شنبه 3 آذر 1403

ظهور خاورمیانه جدید / حیاط خلوتی که به رینگ مبدل شد!

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
ظهور خاورمیانه جدید / حیاط خلوتی که به رینگ مبدل شد!

آمریکا سه منفعت اساسی در خاورمیانه دارد، نخست، مبارزه با تروریسم، دوم، تضمین دسترسی جهانی به نفت و جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای. در باب هرکدام از این اهداف آمریکا تقریبا به نتیجه ای دست نیافته است.

به گزارش اقتصادنیوز، سال 2020، دونالد ترامپ از توافق میان اسرائیل با دو کشور عربی (امارات و بحرین) تحت عنوان «ظهور خاورمیانه جدید» یاد کرد. شاید درست گفته، خاورمیانه تغییر کرده اما نه بدان شکلی که او می خواست.

چرایی ظهور نظم جدید در خاورمیانه؟

مورخان شاید در آینده این توافق ها را اولین نشانه های نظم نوظهور پس از آمریکا در خاورمیانه قلمداد کنند. در حالی که واشنگتن در عادی سازی روابط اسرائیل و گروهی از کشورهای عربی نقش کلیدی داشت، با این همه خواست و انگیزه اعراب را هم نباید نادیده گرفت؛ گروهی از بازیگران که به خوبی درک کرده بودند که قدرت آمریکا در منطقه رو به زوال است و اعراب باید با دیگر قدرت ها هماهنگ شود.

واشنگتن پست مدعی است شاید از منظر این گروه از کشورها، اسرائیل یکی از این بازیگران قلمداد می شد، اما ایران هم یکی از قدرت های برجسته منطقه است.

از همین رو توافق تهران و ریاض در ماه مارس، تل آویو را ناراحت کرد؛ توافقی که می تواند زمینه ساز صلح در یمن شود. شاید به همان دلیلی که عربستان روابط دیپلماتیک خود با ایران را احیا کرد، کشورهای عرب به انزوای سوریه پایان دادند. امارات سفارت خود را در دمشق بازگشایی کرد و وزیر خارجه عربستان هم ماه آوریل برای اولین بار در قامت مقام ارشد سعودی از آغاز جنگ داخلی سوریه به این کشور سفر داشت. حالا سوریه پس از 12 سال به اتحادیه عرب پیوست.

نگرانی از فعل و انفعال های پکن

دولت بایدن گفته که نگران نقش میانجیگرانه چین برای نزدیکی تهران و ریاض نیست، با این همه شواهد نشان می دهد که واشنگتن می بایست نگران فعل و انفعال های دولت پکن باشد بالاخص ان که گزارش های اطلاعاتی نشان می دهد که چین در حال ساخت تاسیسات نظامی در امارات، یکی از متحدان نزدیک آمریکا در منطقه است. از همین رو، شاید نظامیان آمریکایی مستقر در منطقه چندی بعد ناچار شوند همزیستی با نظامیان چینی را بیاموزند.

ولی نصر، استاد مطالعات خاورمیانه در این باره به واشنگتن پست گفت که برای امارات و عربستان حضور نیروهای آمریکایی در منطقه به تنهایی کافی نیست بلکه آنچه اهمیت دارد این است که آیا این این کشور در شرایط حساس از نظامیان خود استفاده خواهد کرد یا نه. ناظران می گویند که سیاستگذاران ایالات متحده نباید از کاهش نفوذ ایالات متحده شوکه شوند، این رویکرد نتیجه مستقیم سیاست هایی است که توسط روسای جمهوری پیشین این کشور اتخاذ شده.

باراک اوباما به دنبال بازتعریف روابط ایالات متحده با آسیا بود، از همین رو نظامیان آمریکایی را از عراق خارج و از مداخله در جنگ سوریه خودداری کرد و همزمان با ایران توافق برجام را در سال 2015 به سرانجام رساند. او سال 2016 از ریاض و تهران خواست تا نوعی صلح سرد را میان خود تعریف کنند.

ترامپ از رویکرد متفاوت تری پیروی کرد اما با خروج از توافق هسته ای با ایران صرفا به تنش ها دامن زد و همزمان تلاش کرد تا نظامیان آمریکایی را از سوریه خارج کرده و در باب توافق یک طرفه جهت خروج از افغانستان مذاکرات را آغاز کند.

چرایی کم رنگ شدن حضور آمریکا در خاورمیانه

انفعال ترامپ در برابر حمله های پهپادی و موشکی سال 2019 انصار الله یمن به تاسیسات نفتی ایران و عربستان، زمینه را برای تردیدهای فراوان هموار کرد. آرون دیوید میلر، فرستاده کهنه کار ایالات متحده در این باره گفته که شکست ایالات متحده در پاسخ به چنین حملاتی، سعودی ها را متقاعد کرد که آمریکا دیگر متحد قابل اعتمادی نیست. پس می توان از حمله های 2019 تا عادی سازی روابط دیپلماتیک تهران و ریاض، خط مستقیمی را ترسیم کرد.

بایدن بیش از همه بر روی دو گزاره حمله روسیه به اوکراین و ظهور چین متمرکز شده، روند جدایی ایالات متحده از خاورمیانه را ادامه داده در حالی که وانمود می کند که هنوز به این منطقه تمایل دارد. او سال گذشته در جریان سفری به خاورمیانه گفت که ما برای پر کردن خلاء ها توسط چین، روسیه یا ایران کنار نمی رویم، اما حرف های بایدن با عملش متفاوت است.

رئیس جمهوری آمریکا همه نیروهایش را از افغانستان خارج کرد و بدین طریق به طالبان فرصت داد تا بر این کشور مسلط شود. دولت بایدن همچنین به سختی حمله های متحدان ایران به پایگاه های آمریکا در سوریه را تحمل می کند. این کشور همچنین نتوانسته عربستان را جهت برقراری رابطه دیپلماتیک با اسرائیل متقاعد کند.

بهای دخالت های آمریکا در خاورمیانه

جاناتان پاینکوف، معاون پیشین اطلاعات ملی آمریکا در حوزه خاورمیانه در این باره به واشنگتن پست گفت که پیشرفت برنامه هسته ای ایران موجب شده تا کشورهای عربی جهت جلوگیری از تنش در حیاط خلوتشان رابطه خود با ایران را بازتعریف کنند. تغییر ژئوپلتک منطقه لزوما برای ایالات متحده به سان فاجعه نیست.

به استدلال میلر، آمریکا سه منفعت اساسی در خاورمیانه دارد، نخست، مبارزه با تروریسم، دوم، تضمین دسترسی جهانی به نفت و جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای. در باب هرکدام از این اهداف آمریکا تقریبا به نتیجه ای دست نیافته است. بایدن مدعی است که ایران نباید گریز هسته ای داشته باشد، با این همه به ادعای واشنگتن پست رئیس جمهوری آمریکا حاضر نیست تا تضمین های امنیتی یا کمک های نظامی جهت توسعه برنامه هسته ای غیر نظامی را در اختیار ریاض قرار دهد تا بدین طریق رابطه عربستان و اسرائیل عادی گردد.

ولی نصر در این باب می گوید که دیگر مشخص نیست که سیاست بازدارندگی آمریکا در این میان چه معنایی دارد. گروهی از ناظران بر این باورند که دولت بایدن به چگونگی حراست از منافع حیاتی ایالات متحده در خاورمیانه می اندیشد، با این همه صرف تفکر جهت بازگشت به قدرتی هژمون کارساز نخواهد بود.

ایالات متحده برای اولین بار بعد از دهه ها برای نفوذ در خاورمیانه درگیر رقابت شده است، این بازیگر شاید ناچار شود تا رشد چین را بپذیرد، بهایی که ماحصل دخالت های پی در پی این کشور در خاورمیانه است.

همچنین بخوانید