جهانگیری: وحدت نه یک امر سیاسی که یک باور دینی است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، در هفته وحدت هستیم و سؤالی که در این ایام بر اساس برخی گفتوگوها مطرح میشود، این است که وحدت یک امر سیاسی یا به تعبیری یک استراتژی موقت. اینکه آیا وحدت اساساً در قاموس فکری شیعه و اسلام دارای اصالت و جایگاه است یا خیر؟
حجتالاسلام یحیی جهانگیری، استاد حوزه علمیه و دانشگاه به این سئوالات ما پاسخ داده است.
وحدت تاکتیکی
حجتالاسلام جهانگیری در ابتدا گفت: نگاه عدهای از اهل سنت و شیعیان به وحدت، یک نگاه «تاکتیکی» است. به این معنا که «ما وحدت را حفظ میکنیم تا به وسیله آن اهداف و کارهای خود را پیش ببریم». پیگیری این اهداف هم میتواند جنبه دینی داشته باشد؛ به این معنا که شیعه و سنی زیر سایه وحدت دست به ترویج مذهب خود بزنند، هم میتواند جنبه سیاسی داشته باشد؛ به این معنا که هر یک از دو طیف وحدت را ابزاری قرار دهند تا به وسیله آن بتوانند بستر را طوری فراهم آورند تا هژمون سیاسی شیعه یا سنی افزایش پیدا کند. این نگاه یک نگاه کاملا تاکتیکی است که در آن بیش از هر چیزی نزاعهای خردِ مذهبی مطرح است؛ یعنی دو طرف اهداف مذهبی خود را میخواهند پیگیری کنند. کسانی که به وحدت از دید کلان و منظر کلی نمینگرند، معمولا دچار چنین برداشتها و کارکردهایی از وحدت میشوند.
خوانش استراتژیکی از وحدت
وی افزود: در مقابل دید تاکتیکی نسبت به وحدت دید «استراتژیکی» وجود دارد. در منظر نگاه افراد پا را از اهداف مذهبی سنی و شیعه فراتر گذاشته و آن چیزی که برایشان مهم است و به دنبال آن، موضوع وحدت را مطرح میکنند، «جهان اسلام و منافع تمامی امت اسلامی است». در این نگاه، یعنی نگاه استراتژیک، خوانش وحدت از عوارض اوضاع سیاسی و اجتماعی دنیای معاصر است. آنان میگویند چون اسلام دارای دشمنانی است، پس باید تمام مسلمین با هم در برابر این دشمن واحد اتحاد داشته باشند. موضوع مهمی که ذیل این نوع خوانش از وحدت بیان میشود، این است که اگر فرض بگیریم دشمنی وجود نداشته باشد و شرایط دنیای معاصر و چالشهای اسلام برطرف بشود، وحدت بیمعنا خواهد شد و باید تعریف دیگری از آن به دست داد.
وحدت به مثابه ایدئولوژی
این استاد حوزه علمیه ادامه داد: اما حقیقت ماجرا در باب وحدت با دو خوانشی که قبل از این گفته شد متفاوت است. در تعریف صحیح از وحدت باید بگوییم که این مقوله هم دارای خوانش استراتژیکی است و هم دارای خوانش «ایدئولوژیکی». به این معنا که همانطور ما از منظر دینی به برخی از موضوعات نظیر توحید، نبوت، قیامت و.. باور داریم و آنها را از موضوعات دینی که در متن دین دارای اصالت هستند، قلمداد میکنیم، باید به موضوعی هم به نام وحدت باور داشته باشیم. در این نگاه حتی اگر جامعه ما جامعهای آرام باشد و از دشمن خالی، باز هم ما باید مسأله و اصل وحدت را رعایت کنیم.
به ریسمان پر تار و پود الهی چنگ بزنید
او بیان کرد: قرآن در باب وحدت از تعبیر حبل استفاده کرده: «وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللَهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَقُوا» حبل به معنای ریسمان است. اینکه چرا به جای عبارت ریسمان از چوب یا میخ استفاده نشده، حکایت خود را دارد. چوب اگر شکست دیگر شکست و قابل ترمیم نیست، اما حبل متشکل از تار و پود است، به این معنا که اگر یک تار از بین رفت یا حتی اکثر تار و پود ها گسسته شد و تنها یک تار باقی ماند، ریسمان همچنان باقی است. قرآن میخواهد بگوید اگر این ریسمان تمام تار و پودها را داشته باشد، قوت بیشتری دارد، اما اگر بعضاً برخی از این تار و پود ها هم از ریسمان جدا شد همچنان به آن چنگ بزنید و وحدت خود را حفظ کنید. خداوند میگوید اسلام چیزی جز شما مسلمین نیست اسلام غیر از حاصل جمع مسلمانان معنای دیگری ندارد. پس از آنچه که گذشت نتیجه میگیریم که در دید ایدئولوژیکی به وحدت، وحدت یک طی طریق و روش و اصل است.
باید از ظرفیت مختلف مسلمین بهره برد
جهانگیری تصریح کرد: مثلاً ما میتوانیم اصل وحدت را در استنتاجات فقهی و خوانشهای الهیاتی خود در علم کلام دخیل کنیم و توجهمان به آن باشد آیا فلان استنتاج و نظریه فقهی یا فلان موضوع الهیاتی با وحدت چه سنخیتی دارد و با باور سایر مسلمین چه ارتباطی دارد. درست است که مذاهب پس از اسلام به وجود آمدند اما این به این معنا نیست که ما تمام نظرات آنها را یکسره باطل بدانیم، از مذاهب مختلف علما و دانشمندان بزرگی آمدند که در مباحث اسلامی تحقیقات دقیقی ارائه کردند و چه خوب است که شیعیان، حنفیان، اشاعره، معتزله و... از این دستاوردها استفاده کنند. مثلاً وقتی که کویت خواست دست به اجرای اقتصاد اسلامی در کشور خود بزند هم به شهید محمدباقر صدر نامه نوشت و هم به مفتی اعظم الازهر مصر یعنی او میخواست برای حل مشکلی از جهان اسلام از ظرفیت و استعدادهای مختلف بهره بگیرد.
عجیب است که ما به خاطر فرقهگرایی موجب گرفته شدن جان مسلمانی بشویم!
وی افزود: بعضی از افراد چنین القا میکنند که موضوع وحدت از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران است تا به وسیله آن قدرت سیاسی و اجتماعی خودش در منطقه را بسط و گسترش دهد. این طیف وحدت را برخاسته از انقلاب اسلامی میدانند و آن را یکی از ابزارهای حکومت ایران. این در صورتی است که فارغ از نگاه تحلیلی که اول بحث بیان شد اگر به تاریخ نگاه کنیم خواهیم دید که مراودات وحدتگونه بین شیعیان و اهل سنت قبل از انقلاب اسلامی هم وجود داشته است. مثلاً علمای شیعه به الازهر مصر نماینده میفرستند و دارالتقریب را تشکیل میدهند و از آن طرف شیخ شلتوت مدیر الازهر مذهب جعفری را به عنوان یکی از مذاهب فقهی به رسمیت میشناسد. اما بعضاً از دو طرف شیعه و سنی صحبتهایی میشود با این مضمون که وحدت موجب شیعه شدن بچههای سنی یا سنی شدن بچههای شیعه میشود! ما در یک دهه اخیر شاهد بودیم که در عراق و سوریه و افغانستان این موضوعات فرقهای تا چه حد موجب خرابی و کشته شدن مسلمانان شد. در فقه بعضا برای حفظ جان مسلمان میتوان از موضوعاتی گذشت حال عجیب است که ما به خاطر فرقهگرایی موجب گرفته شدن جان مسلمانی بشویم!
نمازی که در مقام نماز با رسولالله است
این اسلامشناس ادامه داد: در باورهای مذهبی خود به تعبیری نباید از پاپ کاتولیک تر بشویم. گاهی افراد برای تعصبات دینی خود پا را فراتر میگذارند و از ائمه علیهمالسلام هم جلو میزنند. در برخورد با سایر مسلمین باید ببینیم روش و منهج پیشوایان چگونه و به چه صورت بوده است. در روایت آمده است که امام صادق به شیعیان خود فرمود که در نماز اهل تسنن و مخالفین شرکت کنید که شرکت در این نماز اجر نماز خواندن با رسولالله را دارد. حضرت با این سخن خود میخواهند تذکر بدهند که مبادا بعضی از احساسات دینی موجب کج فهمی شیعیان بشود.
وی در پایان گفت: در اینجا تعصب جای تفکر را میگیرد. طبیعی است که یک غیر شیعه مثل شیعیان به اهل بیت به مهدویت و امامت قائل نباشد، اما اگر بر آن باشد که ما باورهای خودمان را به آنها تزریق کنیم طبیعی است که به جای دوری و عدم وحدت باید وحدت و همگرایی را در دستور کار قرار داد.
پایان پیام /