تقاطع گفتمانی فحاشان، تحریمیها، اوباش و اشرار / به کشورمان توصیه میکنم به پهپادهای ضعیفش نپردازد!
اراذل و اوباش، فحاشان، چماق به دستها و توهینکنندگان به نظام و پلیس کشور هرگز "مردم" نیستند و رجال سیاسی و نظریهپردازان جامعه بایستی حتما متوجه این تمایز فلسفی باشند.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اراذل و اوباش "مردم" نیستند آقایان!
تقی آزادارمکی، از جامعهشناسان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در پاسخ به این سؤال که "مهمترین دلایل ادامهدار شدن تجمعات در کشور چه بوده است؟ آیا تجمع کنندگان راه مناسبی را برای بیان مطالبات خود انتخاب کردهاند؟ " این توضیحات را ارائه کرده است:
"واقعیت این است که مقامات و نهادهای مسئول در گذشته فرصتهایی داشتند که بتوانند سرمایه اجتماعی خود را افزایش بدهند که از این فرصتها استفاده مطلوب نشده است. در گذشته در تجمعاتی که صورت میگرفت مسئولان با یک جریان سیاسی طرف بودند. به عنوان مثال در اعتراضات دی ماه 96 میتوانست اعتراضات را به گردن جریان اصلاحات بیندازد و در سال 98 گردن جریان اصولگرایی. این دوگانه سیاسی و جریانهای سیاسی که وجود داشت این فرصت را میداد که مناقشات امنیتی را حل کند. این در حالی است که در اعتراضات اخیر جریانهای سیاسی در صحنه نیستند. این مهمترین تفاوتی است که این اعتراضات نسبت به گذشته پیدا کرده است. امروز مردم به معنای عام در خیابانها تجمع میکنند. شعارهایی که داده میشود نیز عام است و به گروه و جریان خاصی اشاره ندارد. امروز کسانی که در خیابان حضور دارند به دنبال این نیستند که جامعه مدنی و حزب درست کنند و یا حتی به دنبال افزایش حقوق و مزایای خود باشند. شرایط تغییر کرده است."[1]
*از مشکلات جامعه ما ترویج برخی تحلیلهای غلط و نبود جهاد تبیین فراگیر در مقابل این رویههای غلط است.
آزادارمکی همان روشنفکری است که زمانی در همین چند سال قبل گفته بود: اگر روسیه و چین نبودند ما ایرانیها حتی کفش هم برای پوشیدن نداشتیم! [2]
اکنون نیز همین فرد به صحنه آمده است و از این میگوید که مسئولان نتوانستهاند برای خود سرمایه اجتماعی ایجاد کنند. و البته توضیح نمیدهد که مادام که پمپاژ سیاهنمایی و ناامیدی وجود داشته باشد؛ ایجاد سرمایه اجتماعی هم برای مسئولان مشکل است.
و اما خیابان...
آقای ارمکی حرفهای نسنجیدهای درباره ماهیت کنشگران خیابانی مطرح کرده و عملا دو حیث عقلانیت و امنیت را به کناری نهاده است!
در واقع او نمیداند کسی که در خیابان به نیروی امنیتی ناسزا میگوید، سنگ و چوب به دست میگیرد و شعارهای ساختارشکن میدهد مردم نیست. بلکه فریب خورده یا اوباش است و مستحق برخورد.
همانطور که دانشجویی هم که تحت لوای اعتراض اما فحش رکیک میدهد هیچ بویی از تربیت و نخبگی نبرده و بایستی مورد تنبیه قرار گیرد.
حرکت چنین افراد دچار فقد هنجاری هم قابل تعمیم به واژه شریف "مردم" نیست و کسی که این حرکات انگلگونه را به مردم نجیب و خواستار حجاب و امنیت ایران تعمیم میدهد عملا در حال عوض کردن جای شهید و جلاد و ظلم به مردم است.
و اما بحث فرماندهان آشوب و بانیان اغتشاش!
آنچه در فتنههای گذشته و امروز شاهد بودیم جز اغتشاش چیز دیگری نبوده است. عاملیت این اغتشاشات هم صراحتا با دشمن خارجی و علمگری دنباله داخلی این دشمن خارجی است.
همان دنباله داخلی که یک روز در بحبوحه التهابات از لزوم اعتراض خیابانی مسالمتآمیز حرف میزند، روز دیگر از بروز تقلب در انتخابات میگوید و یکبار هم یک درگذشت تصادفی را عمد پلیس کشور جا میزند.
اینکه امثال تقی آزادارمکی باید با جریان شناسی و دشمن شناسی؛ عوامل این تحریکات را به مردم معرفی کنند اما نمیکنند و حرفهای عجیب و غریب بر زبان میآورند از تأملات تأسفانگیز روزگار ماست.
***
به کشورمان توصیه میکنم به پهپادهای ضعیفش نپردازد!
علی خرم، دیپلمات سابق و از چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در اشاره به اقدام روسیه برای الحاق بخشی از خاک اوکراین پس از همهپرسی و نیز مواضع هستهای رئیس جمهور این کشور نوشته است: - اگر - روسیه بخشهایی از خاک اوکراین را به خاک خود ضمیمه نماید، این انضمام قانونی و مستدام خواهد بود؟ پاسخ منفی است زیرا طبق مقررات حقوق بینالمللی و از جمله حقوق بشردوستانه، کشوری که سرزمینی را به هر دلیلی اشغال میکند، جنبه موقتی دارد، باید به تمامیت ارضی آن سرزمین احترام بگذارد، حقوق کامل مردم تحت اشغال را رعایت کرده و در اولین فرصت سرزمین آن کشور را ترک نماید. آیا آمریکا که عراق را اشغال نمود میتوانست عراق را به خاک خود ضمیمه نماید؟ بیشک جواب منفی است. روسیه هرچند سال یا چند دهسال طول بکشد در اوکراین یک اشغالگر محسوب میشود که علاوه براینکه باید بالاخره این سرزمین را تخلیه نماید.
او در ادامه تصریح میکند:
"همینجا به کشورمان یادآوری کنم اینطور بیمهابا اخبار پهپادهای ایرانی در صحنههای جنگی اوکراین دارد در سطح جهان پخش میشود و بهصورت یک حقیقت غیرقابل انکار در آمده است. نپردازند. چرا پهپادهای چین و هند که روابط نزدیکتر و استراتژیک با روسیه دارند در صحنه جنگ اوکراین ظاهر نمیشوند؟ آیا تصور میشود پهپادهای چینی از قابلیت کمتری نسبت به نوع ایرانی برخوردارند؟ قطعا اینطور نیست ولی چینیها با اینکه میدانند هدف اول آمریکا هستند، خود را وارد این مسئله نمیکنند. بنابراین روسیه نباید به اشغال یک سرزمین مستقل و عضوسازمان ملل متحد با هر دلیل که روسیه وانمود کند، دلخوش باشد و بدتر از آن بساط همه پرسی در این سرزمینهایی که مردم آن رانده شدهاند و باقیمانده قدرت ابراز وجود ندارند، برگزار شود و تصور نمود تاریخ و جامعه جهانی این اقدام روسیه را میپذیرد."[3]
*اظهارات خرم بیش از آنکه به صحبتهای یک رجل سیاسی ایرانی شبیه باشد به صحبتهای یک مقام وزارت خارجه آمریکا شباهت دارد!
مقامی که در کیش شخصیت؛ خود را بعنوان یک الگو به روسیه معرفی میکند و همچنین به ایران هم یادآوری میکند که از قدرتنمایی پهپادهایش دلخوش نباشد.
جدای از این تصور و منهای درست و غلط اقدامات روسیه اما خرم و امثال او باید بدانند که "فناوریهای دفاعی" یک امتیاز بزرگ در عرصه قدرتهای هژمونیک جهانی است.
پهپادهای آمریکا در یمن و افغانستان مردم عادی را میکشند، پهپادهای اردوغانی در جنگ تجاوزگرانه آذربایجان به خط شدهاند و پهپادهای ایرانی هم به دلیل کارکردهای مطلوبشان برای پس زدن ناتو مورد استفاده قرار گرفتهاند. اگرچه کسی در ایران بصورت رسمی به این مسئله پرداخت خاصی ندارد و فوکوس خاصی از جانب مقامات کشورمان روی بحث صادرات پهپادها صورت نگرفته است.
اکنون آیا از نظر خرم؛ ایران اسلامی مقصر این فرایند است یا پیروز آن!؟
در بحث به رخ کشیدن تکنولوژی پهپادی چینی و غیره هم بایستی علی خرم را به ماجرای تسخیر پهپاد RQ170 آمریکا در آسمان و هدف قرار دادن پهپاد گلوبال هاوک آمریکا توسط پدافند ایران ارجاع داد تا او دقیقا بداند ایران و چین هر یک در کدامین رتبه از فناوری جهان پهپادها ایستادهاند!؟
اینکه آقای خرم به ادبیات هژمون آشنا نیست، اینکه فرایندهای جهانی را نمیشناسد، اینکه متوجه مقتضیات صادرات دستاوردهای دفاعی نیست و اینکه اتوریته ایران اسلامی را برنمیتابد؛ سبب عبرت برای تاریخ است.
***
در جریان هستید آقای عارف!؟
تقاطع گفتمانی فحاشان، تحریمیها، اوباش و تروریستهای مرزی
اعتمادآنلاین گزارش داد: محمدرضا عارف، از فعالان اصلاحطلب در واکنش به برخورد محدود با اغتشاشگران دانشگاه شریف طی یک بیانیه گفته است:
"جای دانشجو در زندان و بازداشتگاه نیست. حاکمیت باید در برابر شنیدن اعتراضات دانشجویان و حتی پرخاش آنها سعه صدر داشته باشد. به سهم خودم و به عنوان فردی که افتخارش معلمی دانشگاه است ضمن عذرخواهی بابت شکسته شدن حرمت دانشگاه، تلاش میکنم با تعاملات صورت گرفته روند آزادی دانشجویانی که بازداشت شده اند تسریع شود."[4]
*حکما آقای عارف در جریان وقایع رخ داده و فحشهای رکیک برخی دانشجویان نبوده که اینچنین خواستار سکوت همه ناظران شده وگرنه اگر عارف هم در جریان این الفاظ رکیک قرار میگرفت احتمالا بسیار تندتر از آنچه اکنون رخ داده؛ واکنش سخت نشان میداد.
همچنین باید دقت شود که نه سمت نمایندگی مجلس و نه دانشجو بودن و نه هیچ سمت دیگری به معنی مصونیت آهنین نیست و یک دانشجو هم مثل تمام دیگر قشرهای جامعه موظف به رعایت موازین قانونی، اخلاقی و شرعی است و گرنه باید تنبیه شود.
اینکه چرا آقای عارف این بدیهیات را نمیداند و خود را همراه و یاور کسانی جا زده که صراحتا الفاظ رکیک به کار میبرند و حاضر به فهمیدن حقیقت نیستند؛ شاید از تأثیرات همنشینی عارف با تحریم کنندگان انتخابات است!
اینکه تحریمکنندگان انتخابات، فحاشان، نخبهنمایان، اوباش خیابانی و تروریستهای مرزی به ناگاه در یک نقطه به تقاطع میرسند نکتهای دقیق است که باید درسهای زیادی از آن آموخت...
***
1_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/detail/343010
2_ mshrgh.ir/917470
3_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/detail/343022
4_ https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-576446