دوشنبه 5 آذر 1403

جهان غرب و استفاده تبلیغاتی از ابزار "رسانه های وابسته و منفعل"

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
جهان غرب و استفاده تبلیغاتی از ابزار "رسانه های وابسته و منفعل"

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو_ در جریان جنگ جهانی اول که در فاصله میان سال‌های 1914 تا 1918 برقرار بود، دولت آمریکا اعلام بی طرفی کرد با این حال با گذشت زمان، نخبگان سیاسی آمریکایی این حس را کردند که بهتر است کشورشان نیز درگیر جنگ شود و از حالت بی طرفی خارج شود. در این راستا، آن‌ها به طور خاص به دنبال یک بهانه و دلیل جهت اقناع افکار عمومی برای تغییر رویکردشان بودند. از این رو، طبقه حاکمه...

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو_ در جریان جنگ جهانی اول که در فاصله میان سال‌های 1914 تا 1918 برقرار بود، دولت آمریکا اعلام بی طرفی کرد با این حال با گذشت زمان، نخبگان سیاسی آمریکایی این حس را کردند که بهتر است کشورشان نیز درگیر جنگ شود و از حالت بی طرفی خارج شود. در این راستا، آن‌ها به طور خاص به دنبال یک بهانه و دلیل جهت اقناع افکار عمومی برای تغییر رویکردشان بودند.

از این رو، طبقه حاکمه آمریکا به همراه جریان‌های رسانه‌ای وقتِ این کشور و چهره‌های سرشناس حوزه سرگرمی آمریکا (که به کاخ سفید نیز نزدیک بودند)، یک بازی تبلیغاتی را با محوریت تحریک احساسات مردم و قانع کردن آن‌ها در این رابطه که آمریکا باید وارد معادله جنگ جهانی اول شود را به راه انداختند. آنچه در جریان این جوسازی‌ها وجود نداشت، فقط و فقط یک چیز بود و آن، "منطق و عقلانیت" بود.

در واقع، سیاستمداران و نخبگان سیاسی در آمریکا، در ابتدا، رسانه‌ها و جریان‌های مطرح در حوزه صنعت سرگرمی را جلو انداختند و سپس با سخنرانی‌ها و تحرکات سیاسی خود، حضور کشورشان در جریان جنگ جهانی اول را توجیه کردند. درست از همان زمان نیز بود که مساله تبلیغات و جوسازی‌های رسانه ای، به یکی از محور‌های اصلی حکمروایی در جامعه آمریکا تبدیل شد. در این چهارچوب، تلاش‌های زیادی انجام می‌شود تا مخالفان و منتقدان، به مثابه چهره‌هایی شیطانی تصویرسازی شوند.

در این راستا، برنامه "پرونده‌های مخفی /Hidden Files " شبکه پرس تی وی در گفتگو با "تیم اندرسون"، استاد و محقق دانشگاه (اهل استرالیا)، کارشناس مسائل سیاسی و فعال حقوق بشر و مقابله با جنگ، به واکاوی و تحلیل چگونگی روند تنظیم تبلیغات و جریان سازی‌های رسانه‌ای در جریان جنگ جهانی اول و اینکه چرا این مساله در شرایط کنونی از اهمیت برخوردار می‌باشد، پرداخت.

تیم اندرسون در مورد مفهوم تبلیغات از حیث استفاده سیاسی از آن و سیر تغییر و تحول تاریخی آن گفت: همانطور که اشاره شد، استفاده سیستماتیک و هدفمند از رسانه‌ها و جریان‌های سرگرمی برای تبلیغات و در راستیا مقاصد سیاسی، عُمری در حدود یک قرن دارد که نقطه اوج آغاز آن در زمان جنگ جهانی اول و استفاده دولت وقت آمریکا از این ابزار جهت پیشبرد منافعش در قالب جنگ مذکور و به طور خاص اقناع افکار عمومی این کشور جهت ورود آمریکا به جنگ مذکور بوده است.

البته که در ادامه، دیگر قدرت‌های استعماری نظیر بریتانیا نیز تا حد زیادی از ابزار رسانه‌ها و تبلیغات در راستای منافع خود سود بردند. شاید یکی از عینی‌ترین جلوه‌های این مساله نیز به موضوع اشغال فلسطین و تاسیس موجودیت جعلی رژیم صهیونیستی در سال 1948 میلادی باز گردد. در این راستا، در شرایط کنونی نیز مساله رسانه‌ها و استفاده تبلیغاتی از آن ها، از اهمیت بسیاری برخوردار است.

در این چهارچوب، شاید تنها ویژگی مشترک استفاده از ابزار تبلیغات در شرایط کنونی با دوران گذشته این باشد که همچنان سعی می‌شود تا با احساسی کردن مسائل، تا حد زیادی بر واقعیت‌ها سایه افکنده شود و آن‌ها را به همان مسیری که مطلوبِ طرف‌های استفاده کننده از جریان تبلیغات است، سوق داد. در این میان نباید فراموش کرد که جنگ تبلیغاتی سال هاست که بخش مهمی از امپریالیسم آمریکایی و به طور کلی جهان غرب را تشکیل می‌دهد و آن‌ها این حوزه را از وزنی قابل توجه جهت تقویت قدرت هوشمند و نرم خود ارزیابی می‌کنند.

تیم اندرسون در ادامه تاکید کرد که در شرایط فعلی، انسان‌ها در جوامع مختلف در مقایسه با دهه‌های قبل به مراتب تحصیل کرده‌تر شده اند با این حال این موضوع بدان معنا نیست که آن‌ها لزوما از سواد رسانه‌ای نیز برخوردارند و می‌توانند طرح و برنامه‌های پشت پرده رسانه‌ها و افراد و موجودیت‌هایی که آن‌ها را به کار می‌گیرند را نیز به خوبی درک کنند. در این رابطه می‌توان نمونه‌های مختلفی را نیز مورد اشاره قرار داد. مثلا همین اقشار و گروه ههای تحصیل کرده در جهان بودند که به نحو گسترده ای، دروغ‌های دولت آمریکا در مورد وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق را باور کردند.

مساله‌ای که در نهایت به وقوع فاجعه حمله نظامی به این کشور (عراق) و کشته شده هزاران انسان بیگناه ختم شد. البته که نمونه‌هایی از این دست در سال‌های اخیر نیز بسیار زیاد بوده اند که از جمله آن‌ها می‌توان به تلاش‌های گسترده جریان‌های رسانه‌ای غربی جهت القای این مساله که نظام سیاسی سوریه از تسلیحات شیمیایی در قالب جنگ داخلی این کشور استفاده کرده اشاره نمود.

ادعایی که هیچگاه صحت آن به تایید نرسیده و صرفا به دنبال تهییج و اثرگذاری بر افکار عمومی در کشور‌های اقصی نقاط جهان بوده است. در این چهارچوب، طراحان و مدیران رسانه‌ای مخصوصا در غرب، فقط و فقط سعی می‌کنند که احساسات انسان‌ها را هدف قرار دهند و از این طریق به اهداف و منافع خاص خود دست یابند. جالب اینکه افکار عمومی غربی که عمدتا تحصیل کرده نیز هستند سال هاست که در قالب مسائل مختلف، گول و فریب همین جوسازی‌های تبلیغاتی را می‌خورند. مسائلی که در نوع خود با خلق فجایع باور نکردنی نیز همراه بوده اند.

در ادامه، "مرضیه هاشمی" مجری برنامه "پرونده‌های مخفی" شبکه پرس تی وی به این نکته اشاره کرد که یکی از حربه‌های اصلی اقدامات تبلیغاتی رسانه ها، استفاده از تاکیتیک "اهریمن سازیِ" رقبا است. به طور خاص مثلا شاهدیم که سال هاست جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی، شبکه پرس تی وی را شبکه‌ای دولتی که غیرمستقل است عنوان می‌کنند. شبکه‌ای که به ادعای غرب، دستورکار‌های ایران را بدون هرگونه ملاحظه‌ای به پیش می‌برد. با این حال وقتی از این منطق در مورد شبکه‌هایی نظیر صدای آمریکا و یا بی بی سی صحبت می‌شود، آن‌ها سکوت می‌کنند و قویا بر استقلال رسانه‌های مذکور تاکید دارند. مرضیه هاشمی به طور خاص نظر تیم اندرسون در این رابطه را پرسید.

تیم اندرسون در پاسخ گفت: این مساله تا حد زیادی ریشه در استاندارد‌های دوگانه کشور‌های غربی در تحلیل مسائل مختلف دارد. البته که نمونه‌های عینی ترِ این مساله را نیز شاهد هستیم. مثلا وقتی غربی‌ها در مورد حقوق بشر در ایران سخن می‌گویند و شما به عنوان یک فرد معمولی می‌خواهید در این رابطه جستجو اینترنتی انجام دهید، با سیلی از منافع و اظهارنظر‌ها رو به ور می‌شوید.

اما وقتی مثلا یک تحلیل از ایران در مورد وضعیت حقوق بشر در غرب می‌خواهید بیابید با مشقات فراوانی رو به رو می‌شوید و اساسا بسیاری از جریان‌های رسانه‌ای غربی در این رابطه با مقاومت شدید و بدون انعطاف پذیری عمل می‌کنند و به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهند که حربه‌های تبلیغاتی آن‌ها علیه دیگران، به نوعی در قالبی درست علیه خودشان استفاده شود. این مساله به طور خاص در مورد نوعِ رویکرد رسانه‌های غربی به مثلا کشوری نظیر چین نیز به وضوح قابل مشاهده است.

در ادامه تیم اندرسون به طور خاص اشاره کرد که قدرت‌هایی نظیر ایران، چین و روسیه با رسانه‌های بین المللی خود تا حد زیادی توانسته اند برخی استاندارد‌های دوگانه غرب در پوشش اخبار جهان را زیر سوال ببرند و روایت‌های جدیدی را از مسائل گوناگون در حوزه‌های مختلف ارائه کنند. مساله‌ای که البته با واکنش نه چندان مناسب قدرت‌های غربی و جریان‌های رسانه‌ای همراه با آن‌ها نیز رو به رو شده است. در واقع، آن کار مهمی که این جریان‌های رسانه‌ای جدید و مستقل انجام داده و می‌دهند این بوده که هژمونی رسانه‌ای غربی‌ها در حوزه مسائل بین‌المللی را شکسته اند و موجب وارد آمدن ضربه‌ای سنگین به روند تلاش‌های تبلیغاتی قدرت‌های غربی شده‌اند.

جهان غرب و استفاده تبلیغاتی از ابزار "رسانه های وابسته و منفعل" 2