حضرت زهرا (س) در مقابل تبدیل ولایت به سلطنت ایستاد / در مورد قرائت انقلاب اسلامی از زن هنوز هم در حال تسامح هستیم
گروه حسینیه خبرگزاری دانشجو - سید رضا میرجعفری، قسمت آخر برنامه حسینیه دانشجو با عنوان «فصل فاطمیه» و موضوع «قیام فاطمی و جریان نفاق» در تلویزیون اینترنتی خبرگزاری دانشجو پخش شد. در این برنامه که توسط حسین آجورلو اجرا شد. حسینیه دانشجو میزبان حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان بود. آجورلو این برنامه را با این پرسش آغاز کرد که راهبرد جریان نفاق در جامعه چیست؟ حجت الاسلام قنبریان در...
به گزارش حسینیه دانشجو - سید رضا میرجعفری، قسمت آخر برنامه حسینیه دانشجو با عنوان «فصل فاطمیه» و موضوع «قیام فاطمی و جریان نفاق» در تلویزیون اینترنتی خبرگزاری دانشجو پخش شد. در این برنامه که توسط حسین آجورلو اجرا شد. حسینیه دانشجو میزبان حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان بود.
آجورلو این برنامه را با این پرسش آغاز کرد که راهبرد جریان نفاق در جامعه چیست؟ حجت الاسلام قنبریان در پاسخ به این پرسش ابتدا تذکری داد: که اگر ما ادبیات منافق منافق را باب کنیم ممکن است بسیاری از تفرقهها، تیر خطاها و تهمتها در جامعه شکل بگیرد و ماحصل درستی هم نداشتهباشد اما اگر سر مفهوم نفاق بحث کنیم که قصد قرآن هم بیشتر شناسایی آن است که در واقع منافق خودش ذلیل شود نه اینکه تیر کمان دست مردم بدهد که فلانی و فلانی منافق است و در جامعه فضای تهمت درست کنیم.
قنبریان در مورد راهبردی هم که قرآن در این مورد ارائه میکند به آیه لَقَدِ ابتَغَوُا الفِتنَهَ مِن قَبلُ وَ قَلَبُوا لَکَ الأُمُورَ اشاره داشت و توضیح داد: منافقین از ابتدای هر امری به دنبال فتنه گری هستند و نکته اصلی آن امور است که مرتبط با حکمرانی در جامعه است که کار اینها واژگون کردن امور است.
قنبریان در مورد چگونگی منقلب کردن امور توسط منافقین توضیح داد: یک زمانی اذهان را منقلب میکنند و در نظر بگیرید که رابطه مردم و حاکم در حکومت اسلامی به هم پیوسته است و اگر قلوب را منقلب کنید امر را زمین میزنید و یک وقتی هم دستشان به جایی میرسد که خود واقعیت صحنه را واژگون می کنند همان چیزی که ما به عنوان نفوذی میشناسیم و امر را به سمت جاهلیت قبل ببرند، رابطه مردم و حاکم را از نظم الهی خود خارج کنند و یا مثلا بیت المال مسلمین را تقلیب واقعی انجام دهند و همه چیز از فرهنگ، سیاست و جامعه و.. را متأثر میکنند.
در ادامه مجری برنامه با عنوان اینکه مسئله امید با این موضوع مرتبط است آیا درست است بگوییم این دگرگونی باعث ناامیدی میشود؟
نتیجه این دگرگونیها ناامیدی و میتواند بنبست باشد ممکن است یک واقعیتی خوب باشد اما اذهان را دگرگون میکنند و این در دوره پیامبر اسلام (ص) هم زیاد وجود داشته و ما اگر شکی در مورد مثلا جمهوری اسلامی کنیم در مورد شخص پیامبر که شکی نداریم اما بلدند ذهن جامعه را در مورد پیامبر تغییر بدهند و مرجعیت سیاسی ایشان را کاهش دهند. خط دیگر بعد از پیامبر بود که اصلا تبدیل اصل ماجراست از امامت به خلافت و تبدیل آن به سلطنت است که دیگر واقعیت را تغییر میدهند و همه هم به اسم اسلام میشود حتی اگر ارتجاع به گذشته باشد ولی همه به اسلام تلقی میشود.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: یکی از مثالهایی که در قرآن هم ذکر شده و اشاره به مرض قلبی آنان هم دارد یکی از راهبردهای آنها که باز تعبیر قرآنی هم دارد المُرجِفُونَ فِی المَدِینَهِ رجف از تکانه میآید، مرجف کسی است که با گفتههای خود در جامعه زلزله ایجاد کند همان چیزی که ما به آن تشویش اذهان عمومی میگوییم هر چند باز هم میگویم هر حرفی نباید مصداق آن باشد ولی آنچیزی که واقعا اشواش اذهان باشد و یا خبرهایی که ترس و انسداد و نا امیدی درست کند یا در جامعه هراس افکنی کنند که در برابر دنیا نمیشود ایستاد و... که دل مردمی که استقاومت میکنند خالی کنند اینها از ویژگی اعمال منافقین است.
تعبیر دیگری که قرآن دارد در مورد اخبار کذب می گوید اینها اتاق فکر و متولی دارند یعنی برای هر حرف و فکری جوابی دارند و این حتی در خود مدینه و بین مسلمانان در زمان پیامبر و در قضیه تهمت فحشا بستن به زن پیامبر وجود داشت.
قنبریان با اشاره به ماجرای تهمت بستن به زن پیامبر (س) در زمان حیات خود ایشان افزود: حتی در مورد خود شخص پیامبر اسلام (س) هم بود که پدر مروان حکم پشت حجره زنان پیامبر گوش میایستاد تا خبری ببرد و نقل حرفهای حریم خصوصی کند. قرآن حتی در این باره مومنین را ملامت می کند و می فرماید:. لَو لا اِذ سَمِعتُمُوهُ ظَنَ المُؤمِنُونَ وَ المُؤمِناتُ بِأَنفُسِهِم خَیراً وَ قالُوا هذا اِفک مُبِین دو چیز وظیفه مومنین می شود بر این اساس چرا که شایعه یک مدیریتی دارد و اینجا مومنین وظیفه دارند دو کار ر انجام دهند اولا حسن ظن داشته باشند و باید هر مومنینی بتواند تمیز خبر بدهد و به پلیس و فتا واگذار نکند و دوم باید صریح بگویند این افک است و دروغی بزرگ و واضح است و بایستند تا شایعه تسری پیدا نکند.
در باره این افک و تهمت بزرگ ماجرایی که قرآن در مورد زن پیامبر دارد از افرادی که محکم میایستند شخص حضرت فاطمه (س) و امام علی (ع) هستند که این دروغ بزرگ است و نباید شایع شود.
قنبریان خط دوم تقلیب یا دگرگونی را شکل واقعی آن دانست و تشریح کرد: خط دوم تقلیب واقعی است و جامعه ما گاهی به یکی از این دو سو گراییده میشود و من به دوستان انقلابی و حزب اللهی توصیه میکنم هر دو چشم خود را باز کنند بخشی که ذهنمان دچار برساختهای رسانهای و جنگ روانی میشود که خط اول نفاق است و هم عوامل خارجی دارد و برخی مریضهای داخلی که این خطرناک است.
اما یک جایی هم واقعا امری تغییر میکند یعنی رابطه مردم و حاکم در اسلام نظمی دارد و همان کسی که اوُلوالاَمر است همان مأمور به شاورهم فی الامر است همان که صاحب آن است باید مشورت هم با مردم کند و این یعنی همان پیوستگی امور به یکدیگر و این چکیده ولایت است ذیل یک سقف حقوقی با مردم باید باشد و این پیوستگی آن است که معنایش ولایت است و این رابطه سلطنتی نیست ولی وقتی در ادوار این را تغییر داد ماهیت آن را عوض کرده است وقتی این شد میشود خلیفه بعد هم میشود سلطنت که بعد از سی سال معاویه به صورت رسمی گفت: من پادشاه هستم و زمانی که این بیاید ولایت عهدی هم میآید.
وصایت کنار ولایت است ولی هر امامی دوباره برای حکومت بر مردم به بیعت با آنها خود را ملزم میداند. قنبریان اینجا و در این مورد تأکید کرد: با صدای بلند میگویم: ولایت و امامت دستگاه رفراندومهای دائمیست که تبلور نظام در آن شخص است و زمانی که پیامبر اسلام (ص) از دنیا رفت دوباره مردم باید بیعت میکردند کما اینکه بعد از 35 سال هم که امام علی (ع) حاکم شد مردم با جمعیت بالا با وی بیعت کردند.
حجت الاسلام و المسلمین قنبریان در با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در مورد عید ولایت توضیح داد: حضرت آقا عید غدیر را عید ولایت میدانند و آن را با عنوان عید بزرگ دخالت مردم در سیاست میشناسند.
اینکه میگوییم: رفراندوم دائمی جمهوری اسلامی نمیگذارد، مشکل دنیا و دولت مدرن است نه دستگاه ولایت، دستگاه ولایت به خودی خود چون پشت سر خودش وصایت دارد نیازمند بیعت است که همان رفراندوم است و دولت مدرن میراث رضاشاه است و دستگاه دولتی هم بر این مبناست نظامی مستقر می کند که آدمها میآیند و میروند هرچند ولی فقیه، این اجازه رفراندوم نه در ایران و نه در هیچ جای دنیا این اجازه را نمیدهد و این اشکال دولت مدرن است نه مبانی حکمرانی اسلامی، پس ولایت به دلیل داشتن وصایت دائما در معرض انتخاب مردم است و نفاق این را تغییر میدهد که ولایت را به خلافت و به سلطنت تبدیل میکند برای همین در زمان معاویه که بحث ولایت عهدی پیش آمد و وصی تبدیل به ولی عهد می شود و خون حسین ابن علی (ع) سر همین بیعت با یزید ریخته شد. یکی از مواردی که خون حضرت زهرا (س) برای آن ریخته شد موضوع بدعت بود که خون امام حسین (ع) هم برای همین بدعت و تغییر ولایت به خلافت و سلطنت ریخته شد.
در ادامه آجورلو کتاب «حقیقت عظیم» که مجموع صحبت های رهبری از قبل از انقلاب تا بعد از آن در مورد حضرت زهرا (س) است که موضوعش ارائه زن الگوی مسلمان در مبارزه با جریان نفاق را ارائه میدهد.
قنبریان در مورد این کتاب گفت: ما درمورد قرائت انقلاب اسلامی درباره زن هنوز هم در حال تسامح هستیم دو دیگری در برابر گفتمان انقلاب اسلامی وجو دارد که یکی دیگری تجدد و غرب زده است و یکی دیگری تحجر است که زن را در خانه میخواهد در حالی که تعبیر مقام معظم رهبری الگوی سوم است.
بیتعارف باید گفت: حتی در میان اسلام شناسان ما نیز برداشت ناقصی از زن الگوی مسلمان وجود دارد که در قرائت مقام معظم رهبری در کتاب حقیقت عظیم مسئولیت اجتماعی و حضور در انقلاب رسول خدا (ص) در کنار شئون مادری و همسری هم وجود دارد و این دو کنار یکدیگر زن را در تعادل قرار میدهد.
قنبریان ادامه داد: حضرت زهرا (س) در ماجراهای مختلف کنار پیامبر نقش آفرینی دارد اما حضرت زهرا بعد از پیامبر نقش اول را در آشکار کردن نفاق در آن دوران دارد و در مقابل قلب واقعی میایستد. اولین کسی که در مقابل یک حکومت به ظاهر اسلامی ایستاد یک زن است و آن فاطمه زهرا (س) است و حتی زودتر از امیر المومنین آن حکومت ادعای اسلامی بودن داشت و حتی مدعی داشتن رأی حداکثری مردم را داشت. در ماجرای بعد از رحلت پیامبر (س) اشرافی رأی مردم را برگرداندند و سقیفه بنی ساعده باز تولید دارالندبه دوران جاهلیت بود بعد از آن هم در مسجد و در کوچه و برزن توانستند بیعت بگیرند و کسی که درمقابل آن ایستاد حضرت فاطمه زهرا (س) بود.
قنبریان در پایان تأکید کرد: اگر تاریخ را از جلوتر ببینیم کسانی بودند از صحابهها که در خانه امیرالمومنین (ع) تحصن کردند و البته رهبری آن با حضرت فاطمه زهرا (س) بود و حرکت حضرت متقن، منطقی و معقول است و روشنگرانه است و به جنگ مردم نرفته است. به عنوان مثال حضرت در خطبه فدکیه جایگاه مردم را رفیع میداند ما گاهی از بازی خوردن مردم ناراحت میشویم اما حضرت زهرا (س) مردم را همچنان در جایگاه بالا قرار میدهد تا آنها را مورد خطاب قرار دهد.