دبیرکلی؛ امید برای نقشآفرینی بیشتر زنان در سیاست
برای اولین بار در کشور دبیر کلی یکی از احزاب ایران که ماهیتی صرفا زنانه ندارند به یک زن رسیده است؛ آذر منصوری. اتفاقی که در تاریخ احزاب جمهوری اسلامی بیسابقه به حساب میآید و میتواند این امید را ایجاد کند که فضای مردانه سیاست ایران به سمت نقشآفرینی زنان حرکت کند.
به گزارش ایسنا، در 11 آذر 1400 و در هفتمین کنگره سراسری حزب اتحاد ملت، آذر منصوری پس از چند سال قائممقامی، با انتخاب اعضای شورای مرکزی این حزب اصلاحطلب به عنوان دبیر کل حزب اتحاد ملتانتخاب شد.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی که به گمان برخی سیاسیون، دنباله حزب منحلشده مشارکت به حساب میآید در 31 فروردین 1394 با موافقت کمیسیون ماده 10 احزاب از وزارت کشور مجوز گرفت و در نخستین کنگره این حزب در مرداد 1394 علی شکوریراد به عنوان دبیر کل حزب انتخاب شد. از آن به بعد حزب اتحاد از اصلیترین احزاب جبهه اصلاحات شناخته شد که در جناح چپ ایران در کنار مجمع روحانیون مبارز و کارگزاران سازندگی با حضور شخصیتهای برجسته سیاسی و مدیران دولت اصلاحات به عنوان احزاب تاثیرگذار اصلاحطلبان به حساب میآیند.
اصلاحطلبان که همواره داعیه تابوشکنی و پرچمداری اتفاقات نوین در سیاست ایران را داشتهاند، این بار هم با انتخاب یک زن به دبیر کلی یکی از احزاب اصلی خود تلاش کردند خود را نسبت به سایر احزاب ایران که ساختار و مدیریتی مردانه دارند، متفاوت نشان بدهند.
البته پیش از این سابقه دبیر کلی زنان در احزاب جمهوری اسلامی وجود داشته است؛
زهرا شجاعی دبیرکلی «مجمع زنان اصلاحطلب» است. او در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم کاندیدای ریاست جمهوری شده بود.
مریم بهروزی به عنوان بنیانگذار «جامعه زینب»، اولین دبیر کل این حزب اصولگرا در دهه 70 شد. او 29 بهمن سال 1390 درگذشت در حالی که تقریبا یک ماه پیش از آن در انتخابات مجلس نهم ثبت نام کرده و در روز ثبت نام اعلام کرده بود:« اگر در لیست جبهه متحد اصولگرایان نباشم، مستقل نمیآیم و انصراف میدهم.». او تا زمان درگذشتش دبیر کل این حزب بود.
پس از او فرزندش اعظم حاجیعباسی فرزند مریم بهروزی، دبیرکل جامعه زینب (س) شد.
در همان دوران اعظم طالقانی هم در جناح مقابل، «جامعه زنان انقلاب اسلامی» را بنیان نهاد. او نماینده مردم تهران در دوره اول مجلس شورای اسلامی بود. فرزند مرحوم آیتالله طالقانی تنها فعال سیاسی زن بود که در دوره دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد و در حالی که خود را حامی کاندیداتوری حسن روحانی در این انتخابات معرفی کرده بود یک هفته پس از ثبت نام طی بیانیهای به تعریف واژه رجل سیاسی پرداخت. او در این انتخابات رد صلاحیت شد ولی گفته بود که «تا زنده هستم در انتخابات ریاستجمهوری ثبت نام میکنم». اعظم طالقانی هشتم آبان 1398 به علت عارضه مغزی درگذشت.
فاطمه کروبی هم دبیرکلی «مجمع اسلامی بانوان» را بر عهداه داشت. او در دور پنجم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم تهران بود. فعالیت های سیاسی وی در دهه اخیر در حاشیه شرایط سیاسی همسرش مهدی کروبی کمرنگ شد. فاطمه کروبی در سال های اخیر گفته بود که «وضعیت نامطلوب امروز نتیجه خودمحوری همه گروهها است».
اما این تشکلهای سیاسی به عنوان احزابی زنانه به حساب میآیند که دبیر کلی یک زن در آن طبیعی است چراکه مردان در آن جایی ندارند.
در دنیا هم چنین اتفاقاتی سابقه داشته که نتایج مثبتی هم به همراه داشته است. به طور مثال در بریتانیا، مارگارت تاچر در سال 1975 به رهبری حزب محافظهکار برگزیده شد و در 1979 به نخستوزیری رسید و تا 1990 با حضور در این سمت به عنوان «بانوی آهنین»، سیاستهایی را که به "تاچریسم" معروف شد، پایه گذاشت.
نمونه جدیدتر آن آنگلا مرکل است که به عنوان رهبر اتحادیه دمکرات مسیحی آلمان توانست به صدراعظمی این کشور برسد و از سال 2005 تا چند ماه پیش، نفر اول سیاست آلمان بود و توانست به خوبی این کشور پیشرفته را اداره کند و به صدراعظم بعدی تحویل دهد.
انتخاب هیلاری کلینتون به عنوان کاندیدای اصلی از سوی حزب دموکرات در ایالات متحده آمریکا در انتخابات سال 2016 نمونه دیگری به حساب میآید. هرچند کلینتون در آن انتخابات از ترامپ شکست خورد اما تابوی کاندیدا شدن یک زن از سوی یکی از دو حزب اصلی آمریکا را شکست و حالا برای زنان سیاستمدار آمریکایی از جمله "کاملا هریس" به عنوان معاون اول بایدن این امید را ایجاد کرده که بتواند پس از بایدن به عنوان اولین رئیسجمهور زن ایالات متحده انتخاب شود.
در کشورهای مسلمان منطقه هم میتوان از بینظیر بوتو نام برد که در سال 1984 به رهبری حزب مردم پاکستان رسید و پس از چند دوره وزارت، دو بار نخستوزیری پاکستان را تجربه کرد و به عنوان اولین رهبر زن در کشورهای مسلمان شناخته شد.
دبیر کلی یک زن در حزب اتحاد ملت هم در همین راستا اتفاق مهمی در تاریخ سیاسی احزاب جمهوری اسلامی به حساب میآید. منصوری متولد 1343 از فعالان سیاسی نسبتا جوان اما باسابقه اصلاحطلب است. او عضوی از شورای مشاوران سید محمد خاتمی است که سابقه عضویت در شورای مرکزی، دفتر سیاسی و معاونت سیاسی دبیر کل جبهه مشارکت ایران اسلامی را در کارنامه دارد. این فعال سیاسی اصلاحطلب سال 88 و در پی فعالیتهای انتخاباتی به سه سال حبس متهم شد. حکمی که به ادعای مالک شریعتی نماینده مجلس در کمیسیون ماده 10 احزاب، به دلیل وجود محرومیت از فعالیتهای اجتماعی، دبیر کلی و حتی عضویت او در حزب اتحاد را با چالش مواجه میکند. البته منصوری در نشست خبری 20 دی خود با تصریح بر اینکه دبیر کلیاش قانونی است، یادآور شد: کسانی که شبههافکنی کردهاند بهتر بود پیش از اظهار نظر از قوه قضاییه استعلام میگرفتند. کنگره ما طبق قانون برگزار شده و مستندات آن به وزارت کشور ارسال شده است. ما تابع قانون هستیم.
منصوری پیش از این هم قائممقام دبیر کل و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت بود ولی حالا که به دبیرکلی این حزب رسیده، عضو کمیسیون ماده 10 احزاب حکم محرومیت او از فعالیتهای اجتماعی را یادآور می شود، موضوعی که شاید به فضای مردانه سیاست ایران بیربط نباشد و دبیرکلی یک زن این فضا را متزلزل کند.
موضوع دیگر بحث توسعه سیاسی به عنوان مقدمهای برای توسعه اقتصادی است که اصلاحطلبان همیشه آن را دنبال کردهاند و به گفته منصوری، «توسعه بدون ایجاد فرصتهای برابر برای زنان امکان پذیر نیست».
در این زمینه و برای به رسمیت شناخته شدن حقوق زنان در سیاست، اعظم طالقانی از پیشگامان به حساب میآمد که از انتخابات ریاست جمهوری سال 1376 به بعد در تمام ادوار ریاست جمهوری به عنوان یکی از زنان فعال سیاسی برای کاندیداتوری ثبتنام میکرد و با وجود رد صلاحیت در همه ادوار، تا دو سال پیش از مرگش یعنی انتخابات 1396 هم به این کار ادامه داد و همواره این مطالبه را مطرح میکرد که واژه «رجل سیاسی» از سوی شورای نگهبان تعریفی مشخص پیدا کند و تنها مختص مردان نباشد.
هرچند که تلاشهای طالقانی به جایی نرسید اما شاید دبیر کلی یک زن در یکی از احزاب اصلی کشور و حمایت مردان سیاستمدار از چنین اقداماتی بتواند گامی رو به جلو برای حضور پررنگتر زنان در سطوح بالای سیاسی و مدیریتی کشور شود و زنان به خصوص در قوه مجریه از جایگاه چند معاونت خاص یا مشاورههای فرمالیته خارج شوند و مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته بتوانند در زمینههای سیاسی و اقتصادی کلان نقشآفرینی کنند.
حضور زنان بیشتری مانند زنانی که در این گزارش از آنان نام برده شد در سیاست مردانه ایران و البته حمایت مردان سیاستمدار از آنان میتواند این امید را ایجاد کند که بیش نیمی از جامعه ایرانی با انگیزه رسیدن به مناصب بالای سیاسی و تاثیرگذاری در امور کلان، موتور سیاست و به دنبال آن اقتصاد ایران را با ضربآهنگ بهتر و تفکرات نوآورانهتری به حرکت درآورند.
انتهای پیام