شنبه 29 اردیبهشت 1403

غربی ها و روایت نوشابه ای که برای خود باز می کنند!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
غربی ها و روایت نوشابه ای که برای خود باز می کنند!

«حقیقت زشت و تاریک این است که غربی ها همیشه در حباب اطلاعات غلط خود زندگی می کنند. حبابی که توسط رهبران و رسانه هایشان تعریف و ایجاد شده و به آن ها این باور را القا می کند تا خود را "متمدن" و به مثابه "الگو" تصور کنند. این در حالی است که شواهد میدانی تا حد زیادی این گزاره را رد می کنند.»

به گزارش الف؛ پایگاه خبری "میدل ایست آی" در گزارشی، به یک روایت تقریبا نهادینه شده در غرب که در قالب آن غربی ها خود را الگوی اخلاق و تمدن برای دیگر کشورهای جهان معرفی می کنند پرداخته و تاکید می کند که تقویت این روایت از سوی جریان های رسانه ای و رهبران کشورهای غربی موجب شده تا مردم این دسته از کشورها در نوعی حباب از حیث ادراکِ واقعیت های جهان بیرونی زندگی کنند.

در این چهارچوب، استاندردهای دوگانه غرب در موضوعاتی نظیر اعتراضات و اغتشاشات اخیر در ایران و یا به ویژه پرونده مبارزات مشروع ملت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی، نمونه های عینی هستند که بی اعتبار بودن روایت‌های یک طرفه غرب و ادعای داشتن تمدن و ایده های برتر از سوی آن را کاملا رد می کنند.

پایگاه خبری میدل ایست آی در این رابطه می نویسد: «اخیرا شاهد وقوع انفجاری مهیب در "پل کِرچ" بودیم. پلی که روسیه را به شبه جزیره کریمه متصل می سازد و روسیه آن را پس از الحاق شبه جزیره کریمه به این کشور در سال 2014 احداث کرد. با این همه، اوکراین متهم ردیف اول انفجار پل مذکور است و در مدت اخیر نیز رویه ها و اقداماتی را در پیش گرفته که نشان از این مساله دارند که باید دولت اوکراین را عامل اصلی انفجار مذکور دانست. جالب اینکه اندکی بعد مقام های اوکراینی تمبرهای یادبودی را منتشر کردند که تصویر این انفجار و تحریب را به نمایش می گذاشت.

بلافاصله پس از این اقدام اوکراینی ها، دولت روسیه نیز در پی نشان دادن واکنش برآمد و حملات موشکی را علیه اوکراین عملیاتی کرد. کلیت این معادله یعنی حمله اوکراینی ها به پل کِرچ و در نقطه مقابل، واکنش روس ها به این مساله، روند و بازخوردهایی را در غرب طی و ایجاد کرده که می تواند تا حدی با در نظر گرفتن معادله منازعات فلسطینی ها و اسرائیل، بهتر قابل درک باشد.

انفجار اخیر در پل کِرچ تا حد زیادی از سوی روزنامه نگاران و سیاستمداران و تحلیلگران غربی با استقبال رو به رو شد با این حال، حملات مسکو علیه کیِف که در پاسخ به این حمله صورت گرفتند، به مثابله نمودی از وحشی‌گری و تروریسم روسیه از سوی غربی ها مورد اشاره قرار گرفتند! این در حالی است که ما شاهد معادله ای مشابه در قالب منازعات و درگیری های فلسطینی ها با اسرائیل نیز هستیم.

آیا می توان تصور کرد که مثلا اگر فلسطینی ها اقدام به یک انفجار در قدس شرقی که از دهه 1960 میلادی به صورت غیرقانونی به رژیم صهیونیستی ملحق شده کنند، رسانه های غربی همانطور که در مورد عملیات اخیر اوکراینی ها علیه پل کِرچ اقدام به حمایت از آن ها کردند، در نمونه فلسطینی ها نیز رویه مشابهی را در پیش گیرند؟

در این میان باید از مجامع دانشگاهی غربی نیز پرسید که چرا صف آرایی نمی کنند و همانطور که در صدد برآمدند تا به طرق مختلف با استناد به حقوق بین الملل، اقدام اوکراین در منفجر کردن پل کِرچ را توجیه کنند، مبارزات مشروع ملت فلسطین علیه رژیم اسرائیل را نیز مشروعیت بخشی کنند؟ نکته عجیب اینکه از غرب صرفا روایت‌هایی دال بر اینکه فلسطینی ها وحشی و یا تروریست هستند منتشر و مطرح می شود.

این در حالی است که امروزه در واقعیت، مقاومت فلسین رفتاری به مراتب منطقی تر و معقول تر دارد با این حال، همچنان جریان های سیاسی، رسانه ای و دانشگاهی غربی آن را مورد انتقاد قرار می دهند. در این چهارچوب، کافی است که فلسطینی ها اقدام به پرتاب یک راکت و یا بالن آتش زا به سمت اراضی اشغالی کنند تا خشم آمریکا و رژیم اسرائیل که خود را "جامعه بین المللی" می خوانند آن ها را فراگیرد. بدتر از همه اینکه وقتی مبارزان فلسطینی، صرفا سربازان اسرائیلی را که همان نیروهای اشغالگرِ سرزمینشان هستند هدف قرار می دهند، از آن ها در غرب به عنوان "جنایتکار" یاد می شود.

رسانه های غربی و استانداردهای دوگانه

رسانه های غربی نقطه اوج استانداردهای دوگانه غرب در اتخاذ نگاهی واقع بینانه به مسائل مختلف هستند. با این حال، متاسفانه کمتر کسی به این موضوع توجه می کند. به عنوان مثال، اکنون رسانه های غربی بخش قابل توجهی از ظرفیت ها و توان خود را معطوف به اعتراضات و اغتشاشات جاری در ایران در پی فوتِ "مهسا امینی" کرده اند و روایت های مختلفی را نیز در این رابطه علیه دولت ایران ترویج می کنند. با این حال، همین رسانه ها در مساله‌ای نظیر تضییع صریح و واضح حقوق ملت فلسطین توسط اسرائیلی ها، سکوت محض پیشه کرده اند و صرفا با پیش کشیدن مسائل فرعی نظیر موضوعات مرتبط با ایران سعی در منحرف کردن افکار عمومی دارند.

در این چهارچوب، اگر فلسطینی ها مثلا به حصارهایی که رژیم اسرائیل سال هاست دور تا دور نوار غزه کشیده شده اعتراض کنند، با برخورد قهری و سرکوب گرانه اسرئیل رو به رو می شوند و نه تنها فشارها و محرومیت بیشتری به آن ها تحمیل می شود بلکه تک تیراندازان اسرائیلی نیز به نحوی قابل توجه علیه آن ها فعال می شوند و از انجام هیچ جنایتی هم دریغ نمی کنند.

در این میان یک سوال اساسی مطرح می شود و آن این است که چرا غربی ها حاضر به حمایت از شجاعت ملت فلسطین در مبارزاتشان علیه اسرائیل نیستند؟ چرا رژیم اسرائیل را که به نحوی واضح، ملت فلسطین را سرکوب می کند، هدفِ انتقادات و حملات خود قرار نمی دهند؟ چرا روند روزانه کشته شدن ده ها کودک، زن و مرد بیگناه فلسطینی، آن ها را آزرده خاطر نمی کند اما وقوع یک اتفاق در ایران کافی است تا آن ها جنگ رسانه ای و سیاسی گسترده ای را علیه این کشور به راه بیندازند؟ البته که به بیان دیگر باید پرسید چرا غربی ها اکنون به روند تحولات اخیر در ایران تا این حد واکنش نشان می دهند اما از سال ها تحریم های خود علیه همین مردمِ ایران صحبتی نمی کنند؟ تحریم هایی که زندگی هزاران ایرانی را با چالش ها و مشکلاتی قابل توجه رو به رو کرده است.

خنده دار است که مثلا زنان صهیونیست هیچ واکنشی را نسبت به جنایات رژیمشان علیه زنان فلسطینی از خود نشان نمی دهند اما به تازگی در به اصطلاح همبستگی با زنان ایرانی، اقدام به کوتاه کردن موهای خود کرده اند. مساله ای که با پوشش رسانه ای گسترده ای نیز در غرب همراه شده است.

غرب و آنچه که می خواهد دیکته می کند

در مورد آنچه تاکنون گفته شد و به طور خاص استانداردهای دوگانه ای که در اذهان غربی ها است، چندان نباید تعجب کرد. این طرز تفکر سال هاست که در ذهن غربی ها بر پایه بنیان های نژاد پرستانه تثبیت و تحکیم شده و در قالب آن اینطور تصور می شود که غرب الگوی اخلاقی جهان است و هر ملت یا فردی که بخواهد در برابر آن زانو نزند، بایستی هدفِ برخوردهای شدید و خشن قرار گیرد.

در این راستا شاهدیم که غرب سکوتی وحشتناک را در برابر رویه های کاملا غیراخلاقی و نامشروع اسرائیل نظیر قتل و تصرف غیرقانونی سرزمین های فلسطینی در طول 74 سال اخیر در پیش گرفته است. در این مسیر، بسیاری از کشورهای غربی از جمله بریتانیا که موجودیت اسرائیل تا حد زیادی مدیون آن است، یار و یاور اسرائیلی ها بوده‌اند.

نباید فراموش کرد که وظیفه اصلی و اساسی رژیم اسرائیل این بود که حکومت استعماری و خشونت آمیز بریتانیایی‌ها در در فلسطین را ادامه داده و یک دموکراسیِ ظاهری به سبک غرب را در این سرزمین بنیانگذاری کند. درست با همین منطق هم است که اسرائیلی ها سالیانه میلیاردها دلار کمک مالی از آمریکا دریافت می کنند و با هیچ پیامد و یا تبعات جدی در پی انجام اقدامات جنایتکارانه و غیرقانونی خود نیز رو به رو نمی شوند.

در این میان، حقیقت زشت و تاریک این است که غربی ها همیشه در حباب اطلاعات غلطِ خود زندگی می کنند. حبابی که توسط رهبران و رسانه هایشان تعریف و ایجاد شده و به آن ها این باور را القا می کند تا خود را "متمدن" و به مثابه "الگو" تصور کنند. این در حالی است که شواهد میدانی تا حد زیادی این گزاره را رد می کنند.

استاندردهای دوگانه غرب در مواجهه با مسائلی نظیر جنگ اوکراین و در عین حال، منازعه فلسطینی ها با رژیم اسرائیل، نمودهایی عینی از این موضوع را به نمایش می گذارند. متاسفانه اینطور به نظر می رسد که شمار قابل توجهی از مردم و افکار عمومی در غرب، در توهم خودپسندی جهان غرب فرو رفته اند و آن را به عنوان یک واقعیت مسلم باور کرده اند.»

لینک:

https://www.middleeasteye.net/opinion/westerners-live-denial-convinced-theyre-good-guys