رد پای آمریکا در فتنه انگیزی فرقه ای در لبنان
تهران - ایرنا - بن بست های پیاپی و طولانی شدن اختلافات سخت و خطرناک سیاسی در لبنان ریشه های تاریخی، فرهنگی، سیاسی و حتی قومی دارد که بخش مهمی از آن به بیرون از مرزهای جغرافیایی و بویژه مداخلات خارجی بر می گردد. اما این روزها دولت آمریکا وارد بازی خطرناکی در این کشور حاشیه شرق مدیترانه شده که زمانی عروس خاورمیانه خوانده می شد و کشوری که در آن زندگی مسالمت آمیز اقوام و مذاهب الگو و زبانزد...
تازه ترین تحرکات آمریکا در لبنان، بیش از آنکه ابعاد سیاسی داشته باشد، حساسیت های قومی و مذهبی را نشانه رفته است، آن هم در شرایطی که این کشور به دلیل ناکامی های پپاپی در تشکیل دولت و نیز تحت فشارهای اقتصادی ناشی از عملکرد بد دولت های سابق بویژه دولت های منتسب به جریان 14 مارس، در شرایط ویژه و بی دولتی بسر می برد.
اوضاع و حساسیت های تحولات داخلی لبنان آنقدرها مهم است که دوستان لبنان و حتی دولت های غربی مانند فرانسه که چشم به این کشور کوچک حاشیه مدیترانه دارند، تلاش می کنند دولت لبنان هرچه سریعتر تشکیل شود و مدیریت اوضاع نامناسب جاری را به دست بگیرد.
حتی امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه، به محض حادثه انفجار در بندر بیروت با دو سفر به لبنان، سعی کرد تا ابتکار عملی را که منتج به تشکیل یک دولت فراگیر شود، به دست بگیرد؛ هر چند او دنبال منافع پاریس و حمایت از جریان های قومی خاص خود بود.
اگرچه اغلب احزاب لبنانی به نیات فرانسه اعتماد چندانی ندارند، اما حتی جدی ترین جریان ها مانند حزب امل و حزب الله هم در برابر چنین ابتکارهایی مانع تراشی نکردند تا هر چه سریعتر با تشکیل دولت، حرکت به سمت مدیریت بحران های اقتصادی و اجتماعی آغاز شود.
با اینحال، آمریکایی ها نه تنها برای به شکست کشاندن تلاش ها و ابتکارهای مکرون، زیر یک خم فرانسوی ها رفتند، بلکه اقدامات تحریک آمیز خطرناک را نیز در دستور کار قرار دادند.
آمریکایی ها در اجرای سیاست های سلطقه جویانه و مخرب خود در منطقه سابقه دارند؛ یک روز القاعده را از افغانستان به عراق منتقل کردند و جنگ های خونین و خشونت های گسترده را از 2005 تا 2009 در این کشور میان شیعیان و سنی ها دامن زدند و زمانی هم داعش را خلق کردند، این گروه را انقلابیون صحرا نام نهادند که در برابر دولت شیعه عراق قد علم کرده است. حالا هم به نظر می رسد در لبنان به دنبال یک جنگ فرقه ای جدید هستند.
در همین چارچوب حذف شیعیان، یکی از اصلی ترین طیف های جمعیتی در لبنان در دستور کار پمپئو و تیم تندرو و افراطی او قرار گرفته است.
فشار به لبنانی ها برای خارج کردن یک طیف بزرگ از دولت و حذف آنها از پست هایی مانند وزارت دارایی، چیزی است به مثابه دمیدن بر تنور بحران!
اکنون دخالت های هدفمند واشنگتن در منطقه بخصوص در لبنان، ردپاهای فتنه انگیزی آمریکا را در روند تحولات این کشور باقی گذاشته است؛ چه هنگامی که سفیر واشنگتن در بیروت به مداخله در امور داخلی لبنان می پردازد و به مردم این کشور اهانت می ورزد و چه هنگامی که مقام های این کشور از جمله وزیر سابق دارایی را تحت تحریم های غیر قانونی قرار می دهد.
آمریکایی ها برای دامن زدن به آتش فتنه در لبنان به دروغ مدعی شدند که حزب الله لبنان مقادیر زیادی نیترات آمونیوم، همان ماده شیمیایی را که در بندر بیروت حادثه آفرید، در کشورهای اروپایی انبار کرده اند تا این جریان بزرگ ضد تروریستی در منطقه را با اروپایی ها درگیر کنند، حال آنکه فرانسوی ها این ادعای آمریکا را رد کردند.
نقش حزب الله لبنان به همراه سایر اجزای محور مقاومت در جنگ علیه تروریست امری نیست که آمریکایی ها بتوانند آن را کتمان کرده و نادیده بگیرند، حتی متحدان اروپایی واشنگتن که همواره با حزب الله دشمنی ورزیده اند، نتوانسته اند این نقش بی بدیل را در مهار و سرکوب تروریسم بین الملل در منطقه نادیده بگیرند.
ستیز آمریکایی های تندرو بویژه تیم پمپئو با حزب الله و محور مقاومت در حالی است که لبنان اکنون بیش از هر زمان به تعامل، همبستگی و اتحاد اقوام و طوایف در داخل و حمایت های بین المللی نیاز دارد تا از بحران اقتصادی خارج شود، حال آنکه واشنگتن تقابل خود را با محور مقاومت و بویژه حزب الله از فاز سیاسی به فرقه ای و مذهبی تبدیل کرده است؛ امری خطرناک که به ضرورت، ملت لبنان و احزاب و جریان های سیاسی این کشور باید نسبت به آن هوشیار باشند.
*س_برچسبها_س*