تقویت گفتمان «چندجانبهگرایی» در سرزمین ابریشم
در سالهای اخیر به خوبی اضمحلال هژمونی ایالات متحده برای جهانیان روشن شده است و سپهر سیاسی جهان شاهد ظهور قدرتهای جدید است که میتوانند مجموعهای چندجانبه را تشکیل دهند.
در سالهای اخیر به خوبی اضمحلال هژمونی ایالات متحده برای جهانیان روشن شده است و سپهر سیاسی جهان شاهد ظهور قدرتهای جدید است که میتوانند مجموعهای چندجانبه را تشکیل دهند.
خبرگزاری مهر، گروه سیاست - محمد مهاجرانی: در روزهای اخیر واژهی چندجانبهگرایی یکی از کلیدیترین مفاهیمی است که مورد توجه عالیترین مقامات سیاسی کشورمان قرار گرفته است. در همین زمان نیز حجت الاسلام رئیسی رئیس جمهور کشورمان به دعوت رسمی شیء جین پینگ رئیس جمهور چین به این کشور سفر میکند.
در روزگاران پس از جنگ سرد که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی, عملاً همهی معادلات جهانی با محوریت ایالات متحده صورت میگرفت، ظهور قدرتهای جدید در آسیا و همچنین ائتلافهای سیاسی نوظهور مانند عدم تعهد، به یک باره مدل هژمونی ایالات متحده را برهم زد.
در واقع دیگر نه تمام تحولات در غرب شکل میگیرد و نه تمام تحولات توسط غرب صورت میگیرد. در برههای از تاریخ روابط بینالملل این ادعا مطرح بود که تمام تحولات در غرب شکل میگیرد. حتی همه تحولات توسط دولتها شکل نمیگیرد. انحصار غربی و انحصار دولتها در روابط بینالملل به پایان رسیده است. بنابراین، در زمانه کنونی میتوان به این نکته توجه داشت که چند جانبه گرایی به عنوان مبنایی برای صلح و امنیت بینالمللی و تأمین منافع حداکثری کشورهای مستقل مطرح است.
چندجانبهگرایی در عرصه بینالملل به معنای ائتلاف چند کشور برای پیشبرد یک هدف مشترک است. از طرف دیگر یکجانبهگرایی هر گونه آموزه یا برنامهای است که از اقدام یکجانبه حمایت میکند. چنان اقدامی ممکن است با بیاعتنایی به جانبهای دیگر یا همراه با ابراز تعهد به سمتوسویی باشد که دیگر جانبها با آن موافق باشند. یکجانبهگرایی خلاف روح، ارزشها و اهدافی است که حقوق بینالملل عرفی و معاهدهای دنبال میکنند.
آمریکا خود را مسئول حفظ امنیت دنیا میداند
ایالات متحده و غرب به دنبال این تفکر هستند که آمریکا امر خطیر حفظ نظم عمومی جهان را بر عهده گرفته و برای انجام صحیح آن نمیتوان صرفاً به نظام قراردادی بین الملل و حقوق جهانی متکی بود، بلکه آمریکا باید بتواند به صورت بین المللی و فاق از قیدهای نهادهای حقوقی جهانی به افزایش سطح هنجارها و ارزشهایی چون آزادی، دموکراسی و حقوق بشر بپردازد، حتی اگر نقض حقوق بین المللی صورت بگیرد.
امروزه چین به عنوان یک ابر قدرت اقتصادی با مولفههایی نظیر رشد اقتصادی پایدار، ذخیره ارزی قابل توجه، تولید ناخالص داخلی عظیم، حجم بالای تجارت با سایر کشورها و سرمایه گذاریهای سنگین خارجی در چین از زمینههای لازم برای ایفای نقش جهانی برخوردار است.
از همین رو توسعه روابط با این کشور در دستور کار سیاست خارجی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. البته در اینجا لازم است تاکید شود که توسعه روابط با چین به صورت محض نخواهد بود بلکه چین میتواند به عنوان یک تکه از پازل سیاست خارجی متوازن کشورها بروز یابد.
این نکات را به خوبی میتوان از توئیت حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان قبل از عزیمت به چین برداشت کرد؛ زیرا وی در این مطلب تاکید کرد: مناسبات متنوع دوجانبه، چندجانبهگرایی و پیگیری سیاستخارجی متوازن، در دستور کار است.
دولت سیزدهم به دنبال برقراری توازن در عرصه سیاست خارجی
این موضوع به درستی تصریح دارد که بر خلاف گذشته، دولت سیزدهم علاقهمند به توسعه متوازن با همهی طرفهای مؤثر در عرصهی بین الملل است. میتوان این ضعف در ایجاد توازن در عرصهی سیاست خارجی را در اظهارات رئیسی پیش از عزیمت به پکن در فرودگاه مهرآباد نیز یافت.
رئیسی در این خصوص گفت: کشوری چون چین و ایران هر کدام دارای ظرفیتهای بسیاری هستند و به عنوان دو کشور مستقل، منافع مشترکی در منطقه و جهان دارند و میتوانند ارتباطات بیشتری داشته باشند. بر این اساس ما باید عقب ماندگی که تاکنون در ارتباط با چین وجود داشته جبران کنیم.
رئیس جمهور اراده دو کشور را توسعه و ارتقای سطح روابط عنوان و تاکید کرد: برای جبران این عقب ماندگی باید ظرفیتهای دو کشور به ویژه در موضوع تبادل تجاری و اقتصادی به شکل دقیق شناخته شود.
چین به دنبال ایجاد توازن استراتژیک در قدرت
از طرف دیگر چین با پیگیری ابرپروژه «کمربند و جاده» به دنبال دسترسی به بازارهای آسیایی و اروپایی، تمرکززدایی از تبادلات صرف دریایی، متنوعسازی مسیرهای تأمین انرژی و در نهایت پیشی گرفتن از رقیب آسیایی خود یعنی هند است. همچنین چین در این طرح به دنبال ایجاد توازن استراتژیک با رقبا است تا جهان از خطرات یکجانبهگرایی در امان بماند.
سفر سه روزه حجت الاسلام رئیسی که بنابر روایت رضا زبیب دستیار وزیر و مدیر کل آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه در عالیترین سطح از دعوت دیپلماتیک (سفر دولتی /State visit) به دعوت رئیس جمهور چین از روز گذشته آغاز شده است، میتواند همزمان علاوه بر پیگیری اجرای کامل برنامه مشارکت جامع راهبردی 25 ساله بین دو کشور، با امضای 20 قرارداد مهم زمینهساز توجیه مقامات پکن در خصوص نقش محوری و کلیدی ایران در منطقه غرب آسیا گردد.
پیش از سفر نیز رئیسی با انتشار مقالهای در روزنامه اصلی چین نوشت: هر دو کشور یکجانبهگرایی و توسل به اقدامات قهرآمیز از جمله تحریم ظالمانه را ریشه اصلی بحران و ایجاد ناامنی دانسته و بر ضرورت مساعی مشترک در جهت دستیابی به چندجانبهگرایی واقعی و تحقق عدالت و انصاف بینالمللی و استقرار حکمرانی عادلانه جهانی تأکید دارند.
سفر رئیس جمهوری ایران به چین، نقطه عطف جدیدی در روند رو به گسترش روابط دوجانبه ایران و چین به عنوان دو کشور مهم و دو بازیگر در سطوح منطقهای و بین المللی است. این سفر در عین حال فرصت خوبی برای توسعه مناسبات به ویژه تسریع در مسیر اجرای سند همکاری 25 ساله دو کشور در زمینههای گوناگون است.
جایگاه چین در جهان
- چین دومین اقتصاد بزرگ جهان را دارد و اصلیترین شریک تجاری آن امریکاست.
- رشد سالانه اقتصاد چین از سالهای 1980 تا 2010 به طور میانگین 10 درصد بوده است. این رقم در سالهای اخیر حدود 5/5 درصد بوده و روند کاهشی داشته است.
- تعداد نیروی کار شهری چین در سال 1980 حدود 100 میلیون نفر بود اما امروزه به 500 میلیون نفر رسیده است.
- ضریب بهرهوری کل چین از سال 2008 حدود 1/1 درصد رشد کرده که کمتر از یک سوم سرعت رشد در سه دهه پیش از آن است. با وجود این، این عدد همچنان دو برابر آمریکا است.
- زیرساختهای فناوری و دیجیتالی چین، به ویژه حوزههای تجارت الکترونیکی و فین تِکهای آن، بسیار پیشروتر از دیگر کشورهای توسعه یافته است.
- چین هم اکنون حدود 800 هزار ربات دارد که معادل یک سوم رباتهای جهان است. این رقم در سال 2010 کمتر از 50 هزار ربات بود.
دو کشور تجدیدنظرطلب
ایران و چین از برخی همپوشانیها در حوزه سیاست خارجی برخوردارند که آنها را در موضوعات و مناطق استراتژیک به یکدیگر نزدیک میسازد. دو کشور در زمره بازیگران تجدیدنظر طلب بینالمللی محسوب میشوند و علیرغم تفاوتهایی که در این زمینه دارند، از اشتراکاتی نیز برخوردارند که موجبات همسویی مواضع آنها را فراهم میکند. تهران و پکن در تعریف برخی نهادهای بین المللی مانند حاکمیت ملی دیدگاهی یکسان دارند و آن را در قالب تعاریف سنتی و موسع میگنجانند که بر عدم مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر دلالت دارد. بحران سوریه به روشنی این همسویی را نشان میدهد. چین بر اساس همین رویکرد چهار قطعنامه غرب را در زمینه مداخله در سوریه وتو کرد که عاملی مهم در تقویت مواضع و سیاستهای ایران در حوزه سوریه به شمار میآید.
ایران و چین علیرغم برخی تفاوتها، از نحوه توزیع قدرت در نظام بینالملل ناراضی بوده است و نظام تکقطبی را تهدیدی برای امنیت ملی و جهانی تلقی میکنند. همین رویکرد مشابه به دو کشور کمک میکند تا رویهای همکاریجویانه در برخی موضوعات بینالمللی و منطقهای در پیش گیرند. حمایت نسبی چین از ایران در مناقشه هستهای با غرب در آژانس بینالمللی انرزی اتمی و سازمان ملل متحد، نمونهای گویا از این همکاریهاست.
چین تنها قدرت بزرگی است که از توازن و تمایل به چالش کشیدن موقعیت مسلط آمریکا (به عنوان دشمن ایران) در پهنه سیاست بینالمللی برخوردار است. چین یک بازیگر نسبتاً جدید در خلیج فارس است که نه سابقه استعمار دارد و نه دارای سیاستهای ستیزهجویانه همچون آمریکاست.
ایران نیز به عنوان مسیر طلایی اتصال ترانزیتی شرق به غرب، مورد توجه چین به عنوان یکی از بزرگترین صادر کنندگان کالا به اقصی نقاط جهان از جمله خاورمیانه و اروپاست تا از طریق ایران، یکی از امنترین، ارزانترین و کوتاهترین مسیرهای صادرات خود را ایجاد کند و همین طور، مواد خام مورد نیاز خود را از ایران و دیگر کشورهای حوزه خاورمیانه از طریق مسیر ایران تأمین کند.
ایران به لحاظ استراتژیک در غرب آسیا دارای مرزهای مشترکی با 15 کشور و کانال دریایی در سواحل شمالی و جنوب غربی است. با توجه به دسترسی ایران به مسیرهای پهناور ارسال کالا که غرب آسیا را به اروپا متصل میکند. ایران از نظر چین کشوری است که میتواند نقش مهمی در جاده ابریشم جدید بازی کند. موقعیت ژئوپولتیکی ایران و تسلط بر تنگه هرمز برای حفظ امنیت صادرات انرژی از منطقه خلیج فارس در صورت هرگونه رویارویی بین آمریکا و چین از اهمیت اساسی برخوردار است.
در همین راستا با دو تن از سفرای اسبق کشورمان در چین به گفتگو نشستیم.
علاءالدین بروجردی در گفتگو با خبرنگار مهر، در تحلیلی نسبت به سفر رئیسجمهور کشورمان به چین و واکنش غرب به این سفر، اظهار داشت: سفر رئیس جمهور به چین در مقطعی که آمریکاییها از برجام خارج شدند و حتی دولت فعلی شأن نیز هیچ گامی در جهت اصلاح اشتباهات دولت ترامپ برنداشت، میتواند سفری خوب و تاریخی برای جمهوری اسلامی ایران باشد.
سفیر اسبق ایران در چین با بیان اینکه سفر رئیس جمهور کشورمان به چین فرصتی تاریخی در حوزههای اقتصادی و سیاسی خواهد بود، ادامه داد: چین از معدود کشورهایی است که سو پیشینه تاریخی در رابطه با ایران ندارد و هیچگونه نقطه منفی در روابط دو کشور و در زمینههای همکاریهای اقتصادی، دریانوردی، جاده ابریشم و فناوری وجود ندارد.
وی افزود: جاده ابریشم به نام دو کشور در تاریخ رقم خورده است لذا این سفر فرصت طلایی بسیار خوبی برای طرفین به لحاظ اقتصادی است.
بروجردی با اشاره به سند راهبردی 25 ساله میان ایران و چین، تصریح کرد: اجرایی شدن سند راهبردی 25 ساله در سفر به چین دنبال خواهد شد و آنچه مهم است اینکه از درون این سند دهها قرارداد میان طرفین منعقد خواهد شد.
سفر رئیس جمهور به چین، نقطه عطفی در روند رو به گسترش روابط دوجانبه است
سفیر اسبق ایران در چین یاد آور شد: سفر رئیس جمهور به چین، نقطه عطفی در روند رو به گسترش روابط دوجانبه ایران و چین به عنوان دو کشور مهم و دو بازیگر در سطوح منطقهای و بینالمللی است.
وی گفت: چین دارای یک سرمایه عظیمی بخصوص در مراکز نفت و گاز است و از طرفی دارای فناوری فوق العاده ای همچون هوش مصنوعی، قطار سریع السیر، انرژیهای نوین است که حتی در این زمینهها از اروپا و آمریکا هم جلوتر است؛ بنابراین این سفر فرصت خوبی است تا بتوانیم تحولی را در اقتصاد کشور رقم بزنیم.
بروجردی با بیان اینکه آمریکاییها و غربیها بازنده بازی ای خواهند بود که خودشان آنرا آغاز کرده اند، عنوان کرد: روابط جمهوری اسلامی ایران با جمهوری خلق چین هیچ ارتباطی با رابطه ما با غرب ندارد و حتی اگر مسئله برجام هم رفع شود، روابط مان با چین را ادامه میدهیم چرا که این مهم یک تصمیم راهبردی نظام است.
چینیها در زمینههای اقتصادی و سیاسی دنبال تنگتر کردن جای آمریکا در منطقه هستند
سفیر اسبق ایران در چین با اشاره به اینکه حضور چین جایگزین خلأ آمریکا خواهد بود، رویکرد آمریکا دوشیدن شیر کشورهای عربی است اما چین براساس روابط اقتصادی برد - برد روابطش را با این کشورها تنظیم میکند، تصریح کرد: چینیها خیلی هوشمندانه و گام به گام پیش میروند، قراردادی که آنها با عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس منعقد کرده اند نشاندهنده همین هوشمندی شأن است. چینیها در زمینههای اقتصادی و سیاسی دنبال تنگتر کردن جای آمریکا در منطقه هستند که البته این موضوع به نفع منافع ملی و امنیت منطقه است چرا که به میزانی که امریکاییها در منطقه حضور نداشته باشند امنیت بیشتر خواهد شد.
نقش ژئوپلیتیکی ایران برای اقتصاد چین
وی با اشاره به نقش ژئوپلیتیکی ایران برای اقتصاد چین، خاطرنشان کرد: چینیها هم به خوبی میدانند که جمهوری اسلامی ایران دارای ثبات و امنیت در منطقه است و همچنین در تحولات منطقه غرب آسیا تأثیرگذار است لذا سالهاست که تصمیم گرفته اند تا روابط بلند مدت 25 ساله با ایران داشته باشند.
بروجردی در پایان گفت: با توجه به جایگاه ویژه ایران در عرصه سیاست خارجی باعث شده تا چینیها بنیه اقتصادی خودشان را تقویت کنند.
منصوری با اشاره به ظرفیتهای موجود در دو کشور گفت: با توجه به ظرفیتهای جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی موجود در دو کشور ایران و چین، میتوانند مکمل یکدیگر باشند. همچنین دو کشور مواضع سیاسی مشابهای دارند که طبعاً به هر میزان که با یکدیگر تعامل و همکاری داشته باشند به همین نسبت نیز میتوانند در غرب و شرق آسیا نقش آفرینی بیشتری داشته باشند.
وی افزود: نکته حائز اهمیت این است که ما در گذشته روابط بسیار مناسبی با چین داشتیم و مشکلی در توسعه روابط وجود ندارد بنابراین به نظر میرسد سفر آقای رئیسی در واقع یک جهش در فعالیتهای دو کشور است.
همکاری ایران و چین موجب تقویت موقعیت آنها در برابر غرب میشود
این دیپلمات ارشد پیشین وزارت امور خارجه کشورمان تاکید کرد: در این موقعیت که ایران و چین در چالش با اروپا و آمریکا قرار گرفتند، همکاری دو کشور میتواند موقعیت آنها را تقویت کند.
سفیر اسبق کشورمان در چین همچنین تصریح کرد: هردو کشور مخالف یکجانبهگرایی هستند و از طرف دیگر مخالف دخالت در امور داخلی دیگران هستند. در موقعیت فعلی آمریکا صریحاً در امور داخلی ایران و چین دخالت میکند و از طرفی دیگر با اعمال تحریمهای ظالمانه مشکلاتی را برای مردمبه وجود آورده است؛ لذا این امر نیز میتواند زمینهی خوبی برای همکاری دو کشور ایجاد کند.
در پایان میتوان اینگونه نتیجه گرفت، فهم دو کشور از لزوم توجه به چندجانبهگرایی میتواند منجر به بروز همگرایی در عرصه سیاست خارجی دو کشور گردد. موضوعی که تاکنون در ترتیبات بینالمللی مشترک بین دو کشور و همچنین مشارکت و همکاری دو کشور در سازمانهای بین المللی همچون سازمان ملل و سازمان همکاری شانگهای قابل لمس است.