خلقیاتنویسی از اول تا آخر در «برآمدن ژانر خلقیات در ایران»
تهران - ایرنا - خلقیاتنویسی چیست و اولین کسی که در مورد خلقیات ایرانیان نوشت که بود؟ آیا جمعآوری عادات اکثریت جمعیت در اثری مفید یا اصلا علمی است؟ پاسخ این سوالات را در کتاب «برآمدن ژانر خلقیات در ایران» نوشته ابراهیم توفیق، سیدمهدی یوسفی، حسام ترکمان و آرش حیدری بخوانید.
نابراهیم توفیق (1338) استاد جامعه شناسی و مترجم با حوزه تخصصی جامعهشناسی تاریخی و جامعهشناسی علم و استاد پیشین دانشگاه علامه طباطبایی همراه با سیدمهدی یوسفی و حسام ترکمان هر دو دانش آموخته جامعه شناسی و آرش حیدری استاد جامعه شناسی در دانشگاه علامه طباطبایی در این کتاب سیصدوسیوهفت صفحهای خلقیاتنویسی در ایران را توضیح می دهد.
خلقیاتنویسی یکی از گونههای ویژه نوشتارهای اجتماعی ایرانیان است که حیاتی طولانی و دستکم همپای گفتار جامعهشناسی علمی دارد.
این نویسندگان در مقدمه مفصلی که بر کتاب نوشتهاند، خلقیات را اینگونه تعریف کردهاند: خلقیات به طور عمومی می تواند برابر با واژههای مختلف زبان عام مردم یا اصطلاحات تخصصی علوم انسانی دانسته شود. در گفتار روزمره خلق هم به معنای وضعیت پایدار و گذرای روحی و روانی افراد به کار می رود. (ص. 6)
با اینکه تعریف پیشین کافی بود در صفحات پایانی کتاب نیز تعریف جامعی به دست می دهند که خواندن آن همینجا و پیش از آغاز کتاب خالی از لطف نیست و راه پیشرو را تا حد زیادی روشن میکند: خلقیات شامل سلسله متونی نوشتاری است که برای پرداختن به خلقیات ایرانیان؛ یعنی رفتارهای پایدار و تکرارپذیر آنها نوشته شدهاند؛ و خط اصلی تحلیل متن، بر توصیف یا نقل تجربی خلقیات ایرانیان متمرکز شده است. (ص. 157)
آنها سپس توضیح می دهند مفاهیمی مانند مفهوم مد نظر محمدعلی جمالزاده (نویسنده، مترجم و فعال فرهنگی و اجتماعی دی 1270 اصفهان، 17 آبان 1376 ژنو) در آثار مختلفی چون خلقیات ما ایرانیان، ایرانیان چه کسانی بودند و چه کردند و چه میکنند، دارالمجانین، زمین ارباب، دهقان را در نظر دارند که نگرشی عموما انتقادی به رفتارهای روزمره خاص ایرانیان دارند؛ به خصوص آن بخش از رفتارها که به نسبت پایدار تلقی می شوند یا دست کم از میزان در خورتوجهی از تکرارپذیری برخوردارند.
در واقع هدف از خلقیات نویسی تنظیم فهرستی عالمانه از رفتارهای عمومی ایرانیان است که در زمان های مختلف مشاهده و گزارش شدهاند تا از این طریق بتوان وضعیت خاص جامعه ایران را بر اساس عناصری پایدار و تکرارپذیر توضیح داد.
مولفان این اثر سپس اولین عناصر محتوایی تشخیص پذیر در خلقیاتنویسی را جامعهشناسانه بودن، رفتارنگری، توجه به کلیت ایرانیان، یافتن عناصر نسبتا پایدار، جمع آوری عالمانه گزارشهای عینی می شمارند.
کتاب بعد از این مقدمه مفصل و گریز به جامعهشناسی تاریخی که حوزه تحصصی توفیق نیز هست، همچنین تعریف واقعیت اجتماعی از نگاه امیل دورکیم (جامعه شناس اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم فرانسوی) همچنین تناسب آن با مفهوم خلقیات نویسی سراغ طرح مباحث اصلی خود در پنج فصل و سیزده بخش میرود که فصل آخر نیز موخره است.
جمالزاده در کسوت آغازگر ژانر خلقیات
فصل اول در سه بخش نوشته شده، بخش اول به نام تعاریف و مباحث نظری به معنای ژانر به مفهوم کلی آن می پردازد و این تعریف را ارائه می دهد که:
ژانرها مجموعههایی تمایزیافته از متون (خواه گفتاری خواه نوشتاری، تصویری، الکترونیک و...) هستند. همچنین ژانر یا گونه به متون ادبی و هنری هم محدود نیست. گرچه این واژه بیشتر برای توصیف دستهبندیها یا دورههای خلق هنری به کار میرفته، معنایی گستردهتر را هم در دل خود داشته که در ادبیات علوم انسانی مدرن از این محدوده فراتر رفته است، خلقیات به مثابه ژانر موضوع دیگری است که در فصل اول مطرح میشود.
نویسندگان در بخش چهارم از فصل دوم سراغ زایش ژانر خلقیات میروند و آن را به نوشتن سلسله مقالات جمالزاده برای نشریه مسائل ایرانیان نسبت میدهند که از تیر تا آذر 1343 با عنوان خلقیات ایرانیان می نوشت، آنها به سه دلیل این متن را نقطهای کانونی در شکل گیری ژانر خلقیات می دانند؛ متون پیش از آن ادعای نگرش جامعی به خلقیات ایرانیان نداشتند و یکسره در خدمت این هدف تالیف نشده بودند، متون بعدی این ژانر، خود را به متن جمالزاده منتسب کردهاند یا در ارجاع به این متن نوشته شدهاند و متن جمالزاده خصلتهای ویژهای به بحث درباره خلقیات ایرانیان داده است.
بخش ششم از کتاب به موضوع خلقیاتگرایی در آغاز عصر پهلوی میپردازد، دورهای که این بحث دارای عمومیت نیز بود و در گفتههای روزمره جریان داشت. چنانکه ادوارد سابلیه (Edouard Sablier روزنامهنگار فرانسوی) در مورد آن میگوید: در صورت برخورد با یک ایرانی خواهید دید او معایب هموطنان همچنین عیوب متصدیان امور مملکتی را برای شما یکایک بیان خواهد کرد. (ص. 103)
نویسندگان در ادامه و در بخش هشتم کتاب در بیان صریحتر و منقحتر گفتههای پیشین بیان میکنند خلقیات به معنای دقیق کلمه اولا با تصویر ملت عقبمانده و ثانیا با تصویر شکست اصلاح این وضعیت پیوند داشت؛ در واقع تصویر شکست کلی از شکست اصلاحات قاجار به خلقیات نویسی محافظه کار، شکست مشروطه به خلقیاتنویسی مداخلهجو، شکست ایده ملیگرایی به خلقیاتنویسی ناامیدانه و عالمانه در دهه 40 پروبال داد. در هر سه مورد تصویر شکست بود که نقطه آغاز تامل درباره خلقیات ایرانیان به حساب میآمد.
آنها همچنین توضیح می دهند در هر حال محمدعلی جمالزاده در خلقیات ما ایرانیان (1345) و مهدی بازرگان (1286 تا 1373) در سازگاری ایرانی (1343) تلاش کردند به خردترین و انضمامی ترین سطوح زندگی روزمره بپردازند.
«اگر بخواهیم این دو اثر را به موازات جامعه شناسی تاریخی بخوانیم، باید بگوییم مساله فقط ساختار کلان اعمال قدرت و ماهیت خودکامه آن نیست؛ بلکه در نسبت با دولت خودکامه، جامعه خودکامه نیز روی دیگر سکه و چه بسا شاید مهم تر، دیرپاتر و تعیینکننده تر از اولی باشد (ص. 156)»
بخش نهم به موضوع خلقیات در متون خارج از این ژانر میپردازد و در رد پای آن را در علومی؛ چون جامعه شناسی و روانشناسی مییابد. بخش دهم به تثبیت ژانر خلقیاتنویسی میپردازد تا اینکه در بخش یازدهم با وقوع انقلاب اسلامی و واژگونی ساختار سیاسی سلسلهای از متون بعدی ظهور میکنند.
ظهور دو هسته علمی و ژورنالیستی در عرصه خلقیات
کتاب ما چگونه ما شدیم (1391) صادق زیباکلام از مشهورترین متونی است که دراین دوره با هدف تشریح علل عقبماندگی ایرانیان نوشته شده است. دیگر نقاط مهم تحقیق در خلقیات طرحی است که نویسندگان در ابتدای بخش دوازدهم آن را معرفی میکنند و محمدرضا جوادی یگانه و سعیده زادقناد آن را اواخر دهه 80 خورشیدی با ارجاع به سفرنامه های فرهنگیان سامان داده اند. (ص. 268) آنها در اثر خود همچنین پافشاری میکند بپذیریم کاستیهای فراوانی داریم؛ زیرا امتناع از پذیرفتن آسیبها راه اصلاح آسیبها را بر ما میبندند باید پذیرفت جامعه ایران در اخلاق اجتماعی با معضلات فراوانی روبه روست و البته شواهد فراوانی هم برای آن می توان یافت. (همان)
با وجود این ادامه مسیر ژانر خلقیات به باور مولفان کتاب توسط افراد دانشگاهی در زمینه علوم اجتماعی بهندرت اثری دیده میشود که خود درصدد تحلیل ایجابی منش ملی ایرانیان باشد. کتاب خلقیات ما ایرانیان نوشته مقصود فراستخواه (1394) از معدود آثاری است که به توضیح تاریخی و نظری مفصل منش ملی ایرانیان می پردازد.
نویسندگان در نهایت در فصل آخر که عنوان موخره را بر خود دارد به این نتیجه می رسند: ژانر خلقیات با تنشهای درونی روبروست که از ابتدا وجود داشته و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم ادامه یافته است؛ تنش میان دو هسته علمی و ژورنالیستی که اولی محتاطانه و امیدوار به خیزش تمدنی بر طبل علمگرایی صوری میکوبد و دومی گستاخ و ناامید عملا دقت را بیموضوع میداند. آنها برای اثبات مدعای خود مثال هایی از مقالات افراد نامآشنا در عرصه دانشگاهی (محمود سریع القلم) و روزنامه نگاری (محمد قوچانی، سردبیر روزنامه سازندگی) می دهند.
خلقیاتگرایی علمگرا در میانه این گفت و گو گرچه گرایشی به احیای تاریخ دارد، در آن تاکنون کامیاب نبوده است. البته دغدغه تاریخ احیای گرایش به خاصگرایی و تحلیل خاصبودگی ایران در دهه 40 و 50 خورشیدی دور از ایده بازگشت به خویشتن، اولین تجربه مفهومی کردن وضعیت ویژه ایرانیان را رقم زد. تلاش برای فهم خلقیات ایرانی با توجه به تصویر لحظه حال، گرایش نیرومندی است که گرایش نحیف دیگری را که در علمگرایان وجود دارد؛ یعنی میل به شناخت وضعیت خاص ایران و فهم تاریخی آن، بحرانی میکند. این بحران اکنون با بحرانی بیرونی تشدید میشود؛ از سوی کسانی که به خاطر باور نداشتن به اهمیت وضعیت خاص و بیاعتنایی به تاریخ عملا این رویه بنیادین خلقیات را نشانه رفتهاند.
با توجه به اسامی فراوان افراد، کتابها و مقالات شاید بد نبود اگر نویسندگان فهرست اعلامی را به کتاب اضافه می کردند که یافتن این اسامی را در صفحات مختلف آسان کند که امکان افزودن آن در چاپ های بعدی قطعا فراهم است. در عوض منابع مختلف مورد استفاده نویسندگان در کتاب میتواند مرجعی مهم برای علاقهمندان، دانشجویان و اساتید جامعهشناسی همچنین رشتههای مرتبط دیگر باشد که منابع مهم دردست را از بدو خلقیاتنویسی، بیابند.
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برآمدن ژانر خلقیات در ایران را در 338 صفحه و شمارگان 1000 نسخه در تابستان سال جاری روانه بازار کتاب کرد.
*س_برچسبها_س*