شما با ترامپ دقیقا چه نقطه مشترکی دارید؟
یکی از حامیان برجام میگوید: 90 درصد مذاکراتی که در دنیا انجام میشود بدون اعتماد صورت میگیرد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: حسن بهشتیپور به روزنامه آرمان گفت: مذاکره و گفتوگو میتواند بسیاری از گرهها را باز کند و راههای تازهای را پیش روی طرفین قرار دهد که شاید پیش از این تصور نمیشد. با این همه هر گفتوگویی از جایی شروع میشود که پیش از آن توافقاتی صورت گرفته است. در توافق هستهای برجام مسائل مورد توافق وجود دارد که میتواند مبنای خوبی برای مذاکرات آینده باشد. هرچند ایران و آمریکا انتقاداتی به این توافق دارند اما موارد اشتراکی زیادی نیز وجود دارد که میتوان به سمت آنها حرکت کرد و درنهایت به حل مشکلات پرداخت. یکی از مهمترین مواردی که از منظر دو طرف با اهمیت است مسئله عدم اشاعه سلاح هستهای است. نقطه مشترک دوم این است که ایران و طرف مقابل هر دو به این جمعبندی رسیدهاند که میتوانند به جای نزاع، موضوعات را از طریق گفتوگو حل کنند. برجام نمونه پیروزی دیپلماسی است، هرچند که برخی معتقدند که اجرای آن به طور کامل محقق نشد.
وی افزود: شناخت افراد کابینه آقای ترامپ برای تحلیل رفتارهای آنها بسیار اهمیت دارد. اما نباید این موضوع را به قدری برجسته کرد که تصور کنیم اگر کابینه آقای ترامپ شامل هفت یا هشت تندرو است، هیچ راهی برای گفتوگو و مذاکره باقی نخواهد ماند.
بهشتیپور همچنین گفته است: واقعیت این است که90 درصد مذاکراتی که در دنیا انجام میشود، بدون اعتماد صورت میگیرد. مذاکره میشود تا اعتماد به دست آید، اما اعتمادی حاصل نمیشود چرا که در محاسبات بینالمللی هیچ تضمینی وجود ندارد. افرادی که میگویند تضمین نگرفتهایم اشتباه میگویند، چرا که اصلاً چنین چیزی وجود ندارد و فقط یک توافق دوطرفه میتواند اعتماد را شکل دهد. ما باید به مذاکرهکننده خودمان اعتماد داشته باشیم. در دورههای قبل مذاکرهکنندگان خودمان را بیاعتبار میکردیم. نباید در مورد داشتن تضمین برای توافق بین کشورها دچار خطای شناختی شویم. روابط بینالملل کلانتری یا قوه قضائیه ندارد که تضمینی برای اجرای توافق وجود داشته باشد. ما تنها میتوانیم به توافقها تا زمانی که دوطرف خود را ملزم به اجرای آن میدانند اعتماد کنیم. نباید تصور کنیم که توافقها ابدی و غیرقابل تغییر هستند. تنها میتوان در متن توافق شرایط را برای فسخ قرارداد از قبل پیشبینی کرد. بنابراین رویکرد ما در مذاکره برای پایان دادن به تحریمها باید به گونهای باشد که با افزایش توان اقتصادی، هستهای، دیپلماسی، بهویژه دیپلماسی رسانهای مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم. من معتقدم همچنان روزنه امید هر چند کوچک برای تعامل و رایزنی وجود دارد، مشروط به اینکه اراده کافی هم وجود داشته باشد.
بر اساس اظهارات آقای بهشتیپور، باید از وی پرسید که آیا برجام بر مبنای عرف و عقلانیت رایج دنیا (بیاعتمادی به طرف مقابل، آن هم دشمن شرور و عهدنشناسی مثل آمریکا) منعقد شد یا بر مبنای شیدایی و اعتماد یکطرفه به شیطان بزرگ؟! در حالی که دولت اوباما بارها تاکید کرد عدم توافق بهتر از توافق بد است و بنابراین امتیازات نقد و برگشتناپذیر را پیشاپیش گرفت و وعده نسیه فروخت، تیم روحانی و ظریف ادعا میکردند هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست!
برجام اگر برمبنای بیاعتمادی تدوین میشد، دلیلی نداشت که واگذاری همه امتیازات و از سوی دولت روحانی (در قالب تعطیلی یا واگذاری 95 درصد برنامه هستهای) دو ماه قبل از «روز رسمی اجرای برجام» انجام شود و تازه وقتی دست ایران از ابزار قدرت و چانهزنی خالی شد، زمان برداشتن تحریمهایی فرا برسد که آقای روحانی وعده داده بود یکجا در روز اجرای توافق لغو میشود اما هرگز لغو نشد! همچنین باید به امثال آقای بهشتیپور یادآور شد که اگر مبنای مذاکرات در دنیا، بیاعتمادی به طرف و بنابراین گرفتن تضمینهای محکم و معتبر است، نه تنها این اتفاق در برجام رخ نداد بلکه ادعا میشد که امضای کری تضمین است و وزیر خارجه آمریکا قول داده برخی بدعهدیها در توافق موقت ژنو را جبران کند! به اینها علاوه کنید قبول تعبیه مکانیسم ماشه در برجام را که به طرف عهدشکن غربی اجازه میدهد با وجود پایمال کردن تمام حقوق ایران، تحریمهای شورای امنیت را بدون نیاز به کسب نظر دیگر اعضای شورای امنیت برگرداند!
نکته دوم، رؤیااندیشی آقای بهشتیپور بر خلاف واقعیات مسلم است که از شیدایی نسبت به اصل مذاکره حکایت میکند.
ایشان میگوید: «گفتوگو از جایی شروع میشود که پیش از آن توافقاتی صورت گرفته. در توافق برجام مسائل مورد توافق وجود دارد که میتواند مبنای خوبی برای مذاکرات آینده باشد. هرچند ایران و آمریکا انتقاداتی به این توافق دارند اما موارد اشتراکی زیادی نیز وجود دارد که میتوان به سمت آنها حرکت کرد و درنهایت به حل مشکلات پرداخت». کدام توافق؟! آیا ترامپ و بایدن و کلاهبرداران اروپایی، چیزی هم از توافق باقی گذاشتهاند؟ آنها که پس از ستاندن باجهای برجامی، دست طرف ایرانی را در پوست گردو گذاشتند و بدون سر سوزنی احساس شرمندگی، طلبکارتر شدند! ایران و ترامپ (ناقض برجام و قاتل شهید سلیمانی) دقیقا درباره کدام موضوع، نگاه مشترک را دارند؟ جز این که غربگرایان میگویند برجام را هم بدهیم برود و از نو قمار کنیم؟!
نهایتا این که تمام اعضای کابینه ترامپ، دارای دو ویژگی صهیونیست و ضدایرانی بودن هستند و انکار این واقعیت و دل بستن به توهم مذاکره و توافق موجب تغییر در واقعیت نمیشود؛ همان که سر فرو بردن کبک زیر شن و برف و ندیدن دشمن.