جمعه 21 شهریور 1404

جاده ابریشم نوین و بانک زیرساخت آسیا؛ معماری جدید چین برای نظم اقتصادی جهان

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
جاده ابریشم نوین و بانک زیرساخت آسیا؛ معماری جدید چین برای نظم اقتصادی جهان

چین با ابتکار «جاده ابریشم نوین» و تأسیس «بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا» معماری تازه‌ای از نظم اقتصادی جهانی را پیش می‌برد؛ ابتکارهایی که ضمن گسترش نفوذ پکن، رقیبی جدی برای نهادهای مالی سنتی غربی چون بانک جهانی ایجاد کرده‌اند.

- اخبار اقتصادی -

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، چین در دهه اخیر با بهره‌گیری از دو ابتکار کلیدی یعنی «ابتکار پهنه و راه» (جاده ابریشم نوین) و «بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا» (AIIB)، به‌دنبال معماری تازه‌ای برای نظم اقتصادی جهان است. این دو ابزار نه تنها جایگاه پکن را در معادلات اقتصادی و سیاسی بین‌المللی ارتقا داده‌اند، بلکه به کشورهای در حال توسعه نیز امکان داده‌اند تا مسیر تازه‌ای برای تأمین مالی پروژه‌های زیربنایی و پیوندهای تجاری بیابند؛ مسیری که در بسیاری موارد متفاوت از الگوهای سنتی غربی است.

درخواست ترامپ از اتحادیه اروپا برای وضع تعرفه‌های 100 درصدی علیه چین و هند

در حالی‌که بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول دهه‌ها تعیین‌کننده اصلی قواعد بازی اقتصاد جهانی بودند، اکنون چین با جاده ابریشم نوین و AIIB در حال ایجاد بسترهای جایگزین برای حکمرانی اقتصادی است. این رویکرد نه تنها نفوذ چین را در قاره آسیا و آفریقا گسترش داده، بلکه رقابتی جدی میان ساختارهای مالی سنتی و نهادهای نوظهور تحت رهبری پکن ایجاد کرده است؛ رقابتی که می‌تواند آینده سرمایه‌گذاری، تجارت و حتی روابط ژئوپلیتیک جهان را تحت تأثیر قرار دهد.

در ادامه گزارش باید به دو پرسش پاسخ داد: 1. رویکرد چین به حکمرانی جهانی ناشی از چه مؤلفه‌هایی است؟ 2. این دولت از چه جایگاهی در نظام کنونی حکمرانی جهانی برخوردار است؟

چرا حکمرانی جهانی برای چین مهم است؟

اهمیت حکمرانی جهانی: با افزایش همکاری‌های بین‌المللی و پیچیدگی مسائل، حکمرانی جهانی به بستری برای چندجانبه‌گرایی و حل مشارکتی مشکلات جهانی تبدیل شده است. با این حال، نظم موجود هنوز تحت نفوذ قدرت‌های بزرگ است و منافع آن‌ها را تأمین می‌کند.

تحول نقش چین: جمهوری خلق چین از یک بازیگر منفعل و پیرو قواعد، به یک کنشگر فعال و قاعده‌ساز در عرصه حکمرانی جهانی تبدیل شده است. این دگرگونی، چالش‌هایی جدی برای نظم کنونی به رهبری غرب ایجاد کرده است.

ریشه‌های رویکرد چین (مؤلفه‌های تمدنی): رویکرد چین ریشه عمیقی در دو دسته مؤلفه دارد:

مؤلفه‌های فرهنگی - فلسفی: متأثر از فلسفه کنفوسیوس، از جمله مفاهیم "هماهنگی" (نظم مبتنی بر همکاری و تعادل)، "سلسله‌مراتب" (پذیرش جایگاه طبیعی کشورها در نظم غیرتقابلی)، و "گوانشی" (شبکه‌ای از روابط مبتنی بر اعتماد و تعهد متقابل). این مفاهیم چین را به سوی دیپلماسی صبورانه و اجماع‌سازی و پرهیز از رویارویی مستقیم سوق می‌دهد.

مؤلفه‌های تاریخی: تجربیات تاریخی چین، به‌ویژه "قرن تحقیر" (دوره استعمار و دخالت خارجی)، رویکرد دفاعی مبتنی بر حفظ تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و عدم مداخله در امور داخلی را در سیاست خارجی آن نهادینه کرده است.

کنشگری دو مسیر موازی چین

چین فعالیت خود را در حکمرانی جهانی در دو مسیر موازی و مکمل دنبال می‌کند:

1. افزایش وزن در ترتیبات موجود: با استفاده از جایگاه خود در نهادهایی مانند سازمان ملل متحد (عضو دائم شورای امنیت)، سازمان تجارت جهانی (WTO) و گروه 20 (G20) برای افزایش نفوذ، تأمین منافع اقتصادی و نمایندگی "جنوب جهانی" (کشورهای در حال توسعه) به منظور اصلاح جنبه‌های ناعادلانه ساختارها.

2. ایجاد ائتلاف‌ها و نهادهای موازی و نوظهور: سرمایه‌گذاری فعال در ایجاد و رهبری نهادهایی مانند بریکس (BRICS)، سازمان همکاری شانگهای (SCO)، بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا (AIIB)، بانک توسعه نوین (NDB) و ابتکار "یک کمربند - یک راه" (BRI). این نهادها بستری برای ارائه الگوهای جایگزین در حکمرانی اقتصادی و توسعه‌ای، بدون سلطه غرب، فراهم می‌کنند.

ماهیت رویکرد چین: چین در حال حاضر به دنبال برهم زدن یا جایگزینی نظم موجود نیست، بلکه بر "اصلاح آن" متمرکز است. رویکرد آن "اصلاح‌گرایی عمل‌گرایانه" است که ضمن پذیرش نسبی ساختارهای موجود، به دنبال اصلاح جنبه‌های ناعادلانه و ارائه روایت جدیدی بر اساس "جامعه‌ای با سرنوشت مشترک برای بشریت" است. این رویکرد در ابتکارات "توسعه جهانی" (GDI)، "امنیت جهانی" (GSI) و "تمدن جهانی" (GCI) تبلور یافته است.

کنشگری چین در حوزه‌های مختلف حکمرانی جهانی: گزارش به صورت مصداقی به کنشگری چین در سه حوزه اصلی حکمرانی جهانی می‌پردازد:

1. حکمرانی جهانی صلح و امنیت:

چین از عضویت در سازمان ملل متحد در سال 1971 و تصاحب کرسی دائم شورای امنیت، رویکرد خود را از انفعال به کنشگری فعال تغییر داده است.

با وجود تأکید بر عدم مداخله و حاکمیت کشورها، به یکی از بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان مالی عملیات‌های حفظ صلح سازمان ملل تبدیل شده است.

در عین حال، در مواردی با وتوی قطعنامه‌ها (مانند سوریه)، از دخالت در امور داخلی کشورها جلوگیری کرده است.

در سازمان همکاری شانگهای (SCO) نقش محوری ایفا می‌کند و به عنوان میانجی در حل اختلافات (مانند ایران و عربستان، حماس و فتح) ظاهر شده است.

2. حکمرانی جهانی اقتصادی:

گروه 20 (G20): چین به عنوان عضوی مؤثر و فعال، در پی اصلاح الگوهای کنونی حکمرانی جهانی و نمایندگی "جنوب جهانی" در این گروه است.

سازمان تجارت جهانی (WTO): از یک بازیگر منفعل و قاعده‌پذیر در ابتدای عضویت، به یکی از فعال‌ترین و قاعده‌سازترین بازیگران تبدیل شده و بزرگترین صادرکننده کالا در جهان است.

بریکس (BRICS): چین مهم‌ترین عضو این نهاد است و ابتکار "بریکس پلاس" را برای گسترش اعضا و تقویت همکاری با کشورهای در حال توسعه مطرح کرده است.

ابتکار "یک کمربند - یک راه" (BRI): این طرح گسترده‌ترین کنشگری چین در حکمرانی جهانی است و با بازسازی جاده ابریشم (خشکی و دریایی)، هدف اتصال کشورهای در حال توسعه و توسعه‌یافته را دارد. این ابتکار علاوه بر ابعاد اقتصادی، می‌تواند ابعاد سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی نیز داشته باشد.

بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا (AIIB): چین مبدع این بانک توسعه چندجانبه است که با بیش از 109 عضو، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها را تسهیل می‌کند و به عنوان جایگزینی برای نهادهای مالی غربی عمل می‌کند. فرآیند دریافت وام در آن سریع‌تر است و کنترل غرب بر آن کمتر است.

بانک توسعه نوین (NDB): بازوی مالی بریکس است که چین نقش اساسی در آن ایفا می‌کند و نماد همکاری "جنوب - جنوب" است.

3. حکمرانی جهانی انرژی:

چین بزرگترین مصرف‌کننده سوخت‌های فسیلی (به‌ویژه زغال سنگ) و بزرگترین منتشرکننده دی‌اکسید کربن در جهان است.

همچنین بزرگترین مصرف‌کننده و تولیدکننده انرژی‌های تجدیدپذیر در جهان است و در تولید فناوری‌های خورشیدی و بادی و فرآوری فلزات حیاتی برای انرژی‌های پاک (مانند کبالت، لیتیوم، گرافیت) پیشتاز است.

قراردادهای بلندمدت با کشورهای تأمین‌کننده انرژی (مانند روسیه و قطر) برای تضمین امنیت انرژی خود دارد.

ابتکار "یک کمربند - یک راه" از نظر ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک، چین را در مرکز زنجیره تولید، توزیع و مصرف انرژی قرار می‌دهد.

پیشنهادهای سیاستی برای ایران: گزارش با توجه به روابط راهبردی ایران و چین، جایگاه پکن در نظام بین‌الملل و دیدگاه انتقادی مشترک دو کشور نسبت به نظم موجود، 8 توصیه سیاستی را برای ایران ارائه می‌دهد:

1. اتخاذ رویکرد کنشگری فعال و آینده‌نگر در حکمرانی جهانی: الگوبرداری از تجربیات چین برای تأثیرگذاری بر نظم بین‌المللی.

2. عملیاتی‌سازی و پیگیری اجرای کامل برنامه همکاری 25 ساله ایران و چین: تعریف پروژه‌های مشخص و رفع موانع حقوقی و مالی.

3. پیگیری فرآیند عضویت کامل و فعال در بانک توسعه نوین (NDB): بهره‌برداری از ظرفیت بریکس از طریق بازوی مالی آن برای تأمین مالی پروژه‌های زیرساختی.

4. افزایش مشارکت فعال در بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا (AIIB): تبدیل وضعیت از عضو منفعل به کنشگر فعال با ارائه طرح‌های زیرساختی ملی و منطقه‌ای.

5. کنشگری فعال و تعریف نقش محوری برای ایران در ابتکار "یک کمربند - یک راه" (BRI): بهره‌برداری حداکثری از موقعیت ژئواستراتژیک ایران برای تبدیل شدن به هاب ترانزیتی، تجاری و انرژی.

6. توسعه همکاری راهبردی با چین در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر: جذب سرمایه‌گذاری، انتقال فناوری و تبادل دانش فنی.

7. توسعه همکاری‌های علمی، فناوری و دانشگاهی: افزایش تبادلات علمی و اعزام دانشجو (به‌ویژه در حوزه‌های مرتبط با حکمرانی، حقوق و اقتصاد بین‌الملل).

8. کنشگری موازی در نظم موجود و نوظهور: افزایش حضور مؤثر و هدفمند در نهادهای بین‌المللی سنتی به موازات تعمیق نقش در ساختارهای نوظهور (بریکس، سازمان همکاری شانگهای).

به گزارش تسنیم، آنچه از بررسی مسیر چین در حکمرانی جهانی برمی‌آید، تغییر جایگاه این کشور از «بازیگری منفعل» به «قاعده‌ساز فعال» است؛ تغییری که با ترکیبی از مؤلفه‌های فرهنگی، تاریخی و عمل‌گرایی اقتصادی پیش می‌رود. پکن به‌جای رویارویی مستقیم با نظم موجود، به اصلاح و بازتعریف آن می‌اندیشد و از طریق نهادهای نوظهور، ابتکارات چندجانبه و دیپلماسی اجماع‌ساز، وزن خود را در عرصه جهانی افزایش داده است. این رویکرد، نه تنها چالش جدی برای سلطه نهادهای غربی ایجاد کرده، بلکه امید تازه‌ای برای کشورهای در حال توسعه در مسیر دستیابی به منابع مالی، فناوری و سرمایه‌گذاری‌های پایدار گشوده است.

در این میان، اهمیت چین برای کشورهایی چون ایران دوچندان است. تجربه و راهبردهای چین در بهره‌گیری از فرصت‌های نظم نوظهور، الگویی قابل توجه برای حضور فعال‌تر ایران در عرصه حکمرانی جهانی به شمار می‌آید. بهره‌گیری از موقعیت ژئواستراتژیک و منابع متنوع، در کنار تعامل هوشمندانه با ساختارهای سنتی و نهادهای نوین، می‌تواند جایگاه ایران را در نقشه جدید اقتصاد و سیاست بین‌الملل ارتقا دهد. در واقع، همان‌گونه که چین بر اصلاح‌گرایی عمل‌گرایانه تأکید دارد، ایران نیز با دیپلماسی هوشمند و کنشگری هدفمند می‌تواند از تغییرات جاری بیشترین منفعت را کسب کند.

جاده ابریشم نوین و بانک زیرساخت آسیا؛ معماری جدید چین برای نظم اقتصادی جهان 2