صنایع دستی صنعتی سودآورتر از نفت / 325 میلیون دلار ارزش صادرات سالانه
صنایع دستی در ایران به عنوان یکی از بخشهای پرپتانسیل و گیرای میتواند موتور محرکهای برای پیشرفت یک اقتصاد غیر وابسته به نفت باشد.
غنای فرهنگی و هنری ایران در حوزه صنایع دستی جهان به رسمیت شناخته شده است. با توجه به اظهار نظر معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، تعداد قابل توجهی از رشتههای هنری دستی جهان، شامل 299مورد از مجموع 400 شاخه که به ثبت جهانی رسیدهاند، متعلق به ایران است که فرش را شامل نمیشود. همچنین، این کشور شاهد ثبت جهانی 18 رشته بزرگ دیگر نیز بوده است. هنرمندان و صنعتگران ماهر ایرانی میتوانند آثاری دستساز و خیرهکننده مانند نگارگری، سفالگری، میناکاری، خاتمکاری، مرصعکاری، قلمکاری و دیگر آثار هنری را خلق و به جهان عرضه کنند.
تخمین فعالیت یک میلیون نفر هنرمند صنایع دستی در کشور
«مریم جلالی»، معاون صنایع دستی وزارت میراثفرهنگی در مورد آخرین وضعیت تعداد هنرمندان و صنعتگران توانمند حوزه صنایع دستی و شرایط فعالیت آنها از نظر فعالیت و زنده بودن هنرهای مرتبط با صنایع دستی می گوید: بر اساس آمارهای مأخوذ از ادارات کل استانهای کشور، تا آبانماه سال جاری مجموعا 531 هزار و 556 نفر به تولید صنایع دستی در رشتههای مصوب مشغول هستند که 429 هزار و 831 نفر را بانوان و 101 هزار و 725 نفر را آقایان تشکیل میدهند. تمامی رشتهها فعال بوده و تعداد هنرمندان شاغل مرتبط با آنها در سامانه مربوطه به طور منظم و مستمر ثبت میشود. البته این آمار سامانه ماست، باید توجه کرد که صنایعدستی یک امر خانوادهمحور است و در اغلب خانوادهها بهویژه روستائیان به شکل سنتی به کار صنایع دستی مشغول اند، بنابراین با احتساب اعضای خانواده به جرأت میتوان گفت بیش از یک میلیون نفر به کار صنایع دستی مشغولاند. صنایع دستی یک منطقه، نشانی از هویت و اصالت آن منطقه به شمار رفته و نمایانگر هنر و پیشه مردمان آن خطه است. طبیعتاً توجه به هنر و صنعت هر منطقه، در واقع توجه به ماهیت و شناسنامه آنجاست.
اکنون، سؤال ما در این گزارش آن است که با این ظرفیت مثالزدنی کشورمان در حوزه صنایعدستی، تاکنون چقدر توانستهایم برای معرفی خود و بهرهمندی از مزایای حوزه صنایع دستی استفاده کنیم؟ حوزه صنایعدستی، جدا از ارزش فرهنگی و هویتی خود، یکی از شاخههای مهمی است که میتواند ما را در رسیدن به هدف و آرمان چندین و چند ساله کشورمان که همان «اقتصاد بدون نفت» است، پیش ببرد.
علت مشکلات کنونی فعالان چیست؟
طبیعی است که برای رونق صادرات در هر حوزهای، ابتدا باید چرخ تولید زنگارزدایی و روغنکاری و مشکلات داخلی آن مرتفع شود. بنابراین اگر مشکلاتی در رابطه با تولید و رسیدن به جایگاه واقعی آن محصول وجود داشته باشد، نمیتوان انتظار صادرات و حضور قدرتمند در بازارهای جهانی داشت.
معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی در این رابطه نیز می گوید: آنچه موجب شده صنایع دستی علیرغم تمام قابلیتهای خود، بهویژه یگانه امکان تحقق اقتصاد هویتبنیان، یعنی مهمترین نیاز امروز کشور، نتواند جایگاه شایستهاش را در بازارهای جهانی داشته باشد، فقدانی است که در برنامههای اقتصادی قبلی در زمینه زنجیره ارزش، از آموزش گرفته تا تولید، فروش و ترویج روی داده است.
وی درباره اقدامات و برنامههای انجام شده برای رفع مسائل فعالان صنایع دستی و احصاء مشکلات آنها، ادامه می دهد: در حال حاضر با استفاده از تمام ظرفیتهای داخلی وزارتخانه و همکاری تنگاتنگ با شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگر دستگاهها و نهادهای مرتبط، مشغول تدوین سند ملی توسعه صنایع دستی هستیم که انشاءالله نتایج مبارکی برای تمام هنرمندان و فعالان صنایع دستی دربر خواهد داشت. تکمیل زنجیره ارزش و همچنین اتصال به درگاههای دانشبنیان و رفع موانع حقوقی تقویت تشکلها و تعاونیهای تأمین نیاز و انجمنها، اولویت دور تازه معاونت صنایع دستی است.
برنامه صنایع دستی برای جایگزینی هنرمندان جوان با اساتید پیشکسوت از دیگر موضوعاتی که میتوان به عنوان موانع و محدودیتهای صنایع دستی در نظر گرفت، مسئله جایگزینی اساتید و پیشکسوتان صنایع دستی است، اساتیدی که روز به روز به سمت بازنشستگی نزدیک میشوند و نیاز تربیت و پرورش هنرمندان جوان در حوزههای مختلف بر این اساس بیشتر احساس میشود.
معاون صنایعدستی، درباره موضوع جایگزینی هنرمندان جوان با اساتید پیشکسوت و بازنشسته صنایع دستی و برنامه این معاونت بیان داشت: بدیهی است که جایگزینی اساتید بازنشسته نیازمند برنامهریزی و حرکت در سه محور آموزش، ارزش آفرینی و تقویت توجه است. به عبارت دیگر برنامهریزی و اجرای طرحهای هر یک از محورهای مذکور، به تنهائی یا حتی بدون یکی از آنها کارساز نخواهد بود. برای انجام این کار، مدیریت در عرصههای «محتوا»، «رویکرد» و «ساز و کار» را در دستور کار داریم که مستقیماً با «محصول»، «مخاطب» و «رویههای سازمانی» مرتبطاند و «قابلیت»، «فرصت» و «انگیزه» را به ارمغان میآورند.
جلالی اظهار کرد: همکاری با آموزش و پرورش و نهادهای مرتبط با کودک و نوجوان به ویژه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اولویت ماست. باید پذیرفت صنایع دستی در کنار ذوقورزی و هنرمندی باید یک ویژگی دارای فایده برای نسل جوان داشته باشد و معاصرسازی در این زمینه به همت نسل امروز در حال تدوین است. ضمن اینکه تجلیل از پیشکسوتان و پاسداشت اصالتها منافاتی با رویکردهای تازه ندارد.
البته از دیگر مشکلات فعالان صنایعدستی، مسائل دیگری چون نیاز به بهرهمندی از بیمه در بسیاری از هنرمندان که اسم آنها در جایی ثبت نشده است، تسهیلات مورد نیاز برای تهیه مواد اولیه، فراهم کردن فضائی برای فعالیت، هزینههای بستهبندی، بازاریابی و... را نیز میتوان نام برد و انتظار میرود نهادهای ناظر بر کار هنرمندان صنایع دستی برای هر یک از آنها توجه بیشتری داشته باشند. آمار ناچیز ایران در فروش صنایع دستی در دنیا اکنون، فارغ از بحث مشکلات داخلی در حوزه صنایع دستی، بد نیست وضعیت صادرات کنونی تولیدات هنرمندان و شرکتهای این حوزه در کشورمان را بررسی کنیم.
بنا به آمار اعلام شده از سوی گمرک، ارزش صادرات صنایع دستی کشورمان به جز گبه و فرش در سال گذشته، 224 میلیون دلار و طبق گفته معاون صنایع دستی، ارزش سالانه صادرات صنایع دستی ایران 325 میلیون دلار است؛ البته این آمار فقط شامل گروههای فلزی، شیشه، سرامیک، نساجی، چرم و زیورآلات و... به جز فرش است. همچنین در کنار حجم صادرات یاد شده، فروش داخلی و سالانه صنایع دستی کشورمان به طور متوسط حدود 17 هزار میلیارد تومان است و عملاً سهم ناچیزی از اقتصاد کشور را شامل میشود.
ناگفته نماند، آماری که اعلام شد، به جز محصولات و تولیداتی است که بخش عظیمی از مردم و گردشگران خارجی، به صورت چمدانی و به عنوان سوغات و هدایا میخرند و عملاً آمار و ارقام یادشده بر اساس خوداظهاری است. با این حال چنین اعداد و ارقامی برای فروش محصولات صنایع دستی، خصوصاً در بخش صادرات، شایسته کشورمان به نظر نمیرسد.
موانع چیست و برای رونق چه باید کرد؟
جلالی درباره اینکه چه تعداد از رشتههای صنایع دستی کشورمان قابلیت صادرات دارند و به معنای واقعی زنده هستند، گفت: از نظر فنی و توان تولیدی و سفارشپذیری، تمام رشتهها قابلیت صادرات دارند، اما نکته مهم مسائلی است که به علت تحریمهای ظالمانه از یک طرف و عدم امکان ارتباطات مالی و بانکی و همچنین عدم تطبیق با استانداردهای جهانی و موانع ناشی از قوانین قدیمی و مهمتر از همه، فقدان بنگاهها و هلدینگهای صادراتی متخصص در صنایع دستی پدید آمده است. ضمن اینکه رقبای قدرتمندی داریم که مترصد فرصت هستند و با استفاده از این موقعیت، گاهی نیز جای خود را در بازارهای جهانی محکم میکنند. اصولا نگاه ارزشآفرینی اقتصادی به صنایع دستی نداریم و همچون سایر حوزههای اقتصاد فرهنگ از این بخش غافلیم. با وجود مشتریان بالفعل در خارج از کشور، میطلبد که نگاه نهادهای توسعه و تجارت به صنایع دستی جلب شود.
معاون صنایع دستی همچنین درباره موانع صادرات صنایع دستی و مشکلات موجود در این حوزه و برنامههای این معاونت بیان داشت: با تقویت توجه به سمت صنایع دستی، برنامهریزیهای گستردهای در زمینه توسعه صنایع دستی و سندنویسی و تعاملات میان دستگاهی انجام شده که تحول را در سه زاویه «منظر»، «زمینه» و «امکان» به طور پیوسته رقم خواهد زد. هنرمندان، صنعتگران و بازرگانان در صنایع دستی درهمآمیختگی دارند و الزاما هنرمند خلاق نمیتواند تولید انبوه کاربردی و فرآیند بازرگانی، فروش و توزیع را برعهده بگیرد. سیاستها باید متضمن تبدیل ایدههای هنری به محصولات کاربردی و با شاخصهای بازاریابی مدرن بشود. در این راستا تلاش برای بهینهسازی، طراحی، تولید، توزیع و فروش انجام میشود.
تلاش برای ایجاد شرکت واحد توسعه صنایع دستی
غیرقابل کتمان است که بخش خصوصی در رونق تولید و صادرات صنایع دستی حرف اول را میزند. به نظر میرسد علاوهبر تقویت صنعتگران و هنرمندان صنایع دستی که با امکانات حداقلی و به صورت شخصی فعالیت میکنند، باید از ظرفیت شرکتهای اثرگذار و فعال در این حوزه نیز استفاده کرد.
فرزاد اوجانی، مدیرکل بازرگانی و تجاریسازی معاونت صنایعدستی در این باره گفت: ما تمام تلاش خودمان را میکنیم که ظرفیت بخش خصوصی را به صورت بخشی و فرابخشی در کنار هم ادغام کنیم، این شرکتها باید سهام بگذارند و سرمایهگذاری کنند و یک شرکت واحد توسعه صنایع دستی ایجاد کنند؛ آنها میتوانند به عنوان یک شرکت قوی در این حوزه، صادرات و سایر مراتب خودشان را در بحث تولید، برندسازی و بستهبندی به دنبال بحث بینالمللیِ کسب و کار دنبال کنند. ما رایزنیهای خود را با این شرکتها انجام دادیم و شرکتهای حقیقی و فعال در صنایع دستی نیز اعلام آمادگی کردند تا سهام بخرند، سرمایهگذاری کنند و باعث ارتقای صنایع دستی خصوصا در حوزه صادرات شوند؛ باید در نظر داشت که فروش داخلی با بحث اقتصادی گره میخورد و به دلیل مشکلاتی مثل کمکشش بودن کالای صنایع دستی در داخل، ممکن است مورد استقبال قرار نگیرند.
اوجانی افزود: در انتهای آبانماه جلسهای داشتیم تا بخشهای مختلف را به هم وصل کنیم. در این رابطه بحث پذیرش هیئتهای تجاری و اعزام هیئتهای تجاری مطرح است و سعی داریم شرکتهای زنجیرهای بزرگ اروپایی و سایر نقاط دنیا در حوزههای طراحی، مبلمان، سوغات، هدیه و صنایع دستی را شناسایی کنیم، به ایران دعوت کنیم و همچنین کارگاههای صنایع دستی را به عنوان ظرفیت کالای وارداتی به آن کشور و شرکت معرفی کنیم. این شرکتها برای بخشهای خصوصی ما میتوانند مثمر ثمر باشند و ما از ارتباطات دولتی برای دعوت اینها استفاده میکنیم تا بخشهای خصوصی بتوانند در توسعه صادرات بهره مند شوند؛ ناگفته نماند که این کار تا کنون اتفاق نیفتاده است.
اگرچه در کنار تشکیل شرکت واحد توسعه صنایع دستی و دعوت از هیئتهای تجاری به کشور برای بازدید از صنایع دستی، به نظر میرسد حضور در نمایشگاههای بینالمللی و استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی فرهنگی برای تبلیغات و نمایش پتانسیلهای صنایع دستی کشورمان میتواند خالی از فایده نباشد.
میتوان به جایگزینی صنایع دستی با نفت امیدوار بود؟
طبیعتاً برای بهرهمندی هرچه بیشتر از ظرفیتهای صنایع دستی و تلاش برای رونق صادرات و کمک به تحقق اقتصاد بدون نفت، لازم است همه دستگاهها به میدان بیایند.
جلالی میگوید: ما باید صنایع دستیرا نه به صورت یک جزیره مجزا، بلکه به مثابه عضوی ببینیم که در ارتباط ارگانیک با دیگر اعضا، یعنی دستگاهها و نهادهای کشور قرار دارد. همانطور که قبلاً هم گفته شد، صنایع دستی تنها راه تحقق اقتصاد هویت بنیان است، زیرا با دارا بودن ویژگیهایی خاص و منحصر به فرد، مانند حداقل نیاز به مواد اولیه، تکیه بر دانش بومی، تکیه بر سبک اصیل زندگی ایرانی - اسلامی و زیباییشناسی سنتی و ارزش افزوده بسیار بالا میتواند موفقیتهایی چشمگیر به دست آورد، اما به شرط باور، اعتماد، سرمایهگذاری گسترده و بازشدن ارتباطات.
تشکیل شرکت واحد صادرات صنایع دستی و متشکل از ادغام شرکتهای توانمند داخلی، شرکت هرچه بیشتر در نمایشگاههای بینالمللی و فراهم کردن امکانی برای شناساندن هنرِ هنرمندان و صنعتگران ایرانی به کشورهای دنیا، رفع مقررات زائد و تسهیل شرایط برای بازرگانی، شناسایی شرکتهای بینالمللی برای سرمایهگذاری در کشورمان، بهرهمندی از نظرات و صحبتهای افراد فعال در کارگاهها و شرکتهای تولیدی داخلی، فراهم کردن بسترهای مناسب برای آموزش در زمینه صنایع دستی و توسعه این حوزه و استفاده هرچه بیشتر از نظر کارشناسان این رشته، مواردی است که باید مورد تاکید قرار گیرد و به نظر میرسد با عنایت به این موارد، میتوان برای رفتن به سوی جایگزینی صنایع دستی با نفت، امیدوار بود.
البته نباید فراموش کرد توجه مسئولان به صنایع دستی و رفع مشکلات و موانع آن میتواند علاوه بر رونق این رشتهها، زمینه اشتغال جوانان جویای کار را فراهم کند و از طرفی باعث زنده نگه داشتن هنر و گنجینه فرهنگی ارزشمند کشور و انتقال آن به نسلهای بعد شود.