فکر کرده‌اید چرا دیگر خبری از صف مرغ و تخم مرغ نیست؟
در حالی که تا همین سال گذشته برای خرید مرغ و برنج و گوشت و غیره باید با کارت ملی در صف می‌ایستادیم، بدون هیچ تغییری در بهانه‌هایی که آورده می‌شد مانند تحریم‌ها و غیره، امسال نه تنها خبری از این صفوف نیست بلکه قیمت‌ها نیز بر خلاف گذشته که به صورت روزانه افزایشی بود با وجود قرار داشتن در ایام شب عید از ثبات برخوردار است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ هر چند ذهن آدمی زود دچار فراموشی می‌شود اما هنوز زمان زیادی از صف‌های بی‌امان خرید کالاها در کشور نگذشته است. صف مرغ، صف روغن، صف گوشت و صف‌های دیگر. آیا فکر کرده‌اید چه اتفاقی افتاده که این صف‌ها برچیده شده است!؟
شاید پاسخ به این سؤال سبب شود یک تحول اساسی در میزان جدیت به خرج دادن مردم در هنگام تصمیم گیری برای واگذاری آینده کشور اثرگذار باشد.
حتما مرتب از قاب تلویزیون دیده‌اید آیت الله سیدابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان، هر روز به سرکشی از سازمان و ارگان و یا منطقه‌ای دوردست از پایتخت مشغول است و فرقی هم نمی‌کند شنبه باشد یا پنحشنبه و جمعه بلکه مقابل دیدگان ملت ایران و مردم جهان هر روز در حال کار کردن در کف میدان است.
کلمه میدان ما را یاد «مرد میدان» می‌اندازد، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که رهبر انقلاب از ایشان تعبیر به یک مکتب کرده و از مردم و مسئولان خواسته بودند «مکتب سلیمانی» را منش و خط مشی خود قرار دهند. گویا رئیس جمهور ما نیز با تأسی به این سردار پرافتخار در همین مسیر گام برداشته است که هر روز به جای نشستن در کاخ و شنا در استخر پهلوی، در کف میدان مشغول رفع و فتق امور است. آخر مردم دیده بودند رئیس جمهور گذشته را که حتی در بازدید از کارخانه مپنا با خودروی لوکس خارجی وارد سوله این کارخانه شده و از خودرو ضدگلوله خود پیاده هم نشد و خیلی کم در میان مردم و در نقاط مختلف کشور حاضر شده، مشکلات مردم را می‌شنید و یا از بخش‌های مختلف سرکشی می‌کرد.
نتیجه در میدان بودن رئیسی اما چه شد!؟ امسال نه نسبت به سال گذشته تحریم‌ها برطرف شده و نه اتفاق این چنینی دیگری افتاده است اما با سرکشی رئیس جمهور به نقاط مختلف و صحبت کردن با مردم، درد مردم برای وی احصا شده؛ درد را فهمیده و درمان را یافته است.
نتیجه این شده که دیگر امسال خبری از صف مرغ نبود؛ آن هم با کارت ملی و مانند دوران کوپنی چهل سال قبل. داشتن تفکر الهی به جای تفکر لیبرالی، تلاش برای برقراری عدالت با مقابله با حقوق‌های نجومی، انتصاب انسان‌های پاک دست در مسئولیت‌های کشور و کار و کار و کار سبب شد تا امسال صف‌ها برجیده شده و کرامت مردم کشور در هنگام خرید حفظ شود.
در موضوع مرغ چند اقدام سبب شد کمبود مرغ رفع شود. تأمین نهاده‌های دامی به میزان کافی و هماهنگی برای ترخیص نهاده‌های انبار شده در گمرک و در اختیار مرغداری‌ها قرار گرفتن با حذف واسطه‌ها و دلال‌ها یکی از این اقدامات بود. نهاده‌هایی که گاه با زد و بندهایی انبار می‌شد و با وجود ثبت نام مرغداری‌ها در سامانه مربوطه و واردات به اندازه مورد نیاز، در اختیار ایشان قرار نمی‌گرفت و همین امر هم سبب گران شدن نهاده‌ها می‌شد هم سبب گران شدن مرغ و هم موجب تلفات بیشتر مرغداری‌ها.
اقدام دیگر پیش بینی بازار شب عید از ماه‌ها قبل بود. اکنون که تازه به نیمه اسفند ماه رسیده‌ایم و مردم در هول و ولای بازار شب عید قرار دارند، تاکنون سه مرحله مرغ تنظیم بازار وارداتی به فروشگاه‌های عرضه مرغ تزریق شده است. وارداتی که البته با تعامل بهتر با کشورهای دیگر حاصل شده است، تعاملی که دولت غرب زده مدعی بود زبان دنیا را برای آن بلد است اما مردم دیدند جز خسارت چیزی برای کشور به بار نیاورد.
نظارت جدی‌تر دولت بر عملکرد چرخه تولید و عرضه مرغ به جای نرخ گذاری حاکمیتی که امری ناصواب و بی‌فایده در علم اقتصاد و بازار است سبب شد نرخ مرغ برخلاف سال‌های اخیر که روزانه افزایشی بود، با وجود افزایش تقاضا در آستانه فرا رسیدن سال نو، ثابت بماند.
در این امر فعالیت‌هایی از دولت که منجر به ثبات نرخ ارز و حتی پایین آمدن قیمت ارز شد نیز اثربخش بود که از تعاملات بین المللی گرفته تا نظارت بر ارز بازگردانده شده به کشور و از بازاریابی بین المللی بیشتر برای کالاهای کشور از جمله نفت گرفته تا نظارت بر عملکرد بانک مرکزی و مبارزه با فسادهای پولی و مالی در همین راستا قرار داشتند.
هرچند این مسائل تا طبق روال و عادی است مورد توجه مردم قرار نمی‌گیرد و کسی نمی‌گوید عجب، عید شده و قیمت مرغ گران نشده است!
همین شیوه عملکرد دولت برای سایر اقلام نظیر گوشت و روغن و برنج و... و غیره رقم خورده و موجب شد نه تنها صف‌های زشت خرید این کالاها دیگر تشکیل نشود بلکه قیمت این اقلام نیز ثبات پیدا کند و دچار گرانی و تورم نشود.
در این بین تعامل دولت با قوه قضائیه و مقننه نیز بسیار حائز اهمیت است. این که انرژی دولت در اصطکاک با قوای دیگر تحلیل برود اثر مستقیم بر کوچک‌تر شدن سفره مردم دارد و این که دولت با تعامل با این قوا و هم افزایی با ایشان در مقابل فساد بایستد، گذرگاه‌های آلودگی اقتصادی را ببندد، بهترین تصمیم را برای امور مختلف اتخاذ کرده و به کار ببندد نیز اثر مستقیم بر گسترده‌تر شدن و پررونق شدن سفره مردم باشد.
این که دیروز اَبَرویلای مولتی میلیاردر کشور که به صورت غیرقانونی بنا شده است با حکم قضایی با شجاعت رفع تصرف شده و خراب می‌شود به خاطر حمایت دو قوه مجریه و مقننه از یکدیگر است و این که رئیس جمهور با شجاعت در برابر کم کاری مسئولان و فساد درون دولت می‌ایستد نیز به همین سبب است.
آری تفاوت است بین این که چه تدبیری برای سفره مردم اندیشیده شود و بین این که اصلا تدبیری اندیشیده شود یا نه و بین این که اصلا مسئول، دغدغه سفره مردم را داشته باشد یا نه، خلاصه تفاوت است بین این که چه کسی رئیس جمهور باشد.
طبیعتاً وزیر کشوری که در ویلای 1800 متری لواسان زندگی می‌کند نمی‌تواند مشکل بازار مرغ کشور را درک کند و رئیس جمهوری که بین مردم نمی‌رود، از گمرک و مرزها بازدید نمی‌کند، در میدان عرضه محصولات کشاورزی حاضر نمی‌شود و با واردکنندگان و سرمایه گذاران و تولیدکنندگان جلسه برگزار نمی‌کند نه مشکل را می‌فهمد و نه راه حل مشکل را.
این که زیردستان ببینند مسئول بالادستشان این قدر که پیگیر رنگ ریش خود است پیگیر مسائل کشور نیست، طبیعتاً در نحوه پیگیری امور توسط ایشان و وقت گذاشتن و دلسوزی برای انجام وظایف و مسئولیت‌هایی که برعهده دارند اثربخش خواهد بود و این منش تا پایین ترین سطوح دولت پیاده می‌شود.
انتهای پیام /