توئیت معنادار مشاور رهبری درباره شرایط نوین جامعه / چه تغییراتی در راه است؟

انتشار یک توئیت مهم از سوی علیاکبر ولایتی، مشاور رهبری در شبکه اجتماعی ایکس، بار دیگر توجهها را به مساله تحول در حکمرانی و ضرورت انطباق حاکمیت با شرایط نوین جامعه جلب کرده است.
ولایتی در این متن صراحتاً بر لزوم حفظ انسجام ملی تأکید کرده و گفته است: «شیوههای منقضی شده، دیگر پاسخگوی جامعه پس از جنگ نخواهد بود.» سخنی که بدون تردید از درون حاکمیت صادر شده اما ناظر به مطالبات بر حق نسل جدید است. او نوشته است: «حفظ انسجام ملی مورد تاکید مقام معظم رهبری میتواند شامل تغییر برخی رویکردهای اجتماعی حاکمیت و محور قراردادن رضایت مردم شود به گونهای که برای آنها ملموس باشد. مردم خود را اثبات کردند و اکنون نوبت مسئولین است. شیوههای منقضی شده دیگر پاسخگوی جامعه پس از جنگ نخواهد بود».
ولایتی در توئیت خود، اشارهای تلویحی دارد به «ملموس بودن تغییر برای مردم». این جمله، معنای عمیقی دارد. مردم در سالهای اخیر بارها وعدههایی در باب تحول فرهنگی شنیدهاند اما آنچه دیدهاند اغلب، نسخههای نوسازی شده از همان سیاستهای قدیمی بوده است. تحول فرهنگی تنها با تغییر در مدیران محقق نمیشود بلکه نیازمند تغییر در رویکردها، ساختارها و شیوههای تصمیمگیری است. آنطور که تحلیلگران معتقدند، تحول باید بتواند زندگی مردم را در سطوح مختلف تحت تأثیر قرار دهد: از باز کردن فضا برای آزادی بیان از جمله در رسانههای رسمی و مجازی تا تسهیل فعالیتهای فرهنگی، هنری و دانشگاهی.
چندروز پیش هم عزتالله ضرغامی در برنامهای تلویزیونی گفته بود: «اگر آن روز یک بیحجاب بود امروز 10 برابر بیحجاب در خیابانهاست. آیا نظام تضعیف شده است؟ یا امروز همه تریبونهای رسمی ما میگویند، نظام از هر موقع دیگری قدرتمندتر است؟ آیا واقعاً قدرتمندتر شدهایم یا نه؟ والله نظام امروز مقتدرتر است. به کوری چشم کسانی که نمیتوانند نظام جمهوری اسلامی را ببینند» به گفته او برخی از مسئولان ما بلد نیستند با مردم حرف بزنند. مانند این است که یک نفر بخواهد با زبان فارسی با یک فرد انگلیسیزبان صحبت کند! او اصلاً نمیفهمد تو چه میگویی. اکنون بسیاری از تریبونهای رسمی ما اینگونه است، حتی تریبونهای نماز جمعه ما اینجوری است. بعضی از ائمه جمعه موقت ما مصداق بارز این وضعیت هستند. بلد نیستند با مردم حرف بزنند».
ضرغامی هم سخن از لزوم تغییرات رویکرد اجتماعی حاکمیت میگوید. زیرا دیگر بر کسی پوشیده نیست که گسست نسلی در ایران، یکی از مهمترین بحرانهای اجتماعی و فرهنگی حال حاضر کشور است. نسل اول انقلاب که عمدتاً اکنون در سطوح بالای مدیریتی حضور دارند با ذهنیتی امنیتی، تمرکزگرا و تکصدا تربیت شدهاند. در مقابل، نسل جدید، آشنا با جهان متنوع و چندصدایی، دیگر به پاسخهای کلیشهای و روشهای دستوری رضایت نمیدهد.
انسجام و عبور از ذهنیتهای کهنه، شرط توسعه
موضوع انسجام ملی و اصلاح های اجتماعی و ساختاری پس از جنگ 12 روزه جنبه مهمتری به خود گرفت و بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان نیز بر این مهم تاکید کردند. مثلا فرشاد مومنی اقتصاددان معتقد است که فساد، اصلیترین تهدید انسجام ملی است. به گفته او اگر میخواهید واقعا همبستگی ملی ایجاد شود، حکومت را از تسخیر مافیاها نجات دهید و یک قاعده بگذاریم و بگوییم اگر یک سیاستگذار حرف غلطی زد و بر اساس آن فاجعه ملی درست شد، آن سیاستگذار عزل شود و اگر شدت فاجعه بیشتر باشد، آن دولت کلا عزل شود. اما اکنون در مملکت ما برعکس است؛ یعنی آنهایی که هشدار میدهند به غلط بودن این سیاستها، متهم شدهاند به عنصر نامطلوب و قانون حمایت از سوت زنان هم که واقعا مضحکه است. روزنامه خراسان، دعوت صدیقی را یکی از مصادیقی دانست که تاثیر منفیای بر جامعه میگذارد.
همچنین محمد مهاجری، فیاض زاهد، عباس عبدی هم نوشتند:«انسجام و وحدت ملی فقط یک مقوله ذهنی و انتزاعی نیست. برعکس یک پدیده عینی و مبتنی بر مصادیق ملموس و محسوس است و نمیتواند در خلأ به وقوع بپیوندد. مثلا در جنگ 12 روزه اخیر، نوعدوستی شهروندان، کمک به یکدیگر، غلیان حس مهربانی و از خودگذشتگی از مصادیق عینی انسجام ملی بود و همه حتی مسئولان آن را کاملا دریافتند. برای بروز این رفتارها مردم منتظر هیچ مقام و سازمانی نماندند و حتی غیبت برخی دستگاهها مانند سازمان پدافند غیرعامل را پوشش دادند. این رفتار ملی علاوه بر اینکه شگفتیساز شد با تحسین و سپاس بالاترین مقامات کشور مواجه شد. این تحلیلگران در روزنامه اعتماد تاکید کردند، نکته مهم دیگری که کاملا خود را نشان داد اینکه در این وحدت، مردم بدون اینکه از قیف نظارت استصوابی بگذرند یا از فیلتر «خودی بودن» عبور کنند و یا مشمول خالصسازی گردند، وارد گود دفاع از ایران شدند و همه این پابندهای تفرقهانداز را گسستند. امید که چنین روحیهای باز هم ادامه یابد ولی به تعبیر عوامانه نمیشود با «ایشالا ماشالا» بحرانها را مدیریت کرد. مردم بابت پایمردیشان از هیچکس توقع مزد و پاداش ندارند. آنها ایرانیاند و پای وطن خویش ایستادهاند اما در سوی مقابل، یعنی حاکمیت نمیتوان بیتوجهی و بیخیالی نشان داد و انسجام را وظیفه مردم دانست و حتی به رفتار آنها لگد زد.
تغییرات و جوانان
بیش از 60 درصد جمعیت ایران زیر 35 سال دارند. این نسل با انقلاب و جنگ خاطرهای ندارد اما از زیرساختهای بهجا مانده از آن دوران ارتزاق میکند. این نسل با شبکههای اجتماعی بزرگ شده در جهانی متصل و دیجیتال میاندیشد و سبک زندگیاش با الگوهای دهه 60 و حتی 70 تفاوت بنیادین دارد. اما همچنان با مدیرانی کهنهکار و ذهنیتهایی منجمد مواجه است که نهتنها نمیتوانند، پاسخی درخور به نیازهای نو بدهند بلکه گاه در برابر هرگونه تغییر، مقاومت سرسختانه نیز نشان میدهند. این سخنان را باید در همین چارچوب معنا کرد. همانطور که تأکید میکنند، حفظ انسجام ملی در گرو تغییر برخی رویکردهای اجتماعی است. این یعنی برای حفظ بقای نظام، چارهای جز کنار گذاشتن نگاههای امنیتی و کهنه به مطالبات اجتماعی و فرهنگی وجود ندارد.
پذیرش سبک زندگی مردم
برای نسل جوان، تغییر ملموس یعنی به رسمیت شناختن سبک زندگی مردم. پذیرش تنوع در پوشش، زبان، آدابورسوم و نحوه زیستن بخش مهمی از خواستههای جوانان است. آنها خواهان آن هستند که فرهنگ غالب رسمی، دیگر با معیارهای خشک و تکبعدی به جامعه نگاه نکند بلکه واقعیتهای متکثر فرهنگی و اجتماعی ایران را بپذیرد.
دسترسی آزاد به اینترنت
دسترسی آزاد به اینترنت بدون فیلترشکن از مطالبات اصلی جامعه است. آنها اینترنت را نه فقط برای سرگرمی بلکه برای آموزش، شغل، ارتباطات، و آگاهی ضروری میدانند. اما متاسفانه به خصوص بعد از جنگ 12 روزه از اینترنت آزاد به اینترنت طبقاتی شده رسیده ایم. مسالهای که در تضاد مستقیم با اصول اساسی مندرج در قانون اساسی از جمله اصل 19 (برابری حقوقی) و اصل 20 (برخورداری برابر همه شهروندان از حقوق) است. همچنین با قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات (مصوب 1388) مغایر است. قانونی که هدف آن تضمین حق عموم مردم به آگاهی و گردش آزاد اطلاعات است، نه محدودسازی و تبعیض در بهرهبرداری از آن.
آزادی بیان در رسانهها
رسانهها باید آینه واقعی جامعه باشند، نه تریبونهای رسمی یکطرفه. در اصل «19» قانون اساسی ما اعلام شده است که: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهی مورد تعرض و مواخذه قرار داد». همچنین در منشور حقوق شهروندی نیز بخشی به آزادی بیان اختصاص یافته است. ماده «26» این منشور اشعار میدارد: «هر شهروندی از حق آزادی بیان برخوردار است. دولت باید آزادی بیان را به طور خاص در عرصهای ارتباط گروهی و اجتماعی و فضای مجازی از جمله روزنامه، مجله کتاب، سینما، رادیو، تلویزیون و شبکههای اجتماعی و مانند اینها طبق قوانین تضمین کند».
تغییر در مدیریت و رویکرد صداوسیما
صداوسیما برای نسل جدید جذابیت خود را از دست داده است چراکه محتوای آن با واقعیتهای زندگی روزمره همخوانی ندارد. مدیریت بسته، عدم پذیرش نگاههای مختلف و سانسورهای مکرر، تلویزیون رسمی را از چرخه مصرف رسانهای جوانان خارج کرده است. کما اینکه به دفعات حملههای یکجانه از سمت تفکری خاص را به خصوص علیه دولت دیدهایم.
مجوز برای تلویزیونهای خصوصی مستقل
مرداد 97 فاطمه ذوالقدر نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتوگو با ایسنا از تصویب مواد 6، 15، 16، 17 و 18 طرح خط مشی اداره و نظارت بر سازمان صداوسیما خبر داد و گفت: بر اساس مصوبه کمیسون فرهنگی؛ بخش خصوصی میتواند با اجازه صداوسیما رادیو و تلویزیون فراگیر تاسیس کند. اما ایاد این اتفاق برای تمام افکار جامعه افتاد تا رسانه را از حالت یکسویه و فرمایشی خارج سازد؟
بازگشت به مسیر توسعه و رفاه
برای جوانان، تغییر ملموس به معنای احیای عدالت اجتماعی و اقتصادی است. رفاه و توسعه باید در اولویت باشد تا فرصتهای برابر برای همه ایجاد شود. آنها خواهان سیاستگذاریهایی هستند که به زندگی روزمرهشان بهبود دهد: از مسکن و شغل گرفته تا آموزش و بهداشت.
پذیرش تنوع در هنر و فرهنگ
از موسیقی و سینما تا فضای مجازی و دانشگاه، جوانان به دنبال آزادی بیان هنری و فکریاند. آنها میخواهند تنوع سبکها، دیدگاهها و روایتها در حوزه هنر و فرهنگ به رسمیت شناخته شود و محدودیتهای سلیقهای جای خود را به آزادی خلاقیت دهد.
حق ساختن آینده
نسل جوان حق میخواهد برای ساختن آیندهای بهتر؛ خانه، شغل، تشکیل خانواده، و برنامهریزی برای زندگی. موانع ساختاری، فشارهای اقتصادی و محدودیتهای فرهنگی بسیاری از آنها را از این مسیر باز داشتهاند.
برابری حقوقی در قانون
در فصل سوم قانون اساسی که به موضوع حقوق ملت اختصاص دارد، اولین اصل یعنی اصل نوزدهم قانون اساسی چنین بیان میکند:«مردم ایران از هر قوم و قبیلهای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.» یکی از مهمترین تغییرات ملموس برای یک جامعه، برقراری برابری حقوقی است. قوانین مربوط به ارث، حضانت، دیه، طلاق و سایر حوزههای خانوادگی و اجتماعی باید عادلانه و برابر باشد. تبعیضهای حقوقی موجود، احساس نابرابری و بیعدالتی را در نسل جدید تقویت کرده است.
دستیابی به مناصب مدیریتی
به عقیده کارشناسان، در کنار مسائل سبک زندگی و فرهنگی، مسئله عدالت اجتماعی و اقتصادی، موضوع محوری نسل جدید است. فاصله طبقاتی، انحصار فرصتها، و فساد نهادینهشده در سطوح مدیریتی، اصلیترین گلوگاه مشروعیتزدا برای هر حکومتی است. اگر حاکمیت به دنبال حفظ سرمایه اجتماعی و جلوگیری از گسستهای بزرگ است، مبارزه با فساد باید از شعار عبور کرده و به عمل بدل شود. این مبارزه، نه با پروندهسازیهای سیاسی بلکه با شفافیت، پاسخگویی و تغییر در ساختارهای ناکارآمد امکانپذیر است.
پایان خشونت جنسیتی
لایحه مقابله با خشونت علیه زنان یا لایحه منع خشونت علیه زنان در ایران، لایحهای است برای تأمین امنیت جانی زنان که تا آذر 1396 به مرحله نهایی ارائه به مجلس رسیده است اما هنوز به طور کامل به سرانجام نرسیده است. تغییر ملموس یعنی توقف هرگونه خشونت و تبعیض بر اساس جنسیت. از آزار خیابانی تا تبعیضهای شغلی و آموزشی، جوانان انتظار دارند که ساختارها به گونهای بازسازی شوند که حقوق زنان و اقلیتهای جنسیتی به رسمیت شناخته شود.
عبور از سیاستهای دستوری
وعده عبور از سیاستهای دستوری سال هاست که از کوشه و کنار شنیده می شود و یا حتی از سمت دولت های مختلف اما اینکه این سیاستها در جنبه های مختلف و در عمل چه اجتماع، سیاست و مخصوصا اقتصاد دیده نشده است. سیاستهایی مانند «گشت ارشاد» و سایر محدودیتهای اجتماعی از دید نسل جوان ناکارآمد و تحقیرآمیزند. آنها خواهان عبور از این نوع برخوردهای سلبی و تنبیهیاند. برخوردهایی که تنها شکاف بین مردم و حاکمیت را افزایش دادهاند.
رفع فیلترینگ پلتفرمهای پرکاربرد
پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، واتساپ و یوتیوب بخش جدانشدنی از زندگی دیجیتال مردم هستند. فیلترینگ گسترده آنها نهتنها دسترسی به اطلاعات را محدود میکند بلکه معیشت میلیونها نفر را هم به خطر میاندازد. جوانان خواستار رفع کامل این محدودیتها هستند.
لذا به عقیده تحلیلگران، تغییر ملموس از دیدگاه مردم امروز به معنای حرکت به سوی یک جامعه باز، برابر، مدرن و پاسخگوست. جایی که تنوع فرهنگی به رسمیت شناخته شود، عدالت اجتماعی برقرار گردد و آزادیهای اساسی تضمین شود. این جامعه نه تنها خواهان تغییر است بلکه برای تحقق آن آماده نقشآفرینی است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.