یک‌شنبه 4 آذر 1403

شرحی از کارنامه 40 ساله انقلاب در یک رمان

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
شرحی از کارنامه 40 ساله انقلاب در یک رمان

کتاب «پاشنه بلند در کافه» که به تازگی از سوی نشر معارف منتشر شده است، تلاش دارد نگاهی تازه به رویدادهای پس از انقلاب از دریچه رمان داشته باشد.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «پاشنه بلند در کافه» رمانی اجتماعی - امنیتی است که عفت خادمی‌پور بغداده آن را نوشته و نشر معارف نیز به تازگی آن را روانه بازار نشر کرده است.

کتاب حاضر، رمانی است که سیر آن بر پژوهش درد‌سر‌ساز یک دانشجو جریان دارد؛ پژوهشی که بر اساس آمار و اسناد بین‌المللی، کارنامه 40 ساله جمهوری اسلامی ایران را در موضوع عدالت اجتماعی، در مقایسه با دوره پهلوی و وضعیت دیگر کشورهای دنیا به چالش کشیده است و در این مسیر، مشکلات عجیب و غریبی را با منشأ موساد و سازمان مجاهدین خلق و... از سر می‌گذراند.

با اینکه نمی‌توان گفت داستان «پاشنه‌بلند در کافه» در ژانر عاشقانه است، اما سیر داستان به خاطر آشنایی دو شخصیت «هانیه» و «محمدرضا» و در موازات با فرآیند پژوهش به جریان افتاده است.

«زن، زندگی، آزادی»؛ یک رمان عاشقانه از دل اغتشاشات دانشگاه فردوسی

در این کتاب عملکرد 40 ساله انقلاب اسلامی ایران بر اساس اسناد بین‌المللی، در زمینه عدالت اجتماعی و در ارتباط با عرصه‌های علمی، امکانات عمومی، زیرساخت‌ها و... بررسی شده و آن را در مقایسه با کارنامه دوران پهلوی و روند‌های صعودی یا نزولی دنیا به‌خصوص کشورهای توسعه‌یافته، به چالش کشیده است.

همچنین، این کتاب می‌تواند در قالب روندی ماجراجویانه و داستانی و در طی گفت‌وگوهای چالشی، اطلاعات و تحلیل‌های سیاسی - اقتصادی جامع‌نگرانه‌ای را در اختیار جوانانی بگذارد که در لا‌به‌لای ورق‌های تاریخ معاصر، به دنبال پرسش‌های اساسی پیرامون اقتصاد ایران و جهان هستند.

این کتاب 280 صفحه‌ای در هزار جلد به قیمت 90 هزار تومان به چاب رسیده است.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

- «من توی آمریکا، دانش‌جوهای مسلمون زیادی رو دیدم، از ایران، پاکستان، هند، مصر، اردن، عراق و از خیلی کشورهای دیگه. خیلی از اون‌ها، همون ابتدا به موهای بلوند دخترها و کافه‌های پر سر و صدا دل می‌بازن و با دیدن آسمون‌خراش‌ها، بزرگ‌راه‌های چند‌سطحی، کارخونه‌ها، خودروها، مترو و خیلی چیزهای دیگه تحت تأثیر قرار می‌گیرن. اما تو انگار مثل اسطوره‌های شاهنامه‌تون رویین‌تن هستی.»