زنگ خطر در کرملین / جنجال جانشینی پوتین در دربار تزار
اقتصادنیوز: انتخابات ریاست جمهوری روسیه، فرصتی برای بررسی چالشهای پیش روی این کشور در دوران پساپوتین است. عدم وجود جانشینی مشخص و سیستم حکومتی تکنفره، ثبات سیاسی آینده این کشور را به خطر میاندازد.
به گزارش اقتصادنیوز، انتظار میرود در انتخابات آتی روسیه که از 15 مارس آغاز میشود، ولادیمیر پوتین در مسیر پیروزی قرار داشته و بتواند سومین دوره خود برای رهبری روسیه را تضمین کند.
به نوشته سیانان، با مرگ الکسی ناوالنی، رهبر زندانی اپوزیسیون روسیه، منصفانه است که بگوییم حرفه سیاسی پوتین به مرحله ریاستجمهوری مادامالعمر رسیده است. اما پیروزی مجدد او حقیقتی ناخوشایند را برای ثبات سیاسی آینده روسیه آشکار میسازد. ظاهراً رئیسجمهور و حلقه او برای دوران پساپوتین خود را آماده نکردهاند.
این مسئله ممکن است برای مردی که اکنون طولانیترین رهبر روسیه از زمان جوزف استالین به شمار میرود، یک موضوع فوری به نظر نرسد. در سال 2020، رأیدهندگان روسی تغییرات قانون اساسی را تأیید کردند که به پوتین اجازه میدهد تا سال 20236 در قدرت بماند. حتی قبل از اینکه پوتین اعلام کند، کرملین به وضوح اعلام کرد که فعلاً هیچ جایگزینی برای سیستم حکومت تکنفره او وجود ندارد.
بر اساس گزارش اکوایران، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین گفت: «اگر فرض کنیم که رئیسجمهور نامزد شود، بدیهی است که در مرحله کنونی، رقابتی واقعی برای رئیسجمهور وجود ندارد». وی توضیح داد: «پوتین از حمایت مطلق مردم برخوردار است».
پوتین 71 سال سن داشته و یک دهه از جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا کوچکتر است. اگرچه سن او از او میانگین طول عمر یک مرد روسی بیشتر باشد، اما ظاهرش نشان میدهد که در سلامتی کامل به سر میبرد.
اما در حالی که به نظر میرسد پوتین عجلهای برای انتخاب جانشین خود نداشته باشد، برخی از ناظران کرملین خاطرنشان میکنند که انتخاب مجدد پوتین یک مشکل را برجسته میکند. سیستمی که طی دو دهه گذشته تحت حکومت او ایجاد شده، شکننده، ژرونتوکراتیک و آسیبپذیر از شوکی بزرگ است که مهمتر از همه، بیماری یا مرگ شخص اول این سیستم خواهد بود.
آندریاس اوملند، تحلیلگر مرکز مطالعات اروپای شرقی استکهلم گفت: «چالشهای مختلف نزدیکتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم. پوتین از نظر فنی میتواند 12 سال دیگر حکومت کند. اما فکر نمیکنم این اتفاق بیفتد، به ویژه اگر اوکراین به پیروزیهای جدیدی دست پیدا کند که در مسکو عواقبی خواهد داشت».
اوملند خاطرنشان کرد که اگرچه شورش مسلحانه سال گذشته توسط یوگنی پریگوژین، رئیس گروه مزدور واگنر با موفقیت سرکوب شد، اما بزرگترین چالش حاکمیت پوتین و شایعات بیاساس در مورد سلامت او که در کانالهای تلگرامی و رسانههای اجتماعی ناشناس منتشر میشود، نشان میدهد که ممکن است نگرانیها در مورد جانشینی ذهن سران کرملین را به خود مشغول کرده باشد.
اوملند افزود: «محتوای شایعات خیلی مهم نیست، بلکه این واقعیت اهمیت دارد که شایعات پخش میشوند».
از نظر فنی، روسیه کشور قانون است. فدراسیون روسیه دارای سیستم قانون اساسی است که مقرراتی را برای جانشینی منظم پیشبینی میکند. اگر پوتین بمیرد یا از انجام وظیفه ناتوان شود، اختیاراتش موقتاً به رئیس دولت، پستی که در حال حاضر در اختیار میخائیل میشوستین، نخستوزیر روسیه قرار دارد، خواهد رسید.
اما در عمل، تحلیلگران میگویند پوتین با چیزی شبیه به سیستم درباری حکومت میکند که در، آن رئیسجمهور داور نهایی اختلافات بین نخبگان رقیب است. درست مانند نظام شوروی که دارای یک دفتر سیاسی اجماعمحور بود که مکانیزم نسبتاً باثبات (اگرچه غیرشفاف) را برای انتقال قدرت ایجاد کرد، برخی ناظران حلقه درونی پوتین را که شامل نزدیکان ثروتمند، نمایندگان دستگاه امنیتی دولتی و تکنوکراتهای وفادار میشود را به نوعی دفتر سیاسی جدید که میتواند امر تعیین جانشینی را مدیریت کند، تشبیه میکند.
علاوه بر راهحلهای قانون اساسی که مدتزمان تصدی رئیسجمهور را طولانیتر کرده، روسیه پوتین سابقه واگذاری قدرت به جانشین مورداعتماد او را نیز دارد. در سال 2008، پوتین دومین دوره ریاستجمهوری خود را به پایان رساند و برای ریاستجمهوری دیمیتری مدودف از سمت خود کنار کشید.
اما در حالی که مدودف میز ریاستجمهوری و کدهای پرتاب تسلیحات هستهای روسیه را به ارث برد، پوتین قدرت واقعی در پشت تاجوتخت باقی ماند و در سال 2012، برای سومین دوره ریاستجمهوری خود به کرملین بازگشت. مدودف قانونی را امضا کرد که دوره ریاستجمهوری را به شش سال تغییر میداد و سپس، پوتین با رفراندوم قانون اساسی 2020، محدودیتهای دورهای ریاستجمهوری را به نفع خود عوض کرد.
جای تعجب نیست که قصد پوتین برای ماندن در قدرت به موضوع تمسخر مخالفان روسیه تبدیل شده است. هنگامی که پوتین قصد خود را برای نامزدی سومین دوره ریاستجمهوریش اعلام کرد، تصویری که او را به لئونید برژنف، رهبر ضعیف و منفور شوروی تشبیه میکرد، در فضای مجازی پخش شد.
کرملین بدون شک بررسی کرده که چگونه استبدادیهای همسایه کنترل خود بر قدرت را حفظ میکنند. الکساندر لوکاشنکو، دیکتاتور بلاروس اعتراضات گسترده سال 2020 که در اعتراض به تقلب او در انتخابات برگزار شده بود را سرکوب کرد. او اکنون قصد دارد برای انتخابات سال آینده نامزد شود. شی جینپینگ، رئیسجمهور چین که پوتین را «دوست گرمابه و گلستان» خود مینامد، کنترل خود بر حزب کمونیست چین را سختتر کرده و محدودیتهای دورهای ریاست را تغییر داده است. در قزاقستان نیز نورسلطان نظربایف، رئیسجمهور این کشور پس از سه دهه حکومت، در حالی که ریاست شورای امنیت کشور و عنوان رهبر ملت را حفظ کرد، از قدرت کنار رفت.
با این حال، مورد نظربایف ممکن است برای کرملین آموزنده باشد. در پی ناآرامیهای خشونتآمیز ژانویه 2022، نظربایف توسط قاسم جومارت توکایف از سمت شورای امنیت کنار گذاشته شد و امتیازات کلیدی سیاستگذاری را از دست داد. به نظر میرسد که جانشینان مورداعتماد تنها برای مدتی اندکی وفادار باقی میمانند.
برخی ناظران سیاسی روسیه حدس میزنند که رقابت واقعی برای جانشینی پوتین تا دهه 2030، زمانی که پوتین به ششمین دوره ریاستجمهوری خود برسد، محتمل نیست. آندری پرتسف، ناظر سیاسی روسی برخی از رقبای بالقوه را «شاهزادههایی» توصیف کرده که بیسروصدا در حال ایجاد پایگاههای حمایتی خود در انتظار خروج نهایی پوتین هستند.
حتی مدودف، رئیسجمهور سابق که در سال 2020 با کنارهگیری از سمت خود جایگاه دوم را از دست داد، ممکن است همچنان جاهطلبیهای خود را داشته باشد. در حالی که برخی از ناظران او را به عنوان یک بازیگر جدی سیاسی نادیده گرفتند، مدودف از جنگ با اوکراین استفاده کرد تا خود را در قامت چهرهای تندتر و ضدغربی عَلَم کند.
صرف نظر از اینکه مدودف شانس دیگری برای تصدی پست اصلی روسیه داشته باشد یا نه، حمله به اوکراین لحن رسمی در محافل نخبگان روسیه را به جنگ افسارگسیخته تغییر داده است. اکنون روسیه یک حکومت خودکامه پستمدرن بوده که میتواند محبوبیت بسیار بالای پوتین و انتخاب مجدد اجتنابناپذیر او را به عنوان نشانهای از مشروعیت و حمایت عمومی غیرقابلانکار از جنگ نشان دهد.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید