سرنوشت نخستوزیران پیشین در انتظار «عمران خان»/ تفاوت ایران و پاکستان در مقابله با باجخواهی آمریکاییها در چیست؟
پاکستان مجهز به بمبهای هستهای در برابر شرارت آمریکاییها به گوشه رینگ رفته است، درحالیکه ایران با تکیه بر اراده و بدون تعارف سیاسی، دشمن را مجبور کرده است تا بساطش را از منطقه جمع کند.
سرویس سیاست مشرق - دو روز پس از ماجرای یازدهم سپتامبر و فروریختن برجهای تجارت جهانی، ژنرال "جان ابی زید" فرمانده ستاد مرکزی ارتش آمریکا با پرویز مشرف تماس گرفته و با رساندن یک پیام کوتاه تلفن را قطع میکند.
پیشکار رئیسجمهور پس از پایان این مکالمه کوتاه از رئیس خود میپرسد که چه چیزی باعث بهت شدید او شده است! مشرف بدون پاسخ به سوال شروع به قدم زدن بیوقفه در حیاط کاخ ایوان صدر کرده و از منشی خود میخواهد فرماندهان ارتش را برای جلسه ای مهم دعوت کند. مشرف به سران نظامی میگوید که آمریکاییها از او خواستهاند تا در 48 ساعت آینده فرماندهی کنترل مراکز هستهای پاکستان بهصورت کامل در اختیار نیروهای ویژه سازمان سیا قرار بگیرد.
مشرف به فرماندهان ارتش میگوید که ابی زید تهدید کرده است که اگر دستور جورج بوش اجرا نشود، کلیه تأسیسات هستهای پاکستان بمباران خواهد شد. نتیجه جلسه فرماندهان ارتش با رئیس جمهور وقت آن بود که کنترل هسته ای پاکستان از دست دولت خارج شد.
روزنامه معروف جنگ آن روزها در یک سرمقاله مهم علیه پرویز مشرف نوشت که صدای پاکستان را باید از کاخ سفید شنید. پس از آن ماجرا شایعه شد که بخش مهمی از تحولات سیاسی و امنیتی در همسایه جنوب شرقی بااراده کشورهای خارجی پیش رفته تا جایی که برخی میگویند دوران کودتاهای ژنرالها در پاکستان تمام شده است، زیرا با یک علامت اشاره از لندن یا واشنگتن، دولت اسلامآباد خودش را با غربیها هماهنگ میکند.
پاکستان در سالهای اخیر در ناکارآمدی بروکراسی دولتی، فساد سازمانیافته و معضلات گسترده سیاسی و اقتصادی و حتی تبعات ناشی از افراطگراییهای مذهبی دستوپا زده است. تغییر مداوم دولتها نیز نتوانسته است بار معادلات را تغییر داده و هر بار تغییر دولت با علامت احزاب داخلی و تمایل خارجی همان مسیر قبلی پیموده شده است. مشکلات عمران خان آخرین نخستوزیر پاکستان نیز درست از روزی شروع شد که اسلامآباد درگرفتن وامهای خارجی از صندوق بینالمللی پول با مشکل روبرو شده و چرخش سیاسی محسوس از غرب به شرق در حوزه روابط خارجی پاکستان لمس شد. آمریکاییها نمیتوانستند این شرایط را تحمل کنند. از دست دادن یکمهره مهم امنیتی در نقطه گریز ارتباط با چین مسئلهای نبود که واشنگتن بهسادگی از روی آن عبور کند، همین مسئله باعث شد تا عمران خان در نقطه سقوط قرار بگیرد.
نخستوزیر پاکستان گمان میکرد که میتواند بهمانند همسایه غربی خود (جمهوری اسلامی ایران) روی پای خود ایستاده و سیاستهای منطقهای را مطابق میل خودش تغییر دهد؛ اما ستاره بخت با او یار نبود؛ زیرا نه اسلامآباد تهران بود و نه سایه هژمونی پاکستان بهاندازه ایران شعاع داشت، برای همین درست پس از بازدید نخستوزیر پاکستان از کاخ کرملین و دیدار با پوتین، عمران خان با اشاره آمریکاییها احزاب مؤتلف با خود (حرکت متحده قومی، مسلم لیگ شاخه قائد اعظم و حزب عوامی بلوچستان) را ازدستداده و دو حزب استخواندار و قدیمی مسلم لیگ (شاخه نواز) و حزب مردم مقدمات نقشه رأی عدم اعتماد به او را در مجلس چیدهاند.
مردی که میخواست شرایطی را فراهم کند که پاکستان روی پا خود بایستد، حالا در موقعیتی لرزان نظارهگر آخرین لابیهای سیاسی در مجلس شوری (شورای) پاکستان است که البته عمران خان در اقدامی پیشدستانه آن را منحل کرد.
عمران خان ایستاده در برابر تندبادها!
پیچ سیاستهای آمریکاییها در قبال شبهقاره با توجه به بازی چینیها تنظیم میشود. در یک دهه اخیر چین سرمایهگذاریهای سنگین اقتصادی در پاکستان انجام داده تا خط انتقالی پروژه یک جاده یک کمربند را محکم کند. پکن در کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) نزدیک به 40 میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است. این سطح از سرمایهگذاری نشان میدهد که پاکستان وارد دوران جدیدی از توسعه اقتصادی شده است. نکته جالب آن بود که پکن بدون توجه به وضعیت ناپایدار میان پاکستان و هند طرحهای اقتصادی خود را پیش میبرد، گویی از نگاه چین دیگر دهلی و اسلام اباد یک دشمن رام برای طرفین محسوب شده و میتواند در معادلات اقتصادی سهم داشته باشند!
سخنان فرمانده ارتش پاکستان نشانههایی از این ماجراست، 18 مارس 2021 ژنرال قمر جاوید باجوا، در محل موسسه مطالعات استراتژیک اسلامآباد (ISSI) طی سخنرانی کمسابقه و بسیار مهمی با تأکید بر اهمیت کلیدی روابط پایدار بین هند و پاکستان برای بهرهگیری از پتانسیلهای جنوب و مرکز آسیا، گفت: «وقت آن رسیده که گذشته را دفن کنیم و روابط خود را با هند از سر گیریم.»
ژنرال باجوا همچنین اضافه کرد: «متأسفانه این پتانسیل همیشه قربانی اختلافها و مسائل بین این دو کشور هستهای همسایه بوده است.» درعینحال ژنرال باجوا ضمن تأکید بر رویکرد محوری پاکستان در خصوص مسئله کشمیر، تصریح کرد: «درگیریهای کشمیر بهطورقطع در نقطه کانونی این اختلاف است. باید بدانیم که بدون حلوفصل مسالمتآمیز اختلافهای کشمیر، روند آشتی در شبهقاره هرگز ممکن نخواهد شد.» ژنرال باجوا در ادامه با اشاره به نقش ایالاتمتحده در پایان دادن به اختلافهای منطقهای گفت: «ما احساس میکنیم که زمان آن رسیده که بهسوی آینده حرکت کنیم، اما برای ادامه روند صلح یا گفتگویی معنادار، همسایه ما باید زمینهای مساعد، بهویژه در کشمیر اشغالی، به وجود آورد.»
آن روزها اظهارات فرمانده ارتش پاکستان بیسابقه ارزیابی شد. بعدازآن سخنرانی طوفانی عمران خان پا را فراتر گذاشته و خواهان خرید پنبه و شکر از هند شد! البته نخستوزیر پاکستان تحتفشار احزاب ملیگرا مجبور شد پیشنهاد خود را پس بگیرد.
آن روزها عمران خان سرمست از گشایشهای اقتصادی گمان میکرد که میتواند بدون آنکه واشنگتن را راضی نگه دارد، به سمت چینیها چرخیده و ورقهای بازیهای امنیتی و اقتصادی را روی میز بازی دهد. عمران خان تحولات را نشانهای از تغییر پارادایم سیاسی ارزیابی کرده و دریکی از سخنرانی خای خود اعلام کرد که پاکستان در حال تغییر رویکرد از ژئواستراتژیک به ژئواکونومی است. معنای این جمله چنین بود که اسلامآباد تنها مهرهای مسلح در شبهقاره نبوده و آماده باز کردن پنجرهها در فرآیند توسعه اقتصادی است.
به نظر میرسد که این تغییر پارادایم کار دست عمران خان داده و نخستوزیر پاکستان با همان وضعیتی روبرو شده است که پیشازاین نواز شریف یا زرداری و حتی پرویز مشرف هم در دوره خود در پیشبرد آن با مشکل مواجه شدند. isi(سازمان اطلاعات ارتش پاکستان) خیلی زود متوجه شد که دندهمعکوس عمران خان از غرب به شرق هزینه بالا روی دست اسلامآباد گذاشته و موجودیت نهادی آن را ممکن است از بین ببرد. برخی تحلیل گران اعتقاددارند که قمار بزرگ عمران خان روی عبور از آمریکاییها کار دست او داده است.
ارتش پس از اعلام وصول عدم کفایت نخستوزیر اعلام بیطرفی در ماجرا کرده است. پس از بالا گرفتن ماجرا و شعارهای ضد ارتش توسط هواداران عمران خان (PTI) ژنرال قمر جاوید باجوا در حاشیه کنفرانس امنیتی اسلامآباد اعلام کرد که پاکستان به حضور در اردوگاههای غرب و شرق اعتقادی ندارد و به روابط خوب با همه کشورها علاقه دارد. او در ادامه به روابط استراتژیک پاکستان با آمریکا، بریتانیا و چین اشاره کرد و حمله روسیه به اوکراین را تجاوز نامید. همچنین باجوا روز گذشته با خلیل زاد فرستاده سابق آمریکا در امور افغانستان دیدار کرد. هدف این دیدار کمک به بهبود روابط پاکستان با آمریکا عنوانشده است.
مردم به خیابان بیایند!
پس از فشار مجلس برای رأی عدمکفایت سیاسی به عمران خان، نخستوزیر پاکستان در یک سخنرانی عمومی یک دولت خارجی را عامل برنامهریزی سرنگونی دولت خود قلمداد کرده، او با نشان دادن یک نامه که در دستانش بود اعلام کرد که این نامه سندی است که آن را یک دولت خارجی برای او ارسال کرده و این سند نشان میدهد که دولت خارجی به دنبال ساقط کردن حکومت او است، اما برای صلاح کشورش فعلاً سکوت میکند و بعدها بیشتر سخن خواهد گفت.
او در سخنرانی زنده روز بعد خود درحالیکه از توطئه یک کشور خارجی صحبت میکرد بهصورت ناخودآگاه نامی از آمریکا به زبان آورد و بلافاصله سخنش را تصحیح نمود و گفت نمیخواسته اسمی از کشوری بیاورد. وزارت امور خارجه آمریکا بلافاصله ادعای عمران خان را تکذیب نمود و مدعی شد دخالتی در مسائل داخلی پاکستان نکرده است. عمران خان روز شنبه در سخنرانی تلویزیونی از جوانان حامی خودخواسته همزمان با رأیگیری در مجلس، علیه توطئه خارجی در خیابانها راهپیمایی کنند.
او همچنین در سخنرانی خود در جمع هوادارانش از سایه مردی لندن نشین سخن به میان آورد و مدعی شد او در حال توطئه علیه او و هدایت این جریان است. اشاره او به نواز شریف رهبر حزب مسلم لیگ است که بعد از ساقط شدن حکومتش و به وجود آمدن پروندههای قضایی متعدد علیه او پاکستان را ترک کرده و در لندن ساکن شده است.
شب گذشته متحدان سابق عمران خان با سران احزاب اپوزسیون دیدار کردهاند، خبرها حکایت از توافق میان طرفین دارد، تاکنون جهانگیرترین و عبدل علیم خان مخالفت خود با عمران خان را علنی کردهاند. عمران خان در یک بیانیه از هوادارانش خواسته به خیابان بیایند، نخستوزیر پاکستان در انتهای اطلاعیه خود نوشته است که بیطرفی یعنی ایستادن در طرف بد!
عمران خان گفته است که عدهای او را بین سه گزینه مخیر کردهاند: استعفا، برگزاری انتخابات زودهنگام و عزل از طریق استیضاح، او گفته هرچند با برگزاری انتخابات زودهنگام مشکلی ندارد، اما استعفا نمیدهد و تا لحظه آخر به مبارزه ادامه خواهد داد.
گفتنی است تاکنون هیچ نخستوزیری موفق نشده در تمام دوره پنجساله پارلمان روی کار بماند. گفته میشود که در صورت کنار رفتن عمران خان، نخستوزیر آینده از حزب مسلم لیگ شاخه نواز انتخاب خواهد شد. شهباز شریف در ائتلاف با حزب تحریک انصاف و بلاول بوتو رهبر حزب مردم میتواند با دیگر یک دولت غربگرا را تشکیل بدهند.
راه نیمهتمام در پاکستان در الگوبرداری از تهران
عمران خان گمان میکرد که با افزایش مزیت همکاری اقتصادی با چین و نیز تغییر در معادلات ژئوپلتیکی با روسیه و ایجاد صفبندی سیاسی جدید آسیای مرکزی در برابر عدم اجازه تأسیس پایگاه آمریکایی در پاکستان میتواند موازنه مثبت ایجاد کرده و با کنترل بازی با آمریکاییها گردشبهچپ را تکمیل کند؛ اما این تغییر راهبردی بزرگ برای اسلامآباد چند خطای بزرگ داشت!
عمران خان برخلاف همسایه غربی خود (ایران) از مزیتهای لازم برای ابراز راهبردهای مستقل در ارتباط با کشورهای همسایه و قدرتهای بینالمللی برخوردار نیست، درحالیکه تهران با ایستادن روی پای خود توانسته است اقتصاد خود را درونگرا کرده و سازمان تحریمهای غربی را دچار فروپاشی کند؛ عمران خان برای گرفتن یک وام بینالمللی مجبور شد عضو FATF شود، درحالیکه جمهوری اسلامی ایران با اتکا به بازدارندگی ترکیبی بازیگری مهم در تحولات منطقهای است، عمران خان با فشار شدید سعودی در خارج کردن سربازان خود در ائتلاف ضد یمنی روبرو شد.
تفاوت میان تهران و اسلامآباد از زمین تا اسمان است، درحالیکه اینجا در ایران برای تحولات ژئو استراتژیکی خود بهتنهایی تصمیم گرفته و آن را اجرا میکنیم؛ شبکه احزاب غربگرا و نفوذ آن در ارتش بهسادگی رؤیاهای نخستوزیر پاکستان را بر باد داد. سقوط دولت عمران خان تراژدی مهم از فصل استقلال و ایستادگی یک ملت است.
پاکستان این روزها در یک آزمون بزرگ قرار دارد، اسلام آباد مجهز به بمبهای هستهای در برابر شرارت آمریکاییها به گوشه رینگ رفته است، درحالیکه ایران موشکی با تکیه بر اراده راستین، بدون تعارف سیاسی دشمن را مجبور کرده است تا بساطش را از افغانستان، عراق، سوریه و یمن جمع کرده و حداقل تا مرز اردن عقبنشینی کند.
درحالیکه موشکهای بالستیک ایران چشم فتنه را در اربیل، عین الاسد و تلآویو کور کرده است؛ دولت پاکستان ارادهای از خود برای استفاده نیروی بازدارنده در برابر دشمن ندارد. وضعیت این روزهای پاکستان و عمران خان در برابر اقتدار ایران در برابر دشمن همان معجزهای است که رهبر انقلاب اسلامی در وصف آن میفرمایند: معنای استقلال این است که یک ملتی سرنوشت خودش را خودش تعیین کند. خروجی مذاکرات وین نشانهای بر همین ماجرا در جنگ ارادههاست!