دروازه برزیلیها و خشک شدن دریاچه ارومیه
ما تنها لیگی در دنیا هستیم که سه فصل پیاپی است که از یک توپ استفاده میکنیم و هیچ کس نیست به این موضوع اشاره کند که همین توپها بخشی از تاریخ هستند و میشود بر اساس آنها لیگها را تشخیص داد.
عصر ایران؛ مصطفی داننده - در اوایل دهه 90 میلادی، گزارشگران فوتبال ایرانی و خارجی ضمن ستایش از فوتبال زیبای برزیل به ضعف دروازهبانی این تیم اشاره میکردند.
دلیل این ضعف هم علاقه وافر مردم برزیل به گل زدن و حرکت به سمت دروازه بود. تقریبا آنهایی که استعدادی در فوتبال نداشتند به سمت دروازهبانی میرفتند. برزیلیها اما خیلی زود به این مسئله پی بردند که برای قهرمانی تنها فوتبال زیبا کافی نیست، گل نخوردن و خوب دفاع کردن هم لازم است.
شناخت نقطه ضعف و ترمیم آن باعث شد که برزیل در کنار مهاجمان و هافبکهای قدرتمند، دروازهبانهای شاخصی را هم به جهان معرفی کند.
همین الان که این یادداشت را میخوانید آلیسون بکر دروازهبان لیورپول و ژولیو سزار گلر منچستر سیتی از بهترین شماره یکهای جهان هستند. پیش از آنها نیز کلودیو تافارل، دیدا، سزار و مارکوس، سنگربانهای شایستهای برای تیم ملی برزیل بودند.
حالا چرا به داستان تیم ملی برزیل و دروازهبانهایش اشاره کردم؛ میخواستم به اینجا برسم که میشود با یک برنامه ریزی درست، مشکلهای بزرگ را تبدیل به یک نقطه قوت کرد. البته اگر بخواهیم و درست شناسایی کنیم.
ما در ایران معمولا نه درست شناسایی میکنیم و نه راهحلی داریم. بعد از هر المپیک و جام جهانی، حرف میزنیم و درست نزدیک به مسابقات دوباره آش همان آش است و کاسه همان کاسه!
همین الان ما تنها لیگی در دنیا هستیم که سه فصل پیاپی است که از یک توپ استفاده میکنیم و هیچ کس نیست به این موضوع اشاره کند که همین توپها بخشی از تاریخ هستند و میشود بر اساس آنها لیگها را تشخیص داد.
همین الان بر اساس توپهای جام جهانی میشود پی برد که این عکس یا فیلم متعلق به کدام جام است.
حالا این ورزش است در مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم همین داستان البته تراژیکتر ادامه دارد. آلودگی هوای تهران را ببیند. همه میدانند مشکل از کجاست اما هر سال میآید، نفسها را در سینه حبس میکند و میرود و دوباره این ماجرا در سال بعد تکرار میشود. فرقش این است که یک روز شهردار اصلاح طلب است و دگر روز اصولگرا!
اگر ما به دنبال رسیدن به راهحل بودیم که دریاچه ارومیه به این وضع نمیافتاد یا زاینده رود تبدیل به خشک رود نمیشد.
همین الان کم آبی در کشور را میبینیم و میدانیم به زودی یقه یا یخهمان را میگیرد اما دست روی دست گذاشتهایم و کاری نمیکنیم.
بعضی از مشکلات کشور احتیاجی به شناسایی هم ندارند و مثل آفتاب تابان پیش روی ما هستند اما گویی تا مشکلها تبدیل به بحران نشوند، فکری به حال آنها نمیکنیم. شما که غریبه نیستید برای بحرانها هم راهکاری نداریم.
کاش حداقل مسائل کشور به اندازه دروازه برزیلیها برای ما اهمیت داشت و تلاش میکردیم به دور از سیاست زدگی مشکلات کشور را حل کنیم.
تماشاخانه