حمایت از خانواده مرحوم رجایی مهم تر از پیام تسلیتهاست / به جای ما، آمریکا میزبان نخبگان افغانستانی شده است
جواد شیخ الاسلامی شاعر جوان ایرانی و افغانستانی از رنجها و مشکلاتی که مرحوم سرور رجایی در راه به ثمر رساندن دغدغههای خود کشیده گفت و حمایت مالی و معنوی از خانواده آن عزیز را مهمتر از همه پیامهای تسلیت این روزها دانست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ جواد شیخ الاسلامی شاعر جوان ایرانی و افغانستانی که در مشهد به دنیا آمده، در گفت و گو با خبرگزاری دانا از زوایای دیگری به فعالیتهای مرحوم محمد سرور رجایی اشاره کرد و گفت: درباره آقای رجایی احتمالا تا چهلم و سالگرد درگذشت ایشان مسئولین مختلف پیام میدهند و دوستان، شاگردان و همکاران ایشان درباره شخصیت فرهنگی، سجایای اخلاقی و جایگاه ادبی او سخن میگویند؛ اما من قصد دارم از خیر این حرفهای تکراری بگذرم و از زاویه دیگری درباره مرحوم رجایی سخن بگویم.
وی ادامه داد: از وزیر فرهنگ، رئیس سازمان تبلیغات تا رئیس حوزه هنری و فعالان فرهنگی که در خصوص درگذشت آقای رجایی پیام دادند، تا جایی که دستم میرسید به آنها پیام دادم و گوشزد کردم که اگر شما از این پس از خانواده آقای رجایی آنچنان که باید و لازم است، حمایت نکنید این پیامهای شما هیچ ارزشی ندارد.
این شاعر جوان با تأکید بر رنجها و دشواریهای فعالان فرهنگی مهاجر گفت: من خودم از پدری مهاجر افغانستانی و مادری ایرانی متولد شدم و با همه رنجها و مشکلات مهاجران آشنایی دارم. فعالان فرهنگی همچون مرحوم رجایی برای نوشتن و تحقیق درباره کتابهایشان اجازه و مجوز ورود به خیلی از شهرها را نداشتند و نمیتوانستند به بسیاری شهرها سفر کنند. به همین دلیل مرحوم رجایی در این سالها بسیاری از این سفرهای تحقیقی و فرهنگی را با سختی و با بودجه شخصی خودش می رفت و در همین مسیر بارها توسط پلیس بازداشت و یا در مضان اتهام قرار گرفته بود که چرا مجوز همراه خودت نداری و از این دست ماجراها که شرح آن بسیار است. اصل مطلب اینکه مجهادت مرحوم رجایی با سختیهای بسیار رقم خورده است و الآن خانواده او نه پس انداز آنچنانی دارند و نه بیمهای که معیشت روزمره آنها با مشکل مواجه نباشد.
شیخ الاسلامی با تأکید بر موضوع اهمیت حمایت از خانواده مرحوم رجایی افزود: به عقیده من آقای رجایی وظیفه خطیر و کار ویژه خود را انجام داده و حالا وظیفه مسئولان و نهادهای مختلفی که آقای رجایی برای آنها کار کرده این است که از الآن به بعد از خانواده آقای رجایی حمایت کنند؛ هرچند خانواده آن مرحوم آنقدر بزرگواراند که شاید چنین درخواستی هم نداشته باشند. به قول آقای کاظمی، خانواده آقای رجایی باید به عنوان ایثارگر شناخته شوند چرا که با ایثارگری آنها بود که تلاشهای مرحوم رجایی به ثمر و نتیجه مطلوب رسیده است.
وی در ادامه این گفت و گو به موضوع خروج آمریکا از افغانستان اشاره کرد و توضیح داد که این کشور پیش از رفتن چه بستری برای به ثمر نشستن اهداف دیرینه خود در افغانستان پایهگذاری کرده و افزود: در حال حاضر آمریکا از افغانستان در حال خروج است و قرار است به زودی از عراق نیز خارج شود و بسیاری از این اتفاق خوشحالاند که من این را شادمانی کاذب مینامم. بارها از منابع رسمی گفته شده که آمریکا در افغانستان و منطقه 7 تریلیون دلار هزینه کرده است، اما قطعا تمام این بودجه صرف مسائل نظامی نشده است. اجازه بدهید من با دو سه مثال به شما عرض کنم که آمریکا در برابر فعالیتهای فرهنگی که در افغانستان انجام داده چه دستاوردی نصیب او شده است و بعد آن را با فعالیتهای ایران در افغانستانی که ادعا میکنیم اشتراکات فرهنگی زیادی با هم داریم، مقایه کنید تا بفهمید تفاوت از کجا تا به کجاست.
شیخ الاسلامی ادامه داد: وزارت خارجه آمریکا در افغانستان یک جایزه دارد به نام «زن شجاع» که به تلاشهای زنان افغانستانی برای ایجاد تغییرات در افغانستان داده میشود. مثلا سال 2015 این جایزه به نیلوفر رحمانی، اولین زن خلبان افغانستانی داده شده است و سالهای دیگر به دیگر زنان نخبه و تأثیرگذار افغانستان. یا شما میبینید که دختر ترامپ به افغانستان آمده و با تیم دختران رباتیک شهر هرات افغانستان دیدار میکند. همچنین خانم لورا بوش، همسر جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا که شوهرش کل افغانستان و منطقه را به جنگ و بیچارگی کشید، کتابی مینویسد با عنوان «ما زنان افغان هستیم؛ صدای امید»!
شاعر «بی تو نبودن» در ادامه گفت: در همین ماههای اخیر حدود 20 هزار مترجم افغانستانی به آمریکا درخواست تابعیت دادهاند و قرار است به زودی این اتفاق عملی شود تا زمینه زندگی و تحصیل آنها در آمریکا فراهم شود. به همین سادگی اینهمه نخبه افغانستانی جذب آمریکا و مشغول زندگی در آنجا شدهاند. همچنین قرار است با طرحهایی نظیر «فولبرایت و آیلپ» چندین هزار نخبه افغانستانی و عراقی از طریق بورسیه تحصیلی به آمریکا بروند، آموزش ببینند و برگردند تا سکان مدیریت کشور را با همان طرز فکر آمریکایی برعهده بگیرند. همه اینها جدا از صدها دورهای است که با عناوین مختلف فرهنگی و اجتماعی و آموزشی برای پسران و دختران افغانستانی و عراقی در سفارتخانههای آمریکا در حال برگزاری است.
وی افزود: اگر بخواهم مثال دیگری از فعالیتهای فرهنگی و آموزشی آمریکا در افغانستان بزنم باید از بنیاد سالو که مخفف مدرسه رهبری افغانستان است و به زبان پشتو معنی صلح میدهد نام ببرم. بنیانگذار آن یک خانم افغانستانی فارغ التحصیل آمریکاست که دفتر او در بوستون آمریکا قرار دارد؛ به نقل از خود این بنیاد هدفشان این است که در سالهای آینده دخترانی که توسط این بنیاد پرورش داده میشود، سکان مدیریت افغانستان را در دست بگیرند. این بنیاد یک مدرسه شبانه روزی خصوصی است که از 26 ولایت افغانستان و 12 زبان مختلف تا کنون بالغ بر 80 نفر را گزینش کرده و به آنها آموزش میدهد. خود این بنیاد به صورت شفاف اعلام کرده که این دختران بعد از دیدن آموزشها به مناطق زندگی خودشان برمی گردند تا در جامعه خودشان تاثیرگذار باشند.
شیخ الاسلامی در ادامه این ماجرا گفت: از شوراهای متععدی برایتان بگویم که با حضور زنان مطرح و سیاستمدار آمریکایی مثل هیلاری کلینتون، لورا بوش، مدلین آلبرایت و... برگزار میشود و برنامه ریزی میکنند که چگونه با زنان، دانشگاهیان و نسل جوان افغانستانی ارتباط برقرار کنند. قطعا از این دست مثالها و برنامهها، صدها مثال میتوان زد که اینها فقط نمونه اندکی از آنهاست.
وی تأکید کرد: نتیجه همه این فعالیتهای وسیع و گسترده این است که آمریکا با همه جنایتهایی که در افغانستان و عراق انجام داده، با این کارها توانسته نسل جوانی پرورش دهد که طرفدار آمریکا هستند و برنامهها و اهداف او را به راحتی در کشورهای خودشان پیش میبرند. ما الآن خوشحال هستیم که آمریکا از افغانستان خارج شده ولی از این موضوع غافل شدهایم که تار و پود افغانستان در دست کسانی است که در این سالها توسط آمریکا پرورش یافتهاند.
شیخ الاسلامی در پایان افزود: از این طرف ما افرادی مانند محمدسرور رجایی، محمدکاظم کاظمی، ابوطالب مظفری و امثال این عزیزان را داریم که در ایران نه بیمه شدهاند، نه میتوانند گواهینامه داشته باشند، کارت بانکی آنها به بهانههای مختلف قطع میشود، فرزندان اینها بعد از مدت زمان زیادی که اجازه تحصیل در مدارس عادی پیدا کردهاند هنوز مورد تحقیر و توهین قرار میگیرند، در هیچ اداره و نهادی نمیتوانند استخدام شوند، بسیاری از هنرمندان و فعالان فرهنگی افغانستانی در ایران در زمینه کاری خودشان با مشکلات متعددی مواجهاند و اگر ما واقعا به این موضوع اعتقاد داریم که اشتراکات فرهنگی زیادی بین ایران و افغانستان وجود دارد، باید در عمل آن را نشان دهیم و با شعار دادن قطعا مشکلی حل نخواهد شد.
در برابر آنهمه فعالیتهای فرهنگی و آموزشی آمریکا در افغانستان ما چکار کردهایم؟ آیا توانستهایم از همین ظرفیت مهاجران و هنرمندان و نخبگان مهاجر در ایران استفاده کنیم؟ اگر امروز خوشحال هستیم که آمریکا از افغانستان خارج شده است، باید از خودمان بپرسیم آیا فقط به صورت نظامی خارج شده است یا با بیست سال کادرسازی و نیروسازی و کار فرهنگی ریشهای و مویرگی از آنجا خارج شده است؟ مرحوم رجایی را از دست دادیم و دریغ اینکه در زمان زندگانی هم به او بی توجه بودیم. امیدوارم مسئولان محترم از این اتفاقات درس بگیرند و تغییری در برنامهریزیها و نوع مدیریت فرهنگی خودشان حاصل کنند، وگرنه تا ابد این در بر همان پاشنه خواهد چرخید و از اشتراکات فرهنگی، زبانی، دینی، جغرافیایی و تاریخی جز شعاری بر زبانمان باقی نخواهد ماند.
انتهای پیام /