پنج‌شنبه 8 آذر 1403

فاکتور کردن فجایع برجام برای روحانی و مذاکره دوباره با آمریکا!

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
فاکتور کردن فجایع برجام برای روحانی و مذاکره دوباره با آمریکا!

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «عصر ایران» با طرح این سوال که «چرا مذاکره مستقیم با آمریکا می‌تواند به مذاکرات وین کمک کند؟» نوشت: «در عهد احمدی‌نژاد و سعید جلیلی و قبل از آن علی لاریجانی و حتی زمان اصلاحات و دبیری حسن روحانی، ایران با کشور‌های اروپایی، چین و روسیه مذاکره می‌کرد و آمریکا در حاشیه بود و هیچگاه به صورت مستقیم با آن‌ها در مورد توافق هسته‌ای گفتگو نمی‌کردیم. حاصل...

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «عصر ایران» با طرح این سوال که «چرا مذاکره مستقیم با آمریکا می‌تواند به مذاکرات وین کمک کند؟» نوشت: «در عهد احمدی‌نژاد و سعید جلیلی و قبل از آن علی لاریجانی و حتی زمان اصلاحات و دبیری حسن روحانی، ایران با کشور‌های اروپایی، چین و روسیه مذاکره می‌کرد و آمریکا در حاشیه بود و هیچگاه به صورت مستقیم با آن‌ها در مورد توافق هسته‌ای گفتگو نمی‌کردیم.

حاصل این مذاکرات پشت سرهم و طولانی، توافق بر سر شهر مذاکرات بعدی بود و هیچ توافق به سود کشور حاصل نمی‌شد.

بعد از حضور روحانی با سابقه طولانی در مذاکرات هسته‌ای، در دولت و دادن اختیار مذاکره به وزارت خارجه با مدیریت ظریف، پای آمریکا به صورت مستقیم به مذاکرات هسته‌ای باز شد.

دیگر زمان پیام بردن و آوردن توسط کشور‌های اروپایی به پایان رسید و ایران وآمریکا پشت یک میز سر برنامه‌هسته‌ای حرف زدند و در نهایت به توافق رسیدند که برجام نام گرفت.

روحانی به این نتیجه رسیده بود که بدون گفت‌وگوی مستقیم با آمریکا، توافقی حاصل نخواهد شد.

خروج آمریکا از برجام و انفعال کشور‌های اروپایی، چین و روسیه در احیای برجام و عدم توانایی در شکستن تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران، بازهم نشان داد که طرف اصلی این مناقشه تنها و تنها آمریکاست.

دیگران در ماجرای برجام زینت المجلس هستند و تنها به این مذاکرات و توافق‌ها جنبه بین‌المللی می‌دهد و نقش دیگری ندارند. به زبان ساده می‌توان گفت آن‌ها شاهدان یک قرارداد هستند که پای برگه را امضا می‌کنند.

قطعا در دور تازه مذاکرات در دولت رئیسی و بایدن، گفت‌وگوی مستقیم ایران و آمریکا می‌تواند یک گام بزرگ برای رسیدن به توافقی تازه باشد.

مذاکراتی که در آن آمریکا باید به ایران این تضمین را بدهد که اگر دوباره فردی مثل ترامپ سرکارآمد و از برجام خوشش نیامد، دوباره داستان به کما رفتن توافق هسته‌ای تکرار نشود. همه ما می‌دانیم اگر ترامپ نبود، شاید داستان این روز‌های ایران هم به گونه دیگری نوشته می‌شد.

احیای برجام می‌تواند کمک بزرگی به دولت سیزدهم برای به سامان رساندن وضعیت اقتصادی کشور کند. مردم به خوبی روز‌های کوتاه بعد از توافق هسته‌ای را به یاد دارند. روز‌های ثبات و آرامش. مذاکره با آمریکا، رسیدن به توافق هسته‌ای می‌تواند دوباره طعم این آرامش را به ایرانی‌ها هدیه کند.»

درباره این تحلیل شایان ذکر است که اولا، به هنگام خروج آمریکا در برجام، آقای روحانی به جای نشان دادن قاطعیت، گفت: «شر یک مزاحم از سر برجام کم شد». بدتر این بود که خانم موگرینی از همان سال 97 و مقارن خروج آمریکا فاش کرد از روحانی تضمین گرفته که در صورت خروج آمریکا از توافق و بازگرداندن تحریم‌ها، ایران از توافق خارج نشود.

در حقیقت اگر چاله برجام و خلل و منافذش دستپخت تیم روحانی است، تشویق آمریکا به زیر پا گذاشتن تعهداتش، توسط شخص روحانی انجام گرفت. قبل از آن هم و پیش از آنکه توافق حاصل شود، گفتن ادبیاتی مانند «خزانه خالی است» و...، موجب شده بود تیم مذاکره‌کننده از موضع پایین و اضطرار مذاکره کند؛ چنانکه حتی گفته می‌شد «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» یا در رسانه‌ها تبلیغ می‌شد که باید هرچه زودتر به توافق رسید.

به همین دلیل هم هست که دولت اوباما توافقی بد برای طرف ایرانی و پرفایده برای خود را روی میز گذاشت و موافقت روحانی و تیمش را هم جلب کرد. توافقی که امتیازات نقد و ارزان بگیرد و مشتی وعده بی‌پشتوانه و هر لحظه قابل نقض بفروشد.

برخلاف تحریفگری نویسنده تحلیل «عصر ایران»، پایمال کردن حقوق ایران و تشدید تحریم‌ها از همان دولت اوباما و با سلسله تحریم‌های ویزا و آیسا و سیسادا آغاز شد. امتیازات موقت و محدودی هم اگر واگذار می‌شد (در حد شیرینی آدامسی)، صرفا تله‌گذاری برای برجام 2 و 3 از یک سو و تسهیل کار غربگرایان در انتخاب زمستان 94 و بهار 96 بود.

ثانیا اتفاقا بلایی که خود آمریکایی‌ها (اعم از دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان) و نه هیچ دولت دیگری، بر سر برجام آوردند، نشان می‌دهد که مذاکره و قول و قرار آمریکایی‌ها بیهوده و بی‌فایده است. اما از بی‌قاعدگی گذشته، مذاکره مجدد با آمریکا خسارت‌بار هم هست. در واقع، مذاکره و چانه‌زنی مربوط به مرحله قبل از انعقاد توافق است؛ و هنگامی که یک طرف، توافق را زیر پا می‌گذارد، درواقع به منطق مذاکره و تعامل و حسن‌نیت سازنده پشت پا زده است.

بدین ترتیب اکنون آمریکا برای اثبات حسن‌نیت و صداقت خود باید به تعهداتش برگردد و تحریم‌ها را به شکل قابل راستی‌آزمایی و با دادن تضمین معتبر لغو کند، تا اراده‌اش را برای بازگشت متوازن به برجام نشان بدهد. در غیر این صورت، مذاکره مجدد و چانه‌زنی با طرف ناقض توافق، دستخوش دادن و تشویق کردن او و به رسمیت شناختن پایمال‌شدگی حقوق خویش است.

یک سال تعلل دولت دموکرات بایدن در بازگشت به تعهداتش، اتفاقا نشان می‌دهد که آمریکا قصد و اراده‌ای برای عمل به تعهداتش ندارد. طرفی که چندبار توانست تعهداتش را در دولت اوباما و ترامپ به سادگی آب خوردن زیر پا بگذارد و کمترین اظهار شرمندگی هم نکند، مجددا می‌تواند مرتکب چنین کاری شود. تحلیلگران بسیاری مانند شبکه الجزیره معتقدند «بایدن مثل اوباما حرف می‌زند و مثل ترامپ عمل می‌کند».

منبع: روزنامه کیهان