روند خالصسازی مجلس از اول انقلاب تاکنون / مجلس شورای ملی هم حکایت متفاوتی نداشت / رضاشاه دستور صغرسن رییس مجلس را صادر کرد!
حکایت مجلس مشروطه و عدالتخانه در ایران از همان ابتدا برای نظام سلطانی قاجار و جامعهی استبداد زدهی ایران آن قدر غریب مینمود که هنوز از پس قبول بیزحمت آن در ابتدا و صدور فرمان مشروطیت، نیت خیر پشت حکم ملوکانهی مظفرالدینشاه را باور نداشته و نداریم و او را شاه ضعیف و بیمار میخوانیم و گویی همان شیوهی محمدعلیشاهی را برای به توپ بستن مجلس به عنوان یک خالصسازی سخت و خشن، بیشتر باور...
حسامالدین اسلاملو: خالصسازی و برادران خالصساز اگرچه عنوان تازهای از سوی علی لاریجانی رییس سابق مجلس برای خطاب قرار دادن مدافعان مهندسی انتخابات است که با ردصلاحیت گسترده و نظارت استصوابی بدین کار مبادرت میورزند اما نگاهی کوتاه و گذارا به انتخاباتهای مجلس از پس پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون نشان میدهد جدای از نام و عنوان خالصساز، راه و رسم و روش آن همواره وجود داشته و با قوت و ضعف در هر دوره گروهی از یاران دیروز و انقلابیون سابق را از قطار نظام سیاسی پس از انقلاب پیاده کرده و سپس دوباره از دل گروه باقی مانده که پنداشته میشد خالص شده است، باز یک دوگانگی تازه ایجاد شده است.
انتخابات مجلس اول
در انتخابات نخستین مجلس پس از انقلاب اگرچه فقط این امر بدیهی اعلام رسمی شده بود که حضور وابستگان به ساواک و رژیم پهلوی ممنوع است اما در عمل وزارت کشور از حضور برخی اعضای شاخص حزب توده و فدایی خلق نیز جلوگیری به عمل آورد تا این دو دسته اولین همرزمان دیروز از میان انقلابیون مخالف شاه باشند که تصفیه میشوند. با اینکه در این مقطع هنوز شورای نگهبان هم تشکیل نشده بود و ملاک وزارت وقت کشور فقط و فقط شهرت افراد بوده است.
انتخابات مجلس دوم
پیاده کردن همراهان انقلابی که علیه شاه بود در واقع از انتخابات به طور جدی این مجلس آغاز شد. نامزدهای جبهه ملی، حزب توده، چریکهای فدایی، افراد نزدیک به مجاهدین (منافقین) و گروههای موسوم به ملیمذهبی و افراد شاخص نهضت آزادی مثل مهدی بازرگان، یدالله سحابی، عزتالله سحابی و... از جملهی رد صلاحیت شدگان بودند.
حذف نهضت آزادی، موجب ظهور دو طیف چپ مذهبی و راست مذهبی در مجلس سوم شد.
انتخابات مجلس سوم
در این انتخابات، وزارت کشور از شرکت نامزدهای نهضت آزادی در انتخابات ممانعت به عمل آورد. در این مجلس با اینکه به خیال ایجاد یکدستی پدید آمده بود، باز هم از دل حزب جمهوری اسلامی به عنوان پیروز میدان رقابت بر سر قدرت سیاسی با دیگر انقلابیون، یک دوئیت تازه زاده شد و دو طیف روحانیون مبارز و روحانیت مبارز رویاروی هم تقابل یافتند.
انتخابات مجلس چهارم
در این انتخابات حتی بسیاری از نمایندگان مجلس سوم از طیف چپ مذهبی جزو ردصلاحیت شدهها بودند. هادی خامنهای، هادی غفاری، ابراهیم اصغرزاده و بهزاد نبوی از آن جملهاند. برای نخستین بار شورای نگهبان «نظارت استصوابی» را باب کرد و 80 نفر از نامزدهای طیف چپ مذهبی رد صلاحیت شدند.40 نماینده مجلس رد شدند و جناح چپ اسلامی از قدرت حذف شد. آغاز جدایی جناح هاشمی رفسنجانی از راست سنتی از همین جا کلید خورد.
انتخابات مجلس پنجم
مجمع روحانیون مبارز و طیف چپ مذهبی در اعتراض به رد صلاحیت گسترده شورای نگهبان از ارائه فهرست انتخاباتی خودداری کرد و رقابت تنها میان جامعه روحانیت مبارز و گروههای پیرو خط امام و حزب تازهتأسیس کارگزاران سازندگی بود. کارد به استخوان چپ اسلامی رسید و کاندیدای مجمع روحانیون مبارز هم کنار گذاشته شدند.
انتخابات مجلس ششم
در این انتخابات به خاطر وجود دولت اصلاحات، فضای سیاسی بازتر شد و روند تایید صلاحیتها دگرگونه بود. فضای پس از دوم خرداد تاثیر مثبت خود را گذاشت و تایید صلاحیت همه نامزدهای اصلاحطلب و برخی ملیمذهبیها موجب تصاحب اکثریت کرسیهای مجلس توسط آنان شد.
هرچند با وجود تاثیرات مثبت وزارت کشور اصلاحات و دولت خاتمی بر این انتخابات، باز هم جریان خالصساز به طور کامل بیاثر نشد. برای مثال ابطال آرا علیرضا رجایی تنها نامزد تایید شده ملیمذهبی و جایگزین شدن حداد عادل با او از موارد نادر و عجیب این انتخابات برشمرده شده است.
انتخابات مجلس هفتم
رد صلاحیت اکثریت نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم توسط شورای نگهبان آغازگر اعتراض حدود 140 نماینده مجلس دوره ششم بود. طوری که پس از انتخابات مجلس هفتم، فراکسیون اقلیت مجلس ششم در مجلس هفتم اکثریت یافت.
مجلس هفتم یکدست به جناح راست با نام جدید اصولگرایان رسید و البته آغازی بر بروز اختلافها و انحرافهایی تازه شد!
انتخابات مجلس هشتم
با ردصلاحیت اصلاحطلبان در این انتخابات اگر چه اصولگرایان اکثریت کرسیهای مجلس را از آن خود کردند اما مستقلها و اصلاحطلبان نیز در جایگاه دوم و سوم قرار گرفتند.
تغییرات هیئت رییسه مجلس نماد تحول در جریان اصولگرا بود. لاریجانی جایگزین حدادعادل و رییس مجلس شد.
انتخابات مجلس نهم
با رد صلاحیت نامزدهای طیفهای اصلاحطلب، اکثر اصلاحطلبان در انتخابات مشارکت نکردند اگرچه حزب مردمسالاری شرکت و 20 کرسی را از آن اصلاحطلبان کرد و باقی صندلیهای مجلس از آن اصولگرایان شد.
برای نخستین بار جبهه تازه تاسیس پایداری با حمایت رییس جمهور وقت صاحب 64 کرسی شد.
انتخابات مجلس دهم
در این انتخابات با وجود ردصلاحیت اصلاحطلبان شاخص، آنان توانستند با ارائه فهرستی از اصولگرایان میانهرو، اصلاحطلبان گمنام و کاندیداهای مستقل، مانع ورود اصولگرایان تندوروی جبهه پایداری و اصولگرایان سنتی به مجلس شدند. در این انتخابات مردم شور حضور پررنگ داشتند و با وجود گستردگی ردصلاحیتها، مشارکت پایین نیامد و همین مشارکت بالا توانست با یک نه بزرگ به کاندیداهای تندرو، پیام معناداری را به جریان خالصساز برساند.
شورای نگهبان، مینو خالقی کاندیدای پیروز اصفهان را پس از انتخابات رد صلاحیت کرد که در نوع خود به عنوان ردصلاحیت پس از تایید و پیروزی، مورد عجیبی بود. علی مطهری نماینده مجلس وقت این کار را غیرقانونی خواند و از رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی خواهان پیگیری این موضوع شد اما در نهایت موضوع مسکوت ماند.
انتخابات مجلس یازدهم
انصراف علی لاریجانی رییس مجلس دهم از شرکت در انتخابات مجلس، ردصلاحیت تمام کاندیدای اصلاحطلبان و حتی رد صلاحیت اصولگرایان میانهرویی مثل علی مطهری توسط شورای نگهبان موجب پیروزی قاطع اصولگرایان طیف قالیباف و طیف پایداری شد.
این سابقه پیشین از روز پسین باشد
اما خالصسازی را نباید فقط به انتخابات مجلس بعد از انقلاب منحصر دانست و دچار تصویری کاذب از آن نوع که شبکه «منوتو» ارائه میدهد، شد. حکایت مجلس مشروطه و عدالتخانه در ایران از همان ابتدا برای نظام سلطانی قاجار و جامعهی استبداد زدهی ایران آن قدر غریب مینمود که هنوز از پس قبول بیزحمت آن در ابتدا و صدور فرمان مشروطیت، نیت خیر پشت حکم ملوکانهی مظفرالدینشاه را باور نداشته و نداریم و او را شاه ضعیف و بیمار میخوانیم و گویی همان شیوهی محمدعلیشاهی را برای به توپ بستن مجلس به عنوان یک خالصسازی سخت و خشن، بیشتر باور میداریم. اینگونه است که سابقهی خالصسازیهای کمی نرمتر را در واقع باید در همهی مجلسهای انقلاب مشروطه به بعد و در عصر دو پهلوی اول و دوم ردیابی کرد. چنانکه مشهور است در زمان رضاشاه با اینکه مجلس شورای ملی و نمایندگانش تا حد زیادی از قدر و منزلت واقعی خود دور و از دل انتخابات فرمایشی و دستوری تشکیل میشد، با این وجود هم حتی رضاشاه اجازه نمیداد رییس مجلس از دل یک انتخابات واقعی در درون خود مجلس انتخاب شود و همواره فرد مورد نظر جناب همایونی با این توجیه که هیات رییسه سنی است، میبایست ریاست مجلس را برعهده بگیرد. حکایت است که یک دوره از مجلس فرد مورد نظر که دیگر خسته شده بود، کبر سن را برای رضاشاه بهانه کرد تا از قبول مسئولیت ریاست بر مجلس بیقدر و قدرت و فرمایشی عصر رضاشاه شانه خالی کند اما پاسخ جالبی از سوی شاه دریافت کرد. رضاشاه به او گفت: حاج عمو فردا برو اداره سجل و صغر سن بگیر!
بیشتر بخوانید:
- چگونه «دستگاه خالص سازی» بعد از انقلاب، به مصاف رقبای انتخاباتی رفت؟ / تجربه شکست دوم احمدی نژادیسم
-
پاتک ضدخالصسازی / حمله گازانبری قالیباف و حداد به تندروهای پایداری از کانال ائتلاف با لاریجانی؟
-
شکلگیری مافیا در سخنان علی لاریجانی
-
باهنر: باید از همه جریانهای درون نظام برای اعتلای کشور در انتخابات استفاده کنیم / به دیکتاتوری اکثریت اعتقاد نداریم
216211
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1780794