زمینههای ولایتعهدی امام رضا (ع)؛ از امویان تا عباسیان
آنچه ورای انتخاب مأمون درباره انتساب ولایتعهدی امام رضا (ع) مشهود است، رفتار منفعلانه عباسیان در قبال گسترش جریان محبت اهل عترت در قلوب مردم آن دوران است تا حدی که برای تقویت حکومت و جلب آرای مردم، امام رضا (ع) را به منسب حکومتی برگزیدند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در سالهای پایانی حکومت امویان یعنی تقریبا اواخر امامت امام باقر (ع) شاهد گرایش زیاد مردم به سوی اهل بیت وحی بودیم. این در حالی است که امویان هیچگاه از هیچ کوششی نسبت به تنزل جایگاه عترت در اذهان عمومی دریغ نکردند که تنها یک نمونه آن، جعل احادیث فراوان در مذمت جایگاه امیرالمؤمنین (ع) و فرزندان ایشان بود، اما پس از ماجرای عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و با درایت و مدیریت امام سجاد علیهالسلام جامعه اسلامی نسبت به توطئه امویان علیه عترت پیامبر تا حدی آگاه شد و در زمان امام محمد باقر (ع) که به اذن الله همراه با باز شدن و شکافته شدن ابواب علوم مختلف بر عالم و آدم از سوی آن امام بود، مردم در سرتاسر جهان اسلام بیشتر با جایگاه علمی و معرفتی عترت پیامبر آشنا شدند. این روند زمینه مناسبی را برای امامت امام صادق (ع) برای جذب حدود 4 هزار نخبه از سراسر دنیای اسلام فراهم آورد. به این ترتیب ناخودآگاه گرایش مردم به سوی عترت بیش از پیش قوت گرفت و توطئه بنیامیه رو به افول رفت.
در این بین عباسیان که بر سر حکومت با امویان در ستیز بودند، فرصت را غنیمت شمرده و با شعار فریبنده «الرضا من آلالرسول» بنیامیه را کنار زده و مسند حکومت اسلامی را غصب کردند؛ این رویداد در ابتدای امامت امام صادق (ع) به وقوع پیوست. آنها که خود را هواخواه عترت پیامبر اسلام (ص) معرفی کردند، این بار با خدعهای عجیب سعی کردند تا مصادیق عترت را وارونه جلوه دهند؛ به این صورت که با جعل احادیث نبوی، مهدی را از نسل جد خود یعنی عباس عموی پیامبر معرفی کردند و در این راستا برای حاکمانشان از القاب و اسامی مهدی موعود استفاده کردند و در موارد متعددی به بدلسازی رویدادهای آخرالزمانی روی آوردند. مؤید این تحلیل آنکه امام صادق علیهالسلام در توضیح انتهای آیه 46 سوره ابراهیم (ع): «ان کان مکرهم لتزول منه الجبال؛ مکرشان با خداست، هر چند از مکرشان کوهها از جای کنده میشد.» فرمود «از مکر بنی العباس درباره قائم قلوب مردم از جا کنده شود؛ و ان کان مکر بنی العباس بالقائم لتزول منه قلوب الرجال» (تفسیر نورالثقلین، ج2، ص553؛ تفسیر البرهان، ج3، ص316)
نکته جالب توجه اینجاست که با وجود این فتنه عظیمی که در امت اسلام برای وارونه جلوه دادن جایگاه واقعی عترت شکل گرفت، هربار با مدیریت ائمه علیهمالسلام به ویژه امام صادق و امام کاظم (ع) این فتنهها تا حدود زیادی به سردی میگرایید و بر آگاهی مردم افزوده میشد و در زمان امامت امام رضا (ع) اوج گرایش جامعه اسلامی به خاندان وحی را شاهدیم.
این گرایش حتی در میان خانواده خلفا و درباریان نیز رسوخ کرد؛ چنان که گویند زبیده، همسر رشید و نوه منصور و بزرگترین زن عباسی، شیعه شد و چون هارونالرشید از آن آگاهی یافت، سوگند خورد که طلاقش دهد. یا روایت شده است که وقتی پیکر مطهر امام کاظم علیه السلام را به جمع پاسبانان حکومت آوردند و با سخنان زشت خبر مرگ آن بزرگوار را اعلام کردند، سلیمان، پسر منصور دوانیقی، فرزندان و غلامانش را فرمان داد جلوی این کار را بگیرند. او خود با پای برهنه در پی جنازه حرکت کرد و قضیه را کتبا به اطلاع هارون الرشید رساند. هارون در پاسخ گفت: ای عمو، صله رحم کردی، خداوند به تو پاداش نیک دهد؛ به خدا سوگند، سندی بن شاهک این کار را به دستور ما انجام نداده است (عیون اخبار الرضا (ع) شیخ صدوق، ج1 ص98)
مؤید دیگر این سخن اینکه به قدری بر آگاهی مردم نسبت به جایگاه عترت افزوده شده بود که عباسیان بیم داشتند پس از به شهادت رساندن امام کاظم (ع) مردم علیه آنان شورش کنند؛ از دیگر سو امام رضا (ع) نیز آشکارا امامت خویش را اعلام کرد؛ این در حالی بود که امام صادق (ع) در زمان خود پنج وصی را برای امامت برگزیدند تا به هیچ یک از جمله امام کاظم علیهالسلام لطمهای وارد نشود.
امام رضا (ع) از بین خلفای عباسی، در دوران حکومت هارون الرشید، امین و مأمون حضور داشت. در عصر حکومت هارون، غالبا رفتار امام (ع) به مبارزه با جریانهای انحرافی در اعتقادات اسلامی و در قالب مناظرات گذشته است. پس از مرگ هارون و آغاز حکومت امین، منابع از فعالیتهای امام رضا (ع) خصوصا در بعد سیاسی، گزارشی را نقل نکردهاند و حکومت نیز در این دوران به جهت نزاعهای داخلی، مواجههای با وی نداشتهاند. با رویکار آمدن مأمون و گسترش قیامهای شیعی، مأمون به دنبال راهی برای پیروزی بر این شورشها، تصمیم گرفت امام رضا (ع) را در حکومت دخیل کند و به همین منظور مقام ولایتعهدی خویش را به عهده او گذاشت؛ امام نیز با خواست خدا و با لحاظ تدابیری الهی این سمت را پذیرفت.
اما آنچه که ورای این انتخاب مأمون مشهود است، رفتار منفعلانه عباسیان در قبال گسترش جریان محبت اهل عترت در قلوب مردم آن دوران است تا حدی که برای تقویت حکومت خویش و جلب آرای مردم امام رضا (ع) را به منسب حکومتی برگزیدند که البته برای مأمون نتیجه معکوس داد.
قم | حضور امام رضا (ع) در ایران سبب حلقه وصل شیعیان و تقریب مذاهب اسلامی شدانتهایپیام /