سهم علوم انسانی اسلامی در تولید قدرت علمی کشور، در مقیاس جهانی، بسیار ناچیز است / برندگان جایزه شهید صدر را به مراکز علمی جهان میفرستیم
به گزارش «مبلغ»- همزمان با انتشار فراخوان آثار و مقالات جایزه شهید سید محمدباقر صدر با حجت الاسلام والمسلمین دکتر یحیی جهانگیری، رئیس نمایندگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در قم و مسئول جایزه شهید صدر به گفتگو نشستهایم تا از زوایای مختلف به این جایزه و اهمیت آن بپردازیم.
رئیس نمایندگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در قم میگوید چون ما - به عنوان شیعه - فقط به حوزهی تبلیغی داشتیم و به حوزه دانشی اساساً به عنوان یک نیاز نگاه نکردیم دیگران در ژورنالهای علمی دنیا دربارهی مسائل اصلی مانند شیعه پژوهی، فلسفه اسلامی، کلام اسلامی، فقه و مسایل درجهی دوم مثل صلح، الهیاتهای مضاف، حقوق بشر و... در حال تولید محتوا هستند و ما غایب هستیم؛ نتیجه آنکه: دیگران در حال روایت ما هستند!
** در حال حاضر جایزه های علمی زیادی در کشور در حوزه علوم انسانی و دینی وجود دارد. مانند جایزه کتاب سال حوزه، جایزه المصطفی یا جایزه علوم انسانی اسلامی که توسط مجمع عالی علوم انسانی - اسلامی داده میشود. آیا بهتر نبود سازمان فرهنگ و ارتباطات زمینه ساز حضور برگزیدگان این جایزه ها یا آثار آنها در مجامع جهانی شود و جایزه مستقلی تعریف نکند؟ وجه تمایز جایزه شهید صدر با بقیه جوایز چیست؟
رهبر انقلاب فرموده اند که سازمان فرهنگ و ارتباطات نماد اقتدار معنوی نظام است یعنی باید اقتدار معنوی نظام و یافته های معنوی نظام را در خارج از کشور نشان دهد و بگوید این قدرت نرم ماست. ما باید ببینیم که امروز چه یافتههای انحصاری یا در واقع امتیاز ویژهای جمهوری اسلامی دارد که در دنیا برای ما اقتدار میآفریند؟ جایزه شهید صدر میخواهد نقطه زنی کند و امتیاز ویژه و مزایای انحصاری ما را در عرصه بین الملل، نمود دهد و فرصت حضور در ساحت جهانی را تمهید کند.
وقتی به اسناد بالادستی نظام نگاه میکنیم میبینیم که در بخش سیاستهای کلی علم و فناوری گفته شده است که باید مرجعیت علمی و فناوری در جهان را داشته باشیم. جایزه شهید صدر به دنبال پیش برندگی این مرجعیت علمی در حوزهی علوم اسلامی انسانی است. همچنین در این سیاستها به ارتقای جایگاه جهانی کشور در علم و فناوری و تبدیل آن به قطب علمی جهان اسلام اشاره شده است. ا باید ببینیم که چقدر علوم انسانی اسلامی ما در ارتقای جایگاه علمی و فناوری ما تأثیر داشته اند؟ آمارها نشان میدهد که این عدد خیلی کم و تقریباً هیچ است.
اینجاست که جایزه شهید صدر در یک رقابت جدی دانشی یک آوردگاهیست که نظریهپردازان در علوم انسانی اسلامی رقابت کنند برای حضور در عرصه بینالملل. به عبارت دیگر این جایزه یک آوردگاه رقابتی یا یک پرتگاه یا سکوی دانشی است که دانشها و نظریات شایسته ای را که امکان حضور در عرصه بین الملل را پیدا نکرده اند، به این عرصه بفرستد.
سهم علوم انسانی اسلامی در تولید قدرت علمی کشور، در مقیاس جهانی، بسیار ناچیز است
انقلاب اسلامی ما به مثابه یک بیگ بنگ و رویداد مبتنی بر اندیشههای اسلامی بود اما اینکه پس از آن، این انقلاب چقدر سکو شده تا این اندیشه به دنیا هم صادر شود و انقلاب را بسط جهانی بدهد، محل بررسی است. شگفت آور نیست، انقلابی که برخاسته از علوم اسلامی بود، پس از نیم قرن، هنوز علوم اسلامی در تولید قدرت علمی برای آن در ساحت جهانی، نقش ندارد. و از وی دیگر، سیاستگذران علم هم در این مدت، هرگز به نقش قدرت ساز علوم اسلامی فکر جدی نکردند. اینجاست که هم انقلاب، مدیون علوم انسانی اسلامی است ک نتواسته سکوی جهش آنها در عرصه جهانی باشد و هم علوم انسانی اسلامی، که نتواسته در رشد قدرت علمی، سهم آفرین باشد. اگر العلم، سلطان؛ پس نقش علوم اسلامی در تولید قدرت علمی کجاست.
متاسفانه به علل مختلف تاریخی و بافتارهای فکری، ما معارف اسلامی را، علم نمی پنداریم. شهید مطهری برای اولین بار گفتند که معارف اسلامی هم جزو علوم هستند لذا کتبی برای علم تفسیر، علم فقه و... نوشتند. بنابراین اینها به مثابه یک علم باید در دنیا حضور پیدا کنند.
متخصصین دانشی در علوم اسلامی، فرصت حضور دانشی داشته باشند. نه فقط تبلیغی!! به نظرم حضور دانشی خودش، بهترین تبلیغ است.
به علل مختلف حضور ما در عرصهی بین الملل حضور تبلیغی بوده است یعنی وقتی ما حتی یک اندیشمندی حوزوی در خارج حضور می یافت، حضور ایشان هم یک حضور تبلیغی است. در حالی که بسیاری از مبلغین ما در حوزه های مختلفی مانند فلسفه، فلسفه ذهن، علم کلام و... تخصص بالایی دارند! مخصوصاً پس از تحولاتی که در نظریه پردازی در علوم اسلامی پس از انقلاب رخ داده است، اندیشمندان زیادی در حوزه های علمیه، حرفهای خوبی برای دنیا دارند. اینها سرمایه ها و دستاوردهای حوزه های علمیه و انقلاب اسلامی است. ولی او وقتی به بیرون میرفت این حرفهایش را نمیزد یعنی در بیرون از کشور، حضور دانشی نداشت بلکه حضور تبلیغی داشت یعنی به مثابه یک مبلغ حاضر میشد که البته این فقط یکی از وظایف اوست. این انحراف تاریخی سبب شده است که از یک ظرفیت بزرگ دانشی که در حوزههای علمی داریم در عرصهی بین الملل استفاده نشود. لذا بندهی نوعی حتی ا گر دکتری و تخصصی در یک زمینه داشتم به عنوان مبلغ به خارج از کشور میرفتم و حضور دانشی پیدا نمیکردم. به نظرم حضور دانشی خودش، بهترین تبلیغ است.
دانشگاه های دنیا به جای ما در حال ترویج روایت خود از علوم اسلامی هستند!
جایزه شهید صدر به دنبال این هست که این خلأ تاریخی که اتفاق افتاده است را پر کند. جایزه شهید صدر به دنبال حضور در عرصه های آکادمیک است او مخاطب خود را فقط شیعه نمیداند. شما وقتی نگاه تبلیغی دارید مخاطبتان به باورمندان محدود میشود ولی اگر نگاه شما دانشی باشد حتی افراد غیر باورمند هم به سراغ شما خواهند آمد ما معتقدیم که در حوزه تبلیغ، علاوه بر معارف اسلامی، معالم اسلامی هم داریم که حوزههای دانشی و علوم هستند که مخاطبش فقط باورمندان نیستند و غیرباورمندان هم میتوانند حرفهای ما را در فلسفه، حقوق و... بشنوند چون ما برای دنیا حرف داریم. بنابراین جایزه شهید صدر به دنبال برگشت دادن حوزههای علمیه از مسیر ناسره ای است که سالها پیمودهاند. وقتی شما این عرصه را رها کردید نتیجه این خواهد بود که حوزهی دانشی را به جای شما، دیگری روایت میکند و درباره فلسفهی اسلامی، کلام اسلامی و تاریخ اسلام دانشگاههای دیگر به روایت خود مشغول هستند.
امروزه میبینیم چون ما فقط به حوزهی تبلیغی ورود کردهایم و به حوزه دانشی اساساً به عنوان یک نیاز نگاه نکردیم دیگران در ژورنالهای دنیا دربارهی مسائل اصلی مانند شیعه پژوهی، فلسفه اسلامی، کلام اسلامی، فقه و مسایل درجهی دوم مثل صلح، الهیاتهای مضاف، حقوق بشر و... مطالب زیادی تولید میکنند که ما اصلاً نیستیم. در واقع ما را دیگران روایت میکنند معلوم است که در اینجا تحریف اتفاق میفتد. آمارهای غیبت ما تکان دهنده است1 غیبت ما در کنفرانسهای علمی دنیا در حوزههای مختلف، در دانشگاههای معتبر دنیا و رویدادهای علمی که در حوزهی اسلام برگزار میشود، بسیار پررنگ است! دلیل غیبت ما همان نگاهی است که ما خیال کردیم که باید فقط حضور تبلیغی داشته باشیم! و اساساً این عرصه را به مثابه یک فرصت برای خودمان ندیدیم. جایزهی شهید صدر به دنبال احیای این ظرفیت است و مثل جوایز دیگر فقط یک رویداد نیست و به مثابه یک جریانساز و مسیرساز عمل خواهد کرد و میخواهد یک مسیر متفاوتی را به روی علوم انسانی اسلامی باز کند و تا یک جریان بینالمللی در این حوزه اتفاق بیفتد.
تولیدات دانشی در حوزه علوم انسانی اسلامی، نیاز به سکوی توزیع جهانی است
بر اساس همان مرجعیت علمی، ایران شاخصهای خوبی را دارد اما شما هیچ میدانید طبق آمارهای معتبر مراکز داخلی و بینالمللی، بیشترین تولید ما در علوم فنی مهندسی و پزشکی است و سهم علوم انسانی اسلامی در این حرکت، عدد زیر 2 درصد را دارد. همین 2 درصد را هم وقتی باز میکنیم میبینیم که بخش اعظم آن زبان شناسی، امور مالی، امور بانکی و... است و علوم اسلامی در آن نقشی ندارد! جالب اینکه میبینیم بیشترین دانشجو، بیشترین دانشکده و بیشترین عضو هیات علمی و حتی بیشترین مجلات ISC کشور در حوزهی علوم انسانی اسلامی است یعنی ما یک ظرفیت بزرگ سختافزاری، نرمافزاری و حتی تولیدی مجلات علمی - پژوهشی داریم. وقتی ISC را با ISI مقایسه میکنیم میبینیم در اولی بیشترین تولیدات ما در حوزهی علوم انسانی اسلامی است ولی در دومی، کمترینش در این حوزه است. این یعنی ما یک ظرفیت تولیدی جدی در داخل داریم که آن را فقط در مرزهای درونی خودمان اشتراکگذاری میکنیم! اساسا این تولیدات امکان تبدیل شدن به اقتدار معنوی برای جمهوری اسلامی ایران را ندارند. یعنی در ISI اصلاً حضور نداریم که دلیل آن به این برمیگردد که یا زبان بلد نیستیم یا اساساً اینها را به مثابه اولویت ندیدیم که من این دومی را مهمتر میدانم. سومی این است که ابزارهای حضور در عرصهی بینالملل را نداریم چهارمی اینکه آداب و شیوههای پژوهش آکادمیک را نمیدانیم! نتیجه این هست که ما با یک دپوی سرمایه دانشی در کشور مواجه هستیم سرمایهای که فقط بین خودمان میچرخد. این دور و تسلسل هرگز تبدیل به خط نموداری نشده است که به هدف بیرون صادر شود! جایزه شهید صدر به دنبال این است که این حلقه را بشکند و نقطه انتهای این خط را عرصهی بینالملل بداند. نتیجتاً باید به روزی برسیم که که در مجلات بینالمللی دنیا حضور دانشی پیدا کنیم.
آماری که عرض شد فقط برای دانشگاهها بود و حوزه علمیه را نگفتم. اتفاقاً مخاطب اصلی جایزهی شهید صدر حوزههای علمیه است. چون در همان 2 درصد هم اگر چیزی هست، متعلق به مقالات دانشگاهی است. جایزه صدر به دنبال جانمایی برای حوزههای علمیه جهت حضور دانشی در عرصهی بین الملل است. در کنار جانمایی، میخواهد راهبری کند و رقابت دانشی ایجاد کند و بگوید چه کسی میتواند این کار را بکند؟ و آخر اینکه بگوید برای حضور در این رقابت شما باید پیوست بین المللی داشته باشید. چون هر نظریه ای از شما امکان حضور در عرصه بین الملل را ندارد. لذا جایزه شهید صدر یک پالایشگاه هم هست و نظریات علوم انسانی اسلامی ما را که امکان حضور در عرصه بین الملل را دارند، پالایش و ویرایش میکند. راهبری جایزه به این معناست که بگوید این نظر شما اگر اینگونه بشود و فلان بخش هم به آن اضافه شود، میتواند در عرصه بین المللی جا باز کند.
نکتهی خیلی مهمتر اینکه در علومی مانند نانو یا چشم پزشکی، هر چقدر بدویم باز هم ممکن است کشوری مانند آمریکا یا آلمان از ما جلوتر باشد ولی آنچه در حوزه دانشی، مزیت انحصاری ماست و دنیا آن را از ما میخواهد همین علوم انسانی اسلامی است. اینجا جای سرمایه گذاری ماست و اگر ما سرمایهگذاری بکنیم، اول خواهیم بود و آنها حتماً دوم و سوم خواهند شد. بنابراین جایزه شهید صدر یک منشور است که به صورت چند وجهی جریانسازی میکند. لذ من اسم این را می گذارم قدرت و مزیت انحصاری انقلاب اسلامی.
جایزه صدر به دنبال جانمایی برای حوزههای علمیه جهت حضور دانشی در عرصهی بین الملل است.
در جهان جدید و حداقل در هزاره سوم یک نقطه عطف تاریخی رخ داده است که غربِ پوزیتیویست، در حال صحبت از دانش های آسمانی (divine sciences) است. در این دگردیسی که برای غرب و جهان اتفاق افتاده، فرصت بی نظیری برای اسلام ناب فراهم است. جایزه شهید صدر به دنبال رصد این فرصت، جانمایی ما در این فرصت جهانی و البته کنش فعال در آن است. در زمانی پوزیتویسم در دانشگاه ها حاکم بود و اصلاً به ما جا نمیدادند و میگفتند این حرفها برای دانشگاه نیست اما امروزه مراکز آکادمی دنیا در حال تأسیس کرسیهای اسلامشناسی و ژورنالهای اسلامپژوهشی هستند. باید جای خود را در این بازگشت تاریخی که به معنویت، دیانت و اسلام شده، پیدا کنیم و برای زیست مومنانه بشر نسخه خود را ارائه بدهیم.
امام خمینی می فرمایند حوزههای علمیه باید برای جوامع غیر اسلامی هم برنامه ریزی کنند. سوال این است که چگونه میتوانیم مسئلههای جهان جدید را جواب بدیم؟ برای مثال الحاد جدید چیست؟ و با آن چگونه باید برخورد کنیم؟ یا با انسان جدید (New Man) که الآن در پروژههای غربی در حال رقم خوردن است، چه باید کرد؟ آیا حوزههای علمیه فقط باید به مسئلههای بومزیست و محلی خودمان جواب دهند؟ جایزه شهید صدر به دنبال این است که حوزه علمیه، مواجهه عینی با مسئلههای انسان معاصر داشته باشد! لذا یک هدف جدی هم دارد که عبارت است از: جهانی شدن حوزه و یا به تعبیر دیگر «جهانیبینی» حوزه و اندیشمندانش.
جایزه شهید صدر، فقط سکوی صادراتی نیست که درگاه وارداتی و فهم سره و درست از مسائل جهانی است.
به تعبیر آیت الله جوادی آملی، حوزه هر مسئلهای را که میخواهد پژوهش کند نباید بین قم تا تهران را ببیند! حوزه باید ببیند که امروز اخوانالمسلمین با چه مسئلهای در جهان درگیر است؟ و چگونه میتواند یک بازیابی داشته باشد؟ یا در آمریکای لاتین انسانهای معاصر از چه موضوعی رنج میبرند؟ جایزه شهید صدر میگوید اگر قرار است حوزه، مرجعیت معنوی و معرفتی بشر باشد باید مرجعیت علمی بشر هم باشد! این مرجعیت وقتی رخ میدهد که شما مسئلههای آنها را هم بفهمید! وقتی شما درد آنها را نمیفهمی و آتئیسم او را به مثابه الحاد خودت معنا میکنید، چگونه میتوانید با او مواجهه داشته باشید؟ جایزهی شهید صدر به دنبال تهییج و ترغیب حوزههای علمیه برای نظریهپردازی در مقیاس جهانی است. نظریاتی این بار نه در شعاع بومی بلکه در مقیاس جهانی تولید میشود. اگر جایزه شهید صدر به این برسد آن وقت نظریهپردازان ما در مقیاس جهانی مسئلهها را حل و ارائه خواهند داد.
پاسخ به حداقل یک مسئله جهانی، از شاخصهای مهم گزینش نظریهها
برخی می پرسند که چرا حرفهای غربی ها بلافاصله به داخل کشور ما وارد میشود ولی حرفهای ما آن طرف نمیرود! باید بگوییم دلیلش این است که مسئله شناسی ما در یک شعاع کوچکتر انجام شده است. ما نمیتوانیم برای بینالملل حرف بزنیم مگر آنکه بینالمللی فکر بکنیم! ما نمیتوانیم برای جهان حرف بزنیم مگر اینکه مسئلههای جهانی را بفهمیم. لذا یکی از انگیزههای جدی جایزه شهید صدر، فهم مسایل جهانیست یا فهم مسئلهای در جهان که درد بشر باشد. لذا یکی از شاخصهای نظریهپردازی برای ما این است که نظریه باید یک مسالهی جهانی یا یک مسئلهای را در گوشهای از جهان پاسخ دهد! به کمک جایزه شهید صدر، سازمان فرهنگ و ارتباطات باید نقش جدی خود را در جهانی شدن حوزه یا به تعبیری دیگر در «جهانشدگی حوزه» و جهان اندیشی حوزه ایفا کند. لذا در جایزه شهید صدر دو ساحت رقابتی داریم یک ساحت دانشی شامل 8 بخش و ساحت دیگر، مسئلههایی که انسان معاصر در آن درگیر است. اگر کسی بگوید که برای این مسائل جواب دارد، جایزه شهید صدر از او تقدیر خواهد کرد.
** تمایز جایزه شهید صدر با دیگر جایزه های مشابه مانند جایزه علوم انسانی اسلامی چیست؟
به برکت انقلاب اسلامی مخصوصاً در دو دههی اخیر با نهضت نرمافزاری و تولید علم یک جهاد تولید و نظریه پردازی در علوم اسلامی رقم خورده است ولی هرگز در عرصهی بینالملل وقوف پیدا نکرده است. جایزه شهید صدر جایزهای در کنار جایزههای دیگر نیست بلکه امتداد جوایز دیگر است. یعنی اگر نظریهای در جایزه فارابی، کتاب سال حوزه یا جایزه علوم انسانی اسلامی یا جایزه های دیگر برنده شد، جایزهی شهید صدر به دنبال امتداد بینالمللی آن خواهد بود.
این جایزه اتفاقاً کمبود بزرگ عدم حضور آثار و نظریه ها در عرصهی بینالملل را پر کرده است. ما به دنبال این هستیم که اگر نظریاتی که در بقیه جایزه ها مطرح میشود، پیوست بین المللی داشته باشند از آنها حمایت کنیم و اگر این نظریات در این همایشها، جایزه بردند دپو نشوند و بین خودمان نچرخند. سازمان فرهنگ و ارتباطات اینجاست که میتواند نقش خودش را بازی کند.
نکته مهم این هست که اساساً تمدن بر مبنای دانش اتفاق میفتند و شما اگر در برد دانشی دنیا سهمی نداشته باشید چگونه میخواهید تمدن نوین اسلامی را بسازید؟ تمدن نوین اسلامی باید از پل دانشی عبور کند و این پل دانشی، اندیشههای زلالی هستند که در اسلام ناب تولید میشود و باید بسط بینالمللی و نشر جهانی پیدا کنند.
** با چه شاخصهایی ارزیابی میکنید که یک نظریه مناسب حضور بین المللی است و به آن جایزه میدهید؟
نظریه باید اولاً نو و معاصر باشد. ببینید یک نظریه ای مانند اجماع متعلق به شیخ طوسی در قرن چهارم، یک نظریه نو بوده است ولی معاصر نیست. دوم اینکه این نظریه باید به حل یکی از مسائل جهانی در حوزه های مختلف مانند حقوق بشر، فقر و... کمک کند یا حداقل یک مسئله ای را در گوشه جهان حل کند و یا چند گام به پیش ببرد. سوم اینکه این نظریه به طور نسبی در اندیشه افراد متخصص در حوزه مربوطه، تأثیرگذار باشد به ویژه اینکه این افراد، چهره های علمی بین المللی باشند و به نظریه مورد بحث واکنش نشان داده باشند. جایزه شهید صدر یک رویداد صرف نیست بلکه جریانساز است و نظریه ای که شاخصهای فوق را داشته باشد، به عرصه بین الملل معرفی میکند و شأنیت معرفی به عرصه بین الملل را دارد.
چهارمین ویژگی این هست که نظریه مربوطه برای تولیدات فکری جدید انگیزه بخش و الهامبخش باشد و طوری باشد که با معرفی آن به عرصه بین الملل، تولیدات جدید اتفاق بیفتد. پنجمین ویژگی این هست که دارای صورت بندی علمی و مقبول جهت طرح در مراکز علمی جهان باشد. چون یک نظریهف ممکن است خیلی خوب باشد ولی قالب ارائه بین المللی نداشته باشد.
ویژگی بعدی توجه به یک مسئله نوپدید و نوین است و اینکه به رخدادهایی که در دنیا اتفاق می افتد، توجه داشته باشد. شاخص بعدی این است که دارای مبانی مستحکم و منسجمی باشد و از چارچوب مشخصی برخوردار باشد. شاخص بعدی این هست که جهت دهنده نگاه نسبی جهانی به سمت اسلام ناب باشد و وقتی این نظریه به دنیا ارائه میشود، خوانندگان متوجه شوند که اسلام، حرفی برای گفتن دارد. ویژگی آخر این هست که این نظریه، تولیدی باشد و یا دارای قدرت تبیینی مناسب باشد به طوری که به کمک آن بتوان پیش بینی یا تحلیل مناسبی از مسائل مرتبط داشت.
در مورد رشته های دانشی هم 8 حوزه را بر اساس بومیسازی علوم انسانی اسلامی مشخص نموده ایم که عبارت هستند از: فقه، اصول و حقوق؛ فلسفه، کلام و دین پژوهی؛ اخلاق و عرفان؛ تفسیر، علوم قرآن و حدیث؛ سیره، تاریخ و تمدن اسلامی؛ تعلیم، تربیت و روانشناسی اسلامی؛ علوم سیاسی و اجتماعی اسلامی؛ مدیریت، حکمرانی و اقتصاد اسلامی؛ مطالعات خانواده و جنسیت. بر اساس رشته ها و شاخصهای ارزیابی که بیان شد، کمیته های داوری شکل گرفته است که آثار را داوری خواهند کرد.
بیشترین ارجاعات علمی در جهان اسلام به اندیشه شهید صدر بوده / سخن وزیر اوقاف مصر در مورد شهید صدر
** چرا از نام شهید سید محمدباقر صدر برای این جایزه استفاده کردید؟
در کشور، جایزه های مختلفی وجود دارد که شهید صدر یکی از کسانی بود که جایزه ای به نام ایشان نبود. به نظر ما بین افراد مختلف، کسی که کاریزمای لازم برای کاری از جنسی که ما میخواستیم را داشت، شهید سیدمحمدباقر صدر بود. ایشان فقط در فقه، اصول، فلسفه یا منطق کار نکرده اند بلکه در همه دانش های اسلامی، حرفی برای گفتن دارند. از طرفی چون شاخه های دانشی ما موسع بود، ایشان گزینه خوبی بودند. نکته بعدی این بود که شهید صدر فردی نظریه پرداز است که این ویژگی برای جایزه ای که برندگان آن باید نظریه پرداز باشند، لازم است. ضرب المثلی در بین عربها هست که میگوید که کتابها در مصر نوشته میشود، در لبنان چاپ میشود و در نجف خوانده میشود! وزیر اوقاف مصر در جایی گفته است که تنها کسی که شروع کرد و این روند را تغییر داد، محمدباقر صدر است. بنابراین ایشان سکوی پرتاب دانش های اسلامی ما به فضای بین الملل بودند و جایزه ای که با این هدف راه اندازی شده است باید اسمش با مسما مطابقت داشته باشد. شهید صدر فردی است که بیشترین ارجاعات علمی به اندیشه او در جهان اسلام شده است. اگر قرار باشد که این جایزه در مقیاس جهانی حرکت کند باید یک شخصیت فراملی در محوریت باشد و شهید صدر پیوند دهنده دو حوزه بزرگ جهان ایران و جهان عرب و در واقع حوزه علمیه قم و نجف است. شهید صدر فردی است که هم با مدادش و هم با دماءش برای اسلام فعالیت کرد. البته جایزه شهید صدر فقط منحصر به اندیشه های ایشان نیست ولی به نام مبارک ایشان مزین شده است.
اندیشه های علوم اسلامی هم تست بالینی نیاز دارد. / مبدعان نظریات را به مراکز مهم علمی جهان میفرستیم
** شما حضور دانشی روحانیون در عرصه های بین المللی به جای حضور تبلیغی صرف را جزو مهمترین اهداف جایزه شهید صدر دانسته اید. سازوکار این حضور برای برگزیدگان جایزه شهید صدر چیست؟
در جایزه شهید صدر علاوه بر جوایز مالی، کار مهمی که انجام خواهد شد این هست که نظریات برتر ترجمه شده و به دنیا معرفی خواهد شد. همچنین نظریات ارائه شده در جایزه شهید صدر، در دانشگاه یا مرکز مرتبط با نظریه مربوطه به صورت مستقیم توسط مبدع نظریه ارائه خواهد شد. یکی از آسیب های ما در علوم انسانی اسلامی این هست که اندیشه های ما تست بالینی نخورده است. کدام نظریه ما در چین، هند، استرالیا یا آمریکا رفته و مواجهه عینی با مسائل پیدا کرده است؟ جایزه شهید صدر به دنبال این هست که نظریات ما در میدان هم تست بالینی داشته باشد و بازخورد بگیرد.