شنبه 3 آذر 1403

تحریم‌ها نمی‌توانند محاسبات استراتژیک دولت‌ها را تغییر دهند / دیدگاه نخبگان آمریکا نسبت به افول ایالات متحده

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
تحریم‌ها نمی‌توانند محاسبات استراتژیک دولت‌ها را تغییر دهند / دیدگاه نخبگان آمریکا نسبت به افول ایالات متحده

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشست بررسی وضعیت هژمونی آمریکا با حضور کیهان برزگر (مدیرگروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه علوم و تحقیقات) مجید توسلی رکن آبادی (عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و تحقیقات) جهانبخش ایزدی (پژوهشگر ارشد مسائل آمریکا و استاد مدعو دانشگاه علوم و تحقیقات) و حیدرعلی مسعودی (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی) به همت بسیج دانشجویی دانشکده حقوق، الهیات...

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشست بررسی وضعیت هژمونی آمریکا با حضور کیهان برزگر (مدیرگروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه علوم و تحقیقات) مجید توسلی رکن آبادی (عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و تحقیقات) جهانبخش ایزدی (پژوهشگر ارشد مسائل آمریکا و استاد مدعو دانشگاه علوم و تحقیقات) و حیدرعلی مسعودی (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی) به همت بسیج دانشجویی دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه علوم و تحقیقات برگزار شد.

تحریم‌ها نمی‌توانند محاسبات استراتژیک دولت‌ها را تغییر دهند 

مدیر گروه سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه علوم و تحقیقات گفت: تاریخ روابط بین الملل نشان می دهد که تحریم‌ها نمی‌توانند محاسبات استراتژیک دولت‌ها را موضوعات حیاتی سیاست خارجی، به ویژه مسائل امنیتی و موضوعات مربوط به بازدارندگی تغییر دهند. استفاده بیش از اندازه آمریکا و غرب از ابزار تحریم ها اکنون نتیجه بر عکس داده و گرایش های اقتصادی، سیاسی، و استراتژیک کشورها را تغییر داده است. دو نمونه آشکار تحریم ها علیه ایران و روسیه است که هر دو کشور را به سوی آسیا و گرایش های منطقه ای سوق داده است.

در شروع نشست، آفای برزگر غرب‌زدایی و جهانی زدایی را یک جریان جدید در روابط بین‌الملل دانست و گفت: مصداق‌های افول قدرت آمریکا در منطقه غرب آسیا را می توان با ارزیابی سه ابزار مهم این کشور، یعنی «جنگ»، «تحریم‌» و «دلار» اندازه گیری کرد.

او همچنین تأکید کرد: بحث افول قدرت آمریکا، اساساً ریشه غربی دارد و برای اولین بار در ایران مطرح نشده است. نزدیک دو دهه است که آمریکایی‌ها احساس می‌کنند که قدرت آنها توسط کشورهای نوظهور و به ویژه چین به چالش کشیده می شود و به دنبال راه کاری برای حفظ هژمونی خود در سیاست جهانی هستند. براساس نظریه سیکل قدرت، هر 100 یا 150 سال، امپراطوری‌های قدرتمند دچار زوال می شوند.

وی تصریح کرد: البته بحث مقابل این است که لیبرال - دمکراسی به عنوان موتور ایدئولوژیک «معادله غرب» قدرت سازگاری با محیط و یافتن راه حل‌ها را در درون خودش پیدا می کند تا همچنان قدرت برتر جهان باقی بماند.

وی با تأکید بر اینکه «تردیدی نیست که تفکر ایدئولوژیک آمریکا به دنبال اعمال نوعی هژمونی است و بحث حکمرانی جهانی هدف نهایی لیبرالیسم غربی است. تفکر لیبرالیستی مبتنی بر بوروژوازی و حاکمیت طبقه متوسط از اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 تا قرن 20 نگاه غالب در روابط بین المللی بوده است. بازخورد این تفکر را باید در طرح مارکسیسم دید. مارکسیسم به گونه ای سعی کرد تفکر لیبرالیستی غربی را مورد نقد و چالش قرار دهد.

نمونه این تقابل را در دیدگاه های ویلسون رئیس جمهوری آمریکا به عنوان نماینده لیبرالیسم غربی با انقلاب روسیه و اندیشه‌های مارکسیست - لنینیست در اواخر جنگ جهانی اول و سال های بعد از آن شاهد بودیم. با به وجود آمدن این تقابل، غرب با طرح جریان «استعمار زدایی» در مسیر یکدست کردن جهان بر آمد. اساس این تفکر این بود که نیروهای ملی برآمده از خیزش‌های ملی و مردمی‌در نهایت به سمت غرب گرایش خواهند داشت. به دنبال آن غرب سعی کرد تا تضادهای موجود در مارکسیست را به سود خود رقم بزند. سپس مسئله تقابل مارکسیسم و امپریالیسم بوجود آمد.

این تقابل غرب با دنیای غیر غربی تا به امروز ادامه دارد. اما به هرحال اکنون کشورهای قدرتمند غیرغربی دیگری هم هستند که با دست یافتن به تکنولوژی، قدرت آتش و بازدارندگی می توانند جلوی انحصارگری غرب بایستند. آمریکا دیگر همانند گذشته نمی تواند وارد جنگ شود. دیگر اینگونه نیست که آمریکا بتواند در هرجایی از دنیا جنگ‌افروزی کند.

برزگر ادامه داد: تقریبا آمریکا در همه جنگ‌های منطقه ای بعد از جنگ جهانی دوم شکست خورد.؛ از جنگ ویتنام گرفته تا جنگ‌های اخیر در عراق و خروج مفتضحانه از افغانستان که یک تحول ژئوپلتیک جدی در منطقه بود. با این خروج، متحدان سنتی آمریکا در منطقه به ویژه رژیم های محافظه کار عربی حوزه خلیج فارس به این نتیجه رسیدند که امریکا دیگر تضمین‌کننده امنیتی خوبی برای آنها نیست و لذا باید به خودشان متکی باشند. یکی از دلایل بهبود روابط سعودی با ایران همین مسئله است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: این الزاما به معنای تضعیف قدرت آتش آمریکا نیست، اما باید پذیرفت که قدرتی که میدان را از دست بدهد، در حوزه ایفای نقش سیاسی و امنیتی هم ضعیف می‌شود. این ارتباط در تاریخ روابط بین‌الملل اجتناب ناپذیر است. آمریکایی‌ها دیگر مانند دو دهه قبل نمی توانند در منطقه غرب آسیا از ابزار جنگ بطور حداکثری استفاده کنند. آنها توان لازم برای مدیریت وضعیت پسا منازعه و میدان های سیاست در منطقه را ندارند.

جهانبخش ایزدی با تاکید بر اینکه وقتی مدام از افول دیگران بحث می‌کنیم، باید روی خودمان هم محاسباتی داشته باشیم، گفت: اندیشمندان غربی معتقدند وقتی افول مفروض گرفته می‌شود، باید الزامات آن هم در نظر گرفته شود. فرید زکریا معتقد است این افول فقط در حوزه اقتصاد، آن هم در داخل آمریکا است نه در نظام جهانی. توماس فریدمن و بقیه بزرگان دنیا معتقدند که امریکا اراده نمی‌کند، اگر اراده کند اصلا پدیده‌ای به نام افول نخواهیم داشت.

وی ادامه داد: تلقی من از افول کاهش فاصله است نه آنچه که ساده‌سازی شده است. در تاریخ هم جز مقطعی قبل از جنگ جهانی اول، امریکا هیچ‌وقت هژمون نبوده است. هژمون شاخص‌هایی دارد که آن را مطرح می‌کنم؛ ابرقدرت باشد، بهره‌مند از هر دو حوزه سخت و نرم باشد، منافع حیاتی دیگر کشورها را به رسمیت بشناسد، امکان حمایت از سایر قدرت‌ها را داشته باشد، جهان از حیث ذهنی و عینی به یک قدرت تعیین‌کننده نیاز داشته باشد، در همه مناطق جهان حضور قدرتمند داشته باشد و اعمال قدرت تخریبی نداشته باشد.

دیدگاه نخبگان آمریکا نسبت به افول ایالات متحده

حیدرعلی مسعودی از دیگر سخنرانان جلسه در ادامه با بیان اینکه در جامعه‌مان نیاز داریم که مسائل کلان سیاست خارجی از جمله مسئله آمریکا را به یک گفتگوی عمومی منصفانه بگذاریم، ادامه داد: اینجا علوم دقیقه نیست کاملا بیطرف باشیم. تعبیر من از عنوان نشست، افول قدرت آمریکا در خاورمیانه است.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی اضافه کرد: وقتی در مورد افول یک کشوری صحبت می‌کنیم، باید ببینیم کسانی که از نزدیک با شواهد این افول مواجهند چه دیدگاهی را بیان کرده‌اند. در واقع سوال این است که نخبگان آمریکا چه دیدگاهی از افول آمریکا دارند؟ دو دسته نخبه به لحاظ تحلیلی وجود دارد؛ نخبگان رسمی و نخبگان فکری جامعه آمریکا که در حوزه‌های سیاست خارجی آمریکا صحبت می‌کنند.

وی ادامه داد: در میان نخبگان رسمی، سه دسته روایت داریم؛ روایت افول‌گرایان، روایت احیاگرایان و روایت انگارگرایان. کم و بیش از عناوین مشخص است که گروه‌ها چطور فکر می‌کنند. افول‌گرایان مقامات و نخبگان رسمی هستند که با درجات مختلف معتقدند آمریکا افول کرده است. گروهی که معتقدند ممکن است قدرت آمریکا به شکل نسبی افول پیدا کرده باشد، اما امکان احیای قدرت آمریکا و بازگشت به جایگاه خودش وجود دارد. در روایت سوم هم گروهی از مقامات آمریکایی معتقدند اصلا افولی درکار نیست. مسعودی افزود: نخبگان فکری جامعه آمریکا، اساتید دانشگاه و کسانی که در حوزه سیاست خارجی آمریکا قلم می‌زنند هم روایت‌هایی دارند؛ از جمله روایت افول‌گرایان، روایت احیاگرایان و روایت استمرارطلبان. دو روایت اول کم و بیش مثل نخبگان رسمی است. اما روایت استمرارطلبان آن روایتی است که معتقدند اینکه قدرت آمریکا افول کند یا نکند و یا افول کرده است یا نه، خیلی موضوع مهمی نیست. موضوع مهم این است که نظم بین‌المللی لیبرال به رهبری آمریکا، استمرار پیدا کرده و استمرار پیدا خواهد کرد. بنابراین به سمت فروپاشی و تجدیدنظرهایی در نظم بین‌المللی پیش نخواهد رفت.

در این نشست سایر اساتید حاضر در جلسه از جمله دکتر امینی و دکتر اسماعیلی فرد به بیان دیدگاه‌های خود در زمینه موضوع نشست پرداختند. همچنین پرسش ها و بحث های زیادی از سوی دانشجویان مطرح شد که اساتید سخنران در حین ارائه سخنان تکمیلی خود، به پرسش های تمامی دانشجویان پاسخ دادند.

تحریم‌ها نمی‌توانند محاسبات استراتژیک دولت‌ها را تغییر دهند / دیدگاه نخبگان آمریکا نسبت به افول ایالات متحده 2
تحریم‌ها نمی‌توانند محاسبات استراتژیک دولت‌ها را تغییر دهند / دیدگاه نخبگان آمریکا نسبت به افول ایالات متحده 3