سیدالشهدای کردستان
هفتم اسفندماه سالروز شهادت سردار رشید اسلام حاج سید حسین روحالامین است. این سردار شهید را شاید بتوان با مجموعه خصوصیتهای فکری، اخلاقی و سهم بالایی که در موفقیتهای نظام اسلامی در کردستان داشت، سید الشهدای کردستان نامید.
او از اولین سربازان مخلص امام و انقلاب بود که وارد کردستان شد و در کمتر نبرد سرنوشتساز و دشواری بود که نام، تدبیر، توان و شجاعتش سر زبانها نباشد.
به مناسبت سی و ششمین سالگرد شهادت آن مجاهد راه خدا، خلاصهای از زندگی نامه، مجاهدتها و رشادتهای این شهید والامقام که توسط دوستان و همرزمان ایشان تهیه شده را میخوانید.
سال 1335
شهید حاج سیدحسین روحالامین، فرزند سید محمد، نوروز 1335 هجری شمسی در خانوادهای اصیل، متدین و مذهبی در شهر اصفهان محله چهارسو شیرازیها چشم به جهان گشود و در این خانواده پرورش یافت. در کودکی پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستی مادر، تحصیلات خود را تا مقطع سیکل ادامه داد، سپس به شغل آزاد روی آورد.
در سال 1351 هجری شمسی تصمیم گرفت به خدمت سربازی برود، اما سن او برای رفتن به سربازی کم بود و برای این کار شناسنامه برادرش که در کودکی فوت کرده بود را برداشت و برای خدمت سربازی عازم بیرجند شد. حدود 11ماه نتوانست به مرخصی بیاید. در آن زمان به خاطر رشادتها و مهارتهای خاص نظامیاش درجه گروهبانی به او اعطا شد و به منطقه ظفار عمان اعزام شد و چریکی آبدیده و با تجربه پس از پایان خدمت برای آینده ایران شد.
بعد از اتمام خدمت در کنار برادر شهیدش، امیر، مشترکاً به کار صنعتی مشغول شد. او به همراه برادرش در فعالیتهای انقلابی شرکت میکرد.
هنگامی که برادرش توسط ساواک دستگیر شد، تمام اعلامیهها و نوارها و کتابهای ولایت فقیه امام را با زیرکی از خانه خارج کرد و چون مأموران مدرکی نیافتند، مجبور شدند که او را آزاد کنند. حاج سید حسین روحالامین در یک اقدام شجاعانه، فردی را که از تهران به طرف اصفهان مهمات حمل می کرد و زخمی شده بود، به تهران برد و تا بهبودی کامل در کنار او ماند. همچنین در سفری که به مشهد داشت، تابلوهای بین راه را مزین به شعائر اسلامی کرد و همچنین سلاح و مهمات انقلابیون را جابجا میکرد.
وی پس از حوادث 5 رمضان1357ش و حوادث تحصن تاریخی مردم در منزل آیتالله خادمی توسط مأموران رژیم پهلوی دستگیر شد و پس از گذشت چند روز آزاد شد و بار دیگر فعالیتهای خود را ادامه داد.
همکاری برای امنیت حضرت امام
هنگامی که امام خمینی (ره) به ایران آمدند، یک گروه از اصفهان به سرپرستی او به تهران رفتند و در امنیت بهشت زهرا (س) و حفاظت از امام همکاری داشتند.
در اوج تظاهرات و درگیریهای تهران توسط مأموران رژیم پهلوی از ناحیه پا مجروح شد و به اصفهان بازگشت.
حاج سید حسین در یک اقدام شجاعانه به اتفاق دوستانش به یکی از مراکز آمریکاییها در خیابان اردیبهشت اصفهان حمله کرد و مقداری وسیله از آنجا برداشت تا برای پیشبرد انقلاب استفاده شود، پس از رفتن به کردستان هم این وسایل را به سپاه سپرد تا از آنها استفاده کنند.
در تظاهرات مردمی در خیابان مسجد سید و بستن راه توسط عوامل رژیم پهلوی با 25 نفر از جوانان برای باز کردن راه، با بستن پیشانی بند با اسماء متبرکه و پرچمهای سرخ و سبز و سفید از محله چهارسوق به طرف مسجد سید حرکت کردند که باعث وحشت نیروهای حکومت نظامی اصفهان شد و با تیر اندازی فرار را بر قرار ترجیح دادند.
این پیشانی بندها در اصفهان به عنوان یک الگوی تاثیر گذار مورد استفاده قرار گرفت، به طوری که در راهپیماییها تا پیروزی انقلاب اسلامی استفاده میشد.
حاج سید حسین با پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت خود را در ستاد هماهنگی شهر و روستا را با همت دیگر برادران پایه گذاری کرد و به روستاهای اصفهان رفت و کار جهادی را آغاز کرد، این ستاد با فرمان امام در اصفهان به جهاد سازندگی تغییر نام داد.
کمک به راه اندازی بسیج در اصفهان
در آذر سال 1358 فرمان بسیج از سوی امام صادر شد و حاج احمد امیر شاه کرمی مسئول گروه مهدوییون مبارزه مسلحانه با پهلوی به عنوان رئیس بسیج اصفهان منصوب شد. حاج سیدحسین روح الامین که آینده را خوب پیش بینی میکرد و دورههای مختلف را در دوران خدمت سربازی گذرانده بود با دعوت حاج احمد در راهاندازی بسیج اصفهان و دادن آموزش به جوانان و نوجوانان نقش ارزندهای ایفاد کرد.
در سال 1358 وقتی خوزستان دچار سیل زدگی شد، به جمع آوری کمکهای مردمی استان اصفهان پرداخت و سپس به طرف اهواز حرکت کرد و به مردم آنجا کمک کرد.
وی معتقد بود که باید کار فرهنگی هم انجام داد؛ لذا نمایشگاهی از جنایات رژیم پهلوی و مظلومیت شهیدان انقلاب تدارک دید و به اهواز برد. وی در همان سال به خدمت سپاه پاسداران درآمد و همکاری با این نهاد را شروع کرد.
حضور در کردستان
با شروع درگیریها در کردستان عازم آنجا شد. وی کاروانهای کمکی مردم را به آن خطه میفرستاد و در همین سفرها بود که به عمق جنایت گروهکهای مارکسیستی و سلطه آنها بر مردم مظلوم کردستان آشنا شد؛ لذا عزم جزم کرد که تا رفع فتنه در آن منطقه بماند. در سال 1359 مسئولیت عملیات سپاه سنندج را برعهده گرفت.
سردار روح الامین در پاکسازی کردستان از لوث وجود عناصر ضد انقلاب، فعالیت گستردهای داشت. پاکسازی روستاها عملاً با طراحی و برنامهریزی حاج حسین روحالامین شروع شد. وی با کمک نیروهایش در کردستان توانست امنیتی نسبی برقرار کند. پس از حماسههای فراوانی که در کردستان آفرید، به جنوب رفت و در عملیات های گوناگونی حضور داشت.
مؤثر در جنگهای منظم و نامنظم
در سال 1361ش در عملیات فتح المبین شرکت کرد و سپس در عملیات بیت المقدس، والفجر مقدماتی، خیبر و بدر شرکت کرد. وی در عملیات بدر از ناحیه دست مجروح شد. در کردستان نیز در عملیات انصار و قائم حضور فعال داشت و در عمل ثابت کرد که نظریاتش در جنگهای نامنظم و همچنین منظم، کارا و مؤثر است. او بعد از هر عملیاتی که در جنوب شرکت میکرد، سریعاً به کردستان بر میگشت. وی در عملیات والفجر 8 و پس از آزادی فاو سریعاً به منطقه کردستان برگشت و در عملیات والفجر9 به عنوان مسئول عملیات سپاه کردستان شرکت کرد. او در نمازهای جماعت مردم کردستان شرکت میکرد و معتقد بود که با این کار خود به خود، تبلیغات دشمن از میان میرود.
متواضع و بیآلایش
حاج سید حسین با اینکه یکی از فرماندهان و سرداران اصلی کردستان و جنگ بود بسیار متواضع و بی آلایش بود. سادگی در زندگی او آنچنان بود که کسی گمان نمیکرد که او یک فرمانده عالی رتبه است. در مرخصی هایش به منزل همرزمانش میرفت تا اگر کمبودی داشتند برطرف کند.
در دوران خدمت در کردستان یکی از کارهای به جا مانده از او سرکشی به خانوادههای پیشمرگان مسلمان کرد بود که از اصفهان لوازم منزل فراهم میکرد و در بازدید از این خانواده ها نیاز آنان را در حد مقدورات برطرف میکرد و میگفت: اینها با تمام سختیها و تهدیدها از انقلاب اسلامی دفاع میکنند و اگر ما جای آنان بودیم، بعید میدانم که استقامت میکردیم.
آماده شهادتم
طی صحبتی که با شهید حاج اکبر آقابابایی داشت، بیان میکند «در سال 1359 شمسی وقتی مجروح شدم، چهار ملک مرا به سوی آسمان بردند ولی آن زمان من خواستم که بمانم و خدمت کنم. الان به لطف خدا امنیت به کردستان برگشته و جنگ به بیرون مرزها کشیده شده است؛ از خدا می خواهم که شهید شوم». صبح روز بعد او از همرزمانش حلالیت طلبید و با آنها وداع کرد. ساعتی بعد در ارتفاعات موبرا درحالی که مشغول نجوای عاشقانه بود در تاریخ 7/12/64 در منطقه مریوان (عملیات والفجر9) ساعت 8 صبح بر اثر ترکش گلوله ای که در نزدیکش منفجر شد، به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلستان شهدای اصفهان، قطعه محرم 4، ردیف2، شماره12 به خاک سپرده شد. س
سردارشهید حاج اکبر آقا بابایی در خاطرهای در وصف شهید روحالامین گفته است: در عملیات والفجر 9 گفت من آمدهام شهید شوم و در همان عملیات هم شهید شد.
گفتنی است در عملیات والفجر 9 منصور عارفیان، قائم مقام بهداری قرار گاه حمزه سید الشهدا (ع)، محمدتقی ابراهیمی جانشین تیپ بیت المقدس، محسن کاظمی فرمانده گردان امام حسن مجتبی (ع) تیپ 110 شهید بروجردی وابولقاسم آشتی جو معاون گردان امام حسن مجتبی (ع) تیپ شهید بروجردی به درجه فیع شهادت نائل شدند.
یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد. در پایان از زحمات عزیزانی که در جهت معرفی شهیدان گرانقدر ایران اسلامی به ویژه شهدای مظلوم کردستان تلاش می کنند تشکر و قدر دانی میکنیم.
جمعی از همرزمان سردار شهید حاج سید حسین روحالامین
انتهای پیام