روایتی از آمریکایِ غرق در بحران و مردمی که احساس آرامش ندارند
گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو_ خبرگزاری دانشجو؛ پایگاه خبری US NEWS در گزارشی، به التهاب روز افزونِ اجتماعی در جامعه آمریکا به دلیل وقوع بحرانهای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در این کشور پرداخته و به طور خاص به این موضوع اشاره کرده که آمریکایِ کنونی عملا به کشوری غرق در بحران تبدیل شده که هیچ کسی در آن احساس آرامش ندارد. مسالهای که عملا از سال 2020 که بحران پاندمی ویروس کرونا اوج...
گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو_ خبرگزاری دانشجو؛ پایگاه خبری US NEWS در گزارشی، به التهاب روز افزونِ اجتماعی در جامعه آمریکا به دلیل وقوع بحرانهای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در این کشور پرداخته و به طور خاص به این موضوع اشاره کرده که آمریکایِ کنونی عملا به کشوری غرق در بحران تبدیل شده که هیچ کسی در آن احساس آرامش ندارد. مسالهای که عملا از سال 2020 که بحران پاندمی ویروس کرونا اوج گرفت، شدت یافته و تا به امروز، جامعه آمریکا را در وضعیتی کاملا بحرانی قرار داده است. موضوعی که از چشم اندازی کلی، دولت بایدن را نیز وارد یک شرایط بحرانی کرده و اینطور به نظر میرسد که در شرایط فعلی در آمریکا، همه چیز از کنترل خارج شده است.
پایگاه خبری US NEWS در این رابطه مینویسد: «برای مردم آمریکا که در روزها و ماههای اخیر با سِیلی از اخبار بد رو به رو بوده اند، ارقام جدیدِ ثبت شده برای نرخ تورم در کشورشان، عملا وضعیت آنها را بحرانیتر کرده و میکند. در این راستا بر اساس جدیدترین آمارها، قیمت کالاها در آمریکا در ماه جاری در مقایسه با دوره زمانی مشابه سال قبل، افزایشِ 9.1 درصدی را نشان میدهد. میزان تورمی که از پیش بینیهای پیشینِ اقتصاددانها در مورد اقتصاد آمریکا به مراتب بدتر و وخیمتر است و در عین حال سریعترین رشدِ نرخ تورم در آمریکا از سال 1981 میلادی را به ثبت رسانده است.
قیمت بنزین نیز در آمریکا (علی رغم نوسانهایی که در مدت اخیر داشته و تا حدی کاهش یافته)، همچنان بالا و گران است. در این میان، اینطور به نظر میرسد که "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا به دلیل همین شرایطِ نامناسب اقتصادی، انتخابات سختی را پیش روی خود داشته باشد (انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا در ماه نوامبر سال 2022).
در این چهارچوب همچنین اینطور به نظر میرسد که بایدن هرکاری خواهد کرد تا روندِ جاری را به نفع خود و حزب دموکرات تغییر دهد. با این حال، تمامی کاری که وی تواسته انجام دهد این بوده که به بانک مرکزی آمریکا اجازه داده تا از نرخهای بهره برای بهبود وضعیت اقتصادی این کشور استفاده کند. البته که همین مساله نیز موجب شده تا اقتصاددانها نسبت به ایجاد رکودِ عمیقتر در اقتصاد آمریکا که ناشی از افزایش نرخهای بهره خواهد بود، هشدار دهند.
اگرچه مقامهای ارشد دولت آمریکا سعی داشته اند تا آمارهای جدید تورم در این کشور را به مسائلی نظیر اینکه آنها مبتنی بر دادههای قدیمی هستند و یا متاثر از افزایش بهای انرژی در بازارهای جهانی میباشند، نسبت دهند، با این حال، عملا در مهار وضعیت ناکام بوده اند و این مساله به طور خاص از سوی مردم آمریکا به خوبی درک شده است.
افزایش نرخ تورم آمریکا از 8 به بیش از 9 درصد، تاثیراتِ روانی را نیز بر سرمایه گذاران و صاحبان کسب و کارها در آمریکا خواهد داشت. مسالهای که موجب شده اکنون نوعی ترسِ درونی در بازارهای مالی آمریکا حاکم باشد. اگر صرفا در آمریکا بحث و چالش "تورم" مطرح بود، مردم آمریکا و رهبرانی که آنها انتخاب کرده اند، شاید میتوانستند بر بحرانِ ایجاد شده غلبه کرده و وضعیت را آرام کنند. با این حال اخبار مرتبط با تورم در آمریکا، همراه با طیف قابل توجهی از اخبار بحرانیِ دیگر میآیند و گویی این پیام را به مردم آمریکا میرسانند که بسیاری از چیزها از دست حکومت این کشور خارج شده است و آنها اساسا این توانایی و پشتوانه که مشکلات را به نحو موثری مخاطب قرار دهند، ندارند.
در این راستا شاهد بوده و هستیم که تیراندازیهای دسته جمعی در آمریکا به یک امر رایج تبدیل شده و روندِ این قبیل حوادث نیز صعودی است. اکنون بسیاری از مردم در آمریکا به این فکر میکنند که آیا واقعا میتوانند رویِ نیروهای امنیتی این کشور جهت حراست از امنیتشان حساب باز کنند؟
در عین حال در روزهای اخیر جلسات استماعِ مرتبط با شورشِ ششم ژانویه نیز ثابت میکنند که آمریکا تا چه حد به وقوعِ یک کودتا نزدیک بوده است. حتی هنوز هم نشانههایی وجود دارند که تایید میکنند امکان دارد باز هم یکچنین اتفاقی حادث شود. در عین حال، تشدید تحولات مرتبط با تغییرات اقلیمی در آمریکا نیز بسیاری از مردم آمریکا را نگران کرده و مقامهای این کشور هم عملا هیچ واکنش مناسبی را به این بحران از خود نشان نمیدهند.
شما زیادی از زنان آمریکایی نیز در مدت اخیر و پس از آنکه دادگاه عالی آمریکا حق آزادیِ سقط جنین را لغو کرد، این حس را دارند که حقوقشان ضایع شده است. این در حالی است که فعالان حامی مساله سقط جنین امیدوار بودند که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا که خود با حفظ حق سقط جنین برای زنان موافق بود، بتواند کاری در حمایت از آنها انجام دهد. مسالهای که محقق نشد و عملا زنان آمریکایی را به شدت ناامید کرد.
جنگ اوکراین نیز نَه تنها به افزیش بهای بنزین و گاز در آمریکا و کمبود مواد غذایی ختم شده، بلکه بار دیگر محدودیتهای حوزه "قدرت" را به آمریکا یادآوری کرده است. در عین حال، "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه نیز با حربههای مختلفی که در دست دارد، عملا آمریکا و شخصِ بایدن را تحقیر کرده و میکند و برای وی در عرصه سیاست داخلی آمریکا، هزینه زایی میکند.
در عین حال، بحران پاندمی ویروس کرونا نیز که از سال 2020 همراه با مردم آمریکا است، عملا با اوج گرفتنهای گاه و بیگاهِ خود، سطح مشکلات و چالشهای روحی و فکری را برای مردم آمریکا که تا حد زیادی به دلیل طولانی شدنِ دوران پاندمی کرونا، خسته شده اند، افزایش میدهد.
در این راستا، "والی ورایت"، روانشناس آمریکایی میگوید: "دو و نیم سال است که مردمِ آمریکا این حس را دارند که یکی پس از دیگری، بحرانهای جدیدی برای آنها ایجاد میشود. در این راستا، اخیرا یافتههای یک نظرسنجی از مردم آمریکا نشان داده است که 80 درصد از مردم این کشور، مساله تورم آمریکا و جنگ در اوکراین را یک منبع مهم و اساسی از اضطراب و استرس برای خود ارزیابی میکنند. در این چهارچوب، سطح نگرانیهای مردم آمریکا در 15 سال اخیر، به نقطه بی سابقهای رسیده است".
البته که صرفِ بلند بالا شدن لیست موارد و رویدادهای استرس زا برای مردم آمریکا نیست که عملا آنها را وارد بحرانهای فکری و روحیِ جدی کرده است. بلکه مساله شبکههای اجتماعی و نوعِ پرداخت به مسائل در آنها نیز عملا بر شدتِ نگرانیها و استرس مردم آمریکا افزوده است. موضوعی که عملا شمار قابل توجهی از مردم آمریکا را به سمت این پرسش اساسی رهنمون ساخته که آیا واقعا قرار است آنها تحت این میزان جنگ و گریز زندگی کنند؟
در این راستا، شماری از ناظران و تحلیلگران آمریکایی معتقدند که سِیلی از بحرانها به صورت یکجا علیه کشورشان اتفاق میافتند. مسالهای که موجب شده تا عملا هر اتفاقی در آمریکایِ کنونی، در یک مقیاس بسیار بَد و ناامید کننده حادث شود و به نظر برسد.
در این فضا، قطبی شدنِ شدیدِ جامعه آمریکا نیز مزید بر علت شده و موجب گشته تا منازعات سیاسی در سطح کلان در آمریکا، عملا نمودهای خود را در جامعه نیز پیدا کنند و نشان دهند. کما اینکه در شرایط فعلی حتی اجماعی درمورد اینکه "جو بایدن" توانسته به صورت مشروع، در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا پیروز شد هم وجود ندارد.
این روندها در نوع خود، جامعه آمریکایِ فعلی را به جامعهای بیقرار و به دور از آرامش تبدیل کرده اند. در واقع، مردم آمریکا اکنون اینطور فکر میکنند که مسائل و موضوعاتِ مرتبط با کشورشان، عملا پیچیدهتر شده اند. در کنار همه این ها، ایمان و اعتقاد عمومیِ مردم آمریکا به دولت این کشور نیز شدیدا کاهش پیدا کرده است. موضوعی که به طور خاص خود را در کاهشِ بی سابقه میزان محبوبیت مردمی بایدن به چیزی در حدود 30 درصد به خوبی نشان میدهد. در این میان، بر اساس یافتههای یک نظرسنجی که توسط "موسسه تایمز" انجام شده، 58 درصد از آمریکاییها اعلام کرده اند که نظام حکومتیِ آنها به نحو موثر و مفیدی عمل نمیکند و به اصلاحات اساسی نیازمند است. در این شرایط، جو بایدن با فشارهای قابل ملاحظهای رو به رو است و همه وی را مسوول ایجاد بهبود در شرایط میدانند.» موضوعی که عملا عرصههای سیاست، اجتماع و اقتصاد آمریکایی را با چالشهایی قابل ملاحظه رو به رو میسازد.