دوشنبه 5 آذر 1403

«زنان» حلال مسائل شهر تهران هستند / مدیریت شهری باید به خانواده‌ها سپرده شود

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
«زنان» حلال مسائل شهر تهران هستند / مدیریت شهری باید به خانواده‌ها سپرده شود

گروه جامعه خبرگزاری فارس - عطیه همتی: شهر تهران با همه وسعت و همه امکاناتش به نظر عده زیادی از شهروندان و خانواده‌های تهرانی همچنان دوستدار خانواده نیست و خانواده‌های تهرانی به خصوص خانواده‌های دارای فرزند و مادران برای حضور در شهر و استفاده از امکانات آن دچار مشکلات مختلفی هستند که گاهی آن‌ها را به ناچار خانه‌نشین می‌کند. از روز نخست مدیریت تازه شهرداری تهران و انتصاب دکتر مریم اردبیلی به سمت مشاور امور بانوان شهرداری تهران زمزمه‌هایی مبنی بر تغییرات شیوه حکمرانی در خصوص مدیریت شهری و پررنگ شدن نقش خانواده‌ها در تصمیم‌گیری‌های شهرداری شنیده شد. به همین بهانه با دکتر اردبیلی گفتگو کردیم.

یکی از اهداف مهم شهرداری همیشه بحث پیمایش محله‌ها و زنده کردن بافت محلی و هویت بخشی به آن است. آیا شهرداری برای این موضوع برنامه‌ای داشته است؟

شهر تهران از لحاظ تکثر، تنوع و میزان جمعیت همچون کشوری پیش روی ماست. 353 محله در 22 منطقه وجود دارند که قاعدتاً هرکدام اقتضائات، بافت، ترکیب، مسائل و حتی معضلات خاص خودشان را دارند. ما نقاطی در جنوب شهر داریم که هویت محله‌ای در آنها بسیار غنی است ولی از طرفی آسیب‌های اجتماعی خاص خودشان را دارند.

در نقاطی از شمال شهر سالمندی اوج گرفته است، هویت محله‌ای پیدا نمیشود و شکل مدرن‌تر و فاصله‌دارتری از بافت اصیل تهران قدیم دارد. اما در شهرداری بنای ما برنامهریزی پشت درهای بسته و ابلاغ یک مدل برنامه واحد و متحدالشکل به همه جای شهر نیست. درواقع سیستم تصمیم‌گیری ما ابتدا از شناخت مسئله شروع میشود و به مرحله تصمیم‌گیری میرسد و بُعد اجرایمان هم در سطح شهر توزیع شده است. این را اضافه کنید به اینکه ما در حوزه زنان بیش از هر جای دیگر در حال حرکت به سمت یک مدل مشارکتی هستیم و در تلاشیم این ساختار عمودی بالا به پایین را تخت کنیم و نوعی حکمرانی شهری خانوادهمحور و مردمی را رقم بزنیم.

حکمرانی خانواده محور در مدیریت شهری یعنی چه؟ قرار است چه اتفاقی بیفتد و چه تغییراتی در مدیریت رخ دهد که می‌گویید خانواده محور است و با اشکال قبلی تفاوت دارد؟

همه ما راجع به شهری که دوستدار خانواده، کودک و حتی سالمند باشد شنیده‌ایم، اما هنوز به آن دست نیافتهایم. باید دید اصلاً شهر دوستدار خانواده یعنی چه؟ آیا شهری است که درونش خانواده وجود دارد، مدیران شهری دستی به سر خانواده می‌کشد، خدماتی به آن‌ها ارائه می‌دهد و بعضی از نیاز‌هایشان را پاسخ می‌دهد؟ این تعریف، خانواده را خیلی منفعل فرض می‌کند که حکمرانی شهری می‌خواهد به آنها به‌عنوان نهاد فرعیوتبعی صرفاً خدماتی ارائه بدهد. سطح بالاترش این است که من به‌عنوان مدیر شهری ببینم همه آنچه در سطح شهر انجام می‌شود از مدیریت پسماند گرفته تا خدمات شهری، شهرسازی، فنی و عمرانی حتی حمل‌ونقل شهری تحت تأثیر مدل‌های برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری خانوادهمحور باشد. این سطح بالاتری از دوستدار خانواده بودن است. در این سطح شما وقتی پروژه کلانی را در جایی اجرا میکنید، پیوست خانواده هم کنارش می‌زنید تا ببینید روی زندگی خانواده چه اثری می‌گذارد.

اما سطحی که ما دنبالش هستیم چیزی فراتر از این دو سطح است، گرچه به این سطح هم باید توجه داشت. ما باید امکاناتی برای خانواده‌ها فراهم کنیم که خودشان تصمیم گیر باشند و همینطور فرآیند طوری تعریف شود که بتوان تأثیر آن را روی خانواده‌ها سنجید. از همین رو در حال برنامه‌ریزی هستیم و دبیرخانه «تهرانِ خانواده» این موضوع را پیگیری می‌کند. گمان می‌کنم طی ماههای آینده فرآیند‌های کاری و ساختاری این موضوع در شهرداری تهران شروع شود. من روی این کلیدواژه «تهرانِ خانواده» تأکید دارم تا بگویم تهران شهری برای تحقق خانوادهمحوری باشد.

برای اینکه تهران تبدیل به شهری برای خانواده شود و به این عبارت «تهرانِ خانواده» برسد باید چه اتفاقاتی بیفتد و مدیریت شهری قصد دارد چه‌کار کند؟

خانواده به معنای کوچک‌ترین نهاد اجتماعی است که در آن زنان به‌عنوان محور و قلب مادری این نهاد اقتضائات و شرایط همه اعضا برایشان اهمیت دارد و برای بهبود وضعیت محیطشان پر از انگیزه هستند و تلاش می‌کنند. حالا ما در نظر داریم خانواده به محور بهبود شهر تبدیل شود و کمکم حکمرانی شهری را به او واگذار کنیم. این سطح عالی‌تری از خانواده محوری در مدیریت است. یعنی از سطحی که شهر دوستدار خانواده باشد و پیوست خانواده در تصمیمات شهری وجود داشته باشد عبور کنیم و به سطح خانواده محوری برسیم. به‌طور مثال وقتی 40 خانواده در یک مجتمع بگویند می‌خواهیم مدیریت پسماند بر عهده خودمان باشد، مدیریت شهری بودجه‌ای را که بهطور عادی صرف این کار میکند به آنها تفویض کند. مدیریت شهری باید بتواند قدرت و اعتباری که خرج می‌کند را در این مسیر به خانواده واگذار کند و خانواده هم باید رسمیت و اجازه داشته باشد که در محله برای خودش شبکهای تشکیل دهد تا حول هر مسئله‌ای دورهم جمع شوند و تصمیم‌گیری کنند. به‌طور مثال در راستای زیباسازی محله ممکن است 20 خانواده در یک کوچه انگیزه اقدام را داشته باشند پس شهرداری باید طوری فرآیند را ریل‌گذاری کند که آن‌ها بتوانند در این زمینه برای محله‌شان تصمیم‌گیری و فعالیت کنند.

یعنی شهرداری باید در راستای زنده کردن مشارکت‌های مردمی و محله محوری تصمیمات و اقداماتش را به مردم برون‌سپاری کند؟

زمانی هست ما شعار می‌دهیم، برنامه‌ریزی و بودجه‌ریزی می‌کنیم و بعد با مردم حرف میزنیم که بیایند در اجرای طرح ما مشارکت کنند. اما زمانی هم هست که ما می‌گوییم حکمرانی خودش را باید در سطح مردم گسترده کند و از دریچه نگاه زنان و دخترانی که در محله و خانه حضور دارند همه‌چیز را ببیند. در سطح یک محله مسائل از نگاهِ یک خانواده با نگاهِ مدیری که پشت درهای بسته اتاقش تصمیمگیری میکند متفاوت است. از همین رو می‌خواهیم کاری کنیم که مدیریت به خود مردم سپرده شود نه اینکه دستوری بگوییم مسائلتان را می‌توانید خودتان حل کنید. قدرت ما هم در حد همین اعتبارات شهرداری است که می‌خواهیم از طریق ریل‌گذاری‌ها و زیرساخت‌هایی که وجود دارد این اختیارات را به خود مردم واگذار کنیم تا خودشان کار را انجام دهند و شهرداری فقط رصدکننده و ناظر باشد.

عموما مرسوم است که تعدادی نخبه دورهم جمع می‌شدند و طرحی برای یک محله آماده و عدهای دیگر در سراهای محله، فرهنگسراها و خانه فرهنگ‌ها آن را اجرا می‌کردند. مردم هم از آن طرح استفاده یا در آن مشارکت می‌کردند. این نازل‌ترین حد مشارکت مردمی است. در این حالت وقتی دوره مدیریت تمام یا اعتبارات آن یک سال خرج می‌شد آن طرح هم مسکوت میماند چراکه اصالت مردمی نداشت. از همین رو می‌گوییم ما تحول گفتمانی جدی لازم داریم. تحولی که درآن از حکمرانی با سلسله مراتبی عمودی به سمت حکمرانیِ مردمی مشارکتی با تعاملی دوسویه و شبکه‌های عرضی متنوع، متکثر، خرد و مسئله محور حرکت کنیم.

این تغییر گفتمان و حکمرانی چطور اتفاق می‌افتد؟ چه چیزهایی باید تغییر کند؟

ببینید خانواده ما امروز عملکردی ندارد و صرفاً یک مصرف‌کننده است. خانواده رسانه را مصرف می‌کند، فرهنگ را مصرف می‌کند، اقتصاد را مصرف می‌کند، حتی شغل را مصرف می‌کند ولی خودش نمی‌تواند مولد هیچ‌کدام باشد. امروز همه می‌گویند «چرا خانواده‌ها بچه ندارند؟» درحالیکه خانواده فقط فرزند نیست که تولید نمی‌کند، بلکه در همه‌چیز سترون شده است و حالا هم می‌خواهد به سمت خانوادهای مولد و عامل حرکت کند و مسئولیت داشته باشد. چه چیزی باید تغییر کند تا خانواده به این سمت برود؟ یک عنصر کلیدی که در فرمایشات امامین انقلاب اسلامی هم آمده و همه دنیا امروز به آن رسیده این است که زن به‌عنوان محوریت فرهنگی - تربیتی خانواده اگر از مصرف‌گرایی، تأثیرپذیری و انفعال به سمت مولدگری، تأثیرگذاری و عاملیت حرکت کند حتماً این عاملیت را به خانواده‌اش هم انتقال می‌دهد. اکثر مردان درگیر ساختارهای معیشتی و کسب معاش رسمی هستند و عمده وقتشان را دو نوبت کار می‌کنند و در خانه و محله نیستند، درحالی‌که 85 درصد زنان ما در خانه یا محله حضور و زمان فراغت دارند. منظورم از فراغت بیکار بودن نیست بلکه وقت و انگیزه بسیار زیاد و نوعی مادری است که برای خانواده و محله‌شان دارند تا وضعیت آن را بهبود ببخشند.

شما توانایی زنان در این زمینه را در چه مواردی می‌بینید؟

مهمترین قدرت زنان ما همیشه در طول زمان هوش عاطفی و هیجانی‌شان بوده است، اما بابت این توانمندی نه‌تنها از آنها تقدیر نشد بلکه گاهی تحقیر هم شدند. زنان می‌توانند تجربه زندگی خودشان را در فضاهای متنوع و متکثر خلق و هم‌زمان در نقش‌های مختلف ایفای نقش کنند. آن‌ها همه هنرها را باهم می‌خواهند و می‌توانند انجامش دهند، ازاین‌رو ما باید در مدیریت شهری این توانمندی و عاملیت زن را به رسمیت بشناسیم. قدرت خلق و بسط نوآورانه زنان کلید اصلی تحقق خانوادهمحوری و محلهمحوری است.

آماری وجود دارد که این توانمندی را به شکل عدد و رقم نشان دهد؟ چون شاید برخی این توانمندی‌ها در سطح مدیریت شهری را باور نکنند.

بله این آمار وجود دارد. اگر شما از ستاد راهبری مرکزی ساماندهی مشارکتهای اجتماعی در محلات بپرسید، خواهند گفت بیش از 80 درصد از کسانی که در سرای محلات فعالیت می‌کنند زنان هستند. از ستاد مدیریت بحران بپرسید، حدود 90 درصد فعالان این حوزه زنان هستند، حوزه محیط زیستی هم مشابه همین آمار را دارند. این آمارها تنها مربوط به زیرساخت‌های مخصوص زنان نیست بلکه عمومی است. درصد بالای مشارکت زنان نشان می‌دهد آنها در محله‌هایشان فعال هستند و اتفاقاً انگیزه کار مشارکتی و بهبود وضعیت محل زندگی و شهرشان را دارند. از طرفی امروز مدیریت شهری به تمام توانمندی‌ها و استعدادهای زنانهای که زمانی زنان برایش تحقیر می‌شدند نیاز دارد که این اتفاقاً از اقتضائات قرن جدید و گام دوم انقلاب اسلامی است. این مختصات زنانه می‌تواند بسیار پیشران باشد و حرکت‌های تحولی و جهشی ایجاد کند.

امروز اگر کسی در دنیا بتواند موجب خلق یک مشارکت اجتماعی محلی شود کار مهمی کرده است. اما متأسفانه در گذشته و البته هنوز هم برخی فکر می‌کنند کار مهم کاری رسمی است که در ادارات انجام می‌شود و این نوع فعالیتها مهم شمرده نمی‌شود. در حال حاضر برعکس است، کسب‌وکارهای خرد در دنیا رونق و آزادکاری اوج گرفته است که زنان در این زمینه‌ها بسیار توانمند هستند.

به نظر شما مهم‌ترین مسئله مربوط به زنان در شهرداری تهران چیست؟

هنگامیکه از من پرسیدند شما می‌خواهید با مسئله زنان چه کنید؟ گفتم ازنظر من زنان مسئله شهرداری نیستند، بلکه حلال مسائل شهر تهران هستند. اگر ما بخواهیم این شهر جهش جدی و تغییر اساسی داشته باشد باید از زنان کمک بگیریم. بالاخره یکسری خدمات مرسوم در این شهر در طول سال انجام می‌شود مثل ریل‌گذاری مترو، آسفالت کردن کوچه و خیابان اما آنچه شهر تهران کم دارد آسفالت و بتن و آهن نیست، بلکه روح و ریحان حیات انسانی است که زنان می‌توانند در این زمینه بسیار کمک کنند.

اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم ما دودسته کار جدی در شهر تهران در مرحله برنامهریزی و اجرا داریم. یکی همان بحث «تهرانِ خانواده» که قرار است مدیریت شهری را به مردم و خانواده‌ها بسپارد و دیگری طرح «ریحانِ شهر» که فعلاً دبیرخانه‌اش فعال است تا مردم طرح‌ها و ایده‌هایشان را ارائه کنند.

درباره این طرح «ریحانِ شهر» بیشتر توضیح می‌دهید؟ قرار است چه اتفاقی بیفتد؟

این طرح بر پایه کنش زنان و دختران است. به این صورت که آن‌ها ایده‌ها و طرحهای مشارکتی، نوآورانه و مسئلهمحور در سطح محله را در مقیاس خرد و در راستای بهبود وضعیت محله ارائه کنند، بهطورمثال طرح محله بدون پسماند، فرزند پروری و مشابه این موارد. در این پروژه که تقریباً از دی‌ماه سال گذشته فراخوان آن منتشر شد و تابهحال 500 طرح به دبیرخانه رسیده، مراحل کاریاش انجام شده و تعدادی از آنها در آستانه عقد قرارداد است.

ما می‌خواهیم خانواده‌ها حول کنشگری زنان و دختران عاملیتی در فضای شهری داشته باشند و ما به ریل‌گذاری آن کمک کنیم.

ما در سال جدید شاهد پیاده‌سازی طرح پارک مادر و کودک توسط شهرداری تهران هم بودیم که البته خبر آن حواشی زیادی هم داشت. آیا این طرح هم در راستای «تهرانِ خانواده» بود؟ درباره این طرح توضیح می‌دهید؟

داستان پارک مادر و کودک متفاوت است. در شهر تهران با توجه به گروه‌ها و اقشار مختلف محیط‌هایی اختصاصی هم وجود دارد و زیرساخت‌هایی مثل زیرساخت‌های ویژه بانوان هم سال‌هاست که ایجاد شده‌اند و مردم آن‌ها را می‌شناسند. ما در تهران 9 بوستان بزرگ ویژه بانوان داریم که مردها داخل آن نمی‌روند و فاقد اشرافیت محیطی است که درنتیجه زنان می‌توانند با پوشش آزاد در آن تردد کنند. اما مطالبه عمومی و مردمی دیگری نیز وجود دارد، ازجمله آن که ما 800 نقطه ویژه ورزش صبحگاهی در شهر تهران داریم که زنان در آن ورزش میکنند اما برخی میگویند ما نمیتوانیم هر روز به بوستان‌های ویژه بانوان برویم که چند کیلومتری هم با ما فاصله دارند بلکه می‌خواهیم در بوستان محله خودمان ورزش کنیم، نمی‌خواهیم پوششمان را هم بر‌داریم، فقط می‌خواهیم وقتی ورزش می‌کنیم عبور و مرور موتورسیکلتها و آسیبهای محیطی ما را اذیت نکند، یا نمیخواهیم وقتی بچه‌هایمان را به پارک می‌بریم حیوان و سگ خانگی مانع آسایش ما شود. ازاین‌رو فقط در برخی پارک‌ها یک جداسازی از این لحاظ انجام شده است که زنان بسته به‌دلخواه خود میتوانند از آن استفاده کنند یا نکنند. اما برخی آمدند و از آن تعبیر جداسازی زن و مرد و محدودسازی کردند و حرف‌های عجیبی زدند. خیر این‌طور نیست. حتماً امکان دارد در مسیر اجرای این قبیل طرحها مشکلاتی وجود داشته باشد که به‌مرور حل می‌شود. اما اصل موضوع در راستای تکریم زنان جامعه و پاسخ به نیاز آنها انجام شده است.

شهرداری تهران فرهنگسراها و سرای محله‌های زیادی دارد که در دو سال کرونا به حالت نیمه تعطیل قرار گرفتند و بسیار ضعیف شدند. برنامه شهرداری برای استفاده خانواده‌ها از امکانات شهرداری تهران چیست؟

ستاد سازمان‌دهی محلات برنامه‌ریزی مجددی برای سرای محله‌ها کرده و قرار است سلسله جشنواره‌های «شهرزاد» در همه محله‌ها برگزار شود و سرای محلات دوباره باز تعریفی برای کاربری‌هایشان داشته باشند.

من آن قسمتی که زیرمجموعه حوزه بانوان است را می‌توانم دقیق‌تر توضیح بدهم. ما «شهربانو» هایی ویژه زنان داریم که امکانات ورزشی، فرهنگی و اجتماعی، گالری و مزون در آنها موجود است و کاربری آنها متناسب با نیازهای زنان و دختران است. تصمیم داریم یکسری زیرساخت تحت عنوان «شهردخت نوآوری» ویژه دختران نوجوان و جوان داشته باشیم که در آن هم کارهای نوآورانه، کارآفرینی و مدل‌های استارتاپی و اقتصادی پیگیری شود و هم هسته‌های کنشگری اجتماعی دختران شکل بگیرد و تقویت شود. این مجموعه که در منطقه ستارخان تهران است، طی دو ماه آینده افتتاح می‌شود. شهردخت های دیگر مثل آن موردی که در منطقه 6 و خیابان کارگر قرار دارد هم به سمت رویکردهای نوآوری اقتصادی حرکت می‌کند. بوستان‌های ویژه بانوان در دو سالِ دوران کرونا خیلی رکود داشتند و دوباره در حال برنامه‌ریزی هستیم تا برنامه‌های مختلفی در آن‌ها برگزار شود مثل جشنواره بازی‌های مادر و کودک.

گفته می‌شود شما در مدت حضورتان در شهرداری تهران بسیار پیگیر کارآفرینی برای زنان سرپرست خانوار و در کل توانمندسازی خانم‌ها بوده‌اید. می‌شود دراین‌باره توضیح بدهید؟

دیگری پروژه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار که البته فقط ویژه آن‌ها نبوده است بلکه عزیزانِ نیازمند به حمایت هم در آن شرکت داشتند. در این مورد هم سامانهای داریم که زنان سرپرست خانوار در آن عضو شدهاند، سپس مشاوره و مددکاری برایشان انجام شده است و بعدازآن از طریق دوره‌های خود مراقبتی، چکاپ سلامتی و اهدای بسته‌های معیشتی مورد حمایت قرار گرفتهاند. اما مهم‌تر از همه موارد ذکرشده این خانواده‌ها باید از چرخه معیوب حمایت پذیری دربیایند و خودتوانمند و کارآفرین شوند.

چند نوع کار برای توانمندسازی معیشتی زنان سرپرست خانوار انجام شده است. یکی کوثرهای کارآفرینی، ویژه زنان سرپرست خانوار، که شهرداری تقریباً در تمام مناطق 22گانه آن را ایجاد کرده است. دیگری بازارچه‌های عرضه محصولات زنان سرپرست خانوار که بهصورت ماهانه، فصلی و دائمی هستند و سرآمد آنها، نمایشگاه زنان و تولید ملی، که اسفندماه سال گذشته برگزار شد. در این نمایشگاه که در بوستان گفتگو برپا شد 3500 خانم سرپرست خانوار محصولاتشان را عرضه کردند و تقریباً هشتاد هزار شهروند هم از آن بازدید کردند که اتفاق خوبی بود.

قرار است امسال تعداد زیرساخت کوثرهای کار‌آفرینی را دو برابر کنیم و همینطور حیطه‌های کارآفرینی مرسوم را کمی از حالت کلیشه‌ای دربیاوریم، چون همه آن‌ها صرفاً شامل پوشاک و صنایع‌دستی است. ما می‌خواهیم حوزه کارآفرینی نوآورانه‌تر و متناسب با کسب‌وکارهایی که امروز بازار بهتری دارند تعریف شوند. در مورد مشاغل خانگی هم از دختران جوان و زنانی که آموزش می‌بینند، در خانه خودشان کارآفرینی میکنند و توانایی این را دارند که مثل مدل بازاریابی دیجیتال یا تسهیلگری و دیگر موارد کارآفرینی‌شان را به چرخه اقتصادی مطلوب برسانند حمایت می‌کنیم. در کل برای ما مشاغل خانگی، خانوادگی و کسب‌وکارهای محله‌ای اولویت دارد و اصلاً دید ما این‌گونه نیست که یک زن سرپرست خانواده که درآمدی حداقلی دارد تنها حمایتی حداقلی از سمت شهرداری شود، بلکه عقیده داریم یکی از پیشران‌های آینده همین کسب‌وکارهای خرد هستند که می توانند سهم مولدگری شهر را افزایش دهند. در حال حاضر زنان رشد خوبی کرده‌اند و سکوی جهش ما هستند و با کمی آموزش و حمایت می‌توانند رو به جلو حرکت کنند.

یکی از مشکلات شهر تهران وجود معتادین متجاهر و افراد پرخطر هستند که البته تعداد کمی از آن‌ها خانم هستند ولی به‌هرحال وجود دارند. پیش‌ازاین کسانی که متولی حوزه بانوان بودند اظهارنظرهایی داشتند که واکنش‌های مردم را به همراه داشت. نظر شما دراین‌باره چیست؟

در کل ساماندهی معتادان متجاهر زیر نظر آسیب‌های اجتماعی و مربوط به سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی است. البته باید بگویم که تعداد قابل‌توجهی از آن‌ها در سطح شهر تهران جمع‌آوری و به مراکز نگهداری منتقل شدهاند و برای توانمندسازی‌شان برنامهای وجود دارد.

گفته می‌شود تعداد معتادان متجاهر در سطح شهر تهران حدود بیست‌وچند هزار نفرند که در حال حاضر شاید حدود پانزده هزار نفر در مراکز حمایتی نگهداری می‌شوند اما تعداد زنان معتاد خیلی کمتر از مردان است. مراکزی هم برای نگهداری آنها آماده شده است و درحال انتقال به آنجا هستند اما ما به دنبال مدل مطلوبی برای توانمندسازی زنان معتاد و آسیب‌دیده هستیم. احتمالاً یکی از زیرساخت‌هایمان را در مقیاس محدودتری که دارای چرخه کامل مشاوره، مددکاری، خدمات سلامت و کارآفرینی باشد، با کمک گروه‌های جهادی مردمی کلید خواهیم زد تا ببینیم چطور می‌توانیم چرخه کاملی را برای بازگرداندن این زنان به زندگی، جامعه و خانواده ایجاد کنیم. کار خیلی سختی است اما حتی درصد کمی پیشرفت در آن برای ما ارزشمند خواهد بود. اگر کسی انسانی را زنده کند انگار همه انسان‌ها را زنده کرده است. آسیبدیدگان اجتماعی به دلیل شخصیت انسانی‌شان کرامت دارند و ارزشمند هستند. بقیه آسیب‌هایی هم که در حوزه زنان وجود دارد مثل زنانی که در شرایط آسیب‌پذیری قرار گرفته‌اند یا برای کسب معاش تن به آسیب‌های مختلف می‌دهند مسئولیتشان با نهادهای ذیربط مثل بهزیستی است اما ما با دوستان بهزیستی همکاری داریم تا بتوانیم پناهگاهی برایشان فراهم کنیم تا به فاز آسیب نرسند. به طور کلی وظیفه شهرداری بیشتر در حیطه پیشگیری است تا درمان.

انتهای پیام /

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

شهرداری تهران

خانواده

زنان شهر تهران مریم اردبیلی این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است
«زنان» حلال مسائل شهر تهران هستند / مدیریت شهری باید به خانواده‌ها سپرده شود 2
«زنان» حلال مسائل شهر تهران هستند / مدیریت شهری باید به خانواده‌ها سپرده شود 3
«زنان» حلال مسائل شهر تهران هستند / مدیریت شهری باید به خانواده‌ها سپرده شود 4
«زنان» حلال مسائل شهر تهران هستند / مدیریت شهری باید به خانواده‌ها سپرده شود 5
«زنان» حلال مسائل شهر تهران هستند / مدیریت شهری باید به خانواده‌ها سپرده شود 6
«زنان» حلال مسائل شهر تهران هستند / مدیریت شهری باید به خانواده‌ها سپرده شود 7
«زنان» حلال مسائل شهر تهران هستند / مدیریت شهری باید به خانواده‌ها سپرده شود 8