برجام چرا و چگونه به کما رفت؟
«برجامی» که در دولتِ روحانی متولد شد علی رغم مذاکرات و رایزنیهای فشردهای که صورت گرفت پس از خروج آمریکا و بدعهدی غربیها در دوره تدبیریها به کُما رفت.
«برجامی» که در دولتِ روحانی متولد شد علی رغم مذاکرات و رایزنیهای فشردهای که صورت گرفت پس از خروج آمریکا و بدعهدی غربیها در دوره تدبیریها به کُما رفت.
خبرگزاری مهر، گروه سیاست: صبح روز سهشنبه 18 اردیبهشت 1397 میلیونها نفر از مردم ایران و جهان در حالی صبح خود را آغاز کردند که یک خبر مهم در صدر اخبار جهان قرار گرفته است. خبر کوتاه است؛ «دونالد ترامپ» با امضای فرمانی از برجام خارج شد. سپس همگان تصویر منحوس رئیس جمهور سابق آمریکا را دیدند که به قول شیخ حسن روحانی «کاغذی را خطخطی کرد و گفت از برجام خارج شدیم.»
مذاکرات ایران و آمریکا از چه زمانی شروع شد؟
داستان «برجام بیفرجام» از 3 آذر 1392 با توافق موقت ژنو رسماً آغاز شد. پس از انتشار کتاب خاطرات محمد جواد ظریف وزیر وقت امور خارجه کشورمان با عنوان «راز سر به مهر»، مشخص شد که پرونده مذاکرات با اعضای 1+5 از تاریخ 21 خرداد 1391 و پس از دریافت پیامی از طرف واشنگتن که به وسیلهی واسطهای از عمان به تهران رسیده بود، وارد مسیر جدیدی شد.
این پیام که از طرف «جان کری» به تهران رسید حاوی درخواست برای انجام مذاکرات مستقیم و دو طرفه بود.
سرانجام پس از تبادل بحثهای مختلف، مذاکرات در تاریخ 18 تیر 1391 با حضور علیاصغر خاجی (معاون وقت وزارت امور خارجه)، رضا زبیب (مدیرکل آمریکای شمالی وقت وزارت امور خارجه)، محسن بهاروند (معاون وقت مدیرکل حقوقی وزارت امور خارجه) و رضا نجفی (رئیس وقت اداره خلع سلاح وزارت امور خارجه) آغاز شد. از طرف آمریکایی نیز «سالیوان»، «تالوار» و «امتسورینبلیو» در جلسه حاضر شدند. همچنین از طرف عمان نیز وزیر دربار به همراه آجودان مخصوص پادشاه و «سالم الاسماعیلی» حضور داشتند.
انتقال پرونده مذاکرات از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه
دور دوم این مذاکرات نیز در اوایل اسفند همان سال برگزار میشود و ادامهی این روند به پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری کشورمان در سال 1392 موکول شد.
پس از انتخاب «حسن روحانی» به عنوان رئیس جمهور جدید ایران، بررسی پرونده مذاکرات از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل میشود.
دور سوم مذاکرات مسقط نیز مانند دو دور قبلی با رعایت قید محرمانگی برگزار میشود و در این خصوص حتی سفارت کشورمان در عمان نیز از موضوع بی خبر بود.
عراقچی، تختروانچی و بعیدینژاد اعضای جدید تیم مذاکره کننده ایران بودند که به همراه زبیب در باشگاه افسران در مسقط در مقابل هیئت آمریکایی قرار گرفتند. نکتهی جالب این نشست این بود که پس از آنکه طرف عمانی به مانند دو دور قبل صحبتهای مقدماتی را آغاز کرد، ناگهان «ویلیام برنز» به صورت غیرمترقبه از طرف عمانی درخواست کرد محل جلسه را ترک کند.
مذاکرات از درب پشتی!
چارچوب مذاکرات مسقط در هنگام حضور روحانی در نیویورک برای شرکت در نشست سالیانه سازمان ملل ادامه یافت و آمریکاییها هتلی را آماده کردند که هیئت مذاکرهکننده به دور از چشم رسانهها از درب پشتی ساختمان وارد محل مذاکرات شوند. در این دور از مذاکرات، دو طرف به چارچوبی برای یک پیشنویس اولیه برای گام اول توافق رسیدند و مقرر شد آمریکا موافقت سایر اعضای 1+5 را جلب کند.
طبق توافق «ظریف» و «کاترین اشتون»، مذاکرات با حضور وزرای امور خارجه عضو 1+5 در 4 مهر 92 برگزار شد. پس از این جلسه یک ساعته، به درخواست هیئت آمریکایی، جلسهای نیم ساعته بین وزرای امور خارجه ایران و آمریکا تشکیل شد و این اولین دیدار دوجانبه ظریف و کری در قامت وزرای امور خارجه بود.
بنابر روایت ظریف، وزیر امور خارجه آمریکا در این دیدار از وی میخواهد که او را «جان» صدا کند و ظریف هم از همتای خود میخواهد که وی را «جواد» خطاب کند!
همچنین در مدت حضور رئیس دولت تدبیر و امید در نیویورک زمینهی تماس تلفنی «باراک اوباما» و رئیس جمهور ایران فراهم شد.
پس از عزیمت هیئت سیاسی کشورمان از نیویورک، طی روزهای 18 و 19 مهر ماه، دور چهارم مذاکرات در مسقط برگزار شد و در این نشست ایدهی تشکیل کمیسیون مشترک شکل گرفت.
جلسات کمیسیون مشترک در روزهای 23 و 24 مهر 92 با حضور ظریف در ژنو برگزار شد و پس از گذشت 10 روز بعد، در روزهای 4 و 5 آبان دور پنجم گفتگوهای ایران و آمریکا در مسقط کلید خورد.
6 دور مذاکره تا رسیدن به توافق موقت ژنو
سرانجام پس از 6 دور مذاکره در ژنو، طرفین توافقنامهی موقت را در 3 آذر 92 امضا کردند، بر اساس این توافقنامه که برای «رسیدن به یک راهحل جامع بلندمدت و مورد توافق طرفین» و با هدف «تضمیننمودن صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران» امضا شد، طرفین «به صورت داوطلبانه» متعهد شدند تا اقدامات متقابلی را به عنوان گام اول یک راهحل جامع انجام دهند.
پس از اجرای توافق وین، دور جدید مذاکرات ایران و 1+5 از فروردین 1394 در شهر لوزان سوئیس آغاز شد که این دور از مذاکرات با حضور علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، به همراه «ارنست مونیز»، وزیر انرژی آمریکا، و هیئتهای کارشناسی دو طرف برگزار شد.
در این مدت سنگاندازیهای جریانات مؤثر و تصمیمساز آمریکایی افزایش یافت، برای مثال «میچ مک کانل»، رهبر اکثریت جمهوریخواه در سنای آمریکا، در مصاحبهای گفت: باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده، در آستانهای «توافقی بسیار بد» با ایران است و این امکان را محتمل دانست که ایران بتواند زیرساختهای اتمی خود را حفظ کند.
سرانجام «برجام» امضا شد
سرانجام پس از بیستودو ماه مذاکره محمدجواد ظریف به همراه تیم مذاکرهکننده ایرانی پس از 17 روز مذاکره فشرده، سهشنبه 14 ژوئیه (23 تیرماه) در وین پایتخت اتریش موفق به دستیابی به یک توافق جامع و نهایی با گروه 1+5، بر سر آینده برنامه هستهای ایران شدند.
این توافق با محدودیتهای گستردهای در حوزههای دستاوردهای هستهای برای کشورمان همراه بود و در مقابل نیز قرار بود ایران از منافع اقتصادی گستردهای بهره ببرد.
آمریکاییها به آنچه وعده داده بودند عمل نکردند!
رهبر انقلاب چند ماه بعد و در فروردین 95 به عدم انتفاع ایران از «برجام» اشاره داشتند و تصریح کردند: در همین توافقی هم که ما با آمریکاییها در قضیهی 1+5 و مسئلهی هستهای کردیم، آمریکاییها به آنچه وعده داده بودند عمل نکردند و کاری را که باید میکردند انجام ندادند. بله، به تعبیر وزیر خارجهی محترم ما، روی کاغذ کارهایی را انجام دادند اما از راههای انحرافی متعدد، جلوی تحقق مقاصد جمهوری اسلامی را گرفتند.
ایشان فرمودند: شما نگاه کنید امروز در سرتاسر کشورهای غربی و کسانی که تحت تأثیر آنها هستند، همچنان معاملات بانکی ما دچار مشکل است، بازگرداندن ثروتهای ما در بانکهای آنها دچار مشکل است، معاملات گوناگون تجاریای که احتیاج به دخالت بانکها دارد دچار مشکل است؛ وقتی دنبال میکنیم، تحقیق میکنیم و میگوییم چرا اینجور است، معلوم میشود از آمریکاییها میترسند. آمریکاییها گفتهاند که ما تحریمها را برمیداریم و روی کاغذ هم برداشتند اما از طرق دیگر، جوری عمل میکنند که اثر رفع تحریمها مطلقاً بهوجود نیاید و تحقق پیدا نکند.
آمریکا که قرار بود 32 تن از آب سنگین ایران را خریداری کند که به واسطهی تصمیم مجلس نمایندگان آمریکا در متمم بودجه، وزارت انرژی از این اقدام منع شد. همزمان نشستهای مدیران بانکی و اقتصادی ایران و کشورهای اروپایی نیز بدون نتیجه برگزار شد.
در آمریکا هم تنور انتخابات بسیار داغ بود و «هیلاری کلینتون» از حزب دموکرات و «دونالد ترامپ» از حزب جمهوریخواه با یکدیگر رقابت غیراخلاقی میکردند. ترامپ از همان ابتدا از برجام انتقاد کرد و از آن به عنوان یک توافق بد نام برد و وعده داد در صورتی پیروزی در انتخابات از آن خارج شود.
اوباما تمدید قانون تحریمهای ایسا را بعد از برجام امضا کرد
در آخرین ماههای حضور باراک اوباما در مقام ریاست جمهوری آمریکا، قانون تحریمهای ایران «ایسا» که برای نخستین بار و تحت عنوان «قانون تحریمهای ایران و لیبی» در سال 1996 در دوران ریاست جمهوری «بیل کلینتون» تصویب شد و قرار بود در انتهای ماه دسامبر 2016 منقضی شود مجدداً برای 10 سال دیگر معتبر شد. مجلس نمایندگان آمریکا این طرح را با 419 رأی موافق در برابر یک رأی مخالف تصویب کرد و مجلس سنا نیز چند روز بعد با 99 رأی مثبت و یک رأی ممتنع آن را تأیید کرد. مصوبهای که در نهایت با اجتناب اوباما رئیس جمهور آمریکا از وتوی آن عملاً تا 10 سال دیگر تمدید شد. این قانون بخش انرژی کشورمان را به طور سیستماتیک هدف قرار داد و به طور ویژه سرمایه گذاری شرکتهای خارجی به میزان بیش از 20 میلیون دلار را منع کرد.
پس از روی کار آمدن ترامپ وی در چندین نوبت ایران را متهم به نقض برجام کرد و خواستار انجام مذاکره در سایر موضوعات از جمله توان دفاعی کشورمان شد.
ترامپ در 21 مهر 96 پایبندی ایران به برجام را تأیید و در عین حال تحریمهایی را علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعمال کرد! بالاخره در 8 مه 2018 (18 اردیبهشت 1397) فرمانی امضا شد که بنا بر آن تحریمهای هستهای ایران که بر اساس برجام تعلیق شده بود، طی یک دوره زمانی بازگردد. همزمان مجوزهای دو شرکت «بوئینگ» و «ایرباس» برای فروش هواپیمای مسافربری به ایران نیز توسط وزارت خزانهداری آمریکا لغو شد.
آمریکا جز چند امضا و چند بیانیه، کاری در برجام نکرد!
در واکنش به این اقدام، حسن روحانی رئیس جمهور سابق کشورمان در یک سخنرانی گفت: امشب از یک نظر متأسفم که مردم آمریکا که مردم بزرگی هستند، گرفتار زمامدارانی شدهاند که حیثیت آنها را زیر پا گذاشته است و از طرفی خوشحال هستم که یک موجود مزاحم از برجام خارج شده است. امشب به همان سخنی رسیدیم که از چهل سال پیش آن را تکرار میکردیم و آن اینکه ایران کشوری است که به تعهدات خود پایبندی دارد و آمریکا کشوری بوده که هیچگاه به تعهدات خود پایبند نبوده است.
رئیس جمهور سابق که بیشتر تخم مرغهای خود را در سبد برجام گذاشت، گفته بود: «آمریکا بگوید از زمان توافق هستهای تا امروز چه زمانی به همه تعهدات خود عمل کرده است!»
این سخنان «برجامی» رئیسجمهور دولتِ اعتدال که خود از همان ابتدا تمام عزم دولتش را بر انجام مذاکرات جزم کرده بود، گواهی بر بدعهدی آمریکاییها بود از این رو «برجام» علی رغم نشست و برخاست ها و مذاکراتی که در دولتِ شیخ دیپلمات انجام شد در عصر تدبیریها در یک کُما فرو رفت.