جای برخی بودم سکوت میکردم / سرنوشت نامعلوم خاکهای آلوده اصفهان
اصفهان - دستگاههای اجرایی اگر بخشی از وظایف قانون هوای پاک را کامل انجام میدادند اوضاع هوای اصفهان تا این حداسفناک نبود. با این روزهای ناسالم، من جای برخی بودم استعفامیدادم یاسکوت می کردم.
اصفهان - دستگاههای اجرایی اگر بخشی از وظایف قانون هوای پاک را کامل انجام میدادند اوضاع هوای اصفهان تا این حداسفناک نبود. با این روزهای ناسالم، من جای برخی بودم استعفامیدادم یاسکوت می کردم.
خبرگزاری مهر، گروه استانها - سید رحمان دانیالی، مدیرکل سابق حفاظت محیط زیست استان اصفهان میگوید: «مطابق آمار منتشر شده آزمایشگاه هوای اداره کل حفاظت محیط زیست استان که با همکاری برخی خبرنگاران گردآوری شده، تعداد روزهای هوای پاک این کلانشهر از ابتدای سال 98 تا نیمه سال 1399 در مقایسه با مدت مشابه یک سال و نیم دوره مدیریت اش 68 درصد و تعداد روزهای سالم 10 درصد کاهش یافته در حالی که 38 درصد روزهای ناسالم برای گروههای حساس و 73 درصد تعداد روزهای ناسالم برای عموم افزایش داشته است و تعداد روزهای خطرناک نیز 54 برابر شده و این در حالی است که از نیمه سال 1399 نیز وضعیت کیفی هوای اصفهان بدتر شده است.»
نگاهی به آمار چهار ساله کیفیت هوای کلانشهر اصفهان حاکی است در سال 1396، 12 روز هوای پاک، 270 روز سالم، 76 روز هوای ناسالم برای گروههای حساس، 6 روز ناسالم برای عموم و یک روز بسیار ناسالم برای این کلانشهر ثبت شد. اصفهان در سال 1397، 55 روز هوای پاک، 265 روز سالم، 40 روز ناسالم برای گروههای حساس و پنج روز ناسالم برای عموم را تجربه کرد.
در سال 1398 نیز 19 روز هوای پاک، 245 روز سالم، 91 روز ناسالم برای گروههای حساس، هشت روز ناسالم برای عموم و 2 روز بسیار ناسالم برای این کلانشهر ثبت شد و در سال 1399 با روند افزایشی روزهای آلوده، اصفهان بنا به آمار اداره محیطزیست چهار روز هوای پاک، 235 روز سالم، 94 روز ناسالم برای گروههای حساس و 33 روز ناسالم برای عموم داشته است.
اصفهان از ابتدای سال جاری تا پایان تیرماه حتی یک روز هوای پاک نداشت و 80 روز سالم، 41 روز ناسالم برای گروههای حساس و سه روز ناسالم برای عموم را تجربه کرد. برغم اینکه اصفهانیها در مردادماه بیشتر ساعات روز را هوای آلوده نفس کشیدند اما بر اساس آمار اداره محیطزیست تا 24 مردادماه هوای این کلانشهر سالم بوده است.
مدیرکل سابق حفاظت محیط زیست استان اصفهان با حضور در دفتر خبرگزاری مهر، در گفتوگویی دو ساعته درباره بحران آلودگی هوا و ابر چالشهای محیطزیستی اصفهان صحبت کرد.
دانیالی از مهر ماه 1396 تا اسفند 1397 به مدت 17 ماه مدیرکل محیطزیست اصفهان بود. او دارای دکتری شیلات و محیطزیست از دانشگاه علوم تحقیقات تهران، کارشناس رسمی دادگستری در حوزه محیطزیست و شیلات و مدرس دانشگاههای اصفهان بوده و پس از کنارهگیری از مدیرکلی حفاظت محیط زیست اصفهان، به دفتر ارزیابی زیست محیطی سازمان حفاظت محیط زیست کشور منتقل شد. او همچنین عضو کرسی آموزش محیطزیست یونسکو در ایران است.
در گفتوگوی مهر با مدیرکل سابق حفاظت محیط زیست استان اصفهان از علل آلودگی هوا، معضل چهل ساله چاله سیاه و قاچاق خاکهای آلوده به مواد نفتی، شایعات مطرح شده درباره طرح انتقال آب بن - بروجن، اتمام مطالعات نیاز آبی تالاب گاوخونی و نامهنگاریهای نافرجام به مسئولان استان برای تأمین حقابه تالاب میخوانید؛
آقای دانیالی، چه شد که از محیطزیست اصفهان رفتید؟ پس از استعفایتان شایعات بسیاری بود از جمله اینکه در دوره شما هیچ اقدام مثبتی در محیطزیست اصفهان رخ نداد.
هیچ گاه آدم خود بزرگبینی نبودم و این ذهنیت را نداشتم که بخواهم از خودم تعریف کنم اما این بار صلاح دیدم برخی مسائل را مطرح کنم چرا که این سوال شما را چندبار از من پرسیدند و مجبور شدم با مستندات از عملکرد خود دفاع کنم. تا پایان این گفتوگو به مواردی اشاره خواهم کرد که علت استعفا و رفتنم از محیط زیست اصفهان مشخص خواهد شد.
بطور خلاصه پس از حدود یکسال و نیم از مدیریتم در محیط زیست اصفهان با عنایت به دستور و موافقت معاونت محترم ریاست جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، آقای کلانتری، مبنی بر استعفا به دلیل تداوم فعالیت و کارشکنی برخی نمایندگان مجلس، مدیران سیاسی و اجرایی و... با استعفای بنده موافقت شد و من به سازمان حفاظت محیط زیست کشور منتقل شدم.
پس از کنارهگیری ام از محیطزیست اصفهان، عدهای به گونهای رفتار کردند که انگار دانیالی یک شبه بالا آمده اما خوشبختانه پله به پله مسیر را طی کرده بودم و جزو مدیرانی نبودم که سیاسی بالا آمده باشد. من برهههای سیاسی مختلف از زمان آقایان خاتمی، احمدی نژاد و روحانی مسئولیت بر عهده داشتم و بیش از 20 سال در سطوح مختلف سازمان حفاظت محیط زیست کشور سابقه کار دارم. حدود 110 مقاله علمی - ملی و بین المللی دارم که برای 20 مقاله بین المللی موفق به کسب جایزه شدم و حدود 90 تقدیرنامه از جاهای مختلف داشتم و یک بار نیز پژوهشگر نمونه محیط زیست شدم و در تألیف برخی کتب محیطزیستی همکاری داشتم.
در مدت یک سال و نیم مدیریتم از اقدامات و فعالیتهایی که منتج به تشدید توسعه ناپایدار حاکم بر استان و یا کلانشهر اصفهان میشد وبه دلیل رعایت نکردن مسائل زیست محیطی طی سالهای متمادی رخ داده بود، جلوگیری کردم که از جمله به جلوگیری از طرح توسعه نامتوازن پالایشگاه اصفهان که قطعا آلودگی سنگینی به این شهر اصفهان وارد میکرد، جلوگیری از استفاده مجدد از مازوت به عنوان سوخت در صنایع و نیروگاهها که متأسفانه استفاده مجدد از آن، ایجاد بارانهای اسیدی و تشدید چند برابری آلودگی هوا را به همراه خواهد داشت و ممانعت از انتقال غیرکارشناسانه آب در برخی حوضهها از جمله انتقال آب ونک سمیرم اشاره کرد.
در مدت یک سال و نیم که مدیر محیطزیست اصفهان بودم، اداره کل رتبه برتر جشنواره شهید رجایی، رتبه برتر پژوهشی سازمان حفاظت محیط زیست کشور و رتبه برتر شناسایی واحدهای سبز شدیم.
ساختمان پاسگاه محیطبانی مصر در منطقه شکار ممنوع کلاته در خوروبیابانک که از دهه 80 نیمه کاره رها شده بود در مدت سه ماه به اتمام رسید، افتتاح شد و نیرو مستقر کردیم و در آن مدت دفتر محیطبانی تالاب گاوخونی به بهرهبرداری رسید.
اولین فراخوان خبرنگاران همیار محیط زیست را داشتیم که به حل مشکلات محیطزیست و اگر هرجا معضلی محیط زیستی بود خیلی کمک میکرد چون رسانهای میشد ولی این برنامه در نطفه خفه شد اما اگر میماندم چون خبرنگاران را دوست داشتم آن را ادامه میدادیم.
سالن اجتماعات اداره کل از سال 1386 رها بود در حالی که برای برگزاری جلسات و همایشها جای مناسبی نداشتیم. سالن اجتماعات اداره را پس از 11 سال در سال 97 به اتمام رسید.
سامانه پایش آنلاین در تالاب بینالمللی گاوخونی را برای اولین بار در کشور در اسفندماه 97 راهاندازی کردیم. یکی از مشکلات جدی مرتب و در دسترس نبودن اطلاعات و دادههای محیط زیستی است که برای نخستین بار بانک اطلاعات و تکمیل سامانه جامع اطلاعات سازمان محیط زیست را در اداره کل اصفهان ایجاد کردیم.
ایستگاه سنجش آلودگی هوا برای منطقه دولت آباد را راه اندازی کردیم چرا که دولت آباد یکی از مناطق آلاینده اصفهان است به واسطه همین 700 هکتاری که تحت عنوان اشتغال زایی پر شده از کارخانه و سالن و سوله... و هوای این منطقه بقدری آلوده است که زمانیکه هوای اصفهان سالم بود آن منطقه همواره برای گروههای حساس ناسالم بود و در وقتهایی که هوای اصفهان برای گروههای حساس ناسالم میشد شاخص هوای آنجا تا حد ناسالم برای عموم و بسیار ناسالم بالا میرفت.
سیستم اپلیکیشن آلودگی هوایی که اکنون با آن میتوان لحظه به لحظه وضعیت کیفی هوا را رصد کرد در دوره مدیریت من در محیطزیست اصفهان ایجاد شد و پس از تهران، دومین استان بودیم.
وضعیت کیفی هوا موضوعی که همیشه مورد مناقشه بود زیرا وضعیت کیفی هوای برخی مناطق را سازمان کنسل میکرد و یا اطلاعات را نمیداد. اپلیکیشن موبایلی آلودگی هوای کلانشهر اصفهان ایجاد شد چرا که شعارم این بود که ما موضوع پنهانی از مردم نباید داشته باشیم و اگر واقعا اوضاع هوا اسفناک است باید مردم و اساتید دانشگاهی بدانند تا ایجاد حساسیت شود تا بتوان کاری کرد.
اصفهان آلودهترین کلانشهر کشور شناخته شده شما در دوره مدیریت حفاظت محیط زیست برای کاهش آلودگی هوای اصفهان چه کردید؟
در اصفهان ملاحظه کاری و سیاسی کاری زیاد دیده میشود؛ در دوران مدیریتم قانون هوای پاک را به تفکیک وظایف هر دستگاه مشخص کردیم و حداقل فکر کنم سه بار به کلیه دستگاههای اجرایی و تشکیلات مرتبط، نامهزدیم که مطابق این، قانون وظیفه شما این بوده، چکار کردید؟ با آقای مهرعلیزاده استاندار وقت برغم مشکلات اساسی که بر سر معدن داشتیم اما او را فردی تیزبین و روشن میدانستم؛ وقتی که طرح جامع کاهش آلودگی هوای اصفهان را دید، فهمید که کاستیهای زیادی دارد، چرا که در آن بسیاری از مباحث مبهم بود برای مثال تیتروار نوشته بودند "کاهش اتوبوسها یا خودروها یا... اما مشخص نشده بود تا چه سالی؟ چه تعدادی؟ یا «افزایش مترو»، تا چه سالی؟ چه متراژی؟ و اگر نشد، چه؟ بنا به هر دلیلی؛ استاندار وقت در جلسات این موارد را میخواست. ما اینها را به تفکیک برای هر دستگاهی نوشتیم و از آنان خواستیم و پیش زمینه طرح را به سازمان بازرسی فرستادیم تا پیگیری کند اما به نظر پیگیری جدی تری را میطلبد که در بسیاری موارد شاهد کوتاهیهایی هستیم.
یکبار در جلسهای به رئیس و مسئولان دانشگاه علوم پزشکی گفتم وظیفه شما این است که تعداد مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا در اصفهان را اطلاع رسانی کنید، که آخر هم نکردند یا ندیدم. از آنجا از اساتید دانشگاهی و علمی و مدیران اجرایی کمک خواستیم.
یکبار سازمان از من خواست که با توجه به اینکه کشور با توجه به شرایط خاص، مازوت را نمیتواند صادر کند و در نیروگاهها استفاده کنند. گفتم اجرای طرح جامع کاهش آلودگی هوای اصفهان تازه به اندک نتایجی رسیده و اجازه نمیدهم که در نیروگاههای اصفهان مازوت بسوزانند و تا روزی که بودم هیچ مجوزی برای مصرف مازوت ندادم و شاهد بودیم که تعداد روزهای پاک به 55 روز در سال 97 رسید؛ البته قطعا خدا هم کمک کرد.
یک روز به پالایشگاه نامه نوشتیم که هواشناسی اعلام کرده روزهای آینده هوا آلوده است و وارونگی در پیش داریم، کار را فعلا متوقف و یا به حداقل برسانید، فردی از حوزه مدیریتی سازمان تماس گرفت که چرا نامه به پالایشگاه زدید، کار نکند؟ گفتم طبق قانون ما موظف بودیم و باز هم نامه خواهم زد.
چرا هوای اصفهان از تهران آلودهتر است؟
توسعه بیش از حد و لجام گسیخته واحدهای صنعتی، نبود توجه ویژه به قانون هوای پاک، عدم باور مسؤولان به مشکلات بنیادی زیست محیطی استان و... از عوامل وضع موجود است و از جمله توسعه واحدهای استفاده کننده از میعانات گازی و نفتی که بخشی به سوخت تبدیل میشود. در مقطعی میگفتند به افغانستان میرود و در مقطعی میگفتند در جایگاههای سوخت استفاده میشود و بی توجهی به شعاع 50 کیلومتری اصفهان، چرا که ما بیشترین بارگذاری را در این شعاع داشتهایم و همچنان ادامه دارد.
در مدتی که در قم و اصفهان بودم تا توانستم برغم کمک به تولید اما از توسعه واحدهای آلاینده به کمک همکاران، جلوگیری کردم اما بعدها شاهد توسعه و ازدیاد بسیاری از واحدها بودیم و هستیم که به توسعه سگزی، مورچه خورت، شهرک رازی، ایجاد منطقه ویژه رازی و توسعه واحدهای آلاینده و برخی شهرکهای صنعتی و... میتوان اشاره کرد.
در این روزهای گرم سال در برخی روزها شاخصها بالای 200 و در وضعیت بسیار ناسالم و یا خطرناک است؛ طبق بررسی انجام شده و آمار دریافتی از آزمایشگاه هوای اداره کل حفاظت محیط زیست استان، تعداد روزهای هوای پاک اصفهان از ابتدای سال 98 تا نیمه سال 1399 نسبت به مدت مشابه در یک سال و نیم دوره مدیریت من 68 درصد و تعداد روزهای سالم 10 درصد کم شده، 38 درصد روزهای ناسالم برای گروههای حساس و 73 درصد تعداد روزهای ناسالم برای عموم افزایش داشته و تعداد روزهای خطرناک نیز 54 برابر شد و از نیمه 99 نیز وضعیت کیفی هوای اصفهان بدتر شده است که من اگر بودم با این آمار و اطلاعات برای روزهای ناسالم اصفهان، دستکم یا استعفا میدادم یا سکوت میکردم!
مدیری رفته در جلسه سازمان بازرسی با دستگاههایی که موظف هستند قانون هوای پاک را اجرا کنند، گریه کرده! در حالی که محیط زیست دستگاه حاکمیتی و نظارتی است و میتواند با استفاده از اختیاراتی که دارد با دستگاههایی که از اجرای قانون هوای پاک سرپیچی میکنند اساسی برخورد کند، اما ورود از موضع ضعف راه به جایی نخواهد برد.
فعلا مشکل را میگذارند پای نبود اعتبارات، شما چقدر در این رابطه برای پایش آلودگی هوا اصفهان چالش داشتید؟
مگر نیمی از اقداماتی که در این زمینه داشتیم با اعتبارات انجام دادیم؟ تازه برخی از روی لج و لجبازی سعی کردند پس از من اعتبارات بیشتری بدهند که نتوانستند چون برغم اینکه علیه من زیاد سمپاشی کرده بودند ارتباط کاری خوبی با مدیران سازمان مدیریت و برنامه ریزی اصفهان و سازمان حفاظت محیط زیست داشتم؛ بسیاری از امور بیشتر نیاز به دوندگی و کار دارد نه پول و اعتبار.
در دوره شما خسارت و عوارض آلایندگی به حساب محیط زیست میآمد؟
نه اصلا
چرا قانون هوای پاک اجرا نمیشود، ایراد کار از کجاست و نمایندگان مجلس چه کمکی میتوانند بکنند؟
قانون هوای پاک، بسیار جامع و کامل است، مطالب خیلی خوبی دارد و بر اساس آن وظایف هر دستگاه اجرایی را مشخص و ابلاغ کردیم اما اینکه چرا اجرا نمیشود را من نباید پاسخ دهم؛ نمایندگان خیلی کارها میتوانند انجام دهند کافی است بدانند قانونی که مصوب کردند اجرایی نشده است یا حداقل کامل اجرایی نشده و یا در مقاطعی بنا به دلایل مختلف رها شده است.
طبق مصوبه نمایندگان مجلس بودجه عوارض آلایندگی از محیط زیست گرفته شد و به نظر میرسد نمایندگان نیز در اجرا نشدن قانون هوای پاک به نوعی مقصر هستند؟
از وقتی صندوق ملی محیط زیست تأسیس شد خیلی کارها را میتوانست انجام دهد. بودجه محیط زیست همواره کم بوده و همیشه پول نداشته است. دستگاههای اجرایی اگر فقط بخش اندکی از وظایف قانون هوای پاک را انجام میدادند اوضاع هوای اصفهان این طور نبود.
طرحی پژوهشی در سال 97 برای جمعآوری لجنهای نفتی که در اطراف اصفهان تخلیه میشد با حمایت شما اجرایی شد، این پروژه به کجا رسید؟
بله. یکی از اقداماتی که داشتم پیگیری و اجرای طرح پژوهشی با همکاری دو استاد دانشگاه برای ساماندهی ضایعات و پسماندهای نفتی رها سازی شده اطراف چاله سیاه بود. پالایشگاه اصفهان مازوتها و پسماندهای نفتی را از اوایل انقلاب از ابتدای دهه 60 می برد در محلی در محدوده گندآب قمیشلو «مرز بین جهادآباد و پالایشگاه» تخلیه میکرد و به مرور در آنجا یک گودال سیاه رنگی ایجاد شد که به چاله سیاه معروف است.
من برای سه دوره نماینده سازمان حفاظت محیط زیست کشور در همکاری جوامع محلی در مدیریت مناطق حفاظت شده در آلمان، دوره تغییرات آب و هوایی و گرمایش جهانی سنگاپور و نیز بازیافت و بهینه سازی انرژی در کشور ژاپن بودم. در مدت مأموریت در ژاپن دیدم ژاپنیها بیارزشترین چیزها را هم بازیافت میکند و در کارخانه سیمان میریزند.
دو نفر از اساتید دانشگاهی اصفهان روی چاله سیاه از سالها قبل طرحی پژوهشی پیاده کرده بودند که از این خاکهای آلوده به مواد نفتی بتوان استفاده کرد؛ طرح آنها را خواستیم و این اساتید دانشگاهی به صورت پایلوت خاکهای آلوده به مواد نفتی را در کارخانه سیمان اردستان استفاده کردند و نتیجه داد.
از خاکهای آلوده به مواد نفتی که از اول انقلاب تا سال 1397 در محیط رها میشد برای اولین بار در کشور در فرآیند تولید سیمان استفاده شد، نتیجه پژوهشها در آمد و به عنوان یک افتخار ملی اجرایی شد و نتایج را اطلاع رسانی کرده به سازمان فرستادیم که از سازمان هم تاییدیه گرفت اما من که رفتم، این پروژه را متوقف کردند و نه تنها پیگیری و زحمات دلسوزانه نخبگان دانشگاهی را به هیچ انگاشتند بلکه کل فرآیند به سمت شرکتهای خصوصی سوق داده شد. با وجود صدور مجوز اجرای طرح در مقیاس صنعتی به اساتید دانشگاه توسط مدیرکل فعلی، اما فکر کنم پس از انتقال حدود 500 تن از این پسماند به کارخانه سیمان اردستان و استفاده در فرآیند تولید سیمان و اجرای موفق، طرح متوقف شده و اکنون به اذعان اساتید دانشگاهی طرح، بیش از 2000 تن از این پسماند بلاتکلیف در محل مانده که قطعا آلودگی آبهای زیرزمینی، آلودگی هوا و آلودگیهای خاک را به دنبال خواهد داشت. این موضوع توسط محققان دانشگاهی از استانداری اصفهان و بازرسی استانداری به جد پیگیری شده و به دنبال حصول نتیجه هستند.
برخی گفته بودند که دانیالی اعتبارات طرحهای پژوهشی را برای اینکه با دوستان دانشگاهی اش تقسیم کند بر این طرحها اصرار دارد؛ در حالی که اولا این طرح از سالها قبل اجرایی و در شورای پژوهشی اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان مطرح و قبل از ورود من، مورد موافقت اعضا قرار گرفته بود، در ثانی وقتی یک مادهای میخواهد استفاده شود مگر بدون نظارت آزمایشگاههای مربوطه سازمان و اداره کل، مدیری میتواند موافق یا مخالف باشد؟
این خاکهای آلوده به مواد نفتی میآمد استفاده میشد، آزمایشگاه هوا اداره کل محیط زیست و کارشناسان هوا سازمان محیط زیست رصد میکردند و خروجی را اندازه گیری میکردند و اگر مطابق با استانداردها بود موافقت میکردند و این کار روی زمین نمیماند. تک تک مراحل کار با نظارت کامل کارشناسان و آزمایشگاه معتمد و آنالیز و اندازه گیریهای متعدد انجام شد و موضوع بیش از پنج بار وارد شورای پژوهشی اداره کل شد و مصوبه شورای پژوهشی را برای اجرای صنعتی گرفت.
درنهایت نتیجه این پروژه پژوهشی چه شد؟
از آزمایشگاه پیگیری کنید که چه شد؛ بخشی از خاکهای آلوده منتقل شد. برخی مانع شدند و گفتند نه نباید این کار انجام شود باید کار دیگری کرد. بلا تکلیف مانده فقط برای اینکه اقداماتی را که در دوره قبل شده، بی ارزش جلوه دهند.
چه کاری؟
شاید عدهای این وسط کاسبیهایی دارند.
یعنی خاکهای آلوده را میفروختند؟
شاید، خاک آلوده به نفت، پسماند ویژه محسوب میشود که این برای برخی درآمد دارد و اینکه نمیخواهند پسماند، ساماندهی پیدا کند برای این است که برای عدهای نان دارد یا لااقل درآمد زا است. نمیخواهند کاری انجام شود.
در ابتدای مدیریت شما، میگفتند چون بختیاری هستید، آمدهاید تا طرح انتقال آب بن - بروجن را به پایان برسانید؛ در حوضه زاینده رود چه اقداماتی داشتید؟
ابتدای مدیریتم در اداره کل محیطزیست اصفهان، شایعه کردند که دانیالی در سامان (چهارمحال و بختیاری) باغ دارد و چون شناسنامهام صادره از بروجن بود، میگفتند با معاون سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، با یکدیگر زد و بند کردند که طرح بن و بروجن را کامل کنند. درحالیکه باغ نداشتم و در رابطه با طرح انتقال آب بن - بروجن، علیرغم چندین مکاتبهای که با سازمان داشتم مبنی بر اینکه مستندات خود را از این طرح به محیط زیست اصفهان بدهید به ما هیچ نامه یا حتی دست خطی ندادند اما هزار انگ به من زدند چرا که شناسنامه ام صادره از بروجن بود.
برخی از دوستان فعال محیط زیستی اطلاعات خوب و قوی داشتند، 80- 90 درصد طرح بن - بروجن انجام شده بود. پیگیری کردم و یک روز همراه با مدیرعامل آب منطقهای استان نزد دادستان وقت آقای رحیمی رفتیم. در آن جلسه به مدیرعامل آب منطقهای گفتم اتمام پروژه در حوزه شما است، اگر میدانید که مغایرتهای قانونی دارد، جلوگیری کنید؛ چرا که انجام مراحل نهایی طرح در ملک سند دار آب منطقهای بود. من بختیاری که عدهای مرا دشمن اصفهان میپنداشتند اینگونه عمل کردم چرا مدیرعامل وقت آب منطقهای که اصفهانی بود کاری نکرد؟
باور دارم قلبی که برای ایران نتپد الهی که نتپد؛ از 6 سال قبل از مدیریت من قرار بود طرح مطالعات نیاز آبی تالاب بینالمللی گاوخونی با همکاری استاتید دانشگاهی انجام و حقابه زیست محیطی آن تعیین شود. از اساتید دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه شهرکرد خواستیم که چرا این طرح مطالعاتی مشترک را تمام نمیکنید؟ گفتند برخی نمیخواهند طرح تمام شود. در نهایت با پیگیریهای متعدد و مداوم، مطالعات به جمع بندی رسید و نیاز آبی تالاب را در شش بازه زاینده رود را مشخص کردیم که حداقل حقابه گاوخونی 176 میلیون مترمکعب آب در سال است؛ کاری که شش - هفت سال رها بود، بالاخره به اتمام رسید و نتایج را به شورای عالی آب بردیم که برای حقابه محیط زیست بهانه نیاورند.
تا قبل از آن میگفتند کو مطالعه که ما چقدر آب برای گاوخونی میخواهیم؟ شاید این بزرگترین کاری بود که در دوره مدیریتم در محیطزیست اصفهان کردم؛ وقتی که نیاز آبی تالاب را بعد از هفت سال به پایان بردیم در پوست خود نمی گنجیدم.
دکتر جلالیان استاد خاک شناسی دانشگاه صنعتی، دو پروژه خوب در تالاب انجام داده بود که چکیده طرحها را برای ما آورد. با استناد به نتایج تکان دهنده پژوهشهای انجام شده در گاوخونی سه نامه محرمانه فرستادم به رئیس سازمان بازرسی، استاندار وقت آقای مهرعلیزاده و به استاندار فعلی و رو نوشتی از این نامهها به مدیرکل مدیریت بحران اصفهان ارسال شد.
در این نامهها تبعات خشکی تالاب را با اعداد و ارقام مشخص و تشریح کردیم که اگر تالاب گاوخونی با معضلی روبه رو شود چندین استان شامل یزد، کرمان، تهران، کرج و حتی قم را در برمی گیرد و این درحالی است که استان قم و دریاچه نمک نیز درگیر خشکسالی است.
نتیجه نامهنگاریها درباره تالاب چه شد؟
آقای مهرعلیزاده رفت و سازمان بازرسی قرار شد پیگیری کند و نتیجه رسید به دوره فعلی. این نامههایی که محیطزیست زد اگر مسئولان اصفهان عمق فاجعه تالاب را در نامهها میفهمیدند و میگرفتند، به آب و آتش میزدند تا آب را به گاوخونی سرازیر کنند. ولی از مسئولان استان واکنش درخوری ندیدیم. متأسفانه دغدغه برخی مسئولان این بود که دانیالی راستی است یا چپی!
به تالاب اشاره کردید الان گفته میشود که پایین دست رودخانه نیاز به لایروبی و ساماندهی دارد شما اقدامی داشتید برای این بخش؟
اعتبارات تالابی برای استان اصفهان برای نخستین بار در دوره مدیریت من گرفته شد که فکر کنم حدود 2 میلیارد تومان بود. تا آن زمان، به اذعان کارشناسان بودجه اداره کل و سازمان، یک ریال اعتبار تالابی به اصفهان نمیدادند. این اعتبار را برای لایروبی حاشیه زاینده رود گرفتیم و حوزه محیط طبیعی و معاونت فنی اداره کل بر آن نظارت داشتند و شرکت آب منطقهای هم کمک میکرد، که تداخل نداشته باشد چون آنها ارقام بسیار بیشتری برای هزینه کرد داشتند. با اعتبار دیگری، سامانه دید در شب تالاب راه اندازی شد. اعتبارات تملک داراییها دوره من بین 25 تا 40 درصد افزایش پیدا کرد.
اگر همچنان مدیر محیط زیست اصفهان بودید برای آلودگی هوای اصفهان و تالاب گاوخونی چه میکردید؟
نمیتوانم بگویم چه میکردم اما قطعا نمیگذاشتم اوضاع کنونی باشد. در دوره مدیریتم در یکی از جلسات شورای عالی آب به رئیس کمیسیون امنیت ملی وقت مجلس، از مکاتبات و وضعیت گاوخونی گفتیم و اگر تاکنون بودم با تمام توان شرایط تالاب را بولد میکردم. متأسفانه موضوع زاینده رود غرق مسائل حاشیهای و قومیتی شده درحالی که باید این مسائل را کنار گذاشت و به اصل قضیه توجه داشت. بعد از شرب، حقابه زیست محیطی در اولویت دوم است و اگر من بودم اینگونه موضوع تالاب را رها نمیکردم و برای آلودگی هوا قطعا کوتاهیها را به رخ مسئولان میکشیدم همانگونه که قبلا انجام دادیم و مکاتبات اداری آن نیز موجود است.