با وزیر فوتبالی درباره توییتهای جنجالی / چرا تعداد گل ملی یگانه معیار محبوبیت نیست؟
حال که تب و تاب دربی و حاشیهها فرونشسته و به بهانه توییت بعدی آذری جهرمی، در این یادداشت با مثال های خارجی گفته شده تعدادگل ملی تنها پارامتر محبوبیت نیست.
عصر ایران؛ امیرحسن خدیر - حال که تب و تاب دربی (دیدار دو تیم همشهری پرسپولیس و استقلال) و حاشیههای جدل سرمربی استقلال با وزیر ارتباطات و اطلاعات و فناوری فرونشسته و آقای آذری جهرمی بر خلاف برخی پیشبینیها نامزد انتخابات ریاست جمهوری نشده، به بهانه توییت بعدی او چند نکته فوتبالی را دور از کریخوانیها و برای همرسانی اطلاعات یادآور میشوم: وزیر جوان نوشته بود: «فرهاد مجیدی رو دوست دارم، چرا که در زمانی که حتی میتونست در تیمملی برای «جامجهانی» بمونه، نامهای به رییس فدارسیون وقت نوشت و گفت فرصت رو به جوانها بدید. ای کاش رفتار او در مدیران پیر کشور «تکرار» میشد. آقا فرهاد! هیچ کدام از 10 گلی که در تیم ملی به ثمر رساندی را فراموش نمیکنیم.» نمیخواهم وارد این بحث شوم که قصد طعنه داشته یا نه اما چون به نظر میرسد بر تعداد گلهای ملی فرهاد مجیدی انگشت گذاشته میخواهم در این نوشته نشان دهم محبوبیت یک بازیکن الزاما به تعداد بازیها و گلهای ملی او ارتباطی ندارد و تازه در بحث باشگاهی جای پیش کشیدن بازی و گل ملی نیست. 1. «کوین کیگان» تنها 15 دقیقه در جام جهانی برای انگلیس بازی کرد (مقابل اسپانیا) و نتوانست مانع حذف انگلستان شود.
2. یکی از محبوب ترین و مشهورترین های تاریخ فوتبال آلمان «گونتر دنترز» است. در «مونشن گلاد باخ» به محبوبیت رسید و به «رئال» رفت اما در تیم ملی بازی چندانی به او نمیرسید. چرا که هلموت شول، ولفگانگ اورات را ترجیح میداد.
3. اریک کانتونا و دیوید ژینولا در اوج از تیم ملی کنار رفتند.
4. محبوب ترین بازیکن منچستر تا کنون «جرج بست» است. برنده توپ طلا هم شد. حال آن که برای ایرلند شمالی بازی های زیادی انجام نداد.
5. بازیکن مشهور «سانتوس» - ادو - که به مراتب از «نیمار» تکنیکیتر بود کمتر از 10 بازی برای تیم ملی انجام داد و محبوبیت او به خاطر بازی های باشگاهی او بود. 6. پیتراوزگود، چند بار آقای گل انگلیس شد و از بازیکنان اسطوره ای چلسی به حساب می آید اما در جام جهانی 70 یک دقیقه هم بازی نکرد. به این فهرست می توان نام هایی چون پل گاسکویین، دنیس لاو و رایاین گیگز را هم اضافه کرد. 7. علاقه آقای آذری جهرمی به تیم فوتبال پرسپولیس نه تنها مذموم نیست که بسیار هم ستودنی است و چون وزیر است و از فاصله مردم با کار به دستان که انگار علایق و عواطف و سلایق دیگری دارند می کاهد. اما هواداری آدابی دارد و ملاحظاتی و بدیهی است که تاریخچه و لوگو و ستاره های باشگاه که تابلوی افتخار یک تیم است مورد اهانت قرار گیرد برای هوادار تحمل پذیر نیست. 8. بخشی از مشکل به خاطر عملکرد مدیریت باشگاه استقلال است. مدیری که با فراز کمال وند به گونه ای قرارداد نمی بندد تا او نتواند تیم را ترک کند. دیر امده و زود برود چون جای دیگر پول چرب تری می دهند! تنهایی فرهاد مجیدی در حالی کاملا محسوس بود که آن سو یحیی گل محمدی را کریم باقری و مطهری و حتی پیروانی یاری می کردند. فوتبال همین جزییات است. 9. وقتی بخش قابل توجه مشکلات فوتبال ما به خاطر مدیریت دولتی است یک مقام دولتی باید بیشتر ملاحظه کند. 10 سال قبل از آن که آقای مهندس آذری جهرمی به دنیا بیاید و در سال 1350 تیم تاج دربی را 4 به یک باخت. فردای بازی رییس باشگاه تاج، سبد گلی بزرگ به عنوان تبریک به بولینگ عبده فرستاد و به این هم بسنده نکرد و گفت: این پرسپولیس آن قدر خوب است که اگر فقط ناصر حجازی و قلیچ خانی اضافه شوند می توانند به عنوان تیم ملی راهی جام ملت های آسیا شوند وب ه اسانی قهرمان شویم. دو سال بعد و پس از شکست تراژیک گفت: پرسپولیس چنان قدرت مند است که آژاکس را هم می تواند ببرد. آن زمان آژاکس مثال قدرت یک تیم فوتبال و برترین در اروپا بود. 10. به نام ناصر حجازی و پرویز قلیچ خانی اشاره شد. مهندس آذری آیا می داند حق قلیچ خانی بود که در اولین حضور در جام جهانی با تیم ملی باشد اما به دلایل سیاسی بیم داشتند از این فرصت استفاده کند و به خاطر مصاحبه اجباری و اعتراف تلویزیونی انتقام بگیرد و دعوت نشد؟ یا ناصر حجازی که تا 40 سالگی می توانست دروازه بان تیم ملی باشد و رکورد افسانه ای بر جای گذارد با طرح مضحک حذف بازیکنان بالای 27 سال تیم ملی از ادامه راه محروم ماند؟ غرض این که دعوت به تیم ملی و بازی در آن گاه به سلیقه مربی و نوع آرایش تیم یا حتی شرایط محیطی و اجتماعی بستگی دارد و محبوبیت به تیم ملی ربطی ندارد. بله، تعداد بازی های علی اکبر استاد اسدی در تیم ملی بسیار بیش از فرهاد مجیدی است و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! 11. برخی و گویا آقای گلمحمدی گفته است آقای احمدینژاد هم استقلالی بود و ما مشکلی نداشتیم. بحث اما بر سر گرایش مقامات ارشد سیاسی به این یا آن تیم نیست. وقتی مرحوم حاج سید احمد خمینی علاقه خود به پرسپولیس را پنهان نمی کرد بر دیگران نمی توان خرده گرفت. موضوع اما ابراز علاقه نیست و اتفاقا خوب است اما اگر فوتبال را یکی از مناسک دنیای مدرن بدانیم به آداب آن باید احترام بگذاریم. وقتی گفته می شود «ستاره» نبود و «سیاره» بود هویت و تاریخ یک باشگاه زیر سؤال می رود. همان گونه که پرسپولیس سرانجام نام خود را پس گرفت چون هویت آن پرسپولیس است نه پیروزی. درباره «تاج» البته جای مخالفت نبود چون انقلاب ضد سلطنتی تاج را برانداخته بود اگر چه تاج تنها نشان شاهان نیست. هر چند در این گفتار اشاراتی شد تا بدانیم ابراز شادمانی با ستایش تیم مورد علاقه کافی است و نیاز نیست سراغ حریف هم بروند اما آنچه بیشتر مدنظر بود این بود که برای محبوبیت، مؤلفه های متنوعی درکار است و تعداد بازی ملی ملاک نیست. همان گونه که می توان وزیر ارتباطات بود و مسؤول فیلترینگ نرمافزار پیامرسان محبوبی چون تلگرام شناخته نشد یا محافظه کاری نکرد و با صدا و سیما درافتاد و زیر بار اختلال عمدی در کلابهاوس نرفت و خسارت تعیین کرد. وقتی می توان نام خود را این گونه ثبت کرد حیف است که کثیری از هواداران استقلال وزیر جوان را تنها با توییت های فوتبالی قضاوت کنند. هر چند که اصل توییت گذاری ورزشی بد نیست و تنها لحن برخی بد است وگرنه چنان که در سفر او به سیستان و بلوچستان دیدیم به خاطر همین ارتباط بود که بچه های روستا از او خواستند بازی کنند و باخت و بیشتر از این بابت خوش حال شدند که استقلالی بودند. 12. اگر گل های ملی برای محبوبیت کافی بود پائولو روسی محبوب ترین بازیکن تاریخ فوتبال ایتالیا میشد و مرگ او مثل دیه گو مارادونا همه را تکان میداد اما نداد: شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد بنده طلعت آن باش که «آن» ی دارد
تمام داستان در همین «آن» است...
بیشتر بخوانید: «تاج / استقلال» چه داشت؛ تاریخ و داراییهای یک باشگاه فراتر از کریها چرا محمود فکری، «نخواستنی» بود؟ فوتبال یعنی هوادار، آقای معاون! لینک کوتاه: asriran.com/003I8u