شکاف در اردوگاه اصلاحات / جدال بر سر رهبری عارف و روحانی
با ورود جدی حسن روحانی به عرصه انتخابات، اصلاحطلبان شاخصی چون محمدرضا عارف تحرک بیشتری داشته و بهنظر میرسد علت این امر، عدم تمایل اصلاحطلبان سنتی برای رهبری این جریان توسط فردی چون روحانی در انتخابات اسفندماه است.
به گزارش الف، هر چند که در برهه کنونی جمیع شرایط از عدم تمایل جدی غالب اصلاحطلبان برای نقشآفرینی قابل توجه در عرصه انتخابات حکایت میکند اما با این وجود برخی چهرههای شاخص این جریان تحرکاتی جدی داشته و بهنظر میرسد ماههای پیشرو این فعالیتها پررنگتر شود.
ثبتنام حسن روحانی برای انتخابات مجلس خبرگان، سرآغازی بود برای بهحرکت واداشتن اصلاحطلبان و همین امر موجب شده تا آنان تا حدی از حاشیه به متن وارد شوند و بهنظر میرسد علت این امر، فراتر از انگیزههای انتخاباتی و تحقق پیروزی اصلاحطلبان در رقابت اسفندماه است.
عارف هم وارد میشود
برخی اظهارنظرها از فعالیت و نقشآفرینی محمدرضا عارف برای انتخابات اسفندماه حکایت میکند و بهنظر میرسد با علنیشدن این فعالیتها، در ماههای پیش رو چهرههای دیگری از این جریان هم وارد گود شوند. هر چند که بسیاری از اصلاحطلبان معتقدند که در مرحله اول احراز صلاحیتها، هیئتهای اجرایی عملکرد نامناسبی داشته و انگیزهها را برای مشارکت اصلاحطلبان از بین بردند اما با این وجود غالب آنها در انتظار اعلام نتایج احراز صلاحیتها از سوی شوراینگهبان بوده تا تصمیم جامعتری برای ورود به عرصه انتخاباتی بگیرند.
محمدرضا خباز، سیاستمدار اصلاحطلب و عضو شورایمرکزی حزب اعتمادملی، درباره راهبرد اصلاحطلبان برای انتخابات اسفندماه میگوید: «اصلاحطلبان تا زمانی که نتایج نهایی تاییدصلاحیتها مشخص نشود، بعید است که به یک تصمیم برسند. 5 حزب از احزاب اصلاحطلب کاندیدا معرفی کردند که تعدادی از آنان در همان مرحله اولیه توسط هیئتهای اجرائی ردصلاحیت شدند که برخی آنان به این موضوع اعتراض کردند و برخی هم اعتراض نکردند. در عین حال، هنوز مشخص نیست که شورای نگهبان و هیئت نظارت چه تصمیمی خواهند گرفت.»
وی افزود: «احتمال ارائه لیست وجود دارد. از بین 30 حزب اصلاحطلبان، 5 حزب به افراد زیرمجموعه خود توصیه کردند تا در انتخابات ثبتنام کنند، باقی حزبها اختیار را به خود فرد واگذار کردند. تعدادی از کاندیداهای این 5 حزب نیز ردصلاحیت شدند. گفته آقای کواکبیان از یک جهت درست است و ما باید ببینیم که میتوان یک لیست 30 نفره بدهیم یا خیر. اگر نتوانستیم لیستی ارائه دهیم، هر حزبی از کاندیدای موردنظر خود حمایت میکند.»
خباز درخصوص فعالیتهای محمدرضا عارف و جلساتی که او برگزار میکند، اظهار کرد: «بله، ما جلساتی داریم که تعدادی از استانداران به عنوان شورای مشورتی ایشان حضور دارند. آقای عارف علاقهمند هستند که کشور به سمت انتخابات حداکثری برود. ایشان همچنین مایل است که بتوان یک لیستی که مورد قبول اصلاحطلبان و مردم است ارائه کرد. ایشان یکسری فعالیت دارند.»
وی درباره احتمال ائتلاف بین اصلاحطلبان با اعتدالیون با محوریت عارف گفت: «تا کاندیداها مشخص نشده و لیست درنیاید، هرگونه حرفی گمانهزنی است. ما نمیدانیم که به اندازه یک لیست کاندیدا داریم یا خیر. اگر به یک لیست مشترک برسیم که منتهای آرزو است و هر اتفاق مثبتی ممکن است رخ بدهد.»
جدال بر سر رهبری عارف و روحانی
از سال 98 به بعد، جریان اصلاحطلب دچار انشقاق بسیاری شده و طیف رادیکال این جریان که بر طبل تحریم انتخابات میکوبد، همواره دست برتر را داشته است. اما همچنان احزاب و چهرههای شاخصی در این جریان وجود دارند که با رادیکالها مرزبندی کرده و با وجود گلایههای خود نسبت به فرآیندهای انتخاباتی و بهخصوص عملکرد شوراینگهبان، در پی فعالیتهای انتخاباتی ولو بهصورت چراغ خاموش هستند. افرادی چون محمدرضا عارف و بهزاد نبوی یا احزابی مثل کارگزاران سازندگی و مردمسالاری در این دسته قرار میگیرند. برای انتخابات اسفندماه هم مسلماً این طیف بنا را بر مشارکت در انتخابات میگذارد اما اینکه ورودی جدی به این عرصه و فعالیتهایی چون ارائه لیست انتخاباتی داشته باشد، بستگی به تحولات پیشرو دارد.
اما فارغ از این مسئله، بهنظر میرسد یکی از دلایلی که محمدرضا عارف بهدنبال ارائه لیست انتخاباتی است، فعالیتهای جدی و حضور پررنگ حسن روحانی است. ورود رسمی روحانی به عرصه انتخابات مجلس خبرگان و صحبت افراد نزدیک به او در خصوص ارائه لیست برای انتخابات مجلس کافی بود تا اصلاحطلبان سنتی، منجمله محمدرضا عارف تحرک بیشتری داشته و بهدنبال نقشآفرینی موثرتری بروند.
هر چند که از دهه 80 به بعد، روحانی بهتدریج از سمت جریان راست سنتی به سوی اصلاحطلبان گرایش پیدا کرد و توانست در سال 92 دولت خود را با حمایت همهجانبه این جریان مستقر سازد اما واقعیت آن است که بسیاری از اصلاحطلبان، روحانی را یک اصلاحطلب واقعی و ریشهدار ندانسته و معتقدند که او رحم اجارهای این جریان برای شکست اصولگرایان در انتخابات بوده و روحانی برآمده از دل جریان اصلاحطلبی نیست.
سعید حجاریان، ابراهیم اصغرزاده، صادق خرازی و برخی دیگر از چهرههای اصلاحطلب بر این باورند و بارها این موضع خود را علنی کردهاند. آنان معتقدند که عملکرد نامطلوب دولت روحانی هم ارتباطی به جریان اصلاحات نداشته چون او نامزد مطلوب این جریان نبوده و اجماع بر سر او، تاکتیکی برای پیروزی و تکرار نشدن فرجام انتخابات سال 84 بود.
علاوه بر این، اصلاحطلبان بهدلیل عدم حمایت روحانی از عارف برای ریاست مجلس دهم در رقابت با علی لاریجانی، معتقدند که شیخ دیپلمات در بزنگاهها دین خود را به جریان اصلاحطلب ادا نکرده و در دوگانه روحانی و یک چهره اصلاحطلب، ترجیحشان گزینه دوم است.
بههمین دلیل اصلاحطلبان تمایل چندانی برای رهبری این جریان توسط حسن روحانی در انتخابات اسفند ندارند و در پی بر صدر نشاندن چهرهای چون محمدرضا عارف که جزو افراد سنتی و شاخص اصلاحطلب بهشمار میرود، هستند. در صورت وسعت نظر شوراینگهبان و احراز صلاحیت بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان، در انتخابات اسفندماه یک نزاع درون جریانی بین اصلاحطلبان با محوریت محمدرضا عارف و حسن روحانی را شاهد خواهیم بود.