سخنان علی شمخانی اختلافات کهنه را زنده کرد؛ قالیباف آب به آسیاب جبههپایداری میریزد
قالیباف و شمخانی در میانه خط یک (میانهروها) و خط دو (تندروها) نقش «خط3» را بازی میکنند؛ عنوانی که در صفبندیهای اوایل انقلاب ریشه دارد، اما امروز چهرهها و نیروهایی متفاوت این خط را نمایندگی میکنند. قالیباف و شمخانی شاخصترین نمادهای «خط3 جدید» هستند
محمدجواد روح، سردبیر روزنامه هممیهن، در یادداشتی با عنوان «خط 3 جدید» به اظهارات اخیر علی شمخانی درباره تحولات خارجی و مذاکرات هستهای واکنش نشان داده است.
او در این زمینه نوشت: صدای پای ترامپ، پیشاپیش واکنشها را برانگیخته است. در نقاط مختلف دنیا، سیاستمداران و نظریهپردازان فعال شدهاند تا راهی بیابند برای مواجهه با این چهره پیشبینیناپذیر و این رئیسجمهور نامتعارف. در این میان، سیاستمداران و تصمیمگیرندگان کشورهایی که در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ بیش از دیگران طعم سیاستها و رویکردهای او را چشیدهاند، بیش از دیگران دغدغه بازگشت او را دارند؛ هرچند در ظاهر بکوشند نگرانی خود را منکر شوند، اما این تلاش بیحاصل است و دُم خروس از جایی بیرون میزند.
مصاحبه اخیر علی شمخانی، دبیر سابق شورایعالی امنیتملی، یکی از این نشانههاست. او سومین دبیر سابق شورایعالی امنیتملی است که در هفتههای اخیر به میدان آمده و تلاش دارد با فعالیتهای سیاسی و رسانهای، بر مسیر پرشتاب تحولات خارجی ایران تاثیر گذارد.
پیش از او، علی لاریجانی پس از مدتی سکوت و حاشیهنشینی سیاسی که بهخاطر ردصلاحیت مجددش در انتخابات ریاستجمهوری بود، به میدان آمد و ازیکسو، با گفتوگوهای صریح رسانهای به حمایت از رویکرد دولت جدید در جهت احیای مذاکره با غرب و فراتر از آن، زمینهسازی برای گفتوگو با ترامپ پرداخت و از سوی دیگر، در مقام مشاور رهبری و حامل پیام ایشان، به کشورهای بحرانزده سوریه و لبنان، کوشید در میدان عمل نیز موثر و فعال ظاهر شود.
دومین دبیر سابق شورایعالی امنیتملی که در این هفتهها فعالتر شده و به قول سخنگوی دولت از سایه به روشنایی آمده، سعید جلیلی است. جلیلی البته هیچگاه چندان هم سایهنشین نبوده است. او و متحدان دلواپساش از ابتدای دهه1390 تا امروز، هرگاه بویی از احتمال توافق و حتی جدی شدن مذاکرات ایران و غرب به مشامشان رسیده، با تمام قوا به میدان آمدهاند و از هر ابزاری که در دست داشتهاند، برای ناکامی مذاکرهکنندگان ایرانی سود جستهاند.
جلیلی و یارانش نهفقط در دوران دولت روحانی و مذاکرات برجام تمام امکانات خود را از کمیسیون ویژه مجلس نهم و مصاحبههای مکرر تلویزیونی گرفته تا راهاندازی همایش و تجمع در دانشگاهها و خیابانها و حوزههای علمیه بهکار گرفتند تا روند مذاکرات را طولانی کنند و توافق نهایی را هم بیحاصل نشان دهند؛ بلکه حتی وقتی دولت رئیسی روی کار آمد و علی باقری (یار غار خود جلیلی) مسئول مذاکرات شد و تا یکقدمی احیای برجام در تابستان 1401 پیش رفت؛ دوباره به میدان آمدند و با نامهپراکنی پنهان و فضاسازیهای آشکار در رسانهها و پارلمان، در دقیقه90 جلوی کار را گرفتند و وعده افول آمریکا و سرمای سخت زمستان اروپا را سر دادند.
طبیعتاً، جلیلی و دلواپسان پارلمانی که با رئیسی و باقری که متحدان و همفکران سیاسی خودشان بودند، چنان کردند؛ امروز که رقیب انتخاباتیشان دولت را در دست دارد، هرچه بتوانند میکنند و خواهند کرد تا هرگونه مذاکره و توافق جدیدی را در نطفه خفه کنند. اقدامات تندروهای پارلمان علیه محمدجواد ظریف نماد بارز این تحرکات است؛ اما همه آن نیست.
حملات تند کیهان به انتشار اخباری از مذاکرات پنهان ایران و ایلان ماسک نشانه بارزی بود از اینکه تندروهای راست، نمیخواهند تابوی مذاکره با ترامپ در هیچ سطحی بشکند. در ادامه هم، انتشار مقاله ظریف در فارینافرز، سوژه دیگری به دست آنان داد تا حملات به رئیسجمهور و معاون راهبردی او را شدت بخشند و حتی برخی دلواپسان مجلسنشین و فعالان توئیتری، وارد فاز توهین علنی و مستقیم شوند. در این شرایط بود که خود جلیلی هم وارد عمل شد و به بهانه روز دانشجو از این دانشگاه به آن دانشگاه رفت و علیه پزشکیان و ظریف و روحانی و برجام و احتمال مذاکرات و توافقات جدید سخن گفت.
حال، اما ظاهراً نوبت به سومین دبیر سابق شورایعالی امنیتملی رسیده است؛ علی شمخانی که در دولت اول روحانی به این مسئولیت رسید، اما در دولت دوم او برخلاف خواست روحانی در این سمت ماندنی شد. تعارض روحانی با شمخانی و مخالفت او با ادامه حضورش در شورایعالی امنیتملی تا آنجا بود که حکم تمدید مسئولیت او را امضاء نکرد و در همه سالهای دوره دوم ریاستجمهوریاش، در مکاتبات او را صرفاً «آقای شمخانی» خطاب میکرد؛ چراکه او را بهعنوان دبیر شورایعالی امنیتملی قبول نداشت.
از میان اخبار