سه‌شنبه 6 آذر 1403

روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، یکی از مسائلی که در دو الی سه سال گذشته و مخصوصا ماه‌های اخیر مکررا از سوی برخی اقشار جامعه به عنوان یک مطالبه مطرح می‌شود و اتفاقا تعداد زیادی از مخاطبان خبرگزاری فارس هم با ایجاد پویش‌هایی متعددی در سامانه فارس من انتقادات خود را از این مسئله بارها مطرح کرده‌اند، وجود مانتوهای ناماسبی است که در بسیاری از فروشگاه‌های پوشاک عرضه می‌شود.

در بسیاری از فروشگاه ها عرضه مانتوهای مناسب با شئون اسلامی انجام نمی‌شود و اگر هم موجود باشد، عرضه آن محدود است. بنابراین یافتن یک مانتوی مناسب برای افراد با حجاب کامل به راحتی امکان‌پذیر نیست.

برخی نیز معتقدند عرضه زیاد مانتوهای نامتعارف و نامناسب، باعث شده است که مردم نسبت به استفاده از این مانتوها گرایش یابند، در واقع این افراد بر این عقیده‌اند آنچه که عرضه می‌شود بر سلیقه و انتخاب و نوع پوشش برخی از بانوان تأثیر گذاشته است، به عبارتی این افراد می‌گویند گرایش بانوان به استفاده از مانتوهای کوتاه و بدون دکمه به علت فراوانی عرضه این نوع مانتوها در بازار است.

از آنجا که موضوع انتقاد به عرضه نامناسب پوشاک، بارها از سوی مخاطبان خبرگزاری فارس مطرح شده است، و پیگیری این موضوع یکی از دغدغه های خبرگزاری است، تصمیم گرفتیم به سراغ تولیدکنندگان و فروشندگان مانتو برویم و همچنین نظرات مردم را نیز در این باره جویا شویم.

در این راستا سراغ چند مانتو فروشی در سطح شهر تهران رفتیم و با صاحبان این فروشگاه‌ها گفت‌وگو کردیم؛ صبح پنج‌شنبه‌ای که گذشت در یکی از فروشگاه‌های بزرگ عرضه پوشاک و مانتو در محله امامزاده حسن تهران بودیم‌.

ساعت حدود یک‌ربع به 10 صبح بود و از آنجا که ساعت آغاز به کار این فروشگاه از 10 صبح شروع می‌شد، درب فروشگاه را باز نمی‌کردند، به نگهبانی که نزدیک درب بود صحبت کردم و گفتم قرار است با مدیر فروشگاه مصاحبه‌ای داشته اشم، نگهبان با ظاهری آراسته اما با لحنی تند پاسخ داد من اطلاعی ندارم و از ورود من به فروشگاه ممانعت کرد، به اجبار با تلفن همراه مدیر فروشگاه تماس گرفتم که به من گفت در فروشگاه مقابل منتظر من هست و بعد از باز شدن فروشگاه اصلی به آنجا هم می‌رویم‌.

بعد از چند دقیقه آقای میرزایی (مدیر فروشگاه) را در مقابل درب ساختمان مقابل، ملاقات کردم. با خوشرویی استقبال کرد و بعد از سلام و احوالپرسی من را به سمت اتاق کارش که بعدا متوجه شدم در فروشگاه به نام اتاق شیشه‌ای معروف است، هدایت کرد. دیواره اتاق شیشه‌ای بود و به همین علت نیز به آنجا اتاق شیشه‌ای می‌گفتند؛ با گذشت از چند پله‌ا به طبقه ای که اتاق شیشه‌ای در آنجا واقع بود رسیدیم، این اتاق در انتهای یکی از سالن‌های بزرگ عرضه مانتو قرار داشت در این فروشگاه بزرگ در سه یا چهار طبقه به‌صورت کامل پوشاک و مانتو عرضه می‌شود.

میرزایی می‌گفت بزرگ شده محله امامزاده حسن است و به محله‌ای که در آن بزرگ شده، تحصیل کرده، کار کرده و زندگی می‌کند نیز بسیار علاقمند است.

پس از استقرار در اتاق و گفت‌وگوی اولیه، میرزایی درباره خودش و سال های فعالیتش گفت، می‌گفت از سال 69 کارش را در حرفه تولید و عرضه پوشاک آغاز کرده است و از آن زمان تا الان که 57 ساله شده است هنوز در این حرفه مشغول به کار است.

به نظر می‌آمد از افراد خاص حرفه‌اش باشد، به همراه شرکایی که داشت توانسته بود طی 33 سال فعالیت کار خود را حفظ و گسترش دهد، به‌طوری که اکنون یکی از افراد سرشناس حرفه‌اش است تا جایی که در حال حاضر به غیر از پرسنل آقا فقط 220 نفر خانم در مجموعه‌اش مشغول کار هستند.

میرزایی حرف برای گفتن بسیار دارد، از سختی‌های کار تولید، از سختی ها و دردسرهای تامین مواد اولیه (پارچه و نخ) که طی سال‌های اخیر به علت عقب ماندن تکنولوژی‌مان در بخش نساجی باید این کالاها را از ترکیه وارد کرد، از معضل دست‌فروشان که کار و کاسبی فروشگاه‌ها را تحت تاثیر قرار داده، از تورم و مشکلات اقتصادی مردم که باعث شده تقاضا برای خرید پوشاک کاهش یابد، از فاصله گرفتن مردم از کارهایی مثل دوزندگی و چرخکاری و گرایش آنها به سمت کار در پیک موتوری و تاکسی‌های اینترنتی سخن گفت.

او می‌گفت: دیگر ایرانی‌ها حاضر نیستند در مشاغلی مانند دوزندگی و چرخکاری کار کنند، متاسفانه برخی از مردم تنبل شده‌اند و این کارها را انجام نمی‌دهند و ترجیحشان این است که بروند پیک موتوری شوند یا مسافرکشی کنند بنابراین اکنون فعالان این حوزه بیشتر افغانستانی‌ها هستند.

اگرچه بارها درباره مشکلات تولید‌کنندگان در بخش‌های مختلف تولیدی از جمله پوشاک گفت‌وگوهایی با صاحبان این صنعت داشته‌ام و مسائل و مشکلات آن‌ها را نیز مطرح کرده‌ام و علاقمند به انعکاس مشکلات این افراد هستم اما موضوع و محور گزارشم موضوع دیگری بود و باید گفت‌وگو را به سمت موضوع اصلی یعنی وضعیت «عرضه و تولید پوشاک مرتبط با حجاب» سوق می‌دادم، به همین دلیل نیز از آقای میرزایی خواستم که در این خصوص نظراتشان را مطرح کنند.

به گفته میرزایی در سال 74 مانتوهای بلند، دکمه‌دار و اغلب با رنگ‌های تیره عرضه می‌شد اما آرام آرام با افزایش تقاضا تنوع رنگ و مدل در مانتوها بسیار زیاد شد.

*ورود مانتوهای کوتاه و جلو باز به بازار در نیمه دوم دهه 90 به بازار

وی می‌گوید: تا سال 85 هم خبری از مانتوی کوتاه نبود و مدل مانتوهای کوتاه بدون دکمه در نیمه دوم دهه 90 شکل گرفت و در سال 96 مانتوهایی به بازار آمد که نه تنها کوتاه بود بلکه دکمه هم نداشت و به تدریج متقاضی هم پیدا کرد.

* استانبول مرکز مد و پوشاک ایران شده است

این عرضه‌کننده پوشاک می‌گوید: مرکز مدل و لباس ایران، استانبول است. این کشور به علت پیشرفتی که در صنعت پوشاک دارد به شدت در این زمینه فعالیت می‌کند و لذا تولیداتش نیز در کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران مصرف می‌شود.

او می‌گوید: در سال 69 که تولید و عرضه پوشاک را در محله امامزاده حسن آغاز کرد، کمتر خانمی مانتو می‌پوشید و اغلب بانوان در این محله چادری بودند لذا در آن زمان عرضه مانتو در این منطقه توجیه اقتصادی نداشت اما با توجه به تقاضایی که بعدها برای مانتو ایجاد شد به مرور در سال 74 فروش مانتو را نیز آغاز می‌کند.

* تقاضا تعیین کننده مدل مانتوهایی که در بازار عرضه می‌شود

وی در پاسخ به این سوال که فروشندگان چه نوع پوشاکی را عرضه می‌کنند؟ گفت: فروشنده براساس نیاز بازار عمل می‌کند، هر چیزی که مشتری مطالبه کند را می‌فروشد و این موضوع در مورد تمام مشاغل از جمله صنف ما صادق است؛ بنابراین در مورد مانتو، فروشنده آن چیزی را عرضه می‌کند که برای آن تقاضا وجود دارد، اگر مانتوی بلند مشتری داشته باشد آن را عرضه می‌کند و اگر مانتوی کوتاه مشتری داشته باشد، مانتوی کوتاه می‌فروشد و فروشنده چیزی را با میل و سلیقه خودش عرضه نمی‌کند بلکه بازار نیاز متقاضیان و سلایق آنها را تشخیص می‌دهد و همان را عرضه می‌کند.

* خانم‌هایی را استخدام کردم تا برای مانتوهای بدون دکمه قزن بدوزند

وی بیان داشت: همواره محدودیت‌هایی در عرضه مانتوهای بدون دکمه و یا کوتاه وجود دارد و سال گذشته نیز این موضوع شدت گرفت و اجازه عرضه مانتوی بدون دکمه را به ما نمی‌دادند و سخت‌گیری‌هایی هم به درستی در این ارتباط وجود داشت البته این موضوع هر سال در اواخر فصل بهار آغاز و تا پایان تابستان نیز ادامه دارد ولی بعدا فراموش می‌شود، بنابراین پنج خانم را استخدام کردم و 30 میلیون تومان نیز به آنها حقوق دادم تا برای مانتوهای بدون دکمه موجود در فروشگاه قزن بدوزند، ولی خانم های فروشنده به من می‌گفتند که برخی مشتریان در همان اتاق پرو، قزن‌ها را از مانتو جدا می‌کنند.

بنابراین ما نمی‌توانیم آن‌چیزی را که مطابق میل و سلیقه مشتری نیست به وی تحمیل کنیم، مشتری آنچه را که می‌خواهد خریداری می‌کند و اگر هم مانتو یا هر لباس دیگری مطابق میل و سلیقه‌اش نباشد آن را خریداری نمی‌کند و اگر هم بخرد مطابق با سلیقه‌اش آن را تغییر می‌دهد.

وی اظهار داشت: چند سال پیش که فقط مانتوی بلند عرضه می‌شد و خبری از مانتوهای کوتاه در بازار نبود، برخی مردم مانتوهای بلند را می‌خریدند و به اندازه دلخواه خود کوتاه می‌کردند و به همین دلیل یک شغلی به نام چرخکار زیر پله‌ای پدید آمد که کارشان فقط کوتاه‌تر کردن مانتو بود، در واقع آنها مانتو را به اندازه‌ای که مشتری می‌خواست کوتاه می‌کردند.

* پیشی گرفتن تقاضای مانتوهای جلوباز در نبود فرهنگ‌سازی نهادهای متولی

میرازیی می‌گفت: ما در این فروشگاه انواع پوشاک را عرضه می‌کنیم مانتوی بلند، مانتوی کوتاه، بدون دکمه، دکمه‌دار و خلاصه هر چیزی که مشتری لازم دارد را می‌فروشیم و تاکید می‌کنم که عرضه ما براساس سلیقه و تقاضای مشتریان است به همین دلیل درصدی از مانتوهای که در این فروشگاه عرضه می شود کوتاه و بدون دکمه هم است و درصد زیادی هم مانتوهای بلند و دکمه‌دار داریم، اما امروز که سلیقه مردم را می‌سنجیم شاید درخواست پوشاک غیر‌عفیفانه بیشتر از پوشاک عفیفانه شده است و این نشان از کم‌کاری نهادهای فرهنگی ما و فرهنگ‌سازی دارد‌.

میزایی بیان داشت: نکته‌ای که باید به آن دقت داشته باشید اینکه خانم‌هایی که حجاب را بطور کامل رعایت نمی‌کنند قرار نیست حتما مانتوهای بلند بپوشند، بلکه بسیاری از خانم‌های محجبه و چادری هم مانتو‌های با قد متفاوت استفاده می‌کنند و مشکلی هم در حجاب آنها ایجاد نمی‌کند. چون بخش زیادی از چادرها مدل دکمه‌دار جلو بسته است.

بعد از این گفت‌وگو از آقای میرزایی خواهش کردم که بازدیدی از فروشگاه داشته باشیم به همین دلیل نیز محل گفت‌وگو یعنی اتاق شیشه‌ای را ترک کردیم و به سمت سالن‌های عرضه مانتو رفتیم.

آقای میرزایی برای اینکه راحت‌تر بتوانم از فروشگاه بازدید کنم از مدیر اجرایی فروشگاه خواست با من همراه باشد و توضیحاتی ارائه کند.

عیسی‌نژاد، مدیر اجرایی فروشگاه می‌گفت: در این فروشگاه اغلب مدل‌های مانتویی عرضه می‌شود اما روی طرح‌ها که بر روی مانتو کار می‌شود دقت داریم که نمادهایی از قبیل شیطان پرستی و غیره کار نشده باشد و اگر مواردی این چنینی مشاهده کنیم آن ها را به تولید کننده بر‌می‌گردانیم.

وی همچنین مسائلی را درباره واردات پارچه، ماشین آلات دوزندگی و غیره مطرح کرد و در مورد علت گرانی مانتوهای که روی آن ها منجوق دوزی و یا گلدوزی شده است نیز گفت، می‌گفت که بخشی از این کارها توسط خانم‌ها انجام می‌شود و کار دست است و بخشی نیز توسط ماشین‌های صنعتی در مجموع این نوع کارها هزینه بر است و به همین دلیل نیز قیمت مانتو را افزایش می دهد.

بعد از گذشت مدتی از گفت‌وگو با آقای عیسی نژاد، از وی خواهش کردم که اجازه دهند که فضای فروشگاه را به تنهایی مشاهده کنم تا امکان گفت وگو با مشتریان را نیز داشته باشم، در ادامه مانتوهایی که آنجا عرضه می‌شد را دیدم البته با توجه به وسعت فروشگاه فقط فرصت یافتم از دو طبقه بازدید کنم.

در حین بازدید از فروشگاه دختر نوجوانی حدود 15 ساله را دیدم که به همراه مادرش برای خرید آمده بود، حجاب این دختر نوجوان کامل نبود با یک مانتوی کوتاه کرم رنگ و یک شلوار جین آبی در حال تست یک روسری بود؛ برای صحبت با این دختر خانم اول تردید داشتم و احساس کردم که شاید تمایلی به گفت‌وگو نداشته باشند اما برخلاف تصورم خیلی راحت به همراه مادرش حاضر به گفت‌وگو شدند.

از این دختر جوان پرسیدم که قصد خرید چه مانتویی را دارد که در پاسخ گفت: هر چیزی که به نظرم شیک باشد و وقتی نظرش را درباره مانتوی شیک پرسیدم به یکی از مانتوهایی اشاره کرد که دکمه نداشت‌.

* پوشاک متناسب برای سلایق نوجوانان و جوانان طراحی نکرده‌ایم

از مادر این دختر پرسیدم که معیار دختر شما برای انتخاب پوشاک چیست؟ که پاسخ داد: این روزها معیار انتخاب بسیاری از جوانان همان انتخابی است که هم سن و سال‌هایشان دارند و از لباس‌های یکدیگر برای پوشش الگوبرداری می‌کنند. دیگر مانند گذشته نیست که خانواده‌ها تعیین کنند فرزندشان چه بپوشد، اگر ما پوشاک مناسب همچنین درخور نیاز جوانان تولید کنیم این نوع پوشاک بین انها فراگیر می‌شود.

مانند گذشته دیگر خانواده نمی توانند نوع پوشش فرزندانشان را تعیین کنند بلکه جوانان امروز از یکدیگر الگو برداری می کنند و هر چه را که مطابق با میل و سلیقه خودشان باشد را می پوشند.

مادر این دختر نوجوان می‌گفت: من چندین دهه با دخترم تفاوت سنی دارم و قطعا سلایق من با دخترم یکسان نیست اما می‌توانم اگر مدل‌های مناسب پوشاک تولید شده باشد، به وی پیشنهاد بدم. در گذشته خانواده‌ها در کیر و دار مد نبودند و حتی خانواده‌های سنتی از چیزی که مد می‌شد دوری می‌گزیدند اما این روزها مد برای جوانان حرف اول را می‌زند و گرایش جوانان نیز به لباس‌های مد روز زیاد شده است. من هم به دخترم تا جایی که آسیب روحی و جسمی به ونی وارد نشود، سخت نمی‌گیرم اما در هر حال تولید پواشک مناسب و البته همسو با سلایق نوجوانان و جوانان به شرط رعایت همه موارد، ضرورت دارد.

* قیمت مانتوی درست و حسابی و محجبه گران است‌

بعد از این گفت‌وگوی کوتاه از آنها تشکر کردم و به سمت خانمی رفتم که حین بازدید از فروشگاه چند باری از کنارش عبور کرده بودم‌، از آنجا که این خانم محجبه و چادری بود مایل بودم بیشتر با وی صحبت کنم، بعد از معرفی خودم به عنوان خبرنگار از وی نظرش را درباره مدل‌هایی که در فروشگاه‌های مختلف مانتو عرضه می‌شود پرسیدم که در جواب گفت: مدلها بسیار متنوع و زیاد است اما من یک مانتوی ساده می‌خواهم.

از او پرسیدم که با توجه به مدل‌هایی که در بازار عرضه می‌شود چه میزان مانتو مناسب برای استفاده خانم‌های چادری هست؟ گفت: این موضوع بستگی به سلیقه افراد دارد، قطعا بعضی مدل‌ها مطابق برخی سلیقه‌ها هست و برخی هم نیست، اما در مجموع برای همه نوع سلیقه مانتو در بازار و این فروشگاه هست من هم از بین این همه مانتو بالاخره یکی را انتخاب می‌کنم اما قیمت‌ها واقعا گران است و مشکل اصلی قیمت مانتوهای درست و حسابی و محجبه است نه مدل مانتو؛ بعضی وقت‌ها سخت مانتوی مناسب پیدا می‌شود، مثلا مانتویی را انتخاب می‌کنم اما می بینیم که آستین آن کوتاه است، بنابراین باید برای استفاده از آن مانتو ساق دست پوشید که برای چادری‌ها استفاده از ساق دست در فصل تابستان بسیار سخت است و گرمای تابستان را غیرقابل تحمل می‌کند.

این خانم حق داشت، گاهی سخت می‌توان یک مانتوی مناسب پیدا کرد که هم قد بلندی داشته باشد و هم آستین بلند و هم دکمه‌دار باشد معمولا مانتوها از این سه گزینه یکی را کم دارند، درباره قیمت هم درست می‌گفت، قیمت مانتو خصوصا مانتوهای محجبه تقریبا بالاست، تقریبا مانتویی با قیمت کمتر از یک میلیون تومان موجود نیست. البته قیمت اغلب مانتوهای ساده، نخی، اداری بین یک تا 3.5 میلیون تومان است اما یک مانتو مجلسی و مناسب مهمانی قطعا گران‌تر هم می‌شود.

قیمت مانتویی‌هایی که روی آنها پولک دوزی یا منجوق‌دوزی شده است نیز معمولا بیش از 4 میلیون تومان است و برخی از مانتو‌های مجلسی هم 8 یا 9 میلیون تومان قیمت دارد، یعنی قیمت یک مانتو معادل حقوق یک ماه یک کارگر یا کارمند است؛ ناگفته نماند که قیمت مانتوها در مزون‌ها بعضا بیش از اینهاست و گاهی قیمت یک مانتو به 20 میلیون تومان و حتی بیشتر هم می‌رسد.

البته در خیابان ولی‌عصر تهران حوالی شانزلیزه مانتوهایی با قیمت 700 تا 800 هزار تومان هم هست اما واقعا کیفیت ندارد، حتی مانتوی بلند هم با این قیمت‌ها موجود است ولی باز هم در انجا قیمت اغلب مانتوها بین یک تا یک میلیون و 200 هزار تومان است.

فروشگاهی که در حال گشت و گذار در آن برای تهیه گزارش بودم، بسیار بزرگ بود، بنابراین در اطراف سالن عرضه مانتو، صندلی‌هایی تعبیه شده بود تا مشتریان در صورت احساس خستگی آنجا استراحت کنند، چند نفر آقای جوان که نوزاد یا طفل کوچکی هم در آغوش داشتند روی این صندلی‌ها نشسته بودند، مشخص بود که با خانواده و یا همسرشان برای خرید مانتو آمده‌اند و فرزندشان را نگه داشته‌اند تا همسرشان بتواند به راحتی خرید خود را انجام دهد.

* مانتوی بلند و دکمه‌دار نسبت به مانتوهای جلوباز در فروشگاه‌ها خیلی کمتر است 

بعد از یک ساعت راه رفتن در فروشگاه، کمی خسته شده بودم رفتم و بر روی یکی از صندلی‌هایی نشستم که در آنجا خانمی جوان هم نشسته بود، این همجواری بهانه خوبی بود برای مصاحبه بعدی، به همین دلیل هم در همان ابتدا سلام کردم تا بتوانم سر صحبت را باز کنم بعد از کمی گپ و گفت درباره مانتو و پوشاک زنانه، خودم را به عنوانه خبرنگار معرفی کردم و گفت وگو را ادامه دادم.

این خانم که به نظر می‌رسید حدود 26 سال داشته باشد، می‌گفت دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل است، مانتویی یاسی رنگ بر تن داشت و یک روسری کاملا بلند که سرشانه و دستهایش را تا آرنج پوشانده بود بر سر داشت، روسری‌اش را با گیره بسته بود و یک طرف از روسری را روی شانه‌اش انداخته بود، موهایش نیز کاملا زیر روسری پنهان بود در مجموع نوع پوشش وی، من را به یاد بانوان که حجاب عربی دارند؛ می‌انداخت.

از او پرسیدم درباره پوشش پرسیدم که گفت: این نوع پوشش کاملا انتخاب خودم است و هیچ اجباری نیز درباره آن نداشته‌ام.

از او پرسیدم امروزه از نظر شما یک خانم محجبه و جوان می‌تواند مانتویی مناسب که هم شیک و جوان‌پسند باشد و هم محجبه به راحتی در بازار پیدا کند؟ می‌گفت: در مناطقی از بازارها که بورس عرضه مانتوی باشد بله، اما تعداد مانتوهای دکمه‌دار و پوشیده نسبت به مانتوهای کوتاه و جلو‌باز کمتر است؛ ولی به هر حال نایاب نیست و پیدا می‌شود.

* شیک‌پوشی برایم مهم است اما اجازه نمی‌دهم حجابم را تحت تأثیر قرار دهد

این خانم می‌گفت: مانتوهای رسمی‌تر و پوشیده‌تر، نسبت به مانتوهای جلوباز یا لباس‌هایی مانند شومیز که این روزها برخی از آن به عنوان مانتو استفاده می‌کنند معمولا بسیار گران‌تر است و برای من به عنوان دانشجویی که از شهرستان برای تحصیل و کار به تهران آمده‌ام و باید کرایه خانه و سایر هزینه‌هایم را تامین کنم، خریدن این نوع مانتوها با این قیمت‌ها سخت است، پوشیدن مانتویی براساس مد روز برایم حائز اهمیت است اما اگر مد روز من را از نوع پوششم که حجاب است دور کند آن را انتخاب نمی‌کنم و ترجیح می‌دهم از آن مدل استفاده نکنم.

او می‌گفت: برخی از هم سن و سال‌هایم به مد روز بسیار اهمیت می‌دهند و اغلب لباس‌های رنگ روشن و مطابق مد روز می پوشند، هر چند آن مانتو کوتاه و بدون دکمه باشد، حتی برای اینکه از مد عقب نمانند حاضرند شلوارهای پاره و به اصطلاح زاپ‌دار را نیز بر تن کنند اما این مهم است که هویت انسان با مد تغییر نکند.

گفت‌وگوی من با این بانوی دانشجو به قولی تازه گل کرده بود که دوستش که مانتویی خریداری کرده بود از راه رسید تا با هم بروند، بنابراین وقتش را نگرفتم و صحبت‌هایم را خاتمه دادم و ضمن تشکر جمع دو نفره آنها را ترک کردم.

* در رسانه‌هایتان بنویسید مانتو هم خیلی گران شده است 

بعد از کمی استراحت از روی صندلی فروشگاه بلند شدم و به طبقه دیگر فروشگاه رفتم، پله‌ها طولانی و اذیت‌کننده نبود، با رسیدن به آخرین پله خانمی حدود 45 ساله با چهره‌ای موجه که نزدیک یکی از رگال‌های مانتو بود، توجهم را جلب کرد.

بعد از سلام و علیک و معرفی خودم، این خانم که به گفته خودش خانه‌دار بود اما روزهایی را در یکی از شرکت‌ها به طراحی قالی مشغول است، بلافاصله از گرانی‌ها گفت و با لبخندی افزود: خیلی مانتوها گران شده است، این را در رسانه هایتان می‌نویسید؟

این خانم می‌گفت: مانتوهای جلو بسته و دکمه‌دار در بازار کم است امسال یک سری مانتوهای جلو بسته با طرح های سنتی وارد بازار شده که امروز برای خرید یکی از آنها آمده‌ام؛ همسرم مانتوهای جلو باز را نمی پسندد البه خودم هم تمایلی ندارم و به همین دلیل همیشه یک مانتوی دکمه دار یا جلو بسته می‌خرم.

* مقصد دوم؛ میدان هفتم تیر، از مراکز اصلی فروش مانتو

ساعت تقریبا 12 و نیم ظهر بود و باید از محله امام‌زاده حسن به میدان هفتم تیر برای تهیه گزارش بعدی می‌رفتم، ساعت حدود یک و نیم قرار ملاقات با آقای مشهدی که یکی از تولید‌کنندگان و فروشندگان مانتو در میدان هفتم تیر بود داشتم و همچنین قرار بود بعد از آنجا با آقای خالدی که وی نیز یکی از فروشندگان و تولید‌کنندگان مانتو بود در میدان هفتم تیر گفت وگو داشته باشم.

برای رسیدن به قرارهای بعدی باید هر چه زودتر این فروشگاه را ترک می‌کردم، به همین دلیل هم به طبقه پایین فروشگاه رفتم و در آنجا از آقای میرزایی بخاطر مصاحبه و اجازه بازدید و عکاسی، تشکر و سپس خداحافظی کردم.

یک تاکسی اینترنتی گرفتم و به سمت میدان هفتم تیر حرکت کردم بین مسیر هم از راننده پرسیدم که چه زمانی به مقصد می‌رسیم که گفت امروز پنج‌شنبه است و ترافیک زیاد، اما نیم ساعته می‌رسیم؛ خوشبختانه به موقع به میدان هفتم تیر رسیدیم هنگام پیاده شدن هم راننده این موضوع را به من یادآوری کرد که گفته بودم نیم ساعته شما را به مقصد می‌رسانم، البته مدعی شد از مسیریاب‌ها استفاده نکرده و براساس مسیری که خودش می دانسته من را به مقصد رسانده به هر حال از او تشکر کردم و راس ساعت یک و نیم شاید کمی هم زودتر به فروشگاه مورد نظر در میدان هفتم تیر رسیدم.

از قبل با مدیر فروشگاه برای مصاحبه هماهنگ کرده بودم، اما وی را نمی‌شناختم، مقابل فروشگاه که رسیدم متوجه حضور دو نفر آقا کنار ویترین مغازه شدم، احساس کردم یکی از آن دو نفر احتمالا آقای مشهدی، مدیر فروشگاه است؛ اما ترجیح دادم وارد مغازه شوم و در آنجا سراغ آقای مشهدی را بگیرم، آقای مشهدی هم که متوجه من شده بود پشت سر من وارد مغازه شد و لذا تا سراغ وی را از فروشنده گرفتم، به من اشاره کرد که پشت سرتان هستند‌، بعد از سلام و احوال پرسی کمی درباره دلیل تهیه گزارش با وی صحبت‌هایی کردم.

فروشگاه مانتو فروشی آقای مشهدی‌، مثل فروشگاه قبلی خیلی بزرگ نبود به همین دلیل رگال‌های مانتو نزدیک به هم بود و راهروی بین مانتوها کمی تنگ و باریک بود اما آنجا پر از مانتو بود، چند نفر خانم عراقی هم مشغول خرید از این فروشگاه بودند دختربچه‌ای هم بی‌دغدغه در فروشگاه می‌چرخید.

کنار میز و به عبارتی صندوق مغازه ایستادیم و با آقای محمد حسن مشهدی که یکی از تولید‌کنندگان و فروشندگان باسابقه و سرشناس بود صحبت کردم.

* مانتوهای بلند و گل‌دوزی شده ایرانی برای کشورهای عربی شناخته‌شده است

وی اشاره‌ای به خلوت بودن فروشگاه کرد و گفت: وضعیت بازار پوشاک به لحاظ اقتصادی چندان رضایت بخش نیست و با توجه به مشکلات و مسائل اقتصادی، رکود بر بازار حاکم است؛ به دلیل مشکلات اقتصادی در حال حاضر اولویت مردم تأمین مایحتاج اولیه زندگی یعنی تغذیه است و تأمین پوشاک در اولویت‌های بعدی قرار دارد.

این فروشنده می‌گفت: تعدادی از مشتریان مانتوهای ما از کشورهای عربی هستند از جمله عراق، که هم به صورت تکی خرید می‌کنند و هم برای خرید عمده مراجعه می‌کنند، خانم‌های کشورهای عربی اغلب خریدار مانتوهای بلندی هستند که روی آن کار شده باشد یعنی منجوق دوزی یا گلدوزی شده باشد اما با این وجود برخی از این افراد خریدار مانتوهای کوتاه و ساده نیز هستند؛ در واقع ایران محلی برای خرید مانتو برای این افراد محسوب می‌شود، مانتوهای ایرانی در کشورهای عربی شناخته شده است و بانوان عراقی نیز بسیار علاقمند به خرید مانتوهای ما هستند و این مانتوها را یا برای مصرف خودشان یا به عنوان سوغاتی به عراق می‌برند.

مشهدی اظهار داشت: امسال استقبال از مانتوهای بلند که نقش‌های سنتی و ایرانی - اسلامی روی آن طراحی شده است بسیار زیاد شده است.

در بازدیدی هم که از فروشگاه‌ها داشتم مانتوهای بلند جلو بسته با طرح‌های سنتی زیاد عرضه شده بود البته مانتوهای کوتاه هم موجود بود.

* هزینه تمام شده کالای وارداتی کمتر از تولید داخلی است

مشهدی می‌گفت: طی سه - چهار سال اخیر مواد اولیه از جمله پارچه و نخ از چین وارد می شود در حالی که قبلا این کالاها از ترکیه وارد می شد که متاسفانه کالای وارداتی از چین به لحاظ کیفیت نسبت به کالای وارداتی از ترکیه بسیار ضعیف تر است.

وی درباره علت واردات مواد اولیه، اظهار داشت: تورم بالاست و هزینه تمام شده کالاهای تولید داخلی بسیار بالا می‌شود بنابراین قیمت کالای وارداتی نسبت به کالای تولید داخل کمتر است.

آقای مشهدی نیز مانند آقای میرزایی (مالک فروشگاه قبلی) به این موضوع تاکید داشت که متاسفانه در زمینه تکنولوژی تولید پوشاک و نساجی در دنیا عقب مانده‌ایم و ماشین آلات موجود در کشور بسیار قدیمی است.

* تولیدکننده و فروشنده مانتو ذائقه مشتری را تعیین نمی‌کند

وقتی از مشهدی پرسیدم ذائقه خریدار را فروشنده تعیین می‌کند یا فروشنده طبق خواسته خریدار کالا عرضه می‌کند، گفت: تولید‌کننده نیاز بازار را بررسی و سپس اقدام به تولید می‌کند، بنابراین این تولید‌کننده نیست که سلیقه بازار را تعیین می‌کند بلکه تولید کننده براساس سلیقه و تقاضایی که در بازار احساس می شود تولید می‌کند و عرضه‌کنندگان و فروشندگان نیز براساس تقاضای بازار عرضه می‌کنند.

وی درباره دلایل عرضه مانتوهای کوتاه و بدون دکمه در بازار می‌گفت: عده ای اینگونه مانتوها را می پسندند و می‌خرند لذا یک فعال صنفی چاره ای ندارد جز اینکه آنچه که مشتری خواهان آن است را عرضه کند. ما هم بر اساس نیاز بازار در این فروشگاه هم مانتوی بلند هم مانتوی کوتاه عرضه می‌کنیم و اگر با این شرایط عرضه نکنیم بخشی از مشتریان خود را از دست می دهیم؛ ما نمی توانیم به فردی که قصد خرید مانتوی بلند را دارد بگوییم که مانتوی کوتاه بخر و یا برعکس و باید به سلیقه مشتری احترام بگذاریم و نیاز او را تأمین کنیم تا بتوانیم در این بازار رقابتی به فعالیت اقتصادی خودمان ادامه دهیم، فرهنگ‌سازی در این‌باره باید در جایی دیگر شکل بگیرد.

زمان قرار من با مدیر فروشگاه دیگری در همان میدان هفتم تیر نزدیک می‌شد، بنابرین به ناچار صحبت با آقای مشهدی را که خیلی صبورانه و با دقت سؤالهایم را پاسخ می‌داد، کوتاه کردم و پس از تشکر و خداحافظی به سمت فروشگاه آقای خالدی روانه شدم.

در مسیر پیاده‌روی برای هماهنگی بیشتر با مغازه با آقای خالدی تماس گرفتم، که گفتند حضور ندارد اما ظاهرا با فرزندش هماهنگ کرده بود که چون تأخیر داردف در این مدت وی به سوالات من پاسخ دهد تا زمانی که خودش را به فروشگاه برساند.

در مسیر فروشگاه، دست‌فروشان زیادی بساط پهن کرده بودند و به همین دلیل تردد در پیاده روی شلوغ واقعا سخت بود، واراد فروشگاه آقای خالدی شدم، یک زیرزمین بزرگ است که برای ورود به آن باید چند پله پایین رفت، در ورودی فروشگاه دو ویترین تقریبا بزرگ دارد، اما باید پله ها را پایین رفت و وارد محوطه فروشگاه شد با توجه به وسعتی که فروشگاه دارد و با توجه به نور پردازی و رنگ روشن کف و دیوارها و گردش مناسب هوا، احساس نمی کنید که وارد یک زیرزمینی شده‌اید که هیچ پنجره ای نیز ندارد.

از یکی از فروشنده‌ها سراغ آقای خالدی را گرفتم که با اشاره دست میز انتهای سالن را به من نشان داد، وقتی به آنجا رسیدم پسر آقای خالدی در حال گفت وگوی تلفنی با پدرش بود، پدر داشت در مورد حضور من با پسر صحبت می‌کرد، آقای خالدیِ، بسیار صمیمانه و خوش برخورد از من استقبال کرد و به من گفتند که تصمیم داشته‌اند که این گفت‌وگو در دفتر کارشان که چند صد متر دورتر از فروشگاهشان است انجام شود اما از آنجا که من زودتر از ساعت مقرر به آنجا رسیده بودم برنامه آنها را تغییر داده‌اند.

تا آمدن پدر، چند دقیقه‌ای با پسر همصحبت شدم، براساس آنچه که از صحبت‌های حسام خالدی متوجه شدم اینکه به نوع مدل‌هایی که در این فروشگاه عرضه می شود توجه ویژه‌ای دارند و این فروشگاه همیشه محلی برای عرضه مانتوهای مناسب با عرف و شئون اسلامی بوده و هست.

وی می‌گفت: با وجود اینکه پدرم مقید به عرضه مدل‌های مناسب با شئون اسلامی است اما تلاش کرده ایم تا تنوع را حفظ کنیم و به همین دلیل نیز مشتریان ما با هر نوع پوششی از جمله چادری، مانتوی و حتی بدون حجاب هستند.

خالدی می‌گفت: اعلام شده است که از ورود افراد بدون پوشش اسلامی جلوگیری شود، ما هم قطعا مایل نیستیم خانمی با لباس نامناسب وارد فروشگاه شود اما تذکر دادن به بانوان در خصوص پوشش و ممانعت از ورود آنها به علت عدم رعایت حجاب اسلامی هم کار سختی است؛ زیرا ممکن است با واکنش فرد مقابل مواجه شویم و همانطور که می دانید ممکن است پیرو این موضوع اتفاقات ناخوشایندی نیز رخ دهد‌، به عنوان مثال چند روز پیش دو دختر جوان بدون پوشش اسلامی وارد مغازه شدند، برخی افراد ممکن است فقط شال و روسری نداشته باشند اما مانتو بر تن داشته باشند اما این دو خانم جوان حتی مانتو هم نپوشیده بودند، لذا تصمیم گرفتم از آنها خواهش کنم که مغازه را ترک کنند اما واقعا نمی‌دانستیم به چه اتفاقی ختم می‌شود، در حالی که هنوز نسبت به هر گونه اقدامی در این خصوص تردید داشتیم بعد از چند لحظه، یک خانم چادری با پوشش و حجاب کامل وارد فروشگاه شد از دیدن آن خانم خوشحال شدم زیرا احساس کردم که با دیدن نوع پوشش این دختران جوان، قطعا به آنها تذکر می دهد و لذا نیازی نیست من کاری انجام دهم اما ناگهان یکی از دختران به آن خانم گفت مامان! در واقع آن خانم چادری مادر آن دختران بود، خب با این شرایط به نظر شما چه کاری از ما ساخته است؟ هر چقدر هم نسبت به نوع کالایی که عرضه می کنیم دقت داشته باشیم باز هم ممکن است مشتریان مختلفی وارد مغازه شوند و تغییر این وضعیت اصلا برای ما امکان پذیر نیست.

پس از گپ و گفتی کوتاه، آقای خالدیِ پدر هم از راه رسید، سرخی صورت و عرق بر پیشانی نشان می‌داد که برای رسیدن به فروشگاه بسیار عجله کرده است‌، برخورد خوب آقای خالدی ورود به گفت‌وگو را برای من راحت‌تر کرد‌.

علی خالدی نیز مانند بسیاری از تولید‌کنندگان که این روزها با مشکلات عدیده ای مواجه هستند از مسائل و مشکلات گفت، از هزینه های سنگین بیمه، از رکود حاکم بر بازار، از مشکلات اقتصادی که موجب رکود بازار شده و از مزاحمت‌هایی که توسط دست فروشان در این منطقه برای کسبه ایجاد شده است، خلاصه مسائل زیادی را مطرح کرد.

می‌گفت: دست فروشان هم باعث شلوغی این محل شده‌اند و هم کاسبی ما را تحت الشعاع قرار داده اند و اگر هم به آنها اعتراضی کنیم ما را تهدید می‌کنند تهدیدهایی که ترجیح می‌دهم درباره‌اش صحبت نکنیم.

خالدی می‌گفت: با این شرایط به نظر می رسد که دست فروشان باید ساماندهی شوند تا هم کسبه بتوانند به فعالیت اقتصادی خود بپردازند و هم دست‌فروشان که قطعا با مشکلات مالی مواجه اند، کاسبی کنند، بالاخره راهکاری دارد که مسئولان باید درباره حل این معضل اجتماعی - اقتصادی اندیشه کنند مثلا به آنها اجازه فعالیت در طول روز را ندهند اما بین ساعت 9 تا 12 شب اجازه فعالیت داشته باشند یا مکان هایی را برای عرضه آنها در نظر بگیرند که هم از ایجاد شلوغی در پیاده روها خودداری شود و هم مغازه داران به کاسبی خود بپردازند.

به گفته این فروشنده مانتو، سالهاست در این حرفه به عنوان تولید کننده و فروشنده مشغول است و 27 سال است که این مغازه را دارد و طی این سال ها مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته است اما در کار اعتقاداتی دارد که در شرایط سخت نیز سعی کرده تا به آن پایبند باشد تا وجدانی آسوده داشته باشد.

خالدی می‌گفت: در این منطقه همه فروشندگان می‌دانند که ما هر نوع مانتویی را عرضه نمی‌کنیم و تلاش داریم تا مانتوهایی مناسب با شئون اسلامی عرضه کنیم به همین علت هم طی سال های گذشته ارگان ها و سازمان های مختلف مشتری ما بوده‌اند، در منطقه میدان هفتم تیر درصد زیادی از فروشندگان تلاش می کنند مانتوهای مناسب عرضه کنند و مانتوهایی که عرف از آنها به عنوان مانتوهای نامناسب یاد می‌کند عرضه نمی‌شود.

او بر این اعتقاد است که عرضه مانتوهای خارج از عرف و به عبارتی نامناسب، توسط مزون ها صورت می‌گیرد که هیچ نظارتی نیز بر آنها وجود ندارد، هم تولیداتشان را با قیمت بسیار گران می‌فروشند و هم مالیات و یا بیمه‌ای پرداخت نمی‌کنند.

* پوشاک نامتعارف بیشتر در مزون‌ها تولید می‌شود / در بازار برای سلایق مختلف مانتو موجود است

خالدی می‌گفت: در سطح عرضه هر نوع مانتویی مطابق میل و سلیقه مشتریان عرضه می‌شود و نمی‌توانم بپذیرم که برای افراد محجبه مانتوی مناسب پیدا نمی‌شود، اما ممکن است برخی از مانتوها که خرج کار بیشتری داشته باشد نسبت به سایر مانتوها گران‌تر باشد، اغلب مانتو فروشان در میدان هفتم تیر پوشاک مناسب عرضه می‌کنند، درصد کمی از جامعه پوشاک نامتعارف می‌پوشند که پوشش آنها نیز اصلا بستگی به نوع عرضه ما ندارد زیرا این افراد اگر مانتوی مورد سلیقه خود را در بازار پیدا نکنند به مزون‌ها مراجعه می‌کنند یا اینکه مانتویی را که می‌خرند به شکل مورد علاقه خودشان تغییر می‌دهند.

گفت‌وگو با این پدر و پسر زیاد طولانی نشد اما سعی کردم اطلاعات لازم درباره اقتصاد پوشاک و تولید پواشک مرتبط با حجاب را از آنها بگیرم، آنها صمیمانه و با حوصله با من گفت‌وگو کردند، پس از تشکر، آن سالن پر نور را ترک کردم و با بالاآمدن از پله‌ها به سمت محل کار عازم شدم.

در مسیری که می‌آمدم صحبت‌های مشتریان و فروشندگان را با هم مقایسه می‌کردم، اگرچه مصرف‌کنندگان مانتو تاکید دارند که نوع پوششان بستگی به سلیقه و نظر خودشان دارد اما همانطور که مطرح شد برخی از آنها می‌گفتند که یافتن مانتوهای مناسب و به عبارتی مناسب با شئونات اسلامی در بازار سخت است یا از نظر تنوع کم و یا گران است؛ تولید‌کنندگان و فروشندگان هم تاکید دارند که آنچه عرضه می‌کنند بستگی به تقاضای بازار دارد لذا اگر مانتوی کوتاه عرضه می‌کنند در بازار برای آن تقاضا وجود دارد و اگر مانتوی بلند عرضه می‌کنند باز هم در بازار برای آن تقاضا وجود دارد ظاهرا این موضوع شبیه معمای «اول مرغ بود یا تخم مرغ» شده است.

البته چندی پیش هم که با نایب رئیس سابق اتحادیه تولید‌کنندگان و فروشندگان پوشاک تهران صحبت می‌کردم می‌گفت که وضعیت عرضه براساس نیاز بازار شکل می‌گیرد و اگر مانتوی کوتاه در بازار عرضه می‌شود برای آن تقاضا وجود دارد.

به گفته کامبیز مروت‌جو عرضه بدون نظارت پوشاک توسط مزون‌ها انجام می‌شود، مانتوهای نامتعارف خروجی این مزون‌هایی است که هیچ نظارتی بر آنها وجود ندارد.

* ضرورت تبیین فلسفه حجاب به جوانان با روش‌های جذاب

قبلا با یکی از دوستانم که مدرس دانشگاه در حوزه ارتباطات است درباره علت تغییر در نوع پوشش بانوان و بخصوص جوانان گفت‌وگو می‌کردم، فاطمه مولایی می‌گفت: علت فاصله گرفتن برخی جوانان از حجاب این است که نیازهای آنان را تشخیص نداده‌ایم و در مقابل مدام از آنها توقع داشته ایم و آنچه را که خودمان خواسته‌ایم به آنها تحمیل می‌کنیم.

وی معتقد است: طی سال‌های گذشته ما نتوانسته‌ایم ایدئولوژی و فلسفه حجاب را برای جوانان تبیین کنیم. در دنیای امروز که جوان به راحتی از طریق تکنولوژی با کل دنیا در ارتباط هستند و به راحتی در معرض انواع مدل‌های پوشاک قرار دارند باید برای آنچه که برای ما ارزش محسوب می‌شود برنامه‌ریزی کنیم تا جوانانمان نسبت به آن گرایش یابند.

به گفته مولایی، مسوولان هیچگونه برنامه‌ریزی برای گرایش جوانان به حجاب نداشته‌اند و اکنون که برخی از جوانان از این ارزش اسلامی فاصله گرفته‌اند ابراز نگرانی می‌کنند و این در حالی است که حفظ ارزش ها در دنیای امروزی کاری است که نیازمند آگاهی است و لذا لازم است تا مسئولان با بهره‌گیری از دانش صاحب‌نظران و جامعه‌شناسان در این حوزه به آسیب‌شناسی بپردازند و اگر تاکنون کاری نکرده‌اند از این پس جلوی آسیب‌های بیشتر را بگیرند.

به هر حال آسیب شناسی و پاسخگویی در خصوص دلایل تغییر نوع پوشش برخی بانوان و حتی آقایان بر عهده متولیان فرهنگی کشور، مسوولان مرتبط با حوزه مد و لباس‌، صاحب نظران، کارشناسان و جامعه‌شناسان است.

به گزارش خبرگزاری فارس، مخاطبان خبرگزاری فارس با ثبت پویش هایی با عناوین «متولی امر مد و لباس در کشور کیست؟» و «حمایت از طراحان و تولید کنندگان پوشاک ایرانی - اسلامی» ضمن انتقاد از وضعیت عرضه مانتوهای نامناسب و به عبارتی مغایر با شئون اسلامی از مسئولان خواستار حمایت از تولید کنندگان و عرضه کنندگان پوشاک ایرانی - اسلامی شده اند.

پایان پیام /

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

عفاف و حجاب

پوشش مانتو عرضه مانتو فروشندگان مانتو مانتو پوشاک حجاب کالای حجاب پوشاک عفیفانه این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 2
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 3
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 4
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 5
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 6
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 7
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 8
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 9
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 10
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 11
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 12
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 13
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 14
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 15
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 16
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 17
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 18
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 19
روایتی از عرضه و تقاضای مانتو در بازار؛ وقتی کشورهای همسایه هم مشتری مانتوهای بلند و کارشده ایرانی هستند 20