عقبنشینی زودهنگام اما فرسایشی دولت دوازدهم از یک تصمیم غلط
خبرها از احتمال حذف ارز دولتی حکایت دارد. «مهر» در قالب یک پرونده به ابعاد و آثار این موضوع میپردازد. این گزارش به برخی فسادها و تبعات ناشی از توزیع دلار 4200 تومانی اختصاص دارد.
خبرها از احتمال حذف ارز دولتی حکایت دارد. «مهر» در قالب یک پرونده به ابعاد و آثار این موضوع میپردازد. این گزارش به برخی فسادها و تبعات ناشی از توزیع دلار 4200 تومانی اختصاص دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، از فروردین 1397 که دلار ترجیحی 4200 تومانی پا به عرصه اقتصاد ایران گذاشت، بیش از سه سال میگذرد؛ ارزی که تشکلهای رسمی بخش خصوصی آن را «ام الفساد» اقتصاد ایران توصیف کرده اند. مروری بر تجربه بیش از سه سال برقراری این ارز در جریان تجارت خارجی و بازار داخلی کشور نشان میدهد این ارز، بدلیل اختلاف قیمت و رانت خیز بودن، مشکلات متعددی را نه تنها برای فعالان اقتصادی درگیر در جریان تجارت خارجی و تولید داخلی بلکه حتی برای مردمی که هدف حمایتی این ارز بودند، ایجاد کرده است. سفره مردم به مراتب کوچکتر شده و فعالان اقتصادی بدلیل بهره مندی عدهای از این رانت و غیررقابتی شدن فضای فعالیت، دچار مشکل شده و بعضا از فعالیت بازماندند. اینک تمام متولیان و سیاست گذاران به این جمع بندی رسیده اند که تداوم مسیر امکانپذیر نیست و لازم است دولت یارانه ای را که به نرخ ارز اختصاص میداد و این یارانه موجب میشد دلار به قیمت 4200 برای واردات برخی کالاهای اساسی اختصاص یابد، بصورت مستقیم به خود مردم پرداخت کند. درباره نحوه پرداخت این یارانه بصورت مستقیم به مردم هنوز الگویی نهایی نشده است. اما این تصمیم و اجماع سیاست گذاران و متولیان امر بهانهای شد تا در یک سلسله گزارش به بازخوانی ماجرای دلار 4200 تومانی، از لحظه تولد تاکنون بپردازیم.
در بخش دوم به فساد ناشی از توزیع ارز 4200 تومانی به اقتصاد کشور پرداخته ایم که از نظرتان میگذرد:
ثبت رکورد تاریخی در ثبت سفارش واردات!
دلار 4200 تومانی (ارز ترجیحی) از لحظه تولد در فروردین 1397 تاکنون، هر روز فاصله بیشتری با قیمت دلار نیمایی و بازار آزاد گرفت و همین اختلاف قیمت، دلار دولتی را بیش از قبل برای رانت خواران جذاب کرد. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در سال 1397 دولت 14 میلیارد دلار، در حدود همین مقدار در سال 1398 و 9.5 میلیارد دلار (طبق اعلام بانک مرکزی) در سال 1399 ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی اختصاص داده است که بخش مهمی از آن به سفره مردم که جامعه هدف اصلی این یارانه سنگین هستند، نرسیده است.
تخمین میزان ارز اختصاص یافته به کالاهای مختلف وارداتی، درهم تنیدگی عمیقی با فساد اقتصادی پیدا کرده است. چرا که تفاوت فاحش این نرخ با نرخ آزاد دلار، جذابیت خاصی برای سوداگران ایجاد کرده و باعث رشد قارچ گونه تعداد شرکتهای واردکننده شده است. نمونه بارز این گفته نیز در آمار بانک مرکزی نمایانگر است که مطابق آن، در بازه زمانی فروردین 1397 تا 11 اردیبهشت 1398 حدود 10 هزار شرکت ارز دولتی دریافت کردهاند. در حالی که در آمار بعدی بانک مرکزی از دریافتکنندگان ارز دولتی، از فروردین تا 12 خرداد ماه سال 98 یعنی در مدتی حدود دو ماه، بیش از 800 شرکت به فهرست دریافتکنندگان ارز دولتی اضافه شده است.
محمدرضا مودودی سرپرست وقت سازمان توسعه و تجارت در تابستان 1398 در مصاحبهای اعلام کرد: «در سال 97 تقریبا 76.5 میلیارد دلار سفارش کالا توسط فعالان اقتصادی ثبت شد که این رقم طی 40 سال گذشته بیسابقه بود. در مقابل چنین ثبت سفارشی 41 میلیارد دلار واردات رسمی بیشتر شکل نگرفت. یعنی تنها حدود 50 درصد از ثبت سفارشها منجر به واردات کالا شد... اختصاص ارز دولتی به بخش تجارت خارجی باعث شد که توازن میان ثبت سفارش کالاها و واردات کالاها برهم بخورد.»
کارتن خوابها نیز واردکننده شدند!
موج تأسیس شرکتهای صوری برای دریافت ارز ترجیحی محدود به سال 97 و 98 نبود و این رانت جویی در سال 99 و حتی امسال نیز برقرار بوده است.
سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران بزرگ اوایل شهریورماه امسال از بازداشت 200 نفر از اعضای 70 شرکت صوری خبر داد که در طول یکسال گذشته اقدام به دریافت 900 میلیون دلار ارز 4200 تومانی کرده بودند. وی گفته بود: پلیس امنیت اقتصادی تهران بزرگ در طول یکسال گذشته موفق به شناسایی 70 شرکت صوری و انهدام این شرکتها شده است. اعضای این شرکتها با مدارک غیر همچون مدارک افراد کارتنخواب، کارگر یا نیازمندان اقدام به تأسیس شرکتها و دریافت ارز 4200 تومانی میکردند.
به گفته این مقام انتظامی، اعضای این شرکتها در طول یکسال گذشته 900 میلیون دلار ارز دولتی دریافت کرده و برای وارد کردن کالاهای اساسی مانند کاغذ و چوب از این ارزها استفاده میکردند اما در واقع کالایی وارد نمیکردند.
رشد عجیب واردات برخی کالاها
مصداق بارز دیگر فساد ارز ترجیحی، میزان رشد واردات برخی از کالاها تا زمانی که مشمول دریافت ارز ترجیحی میشدند در کنار کاهش واردات آنها پس از خروج از شمول دریافت ارز ترجیحی، است. برای نمونه کره از جمله این کالاها است که از ابتدای سال 1398 تا 18 خردادماه 99 که ارز ترجیحی اختصاص یافته به این کالا حذف شده است، رشد شدید در واردات را تجربه کرده است. برای نمونه، میزان واردات کره را از سال 96 تا دو ماهه 97 در نمودار زیر مشاهده میکنید.
همانطور که مشخص است، واردات این محصول در سه ماهه ابتدایی سال 1398 که ارز 4200 تومانی دریافت میکرد، حدود 40 هزار تن بود درحالی که طی 9 ماه پایانی سال 1398 که ارز ترجیحی آن حذف شد، تنها 10 هزار تن واردات کره انجام شد.
واردات چای نیز از این قاعده مستنثنی نبود. واردات چای در دو ماه اردیبهشت و خرداد 1398 رشد بسیار زیادی داشت که این موضوع ناشی از تصمیم برای حذف ارز ترجیحی چای در انتهای فروردین ماه 1398 و اجرایی شدن آن در 18 خردادماه 1398 بود. در جدول زیر میزان واردات چای در چهار ماهه نخست سال 98 مشاهده میشود.
طبق جدول فوق، رانت ناشی از دریافت ارز ترجیحی موجب شده بود تا واردات چای در این دو ماه به شدت افزایش یابد.
بیش اظهاری واردات / کمبود کالا در بازار
اما رانت ارز دولتی به همینجا ختم نمیشود؛ بررسیها نشان میدهد اتفاقی که به کرات در این سه سال رخ داده، بیشاظهاری وارد کنندگان در گمرکات است. به این معنا که مقدار واردات از میزان ارز دریافتی کمتر است. البته حالت دیگری هم که رصد شده این است که دریافت کنندگان ارز 4200 تومانی برای واردات محصولات اساسی که تولید داخلی هم دارند، با خرید محصول داخلی، آن را محصول وارداتی معرفی کرده، ارز دولتی دریافت و آن را در بازار آزاد به فروش رسانده اند.
طبیعتا در مواردی که بیش اظهاری کالایی رخ میدهد، میزان واردات و عرضه آن کالا به بازار کفاف نیاز داخلی را نمیدهد و با بروز کمبود، قیمت افزایش مییابد. اتفاقی که درباره بسیاری از اقلام وارداتی با ارز 4200 تومانی مثل گوشت قرمز اتفاق افتاد.
تضعیف تولید ملی
تضعیف تولید ملی یکی دیگر از پیامدهای منفی ارز ترجیحی بوده است. به عنوان مثال اواخر سال گذشته برای اولین بار طی 6 سال گذشته، واردات مرغ صورت گرفت. یعنی در حالتی که تولیدکنندگان مرغ گوشتی در داخل کشور با تورم سطح عمومی قیمتها و مشکلات متعدد برای تأمین خوراک مواجه بودند و هستند، مرغ وارداتی با ارز ترجیحی و با قیمتی پایینتر از مرغ تولید داخل، وارد و به بازار عرضه شد.
مختل شدن جریان طبیعی واردات
فساد گسترده باعث بعضی بگیر و ببندها و حساسیتهایی از سوی دستگاههای متولی شد که جریان سالم واردات را هم دچار اختلال و کندی کرد. واردکنندگانی که قصد رانت جویی نداشتند و شرافتمندانه بدنبال فعالیت سالم تجاری بودند، تحت تأثیر این حساسیتهای بجا و گاه نابجا، و گاه در پیچ و خم تخصیص ارز دولتی، ماهها محمولههایشان در گمرکات معطل ماند و تا مرز فساد پیش رفت.
عقب نشینی زودهنگام اما ناقص و فرسایشی دولت!
با هجوم تاریخی «تازه واردکنندهها» به ثبت سفارش واردات و شکل گیری انواع فساد و رانت جویی در جریان تجارت خارجی کشور که به سرعت قیمتها و سفره مردم را تحت تأثیر قرار داد، دولت خیلی سریع ناچار شد از تصمیم غلط خود برای اختصاص دلار 4200 تومانی به «تمام» اقلام وارداتی چشم پوشی کند. لذا اقلام وارداتی مشمول دلار 4200 تومانی در همان سال 97 به 25 قلم کالای اساسی محدود شد و این 25 قلم در ادامه سال 97 و طی سال 98 و 99 نهایتا به 7 گروه کالایی کاهش یافت بطوری که در حال حاضر فقط نهادههای دامی (کنجاله، سویا و ذرت)، روغن خام (برای تصفیه و تولید روغن خوراکی)، دانههای روغنی (برای روغن کشی و تولید روغن خوراکی)، دارو و گندم مشمول ارز 4200 تومانی هستند. البته آرد خبازی برای مصارف مردم از تبصره 14 بودجه نیز ذیل یارانه آرد دارای یارانه جداگانه ای میباشد.
عقب نشینی زودهنگام اما ناقص و فرسایشی که منجر به هدررفت منابع ارزی کشور، کندشدن جریان طبیعی تجارت،
اما همانطور که گفته شد، این طبقه بندی نتوانست پایدار بماند و به مرور زمان به دلیل کمبود منابع ارزی و رشد بی سابقه تقاضای ارز، رفته رفته اقلام بسیاری از آن حذف شدند. تا جایی که از 25 قلم کالایی که در فهرست کالاهای اساسی قرار گرفته بودند، اکنون به نظر میرسد تنها کنجاله سویا، روغن خام، روغن مایع و نیمه جامد، ذرت، جو، دانههای روغنی و دارو و تجهیزات پزشکی مشمول دریافت ارز ترجیحی هستند. البته این عقب نشینی دولت از ابتدا برای کارشناسان قابل پیش بینی بود. چرا که به عقیده آنها از همان ابتدای کار دولت توان مقابله با هدررفت منابع و تقاضای زیاد ناشی از این طرح را نداشته است.