دلایل نابودی تالابها

تالابها از جمله مولدترین محیطهای جهان و گهوارههای تنوع زیستی دنیا هستند که با فراهم ساختن آب و قابلیت زادآوری اولیه، نقش مهمی در بقای گونههای بیشماری از گیاهان و جانوران وابسته به خود ایفا میکنند.
تالاب به تجدید ذخیره آبهای زیرزمینی کمک میکند و مانند فیلترهایی برای آلودگیهای طبیعی کاربرد دارند. با وجود تمام فوایدی که تالابها دارند، برخی از آنها در سطح جهان به مرور به سمت نابودی کشیده میشوند که دلیل عمده آن، آگاه نبودن و نداشتن شناخت درست از تالابهاست. در این مقاله، محققان به برسی انواع تالابها، باورهای غلط نسبت به آنها، آسیبشناسی و فعالیتهای مختلف جهانی که در راستای بهبود وضعیت عمده تالابها انجام شده است، پرداختهاند.
در این پژوهش با عنوان «تالاب گنجینههای ناشناخته»، که توسط فرزانه درخشان بابایی کارشناس ارشد جغرافیا، دکتر عزت اله قنواتی، دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی و دکتر منیژه قهرودی تالی، دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی، انجام شده، آمده است:«وقتی ما باتلاقها، لجنزارها، توربزارها، رودخانهها و دریاچهها، مناطق ساحلی، صخرههای مرجانی یا شالیزارهای برنج را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که تالابها و اکوسیستمهای آبی در فراهم کردن آب پاک، حفظ تنوع زیستی، کاهش تأثیر تغییرات آب و هوایی، تجدید آبهای زیرزمینی، کنترل سیلابها و بسیاری منابع دیگر نقش بنیادی دارند که خدمات اکوسیستمی نامیده میشوند».
محققان در رابطه با ریشه کلمه تالاب، بیان کردهاند: «در فرهنگ دهخدا کلمه کول یا کولاب معادل تالاب به کار رفته است. برخی کلمه تالاب را متشکل از دو کلمه «تال» و «آب» میدانند که کلمه تال در زبان هندی به معنای آبگیر یا رشته است که به علت حالت گسترش نهر در لابه لای نیزارهای اطراف تالاب، با این واژه مرتبط شده است. با این همه، واژه تالاب هنوز در نزد افکار عمومی، جایگاه علمی، مناسب و تعریفی شناخته شده و مشخص ندارد».
براساس آن چه در این مقاله آمده، بسیاری از مردم، تالابها را مناطقی دور از دسترس میدانند که محل تکثیر انواع حشرات و بسیاری از ناقلهای بیماری است. هر منطقهای که در آن نیزار، آب، پرنده، ماهی، چمنزار و موجودات بهرهمند از آن، موجود باشد، تالاب نامیده میشود که اکوسیستم آن یک روند تکاملی دارد و منتهیالیه جنگل واقع میشود و دخل و تصرف در هر منطقه آن موجب جلوگیری از رشد تکاملی آن میشود.
محققان در رابطه با اقدامات انجام شده در راستای بهبود وضعیت تالابها، خاطرنشان کردهاند: «از اولین اقدامات مؤثر و هماهنگ جهانی در حمایت از تالابها، تشکیل کنوانسیون حفاظت از تالابهای جهان (کنوانسیون رامسر) بود که در دوم فوریه1971، برابر با 13 بهمن 1349 به میزبانی دولت ایران و در شهر رامسر با انگیزه آشنایی بشر با ویژگیهای منحصر به فرد تالابها و مشارکت جهانی در حفاظت از تالابها شکل گرفت که تا به امروز 118 کشور جهان به این کنوانسیون بین المللی ملحق شدهاند.
کنوانسیون رامسر طی سالیان متمادی از فعالیت خود توانسته است ضمن جلب نظر افکار عمومی، جهانیان را از تأثیر و اهمیت قابل توجه این جلوههای بدیع در زندگی انسان و بقای موجودات زنده آگاه سازد و رغبت کشورهای جهان را در همکاری با این نهاد گسترش دهد، به گونهای که اگر در سال 1349 فقط تعداد محدودی از کشورهای جهان (حدود 18 کشور) عضو این کنوانسیون بودند، امروزه براساس آخرین اطلاعات موجود، تعداد اعضا به 118 کشور افزایش یافته است و در مجموع 1015 تالاب را با مساحتی بالغ بر 71 میلیون هکتار در دفتر کنوانسیون به ثبت رسانیدهاند».
نویسندگان در بخش دیگری از این مقاله در رابطه با اهداف و عملکردهای این نهاد میگویند: «این نهاد بینالمللی پس از تأسیس همواره کوشیده است با برگزاری منظم جلسات کنوانسیون در کشورهای مختلف عضو، مسائل و مشکلات زیستمحیطی تالابها را در اقصی نقاط جهان مورد بررسی قرار دهد و راهحلهای ممکن را در حمایت و حفاظت هرچه بیشتر این بوم سازگانهای طبیعی پیشنهاد کند. کنوانسیون سعی دارد با توسعه این تفکر که تالابها محیطهای کثیف و بدی نیستند، بلکه سازنده منابع بزرگ اقتصادی، فرهنگی، عملی و تفریحی هر کشور به شمار میآیند، تخریب مردم را از خسارات جبران ناپذیر ناشی از آنها آگاه سازد».
محققان این مقاله با اشاره به برخی از انواع تالابها، تشریح کردهاند: «باتلاق، رستنیهای پهنهای از زمین پست که از رطوبت اشباع شده و معمولا در آن روییده باشد و برخلاف مانداب، پوشیده از آب نباشد. به تعریفی دیگر، باتلاقها به مناطق پست و سطحی اطلاق می شوند که در طول سال یا در فصلهای بارانی به دلیل جریان آبهای سطحی یا زیرزمینی کم و بیش از آب اشباع شده باشند. منابع آب موجود در باتلاقها غیرقابل استفاده و اغلب دارای املاح فراوان است».
طبق این مقاله سایر انواع تالابها به صورت ذیل هستند: «مانداب: رستنیهایی در قطعه زمین پستی که از رطوبت اشباع شده، یا زمین پست و مرطوبی که گهگاه به زیر آب میرود و به دلیل نفوذناپذیری خاک و کمبود زهاب، از گل ولای فراوان تشکیل شده است. مرداب: آبهای شور و کم عمقی که به وسیله زمین باریکی از دریا به طور کامل یا ناقص جدا شده باشند. تالاب مصنوعی: این نوع تالاب برای سیلگیری رودخانهها و دریاها به دست انسان ساخته میشود. آب بندان: گونهای از تالابهای مصنوعی ساخته دست بشر برای پرورش ماهی و ذخیره آب است».
درخشان بابایی و همکارانش ضمن اشاره به اهمیت تالابها، کارکردهای آن را به این صورت بیان کردهاند: «هر نوع تالاب از شمار زیادی اجزای فیزیکی، بیولوژیکی یا شیمیایی تشکیل شده است. آب و خاک، گیاهان و مواد غذایی معرف این اجزا هستند که در پیوند با یکدیگر در یک سیستم یکپارچه تالاب را به وجود میآورند. فرایندهای بین اجزا، کارکردهای تالابها را به وجود می آورند. تنوع زیستی و ژنتیکی گونههایی که در تالاب زندگی میکنند از اهمیت بالایی برخوردار است. تالابها اگرچه وسعت چندانی نسبت به سایر محیطهای زیستی ندارند، ولی در عمل به خاطر داشتن شرایط خاص محیطی، ویژگیهای آب و خاک و پیچیدگیهای بوم شناختی، تنوع قابل ملاحظهای را به وجود میآورند».
محققان تشریح کردهاند: «تالابها به عنوان کانونهای حساس نه تنها دارای تنوع گونهای بسیار بالای جانوری و گیاهی هستند، بلکه تنوع ژنتیکی در هر یک از گونهها در حد بالایی است و این تنوع به طور عمده در ارتباط مستقیم با تنوع محیط زیست و زیستگاههای تشکیل شده در تالاب است».
اثرات اقلیمی تالابها بر نواحی مجاور
درخشان بابایی و همکارانش در رابطه با اثرات اقلیمی تالابها بر نواحی مجاور، بیان کردهاند: «وجود گستره آبی در تالاب، باعث تعدیل درجه حرارت، افزایش رطوبت نسبی و نیز پالایش و تصفیه هوا در نواحی مجاور میشود. تغییرات بسیار جزئی درجه حرارت شبانه روزی از خصوصیات این مناطق به شمار میرود و دلیل آن، گرمای ویژه زیاد آب است. ازجمله دیگر فواید تالابها که در این مقاله به آنها اشاره شده است به شرح ذیل است:
جلوگیری از فرسایش خاک: پوشش گیاهی موجود در تالاب و به ویژه حاشیه آن، عامل مهمی در جلوگیری از فرسایش کرانههای ساحلی است. ورود انواع رسوبات از رودخانههای محلی یا شست وشوی خاک اراضی مجاور، تردد انواع قایقهای سریع در سطح تالاب که عامل عمده ایجاد موج در سطح آب و برخورد آن با کناره و تخریب دیوارههاست به وسیله پوشش گیاهی حاشیه محدود میشود. سیستمهای ریشهای این گیاهان به حفظ خاک کمک و حرکات موئینه خاک از عدم ثبات آن جلوگیری میکنند و سبب میشوند تا لایههای سطح شسته نشوند.
تغذیه آبهای زیرزمینی: آب تالابها زمانی که به سفرههای زیرزمینی میرسد لایههای آبدار زیرزمینی را تغذیه میکند. در طول زمانی که آب تالاب به لایههای آبدار زیرزمینی میرسد از صافیهای مختلف میگذرد و از هرگونه آلودگی پاک میشود. کارکرد ذخیرهسازی آب سیلاب به وسیل تالابها و سپس تغذیه آبهای زیرزمینی مفیدتر از زمانی است که روانابها به سرعت به پایاب رودخانه سرازیر و از بستر آن خارج میشوند.
نفوذ آب تالاب به زیرزمین: تالاب میتواند بخشی از سیستم آبهای کم عمق را تغذیه کند یا به صورت نفوذ به لایه پایینتر، سفرههای عمیق دائمی به وجود آورد.
اهمیت تالابها به جهت حضور پرندگان: حضور پرندگان به صورت مهاجر یا بومی در مناطق، دارای ارزشهای فراوانی است که از آن جمله میتوان ارزشهای اکولوژیکی، اقتصادی، آموزشی، علمی، تفریحی و زیبایی شناسی آنها را نام برد. ارزشهای اکولوژیک و نقشی را که پرندگان در مسیر انرژی و چرخه مواد غذایی در اکوسیستمهای منطقه بر عهده دارند و همچنین چنین رابطه تنگاتنگی که پرندگان با محیط خود برقرار میکنند، حائز اهمیت است.
تفرج و توریسم: چشم انداز زیبای تالابها تفرجگاههای پرطرف دار هستند و میتوانند برای ساکنان اطراف تالابها، سودهای اقتصادی زیادی از راه توریسم به ارمغان بیاورند. تالابها ساعات دلپذیری برای قایق رانی، شنا و ماهی گیری فراهم میکنند و این امکان را به وجود میآورند که از نواحی مجاور آنها برای ساخت مکانهای مناسب تفریحی استفاده شود.
اهمیت زیبایی شناسی: سیمای طبیعی زمین شامل اجزایی است که منظر یک مکان ویژه از یک منطقه را به وجود میآورند. تالابها از اجزای کلیدی سیمای طبیعی زمین به شمار میروند که نه تنها باعث تنوع میشوند بلکه نقطه محوری مناظر نیز به حساب میآیند.
اهمیت مذهبی و معنوی: بسیاری از جوامع برای امور مذهبی و معنوی خود مناطق ویژهای دارند. بدیهی است نحوه نگرش این جوامع نسبت به این مناطق به عنوان بخشی از شیوه یگانه زیستی آنها ممکن است برای افراد دیگر قابل درک نباشد. از طرف دیگر ممکن است بین یک منطقه و یک جامعه پیوندهای معنوی نیرومندی وجود داشته باشد. این نوع پیوندها ممکن است به دلیل رابطه فرهنگی ویژه و تاریخی باشد یا به دلیل استفادههای متوالی نسلهای پیشین به وجود آمده باشد. در بسیاری از موارد، این نوع مناطق کاملا بی نظیرند و در صورت نابود شدن، تجدیدناپذیر خواهند بود. در بعضی از کشورها، تالاب ها چنین اهمیتی دارند.
تصفیه فاضلابهای شهری و صنعتی: رشد روزافزون جمعیت و توسعه سریع صنایع از عواملی هستند که باعث افزایش مصرف آب و تولید فاضلاب در جوامع شدهاند. با توجه به محدود بودن منابع آب در دسترس، ساخت تالابها با هدف تصفیه فاضلاب میتواند ضمن حفاظت از منابع آبی، بخشی از کمبود آب را در مصارف آبیاری، کشاورزی، مصارف صنعتی، تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی، پرورش ماهی و مصارف شهری جبران کند.
مهار سیلابها: تالابها به عنوان مخازن بزرگی بر سر راه سیلابهای ویرانگر قرار میگیرند و موجب کاهش بلایای طبیعی میشوند. آب مهار شده سیلابها به وسیله تالاب در مصارف کشاورزی و صنعتی به کار میرود».
درخشان بابایی و همکارانش افزودند: «در صورت بیتوجهی و نابودی این پرندگان با شکار و تخریب زیستگاهها جبران چنین غیرممکن است. برای رابطه ظریف و دقیقی با محیط زیست منطقه، تقریبا مثال بعضی از پرندگان شکاری و گوشت خوار با تغذیه از جوندگان حاشیه تالابها نقش مهمی در کنترل جمعیت جوندگان و کاهش زیانهای اقتصادی ناشی از انتقال و انتشار بیماریهای عفونی و تخریب مراتع دارند».
دلایل تخریب و نابودی تالابها
محققان در رابطه با دلایل تخریب و نابودی تالابها، اظهار کردهاند: «از گذشتههای بسیار دور، انسان همواره به گسترش سیطره و تسلط خود بر زمین توجه داشته و براساس این باور غلط که منابع طبیعی موجود پایان ناپذیرند و انسان میتواند تا ابد از این چشم اندازهای طبیعی و غنی استفاده کند، هر روز دست درازی و چپاول بخشهای جدیدی از آن را آغاز کرده و بر جمعیت خود روی کره خاکی افزوده است. فشار و سنگینی بار بهره برداریهای مکرر، غیرآگاهانه و بیش از حد از منابع طبیعی و از جمله تالابها بر همه بخشهای زیست ما به شدت احساس میشود».
در این پژوهش آمده است: «در این میان، الگوهای پیچیده اقتصادی کشورهای پیشرفته از یک طرف و فقر و رشد نگران کننده جمعیت کشورهای در حال توسعه از طرف دیگر، بر این فشار میافزایند. بخش اعظم این تخریبها و انهدامها متوجه بوم سازگانهای آبی و محیطهای تالابی است که حتی شدت تخریب آنها از بخشهای دیگر به دلیل نداشتن درک صحیح از ارزشهای نهفته آنها بیشتر است و روند بیابانی شدن و توسعه کویر با از بین رفتن آنها سرعت بیشتری میگیرد».
خطر نابودی تالابها همانند بحران تخریب لایه ازون، از بحرانهای زیست محیطی جهان است
درخشان بابایی و همکارانش معتقدند: «امروزه خطر نابودی تالابها همانند بحران تخریب لایه ازون، نابودی جنگلها و انقراض بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی به یکی دیگر از بحرانهای زیست محیطی جهان تبدیل شده است. براساس اطلاعات منتشر شده از طرف کنوانسیون رامسر 50 درصد تالابهای طبیعی نابود شدهاند و در ایالات متحده آمریکا تقریبا تأثیر این نابودی در انواع زیستگاههای مهم مشهود است».
در این پژوهش آمده است: «در حوضه آبریز دریای خزر، میزان قابل ملاحظهای از تالابها برای مقاصد کشاورزی، ساخت مسکن و جایگاه دفن زباله نابود شدهاند. همچنین در حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان بخش قابل ملاحظهای از تالابها در جریان جنگ تحمیلی و عوارض ناشی از آن آسیب دیده و البته جنگ خلیج فارس نیز بر آن بیتأثیر نبوده است. در حوضه آبریز هامون نیز علاوه بر جنگ طولانی مدت داخلی در کشور افغانستان که موجب بروز آثار سوء در تالابهای آن حوضه شده است، اعمال مدیریت نامناسب منطقهای از جمله تغییر مسیر، ایجاد تأسیسات جدید و وارد کردن گونههای غیربومی، زیانهای قابل ملاحظهای را به دنبال داشته است. نابودی تالاب کمیجان و تبدیل اراضی آن به زمینهای کشاورزی، پس از مدتی موجب غیرقابل استفاده شدن اراضی کشاورزی مذکور میشود».
محققان ضمن اشاره به وضعیت نامناسب تالاب گاو خونی، بیان کردهاند: «در معرض تهدید جدی قرار داشتن تالاب گاوخونی (بدون اقدامات و ملاحظات مدیریت آبریز زاینده رود) از فاجعههای زیست محیطی در حال تکوین در این حوضهها به شمار میآید. به علاوه بر حوضه آبریز دریاچه ارومیه، احداث سد روی رودخانهها و احداث بزرگراه در داخل دریاچه ارومیه و عوارض ناشی از آن، تأسیسات آبزی پروری و زهکشی بخشهایی از آن از عوامل تهدید کننده جدی نابودی تالابهای این حوضه است».
درخشان بابایی و همکارانش به طور کلی، عمده ترین عوامل مؤثر در از بین رفتن تالابها در ایران و سایر نقاط را به صورت ذیل خلاصه کردهاند: «یکی از عوامل تخریب و انهدام تالابها، عوامل انسانی است. عدم شناخت واقعی ارزشهای بالقوه و نقش و اهمیت این بوم سازگانها در زندگی بشر، که ادامه حیات ما و سایر موجودات را تضمین میکند، موجب ناکام ماندن بسیاری از اقداماتی میشود که سعی در حفاظت از تالابها و جلوگیری از تخریب آنها دارند».
طبق این مقاله: «تبدیل بوم سازگانهای تالابی به زمینهای کشاورزی از دیگر عوامل نابودی تالابهاست. تالابها از لحاظ مواد تروبزا بسیار غنی و برای امور زراعی مناسب هستند. از این رو تالابهای بی شماری تاکنون زهکشی و تبدیل به زمینهای کشاورزی شدهاند. رودخانهها و جریانهای آبی دیگر در مسیر خود به وسیله فاضلابهای شهری، کشاورزی و صنعتی آلوده و در نهایت موجب آلودگی تالاب میشوند. رسوبات حمل شده به تالاب نیز موجب پر شدن تالاب، رسوبزایی و در نتیجه کم شدن گستره و توسعه تالاب میشوند و چنانچه با اقدامات به موقع لایروبی نشوند، زمینه را برای نابودی کامل آن در آینده فراهم میکنند».
محققان طبق اطلاعات موجود در این مقاله عوامل دیگر در نابودی تالابها را نبود مدیریتی هدفدار و توانمند دانستهاند و اظهارکردهاند: «در بسیاری از موارد اقدامات پیشبینی شده، حفاظت و حراست از تالابها را به نتیجه نهایی و موردنظر نمیرساند. استفاده از تالابها به عنوان مناطق تفرجگاهی اگرچه یکی از اهداف جدید مدیریت تالابها در راستای آشنایی مردم با ارزشها و حفاظت از آنها به شمار میآید، لیکن اگر این اقدام بدون برنامهریزی صحیح باشد نه تنها هدف مذکور محقق نمیشود، بلکه گاهی به روند تخریب تالاب نیز کمک میکند».
براساس پژوهشهای انجام شده صید و شکار از دیگر علتهای تخریب و نابودی تالابهاست و در ادامه محققان تشریح کردهاند: «با از بین رفتن پرندگان و حیات وحش تالابها، صدمات جبران ناپذیری بر پیکره این زیستگاه وارد میشود. برداشت مواد توربی از تالابها، استفادههای مکرر اقتصادی نظیر استخراج نمک، مواد معدنی و پرورش آبزیان، دیوارکشی و تغییر شکل آنها به مخازن آب، تغییر مسیر آبراههها یا پمپاژ آبهای زیرزمینی نواحی مجاور، ایجاد سد و کنترل آب رودخانهها یا افزایش رسوب گذاری، کانالی کردن رودخانهها، معرفی گونههای غیربومی و جمع آوری تخم پرندگان به دست افراد سودجو از عمده ترین عواملی هستند که در نابودی تالابها نقشی بسزا دارند».
نویسندگان این مقاله خاطرنشان کردند: «تالابها بوم سازگانهای بینظیری هستند که از لحاظ ویژگیهای بوم شناختی منحصر به فردند و به خوبی از سایر بوم سازگانهای دیگر قابل تفکیک خواهند بود. آب و خاک شرایط خاص خود را دارند و این شرایط از یک طرف امکان رویش هر گیاه و زیست هر جانداری را میسر نمیسازد و از طرف دیگر، گونههای زیستی بی نظیری را که برخی از آنها در هیچ یک از زیستگاههای دیگر طبیعت یافت نمیشوند، پرورش میدهد. شرایط زیست محیطی حاکم بر تالاب، دسترسی انسان را به آن مشکل و گاهی غیرممکن کرده و به این ترتیب، بکرترین جلوههای زیبای طبیعت را به وجود آورده است».
محققان اظهار کردند: «تالابها نزدیک به 6 درصد از کره زمین را دربرمیگیرند و مساحت آنها بالغ بر 885 میلیون هکتار است. اگرچه تالابها وسعت چندانی ندارند، اما به علت داشتن ویژگیهای منحصر به فرد بوم شناختی، خاک و آب و هوا، از جهات اقتصادی، اجتماعی، بیولوژیکی، زیبایی شناسی، علمی، تفرجگاهی دارای ارزش بسیار هستند. از نظر اکولوژیک، تالابها کانون حیات و نبض تپنده یک منطقه و زیستگاه گونههای مختلف جانوری و گیاهی هستند. علاوه بر فواید تالابها در اکولوژی مناطق مجاورشان، آثار مثبت فراوانی نیز برای انسانها دارند».
تالابها موجب کاهش بلایای طبیعی میشوند
طبق پژوهشهای انجام شده: «تالابها، به عنوان محل ذخیره آب عمل میکنند تا جایی که تأمین آب کشاورزی تا حدودی وابسته به تالابهاست. علاوه بر آن، صنایعی چون شیلات و چوب نیز وابستگی مستقیمی به تالابها دارند. تالابها به عنوان مخازن بزرگ بر سر راه سیلابهای ویرانگر قرار میگیرند و موجب کاهش بلایای طبیعی میشوند. آنها با تبخیر و ایجاد رطوبت در هوا، از حرارت زیاد میکاهند و در زمستان، سرمای بیش از حد را کاهش میدهند. یکی دیگر از عملکردهای تالاب تصفیه و پالایش است. رودخانههایی که به تالابها میریزند، اگر حامل مواد آلاینده، سموم و غیره باشند، وقتی وارد تالاب میشوند، به دلیل جریان ساکن آب در تالاب، آلایندههای خود را ته نشین و در کف تالاب آرام و بعضا ساکن می کنند».
تالابها در جذب دی اکسیدکربن که یکی از گازهای گلخانهای و عامل گرم شدن زمین است نقش بسزایی دارند
محققان افزودند: «بسیاری از این مواد تجزیه میشوند و به مصرف گیاهان درون و اطراف تالاب میرسند. به این ترتیب، آب در تالابها آلودگی کمتری دارد و از کیفیت بالاتری برخوردار است. پالایندگی تالاب البته فقط محدود به آب نمیشود. گیاهان اطراف تالاب در فرایند فتوسنتز، دیاکسیدکربن موجود در هوا را دریافت و کربن آن را در خود ذخیره میکنند. به علاوه برگهای خزان زده و شاخ و برگ گیاهان در کف تالاب انباشته میشوند و پس از تجزیه، کربن موجود در آنها در کف تالاب ذخیره میشود. به این صورت تالابها در جذب دی اکسیدکربن که یکی از گازهای گلخانهای و عامل گرم شدن زمین است نقش بسزایی دارند».
درخشان بابایی و همکارانش بیان کردند: «علاوه بر این، تالابها تفرجگاههای پرطرفدار هستند و میتوانند برای ساکنان اطراف، سودهای اقتصادی زیادی از راه توریسم به ارمغان بیاورند. همچنین نزد جانورشناسان، گیاه شناسان، زمین شناسان و دانشمندان رشتههای علوم طبیعی، تالابها مناطق پراهمیتی برای تحقیقات علمی به شمار میآیند. بررسیها نشان میدهند که بسیاری از تالابها در اثر عدم وجود شاخصهای مدیریتی، مدیریت غیرکارا، بهره برداری نامعقول، تغییر کاربری و تبدیل زمینهای تالابی، سدسازی، شکار و صید غیرقانونی و صدور مجوزهای قانونی شکار بیش از حد توان تحمل، کم آبی و خشکسالی، اجرای طرحهای عمرانی، وارد کردن گونههای گیاهی و جانوری غیربومی، احداث و توسعه مزارع تکثیر و پرورش آبزیان، احداث بزرگراهها، اکتشافات نفت در تالابهای ساحلی و استفاده بیرویه از آب آنها از بین میروند یا رو به نابودیاند».
انتهای پیام