شنبه 3 آذر 1403

سدهای روسیه عامل کاهش سطح دریای خزر

خبرگزاری اکو نیوز مشاهده در مرجع

به گزارش خبرگزاری اقتصادایران به نقل از روزنامه شهروند، گزارش‌های مختلف حاکی از آن است که سطح آب دریای خزر در سال‌های اخیر یک متر کاهش یافته و ممکن است تا پایان قرن بیست و یکم 9 تا 18 متر (30 تا 59 فوت) کاهش یابد. بر اساس مدل ها و بررسی ها اگر همین روند ادامه پیدا کند باید بگوییم تا 75 سال آینده آب های بخش شمالی دریای خزر که آب کمتر از 5 متر دارد، خشک می شوند! اگرچه تغییرات اقلیمی به این روند کمک می‌کند، اما به گفته برخی کارشناسان ساخت سدهای روسیه روی رودخانه ولگا، و مسدود شدن ورودی آب به این دریاچه نیز نقش مهمی در کاهش میزان آب ورودی به دریای خزر داشته و دارد.

این امر پیامدهای مهم و جدی از جمله کاهش سطح آب دریا، عقب نشینی قابل توجه دریا و افزایش سطح خشکی و ساحلی به ویژه در کشورهای بالادست (روسیه و قزاقستان)، چالش‌های مرتبط با عملکرد بنادر و کشتیرانی و همچنین پیامدهای زیست محیطی، به ویژه خشک شدن مناطق حفاظت شده و تالاب ها را در پی خواهد داشت.

دریای خزر بزرگ‌ترین آبگیر داخلی جهان است که به طور متغیر به عنوان بزرگترین دریاچه یا دریای کامل جهان توصیف می‌شود و بین ایران، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان مشترک است. خزر از طریق رودخانه ولگا و کانال ولگا - دون به آب های آزاد متصل می‌شود. همانطور که بارها اعلام شده، در سال های اخیر تغییرات آب و هوایی و افزایش دمای هوا دغدغه بزرگی در جهان شده است. تغییرات اقلیمی و افزایش دمای زمین باعث بروز پدیده های ناگواری می شود که حالا به سراغ دریای خزر آمده است، به شکلی که با گرم تر شدن دمای زمین آب این دریاچه هم تبخیر می شود.

براساس بررسی های دانشمندان، در سال 1970 آب دریای خزر به پایین ترین میزان خود رسید. اگر روند افزایش دمای زمین به همین شکل پیش برود دوباره ما شاهد همان میزان آبی هستیم که در سال 1970 خزر به آن رسید. طی قرن های گذشته، دریای خزر برای بارها با افزایش و کاهش سطح آب خود روبرو بوده است؛ اما هیچ گاه چنین شدتی نداشته است. افزایش دمای زمین بر سطح آب خزر متاسفانه تاثیر مستقیم داشته است.

با بررسی های بیشتر و اطلاعات ماهواره ای، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که میزان تبخیر آب دریای خزر بیش از میزان بارش و آب هایی است که از رودخانه ها وارد آن می شود، به همین دلیل این پدیده اتفاق می افتد. در همین راستا، زمین شناسی به نام انی کزنیو در رابطه با این موضوع می گوید: اگر دمای هوا با همین روند بالا برود، تبخیرآب این دریاچه نیز بیشتر می شود. علاوه بر این، وزارت محیط زیست قزاقستان، نیز اعلام کرده که «مساحت آب بیش از 22000 کیلومتر مربع کاهش یافته است که بیش از نیمی از آن متعلق به بخش شمالی در قزاقستان است».

دو دلیل رسمی

دکتر ولی کالجی؛ عضو شورای علمی مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)، با ذکر اینکه در ماه‌های اخیر، مقامات ایرانی بارها نسبت به پیامدهای منفی آن هشدار داده‌اند در خصوص دلایل کاهش آب این دریاچه می گوید: اصولا دو دلیل عمده برای کاهش سطح آب دریای خزر وجود دارد. اولین عامل تغییر اقلیم شامل گرم شدن هوا، عدم بارش و افزایش تبخیر از دریای خزر است.

سطح دریاها به دلیل گرمایش جهانی در بسیاری از نقاط جهان در حال افزایش است، با این حال، دانشمندان خاطرنشان می‌کنند که گرم شدن و افزایش تبخیر احتمالاً برای دریاها و دریاچه های داخلی متفاوت است. در مورد دریای خزر (از لحاظ فنی یک دریاچه)، دانشمندان کاهش سریع سطح آب را در دهه‌ها و قرن‌های آینده پیش‌بینی می‌کنند، زیرا تبخیر با دبی رودخانه یا بارندگی متعادل نمی‌شود.

وی همچنین می افزاید: عامل دوم ساخت سدهای روسیه بر روی رودخانه ولگا و کاهش آب ورودی به دریای خزر است. حدود 130 رودخانه به دریای خزر می‌ریزند، اما در «بالا دست» این دریاچه حدود 80 درصد آب از رودخانه ولگا، طولانی‌ترین رودخانه اروپا می‌آید، در حالی که اورال و سایر رودخانه های روسیه نقش فرعی مهمی دارند. روسیه در سال های اخیر 40 سد روی رودخانه ولگا ساخته است و 18 سد دیگر نیز در دست مطالعه و ساخت هستند. این امر باعث کاهش جریان آب ورودی به دریای خزر شده است.

علاوه بر این، جنگ اوکراین و تحریم‌های غرب علیه روسیه منجر به کاهش شدید واردات محصولات کشاورزی از اروپا و آمریکا شده است و این امر بهره‌برداری از منابع آبی ولگا را برای توسعه کشاورزی به‌ویژه کشت گندم در مناطق اطراف رودخانه افزایش داده است. به گفته یک کارشناس قزاق، استفاده روزافزون روسیه از آب بالادست، خشک شدن شمال شرق خزر را که محل میدان نفتی کاشاگان قزاقستان است، تسریع می‌کند.

در واقع، با وجود افزایش همسویی بین تهران و مسکو پس از آغاز جنگ در اوکراین، مقامات ایرانی، روسیه را مسئول کاهش سریع سطح آب دریای خزر می‌دانند. علی سلاجقه، معاون رئیس‌جمهور و رئیس اداره محیط‌زیست ایران در آگوست 2023 در یک انتقاد صریح به این موضوع اشاره کرد که: «سرازیر شدن آب به‌ویژه از طریق رودخانه ولگا به دریای خزر توسط کشورهای همسایه مسدود شده است. امیدواریم بتوانیم مسائل مربوط به حق آبه و آلودگی را در چارچوب کنوانسیون تهران حل و فصل کنیم».

با این حال مهدی رهنما رئیس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو در گفت و گو با ایسنا این نظریه را چندان موثق نمی داند و می گوید: این وضعیت هم عامل انسانی و هم عامل طبیعی دارد. عمیق‌ترین بخش دریای خزر به سمت ایران است بنابراین تاثیر رودخانه ولگا و سدهای آن بر ایران به‌قدری نیست تا به عنوان یک عامل موثر بر کاهش سطح دریا در سمت کشورمان از آن نام ببریم. وی اضافه کرد: بررسی‌ها نشان می‌دهد از دهه 50 شمسی تا اواخر سال 1402 سطح آب دریای خزر دوره نوسانی داشته است. درمقایسه آن با عوامل طبیعی می‌بینیم تغییرات اقلیمی عامل مهمی در پس‌رفت آب دریای خزر بوده است.

نقش کمرنگ عوامل انسانی

احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و سرپرست بحران خشکسالی سازمان هواشناسی معتقد است که بخش عمده ای از کاهش سطح دریای خزر به مساله تغییرات اقلیمی و افزایش گرما بر می گردد. وی در این زمینه به «شهروند» می گوید: وقتی دمای هوا افزایش پیدا می کند، دمای آب هم بالا می رود و در نتیجه زودتر تبخیر می شود.

موضوعی که باعث می شود تا بخش هایی از کف دریاچه خشک شود و از دل آب بیرون بماند. این کارشناس هواشناسی، همچنین تاکید می کند که طی 3 دهه اخیر ارتفاع آب دریای خزر 2 تا 3 متر کاهش داشته است و می گوید: تغییرات اقلیمی همچنین باعث کاهش بارندگی و بارش برف در این منطقه شده است. اینکه منطقه ای در نزدیکی حاره قرار داشته باشد باعث می شود تا اختلاف دمای این مناطق زیاد باشد و همین امر موجب تبخیر آب این دریاچه می شود.

اما نکته قابل تامل این است که وظیفه، برخلاف بسیاری دیگر از کارشناسان مدعی است که دستکاری انسانی در رودخانه ها و ساخت سدها در داخل کشور، چندان تاثیری در کاهش آب دریای خزر ندارد. وی در این زمینه می گوید: اصولا 90 درصد آب دریای خزر از رود ولگا در روسیه تامین می شود و 10 درصد بقیه از سرچشمه های رودهایی مانند ارس، اترک و.... نشات می گیرد بنابراین اینکه بخواهیم بگوییم عوامل انسانی در داخل کشور روی این مساله تاثیرگذار است نمی تواند چندان جنبه علمی داشته باشد.

وی در مورد اثرات زیست محیطی این کاهش سطح آب دریاچه می گوید: رفته رفته، افزایش گرمای هوا و تبخیر آب، اثرات زیست محیطی خود را نشان می دهد. اثراتی مانند زیاد شدن شوری آب و آلودگی آن. چرا که درحال حاضر فاضلاب های برخی از شهرهای کشورهای همسایه وارد دریای خزر می شود و به همان نسبت نیز تبخیر آب موجب می شود تا غلظت و حجم آلودگی آب دریای خزر نیز افزایش پیدا کند. موضوعی که حتی می تواند تالاب ها و رودخانه های منطقه پیرامون دریای خزر را نیز تحت تاثیر قرار دهد.

شاید یک پدیده طبیعی باشد!

برخلاف بسیاری از اظهار نظرها، دکتر اسماعیل کهرم، فعال زیست محیطی معتقد است که کم شدن سطح آب دریاچه خزر امری طبیعی است. وی با تاکید براینکه به طور طبیعی ایران و دریای خزر روی کمربند خشک کره زمین قرار دارند می گوید: این مساله یکی از مهمترین دلایل افزایش تبخیر و کاهش سطح آب دریای خزر است.

با این حال کهرم به عامل دیگری هم اشاره می کند و می گوید: علاوه براین مورد، در دریای خزر یک عامل اضافی دیگر هم وجود دارد. اینکه هزاران چشمه در کف این دریاچه قرار دارند که میدان فعالیت شان برحسب زمان تغییر می کند. مثلا ممکن است انتهای این چشمه ها چند صد متر آنطرف تر باشد و آب از طریق این چشمه ها به دریاچه وارد یا خارج شود. یعنی اگر حجم آب در آن سوی چشمه ها افزایش یابد، آب به دریاچه می ریزد و اگر کاهش پیدا کند آب به سمت این رودخانه ها و جویها کشیده می شود.

این فعال زیست محیطی ادامه می دهد: این پایین و بالا آمدن سطح آب معمولا هر 25 تا 30 سال یکبار رخ می دهد. همین مساله باعث شده بود تا وقتی چند سال قبل آب پایین رفته بود، عده ای بروند و در منطقه خشک شده، ویلا و باغ بسازند. اما بعد از مدتی آب بالا آمد و همه آنها را تخریب کرد!

کهرم با ذکر اینکه در هر صورت این کاهش سطح آب دریا تاثیرات غیرقابل انکاری را روی محیط زیست کشور می گذارد می افزاید: قطعا وقتی نقطه ای از زمین گرمتر شود، تبخیر آب رودخانه ها و دریاهای آن منطقه نیز بیشتر می شود. کمااینکه الان در استان های شمالی و شاید حتی کل کشور، بیش از 30 درصد آب مورد استفاده برای کشاورزی، تبخیر می شود و این همان سرنوشتی است که دریاچه ارومیه را به حال و روز امروز انداخت.

این استاد دانشگاه نیز با تایید تاثیر مستقیم و غیرقابل انکار کاهش سطح آب دریای خزر روی زندگی مردم می گوید: مهمترین اصل این است که کاهش سطح آب اکوسیستم و محیط زیست دریای خزر به ویژه در نواحی ساحلی را با چالش ها و تهدیدهایی مواجه می‌کند. در واقع، اگر قسمت شمالی خزر که آب های کم عمق آن دارای جانوران غنی است خشک شود، این امر پیامدهای اکولوژیکی بزرگی خواهد داشت.

همچنین می‌تواند مناطق حفاظت شده و تالاب‌هایی مانند دلتای ولگا در روسیه و خلیج گرگان (بزرگترین خلیج دریای خزر) و تالاب میانکاله در سواحل جنوب شرقی ایران را تهدید کند. این در حالی است که خشک شدن تالاب ها و پیشروی سواحل می‌تواند منجر به تولید گرد و غبار شود و آب و هوای کشورهای ساحلی را تحت تاثیر قرار دهد.

وی با ذکر اینکه این فرآیند، تأثیر انسانی و اجتماعی فراوانی را نیز به دنبال خواهد داشت می افزاید: نباید از یاد برد که تغییرات اکولوژیکی می‌تواند منجر به مهاجرت و کاهش جمعیت در شهرها و روستاهای ساحلی اطراف دریای خزر شود کمااینکه تجربه خشک شدن دریای آرال به وضوح پیامدهای بالقوه مهم انسانی و اجتماعی تغییرات اکولوژیکی را نشان می‌دهد..

بدین ترتیب به نظر می رسد کاهش سطح آب دریای خزر می تواند زنگ خطری باشد برای کل کشور و بخصوص استان های همجوار آن. چرا که این تغییر اکولوژیکی می تواند زیست بوم و محیط زیست مناطق شمالی کشوررا که تاکنون جزء مناطق پرآب و خوش آب و هوای کشور بوده اند، تغییر دهد. موضوعی که آینده کشور را به شکلی ملموس تحت تاثیر قرار خواهد داد. مگر اینکه از هم اکنون دانشمندان و مسئولان کشور به فکر چاره اندیشی در این زمینه باشند تا این بزرگترین دریاچه جهان، به سرنوشتی مانند دریاچه ارومیه مبتلا نشود.

تبعات یک پدیده زیست محیطی خزنده مهدی

رهنما، رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو؛

اصولا در مورد ریشه یابی کاهش سطح آب دریای خزر می توان به دو عامل طبیعی و انسانی اشاره کرد. از سویی کاهش بارش ها و افزایش تبخیرها و از سویی دیگر افزایش مصرف آب بی رویه جهت مصارف کشاورزی و آشامیدنی باعث شده تا سطح اب دریای خزر به شکل معنا داری کاهش پیدا کند بطوری که هم اینک در برخی از مناطق شمال کشور در عمق 4 تا 5 متری به آب می رسیدیم در حال حاضر در عمق بیش از 30 متر دسترسی به آب امکان پذیر است به زبان ساده، وضعیت آبهای زیر زمینی در بخش اعظمی از مناطق شمالی کشور فاجعه آمیز است.

عامل دیگر که منشاء آن انسانی است، افزایش جمعیت و مهاجرت هموطنان است. واقعیت این است که عواملی چون خشکسالی، یا فرو نشست زمین و تغییرات اقلیمی باعث شده، تا هموطنان مناطق تحت تاثیر به مناطق شمالی کشور کوچ کنند بطوریکه هم اینک در بخش هایی از مناطق شمالی با لهجه هایی از هموطنان سایر شهرها مواجه می شوید.

به تبع افزایش جمعیت مصرف آب نیز بالا رفته و همین امر باعث می شود تا روی رودخانه ها سد و آب بند بزنند که همین مساله مانع از ورود آب به داخل خزر می شود. کمبود آب به حدی جدی است که در برخی نقاط مانند شهر گرگان، مردم از 6 عصر تا 6 صبح آب ندارند. برای همین مسئولان از چند سال قبل به دنبال اجرای طرحی هستند که آب سدهای گلستان و.... را که جهت مصرف کشاورزی طراحی شده اند به نحوی با باز طراحی به مصارف آشامیدنی تغییر داده و به مناطق مسکونی برسانند.

بخش عمیق دریای خزر در محدوده سرزمینی ایران واقع است وگرنه ممکن بود بسیاری از تاسیسات دریایی ما در این مناطق آسیب ببیند. اما پایین رفتن سطح آب دریای خزر تبعات دیگری هم دارد. مثلا در مرز ترکمنستان و ایران، پسروی آب در مناطقی مانند خلیج گرگان باعث می شود تا بستری مانند دریاچه ارومیه ایجاد شود و گرد و غبار مناطق اطراف را تحت الشعاع قرار دهد. شاید هم مهمترین دلیل آن تغییرکاربری اراضی است که ظرفیت آبهای زیر زمینی را می بلعد.

همین تغییرکاربری زمین های کشاورزی و جنگل ها و مراتع باعث می شود تا با کوچکترین بارشی سیل در این مناطق راه بیفتد چرا که دیگر، درختان و مراتعی وجود ندارند که جلوی حرکت آبهای روان را بگیرند! حالا به این موارد افزایش لغزش زمین را هم اضافه کنید! همین عوامل باعث می شود تا در استان هایی مانند گیلان، مازندران و گلستان که تاکنون سابقه گرد و غبار نداشته اند، حالا بارها گرد و غبار را تجربه می کنند. مثل همین 2- 3 ماه قبل که در مازندران گرد وغبار آنچنان به هوا بلند شد که غلظت آن به چندین برابر مقدار نرمال رسید.

ولی چه باید کرد؟ مهمترین کار در این بین شاید آن باشد که جلوی تغییر کاربری اراضی مناطق شمالی به شکلی کلی گرفته شود. شاید هم بهتر باشد تا مانند آمریکا تعدادی از سدها و آب بندهای استان های شمالی تخریب شوند تا اب به دریا برسد. ضمن آنکه باید با برنامه ریزی مانند از تشکیل کلونی های پرجمعیت جدید در این مناطق شویم. مطمئن باشید اگر دیر بجنبیم همه ما با مشکلات عدیده ای مواجه خواهیم شد.

مشکلاتی مانند افزایش دما. شاید بد نباشد که بدانید سال 70، میانگین دمای کشور 2/16 بوده ولی حالا این دما به حدود 19 درجه رسیده است. به بیانی طی 30 سال گذشته دمای کشور 7/2 درجه افزایش یافته است. در همین رایطه شاید بد نباشد که بدانید براساس مطالعات انجام شده در صورت ادامه این رویه، در خوشبینانه ترین حالت دمای کل کشور 5/1 درجه و در بدبینانه ترین حالت 4 تا 5/4 درجه افزایش پیدا خواهد کرد. امسال دمای برخی از نقاط کشور 45 درجه افزایش پیدا کرد و همگی دیدیم که چطور زندگی مردم آن مناطق مختل شد حالا حساب کنید گرمای کل کشور 5-6 درجه افزایش پیدا کند! پس بهتر است از همین الان به فکر باشیم.