در رویداد «ایران خلاق» چه گذشت؟
کارشناسان حوزه صنایع فرهنگی در اولین نشست هماندیشی «ایران خلاق» به بیان آخرین یافتههای خود در این حوزه پرداختند.
به گزارش مشرق، اولین نشست هماندیشی «ایران خلاق» با محوریت رویداد ایران خلاق، با حضور اساتید و پژوهشگران این حوزه برگزار شد.
در ابتدای نشست سید سجاد صالحی دبیر این رویداد نسبت بهضرورت برگزاری این دست از نشستها پرداخت و گفت: ما امروزه شاهد این موضوع هستیم که صنایع خلاق شکل اولیه خود را در زیستبوم کشور پیداکرده، اما پیوستگی میان زیرشاخهها و رستههای این صنعت ملموس نیست؛ بنابراین نیازمند ابتکار و نوآوری در این حوزه هستیم.
وی نسبت به اهمیت هماهنگی میان این صنایع بیان کرد: در زمان کنونی میان صنعت اسباببازی با کتاب یا گردشگری و سلامت و آیینهای مذهبی و صنایعدستی هماهنگی نمیبینیم در حالی که زمانی مفهوم صنایع فرهنگی معنا پیدا میکنند که هماهنگی و همافزایی میان آنها باشد، از طرفی هم شاهدیم که میان دانشگاه و صنعتگر فاصله وجود دارد، این در حالی است که نیاز داریم تا همه این اکوسیستم کنار هم باشند.
دبیر رویداد ایران خلاق نسبت به اهمیت صنایع خلاق فرهنگی در تحقق تمدن نوین اسلامی نیز بیان کرد: اگر بخواهیم جهانی نیز بیندیشیم و با نگاه تمدنی به مسئله توجه کنیم، خواهیم دید که نیل به تمدن مستلزم داشتن سبک زندگی خاصی است که متمایزکننده میان ما و سایر تمدنها است؛ و از طرفی سبک زندگی ایرانی اسلامی محقق نمیشود مگر بهواسطه وجود ابزارهایی که میتوانند شیوه خاصی از زیست را برای ما فراهم کنند. از این رو صنایع فرهنگی بسترساز ایجاد ابزار برای سبک زندگی است و استخراج مفاهیم بومی و هویتساز و تبدیل آن به محصول قابل تولید به شکل انبوه و در دسترس نیاز به خلاقیت و نوآوری دارد؛ بنابراین بستر صنایع خلاق فرهنگی مسیری است که ما را به سمت تمدن نوین اسلامی رهنمون میکند.
صالحی در ادامه به برگزاری نمایشگاه ایران خلاق در آینده نزدیک اشاره کرد و گفت: هدف از این نمایشگاه هماهنگی میان تمامی ابعاد این صنعت است تا شاهد شکلگیری این اکوسیستم باشیم. این رویداد یک ویترین جامع از همه ظرفیتها و پتانسیلهای صنایع خلاق فرهنگی است. بخش نمایشگاه تعاملی با بیش از 20 رسته صنایع فرهنگی و حضور 150 برند تأثیرگذار، همچنین در بخشی دیگر از نمایشگاه نهادهای حاکمیت متولی و مرتبط با این عرصه، شتابدهندگان، انجمنها و مجامع تخصصی، صنعت پخش صنایع فرهنگی، فعالان حوزه کاراکتر و مراکز خلاق و نخبگان این عرصه حضور پیدا خواهند کرد؛ و در بخش دیگر از نمایشگاه نیز به فروش و عرضه کالاهای فرهنگی و ایجاد مدلهای جدید فروش و عرضه صنایع فرهنگی اختصاص خواهد یافت که پیشبینی میشود 400 تولیدکننده حضور یابند.
در ادامه نشست، سامیه ابتهاج پژوهشگر صنایع فرهنگی به عدم دستهبندی مشخص در حوزه صنایع خلاق پرداخت و گفت: ما دستهبندی مشخصی برای صنایع خلاق نداریم و در گفتمان رسمی نیز هنوز شناخته نشده است. حتی در برنامههای توسعه نیز اشاره نشده است این در حالی است که در برنامههای دولتها از آن نام برده میشود، ولی پایبندی به آن را شاهد نیستیم.
وی افزود: تولید محتوا و ادبیات حوزه صنایع خلاق و فرهنگی یکی از مهمترین فعالیتهای این عرصه میباشد لازم است تا برای این حوزه جستارهای مرتبط استخراج کنیم، زیرا که جستار قالب مناسبی است که مانند مقاله سخت خوان و ثقیل نیست و هم همچون داستان تخیلی نیست و میتواند برای مخاطب مردمی نزدیک باشد.
این پژوهشگر و مشاور صنایع خلاق و فرهنگی همچنین به اهمیت صنایع خلاق و فرهنگی اشاره کرد و گفت: صنایع خلاق و فرهنگی پدیدهای نوظهور برای تولید ثروت و افزایش سهم اقتصادی در رشد و توسعه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشورها است. فعالیتهای اقتصادی مبتنی بر فرهنگ، هنر و خلاقیت، مزیتهایی مانند اشتغالزایی بالا و ارزان، عدم نیاز به سرمایهگذاریهای بالا، امکان توسعه در شهر و روستا، سبز بودن و عدم آلایندگی محیطی و در کنار آن ارزش زیباییشناسی، بهرهبرداری از مالکیت فکری و حفظ میراث فرهنگی و طبیعی را در بردارد.
وی نسبت به کم بودن آسیبهای صنایع خلاق عنوان کرد: امروزه صنایع خلاق جای خودش را در دنیا باز کرده و از سویی میبینیم که به جهت کم بودن آلودگیهای زیست محیطی کشورها به این سمت تمایل پیدا کردهاند حتی بر اساس آمارها در سال 2019 صنایع خلاق 3 برابر سایر صنایع اشتغال آفرینی داشته و این در حالی است که با یک سوم سایر منابع این دست آورد را داشته است. از سویی دیگر دربرگیری این صنعت نیز بالا است و شامل گروههای خانگی و آسیبپذیر نیز میشود.
ابتهاج افزود: در این مسیرسهم ناچیز کشور ایران با وجود پیشینه فرهنگی غنی، دارا بودن آثار و مؤثران فرهنگی، سرمایه انسانی جوان و خلاق، منابع طبیعی و میراث فرهنگی کهن کاملاً مشهود است که امیدواریم با نگاهی جدیتر به این حوزه بتوانیم سیاستگذاری و برنامهریزی و برنامه عملیاتی درستی داشته باشیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود صنایع خلاق را دارای دو مقوله ثروت آفرین و ارزشآفرین دانست و گفت: به جهت اینکه این صنعت دارای ثروت آفرینی و ارزشآفرینی در کنار هم است میتواند سهم بزرگی از اقتصاد را به همراه داشته باشد، از این جهت میبینیم که کشورهای توسعهیافته با وجود زیر ساختهای صنعتی، اما به سمت صنایع خلاق حرکت میکنند.
ابتهاج نسبت به رابطه صنایع خلاق و اقتصاد مقاومتی گفت: امروزه که صحبت از اقتصاد مقاومتی میشود، صنایع خلاق نیز مرتبط است و میتواند اشتغالزا و ثروت آفرین باشد، زیرا صنایع خلاق درونزا است و این همان چیزی است که مدنظر اقتصاد مقاومتی است.
وی در ادامه به وضعیت صنایع خلاق در ایران پرداخت و عنوان کرد: با توجه به فضای بومی در بحث گردشگری، گردشگری خارجی را جدی نمیبینیم از سویی دیگر در گردشگری داخلی نیز برنامهریزی لازم و کافی نمیبینیم؛ بنابراین این صنعت نوپا است و نیاز به توجه دارد و اقدامات پایهای دارد. توجه به این مسئله باید از ابتدای تحصیل در مدارس اتفاق بیفتد. برای نمونه با یک هدایت تحصیلی دقیق میتوان افرادی را که در مناطق و زیستبومهای مختلف، افرادی که مناسب برای این حوزه هستند را به این مسیر هدایت کرد تا به جای آنکه به سمت گرایشهایی روند که چندان برایشان مفید نیست و بعد احساس خسران کنند، در کسب و کارهای ارزشآفرین مانند رستههای مختلف صنایع فرهنگی هدایت کرد.
ابتهاج در پایان سخنان خود ضمن اشاره به سیر تعاریف و دستهبندیها و طبقهبندیهای مهم این صنایع در جهان گفت: صنایع خلاق و فرهنگی یک حوزه تولیدی وسیع شامل کالاها و خدمات است که از ایدهیابی تا تجاریسازی، برندینگ و مرچندایز (بازارپردازی) باید در اکوسیستم اتفاق بیوفتد؛ و اولین گام برای رسیدن به ایران خلاق تدوین و اجرای مدل بومی و کاربردی بر اساس آمایش سرزمین است.
حجتاله مرادخانی پژوهشگر صنایع فرهنگی یکی دیگر از سخنرانان این نشست به تغییر پارادایم در صادرات جهانی پرداخت و گفت: امروزه شاهد آن هستیم که تغییر پارادایم صادرات در کشورهایی که دارای سهم بالای صادرات هستند، رویداده است.
این پژوهشگر افزود: تحلیلگران بر این باور هستند که در قرن حاضر توسعه اقتصادی 3 نیروی محرک دارد و شامل دانش، دسترسی به اطلاعات و خلاقیت میشود. لازم است توجه کنیم که خلاقیت صرفاً امری تزیینی و شیک نیست، بلکه تبدیل به موتور محرک برای توسعه اقتصادی شده است. یک اولویت راهبردی برای دنیا این است که هنر را میخواهند به آموزشهای پایه کودکان اضافه کنند. با این دیدگاه که ارتقاء مهارتهای عمومی و هنری در آموزشهای پایه کمک میکند کودکان و نوجوانان با ذهنی بازتر به رؤیاها و تخیلاتشان فکر کنند و درنتیجه تابآوری بیشتری داشته باشند برای زمانی که بهعنوان یک فرد بالغ و مؤثر وارد جامعه میشوند.
مرادخانی این تغییر پارادایم را در دو حوزه تمرکز بر روی محصولات صنعت طراحی و بازار هدف صادرات خواند و در توضیح آن گفت: امروزه میبینیم که کشورهای صادرکننده بر روی محصولات صنعت طراحی تمرکز کردهاند، زیرا میدانند که ارزشافزوده بالایی به همراه دارد. از سویی دیگر بازارهای هدف خود را تغییر دادهاند و اولویتهای آنها در بازارهای مقصد صادرات بهطور محسوسی تغییر کرده است. این تحولات باید مورد توجه ما هم قرار بگیر تا در رویکردهای صادراتی خود در عرصه صنایع خلاق، تصمیمات درست و اثربخشی داشته باشیم و از هدر رفت فرصتها، پیشگیری کنیم.
وی عنوان کرد: برای مثال کشورهایی مثل چین بهعنوان بزرگترین صادرکننده محصولات خلاق در دنیا و نیز هند و ترکیه بهعنوان دو کشور موفق در این عرصه، تمرکز تولید و صادرات خود را بهطور ویژه بر محصولات صنعت طراحی و نیز تا حدود صنایعدستی قرار دادهاند و با نگاهی به آمارهای صادراتی آنها در یک دهه اخیر این مقوله بهطور محسوسی قابل رؤیت است.
مرادخانی گفت: از طرف دیگر در عرصه بازارهای هدف صادرات نیز تغییرات جالب است و این سه کشور تمرکز خود را از بازارهای آمریکای شمالی و اروپا به سمت بازارهای آسیا معطوف کرده و بیشتر صادرات خود را به کشورهای آسیایی که اقتصادهای در حال رشدی هستند معطوف شده است. این مهم مسئلهای است که در کشور ما هم باید مورد توجه قرار بگیرد و ما هم همگام با تحولات بینالمللی با چشمی باز و آگاهانه در مسیر توسعه صادرات صنایع خلاق خود گام برداریم. چراکه بدون توجه به تغییرات امروز دنیا، برنامههای ما تا حدودی منجر به نتیجه نخواهد شد.
سخنران دیگر این نشست کمیل قیدرلو بود که به بحث سیاستگذاری در حوزه صنایع خلاق پرداخت و عنوان کرد: سیاستگذاری ما نمیتواند مستقل از شرایط داخلی کشور باشد. در خصوص صنایع فرهنگی و خلاق که عنوان اول آن صنعت است و بعد فرهنگ، باید به این نکته اشاره کنیم که در باب فرهنگ، ما دو دسته فرهنگ داریم فرهنگ مرجع و فرهنگ رشد یابنده. فرهنگ رشد یابنده ریشه هویتی ندارد و روی نسل جهانی نمود پیدا میکند و این اثرش زمانی است که به تقاضا دقت شود؛ ولی باید توجه کرد که در صنایع خلاق ایران تنها نمیتوانیم به مقوله عرضه و تقاضا نگاه کنیم، زیرا دچار بحران میشویم، زیرا فرهنگ در نظام جمهوری اسلامی ایران از جنس بقاء است و بسیار اهمیت دارد؛ بنابراین حوزه فرهنگ به امنیت و بقاء برمیگردد. از سویی دیگر وقتی بخشی از جامعه به جهت مشکلات اقتصادی در زیر خط فقر هستند چندان نمیتواند به صنایع فرهنگی توجه کند.
وی افزود: مسئله دیگر بحث توسعه فرهنگی است و فرهنگ جمهوری اسلامی ایران یک تمایز فرهنگی دارد. اگر صنعت فرهنگی ایران بخواهد وارد بازار شود متمایز از فرهنگهای دیگر خواهد بود. فلذا اینجا این سؤال پیش میآید که آیا اصلاً ما میتوانیم صنعت فرهنگ داشته باشیم! قیدرلو عنوان کرد: نظام جمهوری اسلامی باید صنایع خلاق مدنظر خود را حمایت کند و حتی یارانه بدهد؛ زیرا جنس صنایع خلاق موردنظر از نوع جنس بازاری نیست و این محصولات نمیتواند همانند بقیه کشورها رقابت کند و ما با این فرهنگ، سخت است که بازار جهانی را داشته باشیم و این امر یکنهاد بازار ساز میخواهد. حکومت اگرچه ضرورت سرمایهگذاری در بخش فرهنگ را درک کرده، اما یا بهواسطه نگرانی از شکست دولت سرمایهگذاری نمیکند و در بعضی مواقع پول به بخش فرهنگ داده میشود، ولی معلوم نمیشود که این پول چگونه هزینه شده است، چراکه فهم بهرهورانه از سرمایهگذاری ضروری برای بقای جمهوری اسلامی ندارند؛ بنابراین باید د سرمایهگذاری و حمایت از فرهنگ توجه بیشتری داشته باشیم وگرنه بهجای محصولات فرهنگی، در حقیقت محصول پاد فرهنگ تولید خواهیم کرد، برای نمونه در سالی به افزایش صندلی سینما توجه شد، اما چند سال بعد که پایش صورت گرفت، آمارها نشان داد که بهجای گسترش فرهنگ به گسترش پاد فرهنگ کمک شده است.
مهدی حمزه پور در ادامه به نقش فناوری نرم اشاره کرد و ابراز داشتند: امروزه در تبیین و ترویج برخی مفاهیم دچار سیاست زدگی شدهایم، برای نمونه شاهدیم که فعالان سیاسی از واژه حکمرانی بهوفور استفاده میکنند در حالی که از تحلیل محتوای سخنان آنها در خیلی از موارد اینطور فهمیده میشود که آشنایی دقیقی با این مفهوم ندارند؛ از این جهت باید مراقبت نمود تا مفاهیم فناوری نرم و صنایع خلاق نیز به این سرنوشت دچار نشود. از سویی در زمینه صنایع نرم و فرهنگی نیز خلأا محتوایی داریم و دانشگاهها بهطور رسمی در تولید محتوای رسمی این مفاهیم ورود نکردهاند که البته اقداماتی از جمله تأسیس دانشکده فناوریهای نرم و ارائه دو واحد درس اختیاری در دستور کار است. وی افزود: در این زمینه نیاز به ترویج فرهنگی حوزه فناوریهای نرم و صنایع خلاق نیز داریم؛ زیرا مدارس و دانشگاهها با این مفهوم آشنا نیستند که نیاز است سفیرانی داشته باشیم تا این مفهوم را ترویج کنند. همچنین برگزاری رویداد، جریان سازی و شبکهسازی از اقداماتی است که ضروری است، انجام شود.
حمزه پور در ادامه به مراحل ترویج صنایع خلاق پرداخت و عنوان کرد: نیاز است سند عملیاتی برای فناوری نرم و صنایع خلاق بر مبنای هفت مرحله تبیین سیستمهای ارزشی (Value Systems)، تبیین چشمانداز (Vision)، تبیین بیانیه مأموریت (Mission)، تبیین راهبردها (Strategy)، تبیین برنامههای بلندمدت (Long-Term Planning)، تبیین برنامههای کوتاه مدت (Short-Term Planning) و نقشه اقدام (Action Plan) تنظیم شود و بهویژه تعریف دقیق سیستمهای ارزشی به همراه چشمانداز در آن صورت گیرد؛ همچنین موقعیت تبیین شود که به تعبیری بیان مأموریت عنوان شود، در مرحله بعد وظیفه هر دستگاه مشخص شود و استراتژی تعریف شود در مرحله بعد نیز آرایش بودجه مبتنی بر این عملکرد صورت گیرد.
وی با انتقاد از وضعیت سیاستگذاری در موضوع فناوری نرم و صنایع خلاق در برنامه هفتم توسعه گفت: متأسفانه جمعسپاری که برای تدوین این برنامه صورت گرفت بهصورت نمایشی بود و امروز هم میبینیم که سهم صنایع خلاق در آن کم است که امیدواریم قبل از ابلاغ جلساتی جهت اصلاح آن برگزار شود.
حمزه پور در تبیین نسبت دولت و صنایع خلاق عنوان کرد: سازمانهای دولتی نمیتوانند صنایع خلاق را رشد بدهند، چون ایستا هستند و برای این ساختار تعریف نشدند، در حالی که اندیشکدهها مناسبتر هستند از سویی سازمانهایی میتوانند همپا با صنایع خلاق باشند که مدل ساختاری تند آموز (F.L.O=Fast Learning Organaization) داشته باشند.
وی در ادامه تعریف این مفهوم را نیازمند بحث و تبادل نظر دانست و عنوان کرد: بهطور مثال نهادی در این زمینه جشنوارهای ترتیب داده است و مداحی را بهعنوان صنایع خلاق دانسته است، این نشان میدهند که هنوز مرزهای این مفهوم بهصورت دقیق تبیین نشده است و موقعیت برخی صنایع نسبت به صنایع خلاق مشخص نیست، از سویی دیگر برخی صنایع سخت همچون خودرو و سیمان بهطور کامل مشخص است که در دسته صنایع سخت قرار میگیرد با اینکه بحث طراحی در خودرو مطرح است، اما چون غلبه با بخش سخت است این صنعت در صنایع سخت قرار میگیرد و برعکس آن نیز در سینما میبینیم که سینما در صنعت صنایع خلاق جا دارد.
حمزه پور در نهایت ابراز کرد: باید کارگروه دانشی در این زمینه شکل بگیرد تا این مفاهیم را تبیین کنند. البته لازم است این کارگروه با حضور افرادی باشد که تعارض منافع ندارند.
ابراهیم غلامپور، پژوهشگر ارشد فرهنگ و هنر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در ادامه نشست به بیان دیدگاههای خود پرداخت و گفت: باید بدانیم که برای اینکه سیاستی به نتیجه برسد نیاز است تا 3 پنجره باز شود و این سه پنجره عبارت است از: سیاست یا راه حل، جریان سیاسی و پنجره مسئله. توجه فعالان عرصه سیاسی به مفاهیم خاص نشان از اهمیت آن میتواند باشد؛ لذا بیان برخی واژهها در زبان سیاسیون خوب است و نشان از گفتمان سازی است. در مرکز پژوهشها و با محوریت کمیسیون فرهنگی مجلس و همراهی دستگاههای اجرایی مانند معاونت علمی و فناوریهای ریاست جمهوری، وزارت صمت، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال تهیه و تدوین پیشنویس طرح حمایت از صنایع فرهنگی و خلاق هستیم. در اینجا به لحاظ گستردگی و تنوع موجود در مفهوم صنایع خلاق هنوز به تعریف مشخصی نرسیدهایم و در زمینه تعیین مصادیق آن مشکل وجود دارد. برای رفع این مشکل نیاز است کمیته خاصی برای تعریف صنایع خلاق شکل بگیرد. ایشان اظهار داشتند که با فعالان، اساتید و صاحبنظران میتوانند در این کمیته حضور داشته و به ما کمک کنند. تاکنون بستههای پیشنهادی برای طرح قانونی از متولیان اصلی این حوزهها دریافت شده و در حال بررسی است.
وی درباره رابطه دولت و صنایع خلاق بیان کرد: اگر انتظار داشته باشیم که در زمینه توسعه صنایع خلاق دولت همه کار را انجام بدهد شکست خواهیم خورد؛ بنابراین محور توسعه صنایع فرهنگی و خلاق در اصل عموم فعالان این حوزه هستند و رسالت دولت تنظیمگری و تسهیلگری در این حوزه است. از سویی دیگر اینکه فکر کنیم مردم فرهنگ ندارند و نمیتواند به پیشبرد ارزشهای فرهنگی جامعه خود کمک کنند تصور درستی نیست. این اشتباهی بود که رژیم سابق گرفتار آن شده بود. به تعبیری باید دانست که مردم انقلاب اسلامی را شکل داد؛ بنابراین در اقتصاد فرهنگ و صنایع خلاق مردم خود دخیل در این مسئله هستند.
فهیمه محمدزمانی معاون ستاد توسعه فناوری های نرم و صنایع خلاق آخرین سخنران این نشست بود که به سهم ایران در صنایع خلاق پرداخت و عنوان کرد: سهم ایران در سبد جهانی بسیار ناچیز است؛ درحالی که ما در تمام حوزههای صنایع فرهنگی و خلاق بهصورت مجزا فعالیت میکنیم، ولی بر سر دستهبندی صنایع و استانداردها با مشکل مواجه هستیم. در صنعت خلاق موازیسازی بسیاری وجود دارد؛ مثلاً وقتی صنعت خودرو میگوییم، صنعت خودرو یک صنعت خاص است، ولی صنایع خلاق بسیار حوزه بزرگی است. نگاهی که به صنعت موسیقی داریم با صنایعدستی متفاوت است و همچنین نهادهایی که در این حوزه فعالیت میکنند نیز متفاوت است؛ یعنی این حوزه با اینکه با یک عنوان صنایع خلاق شناخته میشود تنوع بسیار زیادی دارد و عناوین مختلفی دارد و وزارت ارشاد و نهادهای دیگر در این زمینه دخیل هستند.
وی گفت: ما باید یک سامانه و ساختار جامع مدیریت دانش و اطلاعات صنایع خلاق داشته باشیم؛ و باید یک شایسته سالاری در مدیریت وجود داشته باشد تا اتفاقات خوب و مفید بیافتد.
همچنین در برنامه و سیاستها تمایزی بین صنایع خلاق و صنایع فرهنگی و صنایعدستی وجود ندارد. صنایع خلاق متأثر از فضای نوظهور است و سرعت رشد این حوزه بسیار زیاد است. ما تجربه خوبی در حوزه دانشبنیانها داریم که فرایند رو به رشد قانونگذاری و توسعه را در این حوزه شاهد هستیم؛ حال اینکه ما چندین قانون در حوزه صنایع خلاق داریم؛ ما نباید در قوانین جدید دوباره قوانین نوشته شده را بگنجانیم؛ ما باید با جهش هنر که رخ داده قوانین جدید بنویسیم.
زمانی در ادامه بیان کردند که اکثراً این سؤال را مطرح میکنند که چرا صنایعدستی ما پیشرفت نکرده است؟ در پاسخ باید گفت وقتی حضور ما در نمایشگاههای بینالمللی صنایعدستی با شاخصهای بینالمللی تفاوت بسیار دارد و استانداردهای بینالمللی را رعایت نمیکنیم؛ نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در حوزه صنایعدستی پیشرفت کنیم.
زمانی اظهار داشت: متأسفانه برای صنعتگران این حوزه بسترسازی برای حضور در نمایشگاههای بینالمللی نشده است و زمانی که ایرانیان به این دست نمایشگاهها میروند با ادبیات آنها آشنا نیستند. باید به بحث آموزش بپردازیم. باید نیروی انسانی آموزشدیده در حوزه صنایع خلاق فرهنگی وجود داشته باشد. که صنایع خلاق بهراحتی میتواند بازار پیدا کند و نمیتوان آن را محدود کرد و باید همراه با سیستم حرکت و بعد قوانین را وضع نمود. امید است که توجه کافی به این امور شود.