تحریف شهید بهشتی برای توجیه مذاکره با آمریکا / «منافقسازی» سخنگوی دولت از منتقدان مذاکره!
علی ربیعی سخنگوی دولت در یادداشتی پیرامون شخصیت شهید بهشتی نکاتی را مطرح می کند که بنظر می رسد با اهدافی خاص به نگارش درآمده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی ربیعی به مناسبت هفتم تیرماه، یادداشتی با عنوان «ترور آزادی و گفتوگو؛ آموزه های 60 برای 1400» در روزنامه ایران ارگان رسمی دولت منتشر کرده است.
سخنگوی دولت در این یادداشت اقدام به یک فضا سازی از مناظرات شهید بهشتی با حضور رهبران افکار و جریان های مختلف در ابتدای انقلاب می کند؛ فضاسازی که هرچه در یادداشت ربیعی جلوتر می رویم، به راز آن پی می بریم.
ربیعی در بخشی از یادداشتش آورده است: «بهشتی هم مرد قضا بود و هم مرد مناظره، گفتوگو و مباحثه، اما بیان آزاد عقاید برای او یک سیاست قضایی بود.»
البته بی شک شکل گیری مناظره و گفت و گو میان جریان های مختلف یکی از اتفاقات کم نظیر ابتدای انقلاب بود؛ اما این رویداد دارای پسا رویدادهایی است که نشان می دهد طرف مقابل حتی در پای میز مناظره با شهید بهشتی و نیروهای انقلابی نیز رویه، خیانت و خباثت خود را دنبال می کرد؛ مانند اتفاقی که برای حزب توده رخ داد و بعدها ثابت شد که آنها در عین ادعای گفت و گو در حال خیانت بودند.
ربیعی در ادامه یادداشتش شهید بهشتی را چهره ای معرفی می کند که حتی حاضر بود با مسعود رجوی به مناظره و گفت و گو بنشینید؛ این ادعای ربیعی بدون در نظر گرفتن سند تاریخی نیز می تواند با توجه به منش شهید بهشتی مورد قبول قرار گیرد؛ اما سوال اینجاست که این درخواست در چه زمانی و چه شرایطی و قبل از وقوع رفتارهای مسلحانه صورت گرفته بود یا خیر؟
سخنگوی دولت در یادداشت نسبتا کوتاه خود به گونه ای می نویسد که گویی شهید بهشتی یکسره در حال تمنای برای گفت و گو بود و منافقین هم مشغول کار خود و در نهایت هم دستشان به خون آن شهید بزرگوار آلوده شد و تمام!.
در این میان هرچه به پایان یادداشت ربیعی نزدیک می شویم، به نکته اساسی که سخنگوی دولت در پی آن است، می رسیم.
ربیعی در بخش پایانی این یادداشت به نفرت پراکنی های منافقین علیه شخصیت شهید بهشتی اشاره کرده و می نویسد: «خط امپریالیستی و آمریکایی جلوه دادن شهید بهشتی توسط سازمان، در پیامد رخداد 13 آبان شدت بیشتری به خود گرفت و همه تلاش سازمان در آن ایام معطوف به آن بود که همه انرژی برخاسته از آن شور و شوق ضد امپریالیستی را علیه بهشتی و یاران بهشتی کانالیزه کنند.»
در ادامه سخنگوی دولت صریح تر از تلاش خود برای مصادره نوع نگاه شهید بهشتی به موضوع آزادی بیان و گفت و گو پرده بر می دارد: «تصادفی نیست که امروز قاتلان شهید بهشتی را در صف مخالفان تعامل با جهان میبینیم. همان دستگاه ذهنی تروریستی که دیروز توانایی انقلابی - دیپلماتیک شهید بهشتی در کاهش تلفات و هزینههای پیروزی انقلاب را نوعی «چانه زدن با امریکا» و «سازشکاری» معرفی میکرد امروز در حاشیه لابیها و اتاق فکرهای اسرائیلی به تحریک و تشویق امثال جان بولتون مشغول است تا با تجزیه و تحلیلهای کلیشه ای و القای ایرانهراسی در محافل جنگ و تحریم، منافقانه فشار بر مردم ایران را تداوم بخشد.»
این تمام نتیجه ای است که ربیعی می خواهد از یادداشتش درباره شهید بهشتی بگیرد؛ نتیجه ای که عملکرد دولت در مذاکره با آمریکا با توجیه منتقدان دولت را در کنار منافقین جانمایی کند.
شاید بیان چند نکته درباره آنچه در یادداشت ربیعی به آن اشاره شد خالی از لطف نباشد.
*شهید بهشتی همواره در طول تاریخ انقلاب (از زمان شروع نهضت در سال 42 تا شهادت در هفتم تیر 60) یک منش مشخص و ضد تندروی را در دستور کار قرار داده بود؛ این ضدیت با تند روی اما مانند آنچه روشنفکران آن زمان جلوه می دادند نبود؛ این نگاه بلکه مبتنی بر نگاه اسلامی و مبارزاتی امام خمینی شکل گرفته بود و تا آخرین روز نیز توسط ایشان حفظ شد.
عدم برخورد تند با متهمان، عدم تضییع حقوق محکومین، رافت اسلامی در قبال فریب خوردگان و باز ماندن را گفت و گو با جریان های فکری البته پیش از دست بردن آنها به سلاح، جزو اصول تخلف ناپذیر شهید بهشتی است.
*در موضوع مذاکره شهید بهشتی با برخی طرف های آمریکایی شبهه های فراوانی وجود دارد؛ برخی اصل مذاکره آن شهید را رد می کنند و برخی مذاکره را قطعی می دانند؛ اما حتما نکته مهم تر شیوه مذاکره شهید بهشتی با طرف آمریکایی است.
بر اساس برخی اسناد و اظهارات لینگن آخرین کاردار سفارت آمریکا در تهران، گفت و گوی شهید بهشتی با طرف آمریکایی شدیدا تند و انتقادی پیش رفته بود.
قطعا عقده گشایی منافقین علیه شهید بهشتی به بهانه دیدار وی با برخی چهره های آمریکایی مضموم است اما بهره گیری آقای سخنگوی دولت از این دیدارها برای توجیه مذاکره مجدد با آمریکایی ها، همان خطی است که از پس ستور ابتدایی یادداشت سخنگوی دولت می توان به آن دست یافت.
*ربیعی معتقد است چون منافقین به شهید بهشتی تهمت غرب گرا بودن می زدند و چون ایشان همواره به گفت و گو پایبند بوده است پس هر کسی که این روزها معتقد است که دم زدن از مذاکره با غرب نوعی غرب گرایی محسوب می شود، همسو با منافقین دهه 60 است!
این نوع نگاه البته در جریان فکری حامی دولت و ربیعی بدون ریشه نیست و سال ها قبل نیز برخی شخصیت ها، مشخصا منتقدین دولت را همسو را نتانیاهو و اسرائیل قلمداد می کردند.
حالا بعد از سال ها معطل سازی کشورد ر دالان تو در توی مذاکرات و عدم نتیجه گیری اقتصاد و معیشت مردم از دست باز دولت در مذاکره با غرب، دوباره و به هر بهانه ای تلاش می شود که راه مذاکره (بخوانید سازش) با غرب باز بماند.
شاید بهترین سوالی که می تواند چهره هایی نظیر ربیعی را در پاسخ دادن به فکر فرو ببرد این باشد؛ نتیجه 7 سال معطل سازی کشور در مسیر مذاکره و معامله با آمریکا و غرب، چه شد که حالا برای تداوم آن، حتی شهید بهشتی را نیز تحریف می کنید؟
انتهای پیام /