درباره میرحسین موسوی
1_ میرحسین موسوی فاقد سابقه مبارزاتی و انقلابی در قبل از انقلاب است. 2- او عضو جنبش مسلمانان مبارز به رهبری حبیب الله پیمان که دارای افکار و اندیشه التقاطی که ترکیبی از اسلام و سوسیالیسم را نمایندگی می کرد بود. "سوسیالیسیم اسلامی، سوسیال دموکراسی و امپریالیسم ستیزی" مبانی فکری این جنبش بود. 3- با پیروزی انقلاب اسلامی با دعوت عامی که سران حزب جمهوری اسلامی داشتند "موسوی" عضو شورای مرکزی حزب و سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی شد. 4- برخی مواضع روزنامه و یادداشت های موسوی و نیز افکار و اندیشه های وی در حزب بتدریج موجب اختلاف و چند دستگی در تشکیلات و روزنامه شد و بالا گرفتن این اختلاف و نیز برخی عملکردها و مواضع کلی حزب موجب شد به درخواست دو تن از موسسان (آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی) و موافقت حضرت امام خمینی (ره) خاتمه کار حزب اعلام شود. 5- موسوی با حمایت اکثریت مجلس وقت که در دست جریان چپ که امروزه اصلاح طلب خوانده می شوند و به رغم مخالفت رییس جمهور، نخست وزیرشد. (آن زمان سیستم پارلمانی به جای نظام ریاستی حاکم بود). 6 در مجلس 99 نفر رای منفی به نخست وزیری او دادند. موسوی در دوران نخست وزیری 8 ساله بیش از 600 مورد اخطار از رییس جمهور بابت عدم تمکین به قانون دریافت کرد. 7- شرایط جنگی کشور، لزوم ثبات مدیریتی، حاکمیت بلامنازع جریان چپ در دولت، مجلس و قوه قضائیه و پاره ای از مصالح موجب حمایت امام از نخست وزیر بود. 8- رفتار رادیکال موسوی، عدم هماهنگی با رییس جمهور و... کار را به جایی کشاند که موسوی برای فرار به جلو چند روز قهر سیاسی و خانه نشینی را انتخاب کرد. امام خمینی در پیامی خطاب به موسوی فرمودند "در هنگامه شهادت طلبی جوانان و جنگ چه جای قهر و استعفاء؟! اگر نبود برخی خدمات شما با اقدام انقلابی با شما برخورد می کردم". 9- موسوی پس از نخست وزیری مورد محبت و احترام آیت الله خامنه ای بود؛ از مشاورت سیاسی رهبری، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و... که موسوی هر سمت را یکی پس از دیگری رها کرد؟! 10- در انتخابات 88 موسوی کاندیدای ریاست جمهوری شد. در رقابت انتخاباتی شکست خورد و به غلط خود را پیروز انتخابات اعلام کرد و این شد سر آغاز فتنه و 8 ماه کشور را درگیر کشمکش و آشوب و موجب خوشحالی ضد انقلاب و سلطنت طلبان و دشمنان کشور شد.
ادعای انقلابی بودن با انقلابی ماندن و حمایت از ارزش های نظام و آرمان و راه شهیدان در عمل است نه ادعا. اگر چه میر حسین موسوی از همان سال 88 حیات سیاسی - اجتماعی او خاتمه یافته است. اما روی سخن با جریان اصلاح طلب است که تکلیف خود را با امثال موسوی - تاج زاده برای همیشه روشن کنند.