به ترجمه میگوید: غلبه ترجمه بر تالیف در این حوزه امر تازهای نیست، حدود 20 سال است که چنین موضوعی را شاهد هستیم، اما در همه حوزه ها صادق نیست.
وی ادامه میدهد: در حوزه تولید کتابهای علمی برای کودکان به دلیل هزینهبر بودن ما چندان امکان تولید نداریم، در این حوزه 30 درصد کتابها تولیدی است و مابقی ترجمه، در حوزه کتابهای کاردستی و رنگآمیزیهای خاص نیز ناشران ایرانی به سراغ تالیف نمی روند، این کتابها نیز ترجمه هستند.
قدیانی: در فضای کتاب کودک تالیفیها غالب هستند
قدیانی تصریح کرد: اما در حوزه کتاب کودک، شعر و داستان، تألیف غالب است ترجمه در این حوزه اصلا معنایی ندارد.
به گفته قدیانی تالیف هنوز هم در فضای کتاب کودک نفس میکشد، اما به دلیل فعال شدن ناشران کتابساز و سودجویان، پرفروشهای بازار ترجمه کپیشده و عرضه گسترده میشوند، عرضه گستره، توجه مخاطب را نیز به خود جذب میکند و سود اقتصادی برای ناشر به همراه دارد، در نتیجه این چرخه تکرار میشود.
حضور کتابسازان در بخش کودک و نوجوان
مدیر انتشارات قدیانی ادامه میدهد: در همین نمایشگاه کتاب تهران، غرفههای متعدد ناشران کتابساز حضور دارند که کتابهای ناشران دیگر را کپیکرده و با ترجمه جعلی به فروش میرسانند. وقتی یک کتاب را 10 ناشر چاپ کنند، طبیعی است که ترجمه غلبه پیدا میکند.
نمیتوان در تلویزیون کارتونهای غربی پخش کرد و از کتاب انتظار خلق قهرمان شرقی داشت
وی در پاسخ به این پرسش که چرا ناشران به سراغ تولید رمان نوجوان تالیفی موفق نمیروند، تصریح میکند: تولید رمان موفق تالیفی نوجوان نیازمندیهایی دارد، اول باید برای مخاطب نیاز ایجاد کنیم، وقتی تلویزیون بیوقفه کارتونها و انیمیشنهای خارجی پخش میکند، نوجوانان در سایر عرصهها نیز به دنبال آن شخصیتها هستند، در حوزه رمان نیز بسیاری از شخصیتها و قهرمانها در ذهن نوجوان درونی شده و طالب آن است، برای ناشری که دغدغه اقتصادی دارد، به صرفه است به سراغ این ترجمهها برود.
فروش بخش کودک و نوجوان به لحاظ تعداد عناوین تنها 5 درصد رشد داشت
قدیانی با اشاره به وضعیت استقبال مخاطب و میزان فروش که مسئولان نمایشگاه بر آن تاکید دارند و بخش کودک و نوجوان را یکی از پرفروشترین بخشها میدانند، نیز میگوید: فروش ما به لحاظ تعداد عناوین رشد چندانی نداشته است، شاید در حدود 5 درصد رشد داشته باشیم، اما به لحاظ ریالی رشد داشتیم که ناشی از افزایش قیمت کتاب است.
بررسی کتابهای عرضه شده توسط ناشران کودک و نوجوان در نمایشگاه کتاب تهران حکایت از عناوین پرشمار این حوزه دارد، غرفههایی مملو از کتابهای مختلف که عمدتا در یکی دو سال اخیر منتشر شدهاند، پر تعداد بودن عناوین که حیرت دستاندرکاران این حوزه را نیز برانگیخته است.
حقبین: پررونقی کتاب کودک و نوجوان در تعداد عناوین
محمدتقی حقبین، ناشر و رئیس کارگروهی که برگزاری بخش کودک و نوجوان را در نمایشگاه بر عهده داشته است، در این زمینه به تسنیم میگوید: واقعیت این است که ما تصور نمیکردیم ناشران این اندازه کتاب منتشر کرده باشند و حوزه کتاب کودک و نوجوان به این پررونقی در عناوین باشد.
غرفهآرایی ناشران با هیچ دوره دیگری قابل قیاس نبود
وی ادامه میدهد: به هر حال ما با این موضوع مواجه شدیم که حجم قابل توجهی از ناشران با حجم قابل توجهی کتاب به نمایشگاه آمده بودند، عناوینی که تولیدات جدید بودند و شامل کتابهای در انبار مانده ناشر نمیشدند. از سوی دیگر در این دوره تزئینات و غرفهسازی ناشران با هیچ دوره دیگری قابل قیاس نبود، و این دو موضوع نشانههایی از بهبود در وضعیت اقتصادی نشر کودک و نوجوان میدهد.
به گفته حقبین، اهمیت به غرفهسازی و غرفهآرایی ناشران در بهبود فروش آثار آنها بسیار موثر بود و موجب شد که آثار زرد ناشران دیگر که معمولا در قالب غرفههای ساده حضور پیدا میکنند و کیلویی کتاب میفروشند، کمتر به چشم بیاید.
حضور 16 ناشر تازهنفس در بخش کتاب کودک و نوجوان
وی به حضور ناشران تازهنفس در این بخش اشاره کرده و میافزاید: یکی از نکات مثبت این دوره حضور 16 ناشر تازهنفس بود که برای نخستین بار به نمایشگاه کتاب آمده بودند، عرضه کتابهای خوب از این ناشران حضور آنها را پراهمیت کرده بود، یکی از ناشران برای نخستین بار فلسفه به زبان کودکان را عرضه کرده بود. این ویژگیها در بخش کودک و نوجوان نشان از بهبودی نسبی شرایط میدهد.
بازار کتاب کودک؛ فربه شدن ترجمهها، ضعیف شدن تألیف / چرا مخاطب ایرانی میل به کتاب خارجی دارد؟حقبین تصریح میکند: شرایطی که در صورت ادامه، موجب حرفهتر عمل کردن ناشران کودک و نوجوان خواهد شد، در نتیجه ناشران زرد و ناشران کپیکار کمرنگ میشوند.
وی ادامه میدهد: البته آن سوی ماجرا را نیز نباید غفلت کرد، یکی از نقاط ضعف بخش کودک و نوجوان این دوره، عرضه گسترده کتابهای کمیک و مانگا بود، ورود جدی بسیاری از ناشران به این بخش نگرانکننده شده است، نگرانی زمانی شدت میگیرد، که نوجوانان عمدتا به دنبال این کتابها هستند. باید مراقب بود که این موج شدت بیشتری پیدا نکند و وزارت ارشاد برای کنترل این حوزه زودتر وارد میدان شود.
بازار کتاب نوجوان در تسخیر مانگا
حقبین تصریح میکند: یکی از مهمترین دلایل گسترش مانگا در بازار کتاب، سود اقتصادی خوبی است که برای ناشر به همراه دارد، این سود اقتصادی موجب شده تا بسیاری از ناشران سودجو و کتابساز به این حرفه روی بیاورند، آن هم از ادارات ارشاد استانها که نظارت کمتری وجود دارد، عمده این کتابها نیز تکراری هستند، برای نمونه ما یک مجموعه 13 جلدی مانگا پیدا کردیم که توسط تعداد قابل توجهی از ناشران کپی شده بود. وضعیت به گونهای است که به نظر میرسد یک جریانسازی برای رشد و گسترش مانگا در ادبیات نوجوان ایران انجام شده است.
بیگانگی نوجوان عاشق مانگا با سبک زندگی ایرانی اسلامی
وی ادامه میدهد: مانگاها که به شکل کمیکاستریپهای داستانی است، به شدت از سوی نوجوانان مورد استقبال قرار گرفته است، این در حالی است که هیچ سنخیتی با محتوای این کتابها و فرهنگ ایرانی و اسلامی ما وجود ندارد، نه به لحاظ تصاویر و نه به لحاظ محتوا. از سوی دیگر رفتارهای هنجارشکنانه، همچون دوستیهای نامعقول، خشنوت طلبی، ساختار شکنی و... نیز در آن ها لبریز است.
حقبین با اشاره به وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه میدهد: این وظیفه وزارت ارشاد است که اجازه ندهد این حوزه به این شدت رشد و گسترش پیدا کند و تا این سطح جریان ساز نشود که یکی از نکات غالب بخش کودک و نوجوان نمایشگاه کتاب باشد. وقتی یک ناشر با 3 پروانه نشر بیش از 100 عنوان مانگا در نمایشگاه کتاب عرضه کند، طبیعی است که این عرضه بیشتر به خرید بیشتر نیز منجر میشود و وسعتی از نمایشگاه را در اختیار میگیرد.
وی با بیان این مطلب که مخالف انتشار رمانهای گرافیکی یا مانگا نیست، میگوید: من مخالف عرضه بدون چهارچوب این کتابها در بازار نشر هستم، اینکه وجه غالب کتابهای کودک و نوجوان ما مانگا شود،خوب نیست. ما اکنون با جریانی در حوزه نشر روبرو هستیم که به عرضه گسترده این کتابها میپردازد، شاید در وهله نخست هدف اقتصادی باشد، اما تبعات اجتماعی و اخلاقی بسیاری برای نوجوانان ما به همراه دارد.
مانگا، عبارتی است ژاپنی که برای اشاره به نوع خاصی از داستان مصور در ژاپن، به کار می رود. کارشناسان این حوزه معتقد هستند که ایدههای غالب موجود در مانگاهای ژاپنی، مثل وضعیت جهانی انسان، صلح جهانی، رنج بشری، دروغین بودن مذاهب، و حتی روابط جنسی نامتعارف از جمله مباحثی است که در مانگا به آن پرداخته میشود و البته آسیبهای خاص خود را به همراه دارد.
آمارهای نشر از دهه 90 به این سو نشان میدهد که فاصله عناوین چاپ شده در حوزه تألیف با ترجمه، هر ساله کم و کمتر میشود؛ به طوری که بسیاری از کارشناسان آن را «بیضابطه» و گاه «چمدانی» توصیف کردهاند؛ روندی که به مرور منجر به فربه شدن جریان ترجمه و بخشی از بدنه نشر و از سوی دیگر، مرگ تدریجی ادبیات بومی شده است.
شاید گزاف نباشد اگر مدعی شویم که تاکنون به این اندازه کتاب ترجمهای وارد بازار نشر ایران نشده است؛ کتابهایی که بیضابطه و بدون در نظر گرفتن مسائل زیباییشناسی و ادبی، صرفاً برای جبران خسارتهای واردشده به ناشران مجال ظهور و بروز در بازار را یافتهاند، اما چرا وزارت ارشاد و نهادهایی چون کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در این زمینه وارد میدان نمیشوند؟ چرا این اندازه به ناشران کتابساز فرصت داده میشود تا در نمایشگاه کتاب تهران از یارانه نشر بهره ببرند و کتابهایی عرضه کنند که داد ناشران دیگر را نیز بلند کرده است؟