تب داغ مستندسازی با «پیرنگ جنسی»
«بچههای نسبتاً بد» خیلی مستقیم و دستپاچه، سراغ «پیچیدگی روابط جنسی»، «تعدد ارتباطات جنسی»، «تنوع ارتباطات جنسی»، «تمایلات ساختارشکنانه جنسی نظیر همجنسگرایی»، «مصرف مواد مخدر» و... میرود.
به گزارش مشرق، تب داغ مستندسازی با «پیرنگ جنسی» چندسالی است در فضای رسانهای کشور داغ شده و حتی ردپایی در رسانههای رسمی و فراگیر نیز به جا گذاشته است. فارغ از خوب و بدهای اخلاقی و ملاحظات و خط قرمزهایی که معمولاً سعی میشود در این گونه از آثار به بازی گرفته شده و از این رهیافت «وایرال» شوند؛ موضوع مهم و اساسی، میل وافر سازندگان به تعمیم مشاهدات عینی و شهودی خود به جوامع آماری چندین میلیون نفری است!
دستپاچگی مفرط
یک نمونه بارز از علاقه وافر برخی مستندسازان به این مقوله، مستند جدید «بچههای نسبتاً بد» تولید شده توسط «آرمان مدیا» است که ید طولایی در ساخت آثار این چنینی داشته و البته اثر اخیر، یکی از بدترین آنهاست.
در حالی که تولیدهای قبلی این رسانه با همین پیرنگ، رگههایی از مستندنگاری و نگاهی فراتر از لایه اول مسائل جنسی داشتند؛ «بچههای نسبتاً بد» آن طور که خودش مدعی است، هدف آشنایی با فلسفه زیست نسل جدید، نوجوان ایرانی و دهه هشتادیها (که همین مدعیات سراسر متناقض است) را دنبال میکند، اما از همان آغاز کار، خیلی مستقیم و دستپاچه، سراغ «پیچیدگی روابط جنسی»، «تعدد ارتباطات جنسی»، «تنوع ارتباطات جنسی»، «تمایلات ساختارشکنانه جنسی نظیر همجنسگرایی»، «مصرف مواد مخدر» و «استعمال الفاظ رکیک» در ادبیات مصاحبهشوندگان میرود و سعی دارد آنها را به عنوان نمونه جوان یا نوجوان ایرانی به مخاطب عرضه کند.
فیلمساز، مصاحبهشوندگان در دو یا سه «لوکیشن» از محلههای معروف در مناطقی خاص از شهر تهران را که به زحمت به 20 نفر میرسند، نسل جوان و در بعضی موارد، نوجوان ایرانی معرفی میکند و علایق، گرایشها، سبک زندگی و روابط این نمونه آماری به شدت کوچک، ناقص و ناروا را این گونه بازنمایی میکند: فاقد حجاب، فاقد حیا، فاقد عفت، بد دهان، نادان و ناآگاه و مخالف جمهوری اسلامی ایران!
اینستاگرامپسند
تلاش سازندگان «بچههای نسبتاً بد» برای ارائه یک پایانبندی «بالیوودی» که آن را در قالب حس تعلق شخصیتهای داستان به «ایران مقتدر»، «دشمنی با اسرائیل» و «کلیشه دلهای پاک و ظاهرهای نامعقول» به تصویر کشیدهاند، آنقدر «گُل درشت» و به قول آن منتقد سینما، «مقوا» است که بعید میدانم حتی خود «خانم کارگردان» را هم تحت تأثیر قرار داده باشد، چه برسد به مخاطب بزرگسال و دغدغهمند که قرار است حداقل احساساتش برانگیخته شود. درنهایت، شِبهمستند بچههای نسبتاً بد، بیشتر شبیه یک «مصاحبه خیابانی» خوش رنگ و لعاب، با دوربینی نسبتاً با کیفیت و البته مصاحبهکنندهای خوش صحبت است که متأسفانه به کمک «نَرِیشن» بسیار بد و شعاری و دور از واقعیت، به «قهقرا» رفته است. در پردههای نخستین این اثر، بیش از هر چیزی مخاطب به خرید و تماشای قانونی اثر توصیه شده که کاملاً بحق است و البته بهتر از آن، توصیه به عدم خرید و عدم تماشای آن، توصیهای بحقتر!
اگرچه در یک اثر مستند، تلاش برای بیان واقعیت و روبهرو کردن جامعه و مسئولان با بخشی از نتایج اقدامهایی که انجام دادهاند، امری پسندیده و مورد دفاع است، اما تعمیمهای عجیب و غریب و نتیجهگیریهای فضایی این اثر که درواقع چند مصاحبه در کمتر از 20 دقیقه است را نمیشود زیاد جدی گرفت. «بچههای نسبتاً بد» از آن دسته مستندهای کاملاً بد است که یک «عقبگرد» ناجور به سمت «بازاری»، «گیشهای» و «اینستاگرام پسند» کردن فضای مستند کشور به حساب میآید.