سینمای دفاع مقدس به آزمون و خطاهایی از جنس «دسته دختران» نیاز دارد
منتقد سینما معتقد است که سینمای دفاع مقدس به آزمون و خطاهایی از جنس «دسته دختران» نیاز دارد و فیلم میتواند راه را برای فیلمسازان بعدی باز کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم سینمایی «دسته دختران» دومین ساخته منیر قیدی در کسوت کارگردان بهشمار میآید که این روزها بر پرده سینماهای کشور اکران شده است. قیدی پنج سال پس از ساخت «ویلاییها» که با اقبال مخاطبان و منتقدان همراه شد، بار دیگر به سراغ سوژهای زنانه در دل روزهای نفسگیر دفاع مقدس رفته و تلاش کرده است قصه شیرزنان جانبرکفی را روایت کند که برای حفظ این آب و خاک، دوشادوش مردان ایستادند و مقاومت کردند.
به همین بهانه، به سراغ نعمتالله سعیدی نویسنده و منتقد شناختهشده سینما و تلویزیون رفتیم و با او درباره «دسته دختران» همکلام شدیم.
مشروح نخستین بخش از این گفتوگوی بلند، چندی پیش در خبرگزاری تسنیم منتشر شد:
سعیدی: «دسته دختران» مظلومیت دفاع مقدس را به تصویر میکشداینک، دومین و آخرین بخش از گفتوگو با این منتقد را از نظر میگذرانید:
فرهنگ، عنصری زنانه است
سعیدی ضمن تأکید بر موفقیت فیلم منیر قیدی در نمایش عنصر مظلومیت دفاع مقدس، گفت: «دسته دختران» عنصر مظلومیت دفاع مقدس را به خوبی نشان میدهد و این به تصویر کشیدن مظلومیت از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ چراکه ذیل مفهوم عدل تعریف میشود. اینکه چه نیرویی جایگاه ظالم را اشغال میکند و چه نیرویی در جایگاه مظلوم قرار میگیرد. در بخشی از فیلم «دسته دختران» وقتی بانوی رزمنده ناگزیر میشود به خط مقدم برود و حضوری نظامی داشته باشد، تصویر زنانهتری از عنصر مظلومیت دفاع مقدس را مشاهده میکنیم و فیلم، به خوبی توانسته است این تصویر را به تماشا بگذارد.
او افزود: اساسا فرهنگ، عنصری زنانه است. این زنان هستند که بازیگر اصلی انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگرند؛ چرا این را میگویم؟ چون زنان، نخستین مربی کودکاناند. فحوای آیه شریفه «نِسَاؤُکُم حَرث لَکُم فَأتُوا حَرثَکُم أَنَی شِئتُم وَ قَدِمُوا لِأَنفُسِکُم وَ اتَقُوا اللَهَ...» همین است و متاسفانه ما تاکنون فرصت تفصیل جدی این مباحث را پیدا نکردهایم. گاهی طرف مقابل به واسطه شبههافکنی روی این مسائل مانور بسیاری میدهد اما ما هنوز آنچنان که باید نتوانستهایم چنین ظرائفی را بشکافیم. این آیه شریفه میخواهد بگوید که بانوان کشتزار انسانیتاند و همه انسانها از دامن زنان به جهان مینگرند. یا آن تعبیر معروف حضرت امام خمینی (ره) که میفرمایند: «از دامن زن، مرد به معراج میرود». پس نخستین آموزگار همه انسانها مادرانشان هستند و اینچنین است که میگویم فرهنگ عنصری کاملا زنانه است. مادامی که فلسفه، فرهنگ، ادبیات و... به نقطه زنانگی خود نرسند، بقایی نخواهند داشت.
حضور زنان در خط مقدم با فلسفه حجاب همخوان نیست
این منتقد عنوان کرد: در فیلم «دسته دختران» وقتی یک زن به عنوان رزمنده در خط مقدم قرار میگیرد، هم به خوبی عنصر مظلومیت را به تصویر میکشد و هم به خوبی آن را روایت میکند؛ این یکی از مزیتهای مهم فیلم قیدی است. با وجود این، فکر میکنم که فیلم در نمایش هویت زنانه جنگ آنچنان که باید موفق عمل نکرده و نقش اساسی زنان در دفاع مقدس ما را به تصویر نکشیده است. چراکه نقش اصلی زنان در دوران دفاع مقدس ما معطوف نقش پشت جبههایشان بود.
او یادآور شد: حجاب، مفهومی بسیار فراگیر و عنصری تمدنی است که تنها بخشی از آن معطوف به پوشش ظاهری است. مفهوم حجاب، صرفا ناظر به سبک زندگی نیست. تمدنی که قرار است با حجاب باشد در مقایسه با تمدنی که میخواهد بیحجاب باشد، دارای دو جنس کاملا متفاوت و متضاد با یکدیگرند. اصلا آرمانهایشان با هم متفاوت است، سبک زندگیشان با هم تفاوت دارد، برداشتشان از زندگی با هم متفاوت است، تعریف فردیت و اجتماعی بودنشان با هم تفاوت دارد و موارد متعدد دیگری از این دست که همگی دارای تفاوت با یکدیگرند. در طول تاریخ هم مشاهده میکنیم تمدنی که براساس عریانی شکل گرفته در مقابل تمدنی که مبتنی بر حجاب شکل گرفته، کاملا با هم متفاوتاند.
سینمای دفاع مقدس به آزمون و خطاهایی از جنس «دسته دختران» نیاز دارد
سعیدی در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: حضور زنان در خط مقدم با فلسفه و ذات حجاب همخوان نیست. چه اصراری وجود دارد که یک دختر جوان به قدری در خط مقدم پیشروی کند که احتمال اسارتش به وجود آید؟ این وضعیت با فلسفه حجاب همخوانی ندارد. یک زن مادامی که حجابش به خطر نیفتد میتواند در خط مقدم پیشروی کند اما بیش از این نمیتواند جلو برود. البته این موضوع تقصیر فیلمساز نیست. اساسا چنین آزمون و خطاهایی در سینمای دفاع مقدس باید اتفاق بیفتد تا مسئله روشن شود. ما تاکنون در این عرصه فیلم جدی نساختهایم و «دسته دختران» به صورت جدی به حوزه نقش زنان در دفاع مقدس ورود کرده و اصطلاحا به دل میدان زده است. این فیلم میتواند راه را برای فیلمسازان بعدی که میخواهند به این حوزه ورود کنند، باز کند.
او ادامه داد: فیلمسازان آینده ما قطعا نمونهای کارگشا در اختیار خواهند داشت که میتواند به آنها متر و معیار دهد تا آثارشان را بهبود بخشند. اما این سخن ضرورتا به این معنا نیست که الفبای مورد استفاده فیلمساز در «دسته دختران» الفبای درستی است.
هالیوود توان به تصویر کشیدن قهرمانی که با جان خود ایثار میکند را ندارد
این منتقد سینما با اشاره به تفاوتهای تصویر قهرمان در سینمای هالیوود و تصویر قهرمان در سینمای دفاع مقدس بیان کرد: من با رویکرد فیلم برای به تصویر کشیدن یک زن قهرمان به شکل قهرمانان هالیوودی مشکل دارم و فیلمساز در این زمینه نتوانسته است تفکیک لازم را انجام دهد. قهرمان سینمای هالیوود، در نهایت زنده میماند اما قهرمان دفاع مقدس ما به سمت شهادت حرکت میکند. ممکن است شهادت لزوما دربرگیرنده مرگ فیزیکی نباشد و رزمنده، به شهیدی زنده تبدیل شود. قهرمان دفاع مقدس ما، قهرمان شهادت و مظلومیت است اما قهرمان هالیوودی در نقطه مقابل این تعریف قرار دارد و نمیتواند بمیرد. اصلا سینمای هالیوود توان به تصویر کشیدن قهرمانی که فداکاری را به اوج برساند و با جان خود ایثار کند را ندارد. حکایت این بیت مشهور حافظ است که «مدعی خواست که آید به تماشاگه راز، دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد».
او اضافه کرد: همانگونه که پیشتر هم اشاره کردم، نخستین و اصلیترین انتظار ما از فیلمساز دفاع مقدس است که شهدایمان را به تصویر بکشد. شهدایی که واقعیت زندگی معمولیشان از اوج تخیل نویسندگان ادبیات روشنفکری بالاتر است. ادبیات روشنفکری نمیتواند تصور کند که آدمی از یک کوره دهات، بیاید و فرمانده لشکر شود و چنین رشادتهایی را از خود بر جا بگذارد. پس قهرمان دفاع مقدس و قهرمان هالیوودی دو قطب مخالف یکدیگرند. فیلم «دسته دختران» به دلیل اینکه میخواسته زنان را به تصویر بکشد و با توجه به اینکه مبانی و الفبای خلق چنین تصویری از قبل برای فیلمساز روشن نبوده، از نظر الفبا مسیر را اشتباه رفته است. چراکه جهانبینی دفاع مقدس ما با حضور یک دختر جوان در خط مقدم تعارض دارد.
«دسته دختران» مخاطب سینما را راضی از سالن خارج میکند
سعیدی در پاسخ به این پرسش که آیا فیلم میتواند با دختران نسل امروز ارتباط برقرار کرده و پیامی قابل اعتنایی را به آنها مخابره کند، گفت: اثر هنری حالات مختلفی دارد. گاهی یک اثر هنری واجد ویژگیهایی است که اگر به صورت اتفاقی با آنها مواجه شوید، احساس رضایت پیدا میکنید. در ارتباط با «دسته دختران» هم این قاعده صادق است و مخاطبی که در سالن سینما به تماشای فیلم مینشیند، ناراضی از سالن خارج نمیشود؛ یعنی فیلم مخاطب را راضی میکند. ممکن است بپرسید که آیا پیامهای خاصی را هم به مخاطب منتقل میکند؟ در پاسخ میگویم که بله. یا بپرسید آیا فکرتان را درگیر میکند که در ساعات پس از تماشای فیلم، همچنان به آن فکر کنید؟ بله، این کارکرد را هم دارد. اما فیلمی نیست که مخاطب امروز نسبت به آن احساس نیاز داشته باشد و با خود بگوید اگر این فیلم را نمیدیدم، ضرر میکردم. فیلم باید به چنین نقطهای برسد؛ به نقطهای که مخاطب احساس کند اگر آن را نمیدید، ضرر میکرد.
«قیدی» مدیریت بحران را آموزش میدهد
سعیدی با اشاره به کارکرد مثبت فیلم قیدی در آموزش مدیریت بحران گفت: «دسته دختران» از جهات مختلف، فیلم قابل تاملی است. مثلا یکی از موارد مهم فیلم، نمایش نحوه مدیریت جمعی در بحرانهاست. فیلم، این نوع مدیریت را به خوبی نشان میدهد. اگر خدایی نکرده یک فرهنگ یا جامعه دچار حوادث طبیعی نظیر زلزله یا سیل شود، چگونه باید رفتار کند تا بحران به درستی مدیریت شود؟ اگر قرار باشد آدمها در مواقع بحران، تنها به فکر خودشان باشند، چه تبعاتی به بار میآید؟ جوامع قوی، متمدن و برخوردار از فرهنگ غنی میدانند که در مواقع بحران، چگونه بحران را مدیریت کنند.
او ادامه داد: «دسته دختران» از حیث پروداکشن، حجم وسیعی از نیروها، تجهیزات جنگی اعم از تانک و ماشین و... را دور هم جمع کرده و درگیر میکند و همه اینها نوعی تمرین مدیریت بحران است. اگر خدایی نکرده روزی بحرانی در کشور به وجود آید، کارگردان فیلم، مدیریت بحران را از قبل آموخته است. بنابراین فیلم به نوعی تعلیم مدیریت بحران میدهد. توجه داشته باشید که ساخت فیلم دارای پروداکشن سنگین مستلزم نوع خاصی از مدیریت است و ما در سینمایمان کارگردانهای زیادی را سراغ نداریم که بتوانند چنین سطحی از تولید را مدیریت کنند. قیدی به خوبی از پس این کار برآمده است.
سعیدی در بخش دیگری از اظهارات خود به لزوم داشتن انتظارات معقول از سینمای ایران اشاره و بیان کرد: سینمای ایران هنوز فیلمی در طراز آرمانهای بلندی که سراغ داریم، نساخته است. فیلمی که دستکم پنجاه سال ماندگاری داشته باشد. هنوز نمیتوان چنین انتظاری را از سینما داشت. زیرا در تمدن ما هنوز درام شکل نگرفته است. مادامی که درامنویسی شکل نگیرد، میتوانیم توقع فیلمنامهنویسی داشته باشیم. تا وقتی که فیلمنامهنویسی شکل نگیرد، نمیتوانیم توقع ساخت فیلم باکیفیت را داشته باشیم و همه این مراحل باید سپری شود. البته لزومی ندارد که حتما ابتدا درام شکل بگیرد و بعد، باقی مراحل طی شود. گاهی اوقات، خصلت سیالیت فرهنگ باعث میشود که مسیر، به شکل برعکس طی شود.
«دسته دختران» از حیث تکنیک و مهارت فیلمسازی جلوتر از «ویلاییها» است
این منتقد سینما در پاسخ به این پرسش که آیا دومین تجربه بلند سینمایی قیدی در مقایسه با فیلم نخست او گامی رو به جلو است یا خیر، گفت: من «ویلاییها» را نسبت به «دسته دختران» اثر قوی و موفقتری میدانم. چراکه از نظر الفبا فیلم درستتری است. در «ویلاییها» قهرمانها باورپذیرترند و پرسپکتیو فیلم بیشتر است. همچنین عمق داستان و شخصیتها بیشتر است اما در «دسته دختران» بسیاری از مواقع، عمق و پرسپکتیو کاهش پیدا میکند. اما از حیث تجربه فیلمسازی، قطعا «دسته دختران» چند قدم روبه جلو است. بدینمعنا، فیلم از حیث مهارتها و تکنیکهای فیلمسازی کاملا جلوتر از «ویلاییها» است اما از حیث الفبا در «دسته دختران»، کارگردان مجبور بوده مخاطراتی را به جان بخرد و طبیعی است که در چنین مواقعی خطاهایی هم حادث شود. اصلا مخاطرهای که در آن احتمال خطا نباشد دیگر مخاطره نیست. بنابراین به فیلمساز حق میدهم که اشکالاتی در کارش وجود داشته باشد، چراکه میخواسته تجربه کند. گاهی اوقات، قلقگیری لازم است و انسان ممکن است در قلقگیری تیر اشتباه هم بزند.
سعیدی در بخش پایانی اظهارات خود خاطرنشان کرد: به رغم همه نکاتی که بیان شد، در مجموع با فیلم «دسته دختران» نسبتی همدلانه دارم و از فیلم راضیام اما باید به این نکته توجه داشت مادامی که اشکالات کار یک فیلمساز بیان نشود، زمینه برای رشد آثار آتی او فراهم نمیشود. باید به این فیلمساز فرصت بیشتری بدهیم و منتظر ساخت آثار بعدیاش باشیم.