لزوم تعیین تکلیف روسای ناکام درتوکیو / نه عذرخواهی کنیدنه سرهم بندی
مدیران ارشد ورزش که با تدابیر لازم، پشتیبانی و حمایت لازم را از مسافران توکیو داشتند باید حالا در جایگاه مطالبهگر، پیگیر ناکامی ها باشند نه اینکه پرونده المپیک را با «سرهم بندی» ببندند.
مدیران ارشد ورزش که با تدابیر لازم، پشتیبانی و حمایت لازم را از مسافران توکیو داشتند باید حالا در جایگاه مطالبهگر، پیگیر ناکامی ها باشند نه اینکه پرونده المپیک را با «سرهم بندی» ببندند.
خبرگزاری مهر - گروه ورزش: بعد از بازی های المپیک ریو پرسشی در مورد «سرنوشت مدیران ناکام» مطرح شد که البته هیچ وقت مسئولان ورزش پاسخ درستی برای آن نداشتند و اهالی ورزش هم برخوردی را با مسئول یا رئیسی شاهد نبودند؛ این پرسش حالا و پس از بازی های المپیک توکیو دوباره تکرار شده است که «چه کسی با مدیران و روسای ناکام فدراسیون ها برخورد خواهد کرد؟»
این افراد جزو آن دسته مدیرانی هستند که قبل از بازی های المپیک نوید روزهای خوب و درخشش ورزشکارانشان را می دهند اما پس از آنکه معادلاتشان اشتباه از آب در می آید و با شکست و ناکامی میدان المپیک را ترک می کنند هزار و یک بهانه می تراشند تا این ناکامی را گردن «دیگری» و حتی «تقدیر» بیندازند.
مدیران وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک بعد از بازی های المپیک ریو همچون خیلی دیگر از ادوار المپیک، با اینگونه بهانه تراشی ها و عاملانش هیچ برخوردی نداشتند و اجازه دادند گذر زمان، کوتاهی و ناکارآمدی آنها را به دست فراموشی بسپارد؛ حرکتی ناپیشه کار که اگر اینبار و در رابطه با بازی های المپیک توکیو هم بساط آن پهن شود، ورزش کشور را یک گام دیگر به پسرفت و عقب گرد هل می دهد به خصوص با توجه به شرایط استثنایی و ویژه ای که اینبار برای المپیکی ها مهیا شده بود.
خرده فرمایشاتی برای هیچ
آوردگاه المپیک به قدری بزرگ است که ناخودآگاه درخواست ها و انتظارات برای حضور در آن هم فراگیر می شود آنقدری که از جان مرغ تا شیر آدمیزاد مطالبه می شود برای آماده سازی تیم و ورزشکار و اعزام شان به محل برگزاری بازی ها؛ به اینگونه مطالبات برای بازی های 2020 توکیو بیشتر از هر زمان دیگری پاسخ داده شد به قدری که حتی شاید تکرار آن برای دیگر ادوار بازی های المپیک بعید به نظر برسد.
در دوره فعلی مدیریت کمیته ملی المپیک، فدراسیون های ورزشی بودجه مصوب خود را بدون هیچ کم و کسری دریافت کردند، مهمتر از دریافت کامل و جامع بودجه، زمان پرداخت آن و واریز به موقع بود که کمک می کرد فدراسیون ها بتوانند برنامه هایشان را بدون جابه جایی پیش ببرند. حتی سال گذشته که به خاطر کرونا تمام رویدادهای داخلی و خارجی لغو شده بودند و بیشتر ایام سال برای ورزشی ها و حتی المپیکی ها به تعطیلی گذشت، بودجه فدراسیون ها تمام و کمال در اختیار شان گذاشته شد.
کمیته ملی المپیک 90 درصد بودجه امسال فدراسیون ها را هم تا تیرماه یعنی پیش از بازی های المپیک به حسابشان واریز کرد تا بدون دلواپسی مالی بتوانند به برنامه های المپیکیشان رسیدگی کنند، ضمن اینکه خود ورزشکاران المپیکی و مربیانشان هم یک سال حقوق ثابت ماهیانه دریافت کردند که البته دریافتی آنها بعد از تعویق بازی های المپیک برای مدت 6 ماه هم تمدید شد.
با همه اینها، فدراسیون ها بعضا مطالبات دیگری هم داشتند که مدیران ورزش به ویژه در کمیته ملی المپیک به هیچ یک از آنها «نه» نگفتند تا بساط بهانه تراشی ها حی المقدور جمع شود اما همه این حمایت ها و پشیتبانی ها بازهم منجر به عدم حضور بی کیفیت در المپیک نشد.
در توکیو قایقران ایران برای نخستین بار به نیمه نهایی رسید، در رشته ای مانند تیراندازی یک طلای غیرمنتظره به دست آمد، طلا و نقره ای که برای کاراته و وزنه برداری پیش بینی می شد حاصل شد، کشتی هم مثل همیشه بار مدال آوری را به دوش کشید هرچند نه خیلی درخشان و پررونق اما به هر حال بهتر از رشته ای مانند تکواندو بود که حتی نتوانست تک مدال المپیک ریو را تکرار کند.
برای شمشیربازان داور و قضاوت هایش در عدم نتیجه گیری و نگرفتن مدالی که وعده آن داده شده بود، بی تاثیر نبود اما چرا از اسکناس های دلاری و ریالی که در دوومیدانی به پای ورزشکاری مانند احسان حدادی ریخته شد، نتیجه ای به دست نیامد؟ و..........
این ها ناکامی های کاروان ایران در المپیک سی و دوم بود که با وجود تن دادن دست اندرکاران این کاروان به تمام خرده فرمایش های مالی و غیرمالی در کارنامهشان ثبت شده است.
نه عذرخواهی کنید نه سرهم بندی
«از بین رفتن بهانه های ناکامی / بار مسئولیت روی دوش فدراسیون ها»؛ این عنوان گزارشی است که خبرگزاری مهر یک ماه پیش از بازی های المپیک در آن به انجام شدن تمام تدابیر مالی غیرمالی لازم برای پشتیبانی و آمادهسازی تیم ها و ورزشکاران اعزامی به توکیو توسط کمیته ملی المپیک و حتی وزارت ورزش اشاره داشت و اینکه بار مسئولیت در المپیک به دوش فدراسیون ها و کادر فنی است.
حالا هم که سیاه و سفیدی های المپیک عیان شده، این مسئله مورد تاکید است که فدراسیون ها باید پاسخگوی کوتاهی و عملکرد دور از انتظارشان باشند اگرچه در این مسیر مطالبه گری مدیران در راس هم تعیین کننده است چرا که این یک عادت دیرینه شده که برای حضور در رویدادی مانند المپیک مطالبات یک طرفه و صرفا از سمت فدراسیون و عواملش باشد اما وقتی نوبت به بازدهی و نتیجه گیری می رسد، مطالبه ای که باید از طرف مسئولان ارشد ورزش صورت بگیرد، رنگ می بازد و گرد گذر زمان باعث فراموشی آن می شود.
این بار اما با یک عذرخواهی سر و ساده از طرف روسای فدراسیون ها موضوع حل نمی شود مگر اینکه میلیاردها تومان پولی که حیف و میل شده نادیده گرفته شود و مثل همیشه اراده ای برای بازخواست آنها نباشد؟
به هر حال برخلاف دیگر ادوار بازی های المپیک، اینار برگزاری بازی ها همزمان با جابه جایی دولت در ایران بود و این یعنی عمر وزارت ورزش مسعود سلطانی فر هم تمام شده و قاعدتا وزارت جدید و مسئولانش خیلی سفت و سخت پای کاروان اعزامی به توکیو و عملکردش نمی نشینند.
اما این موضوع نباید باعث شود مثل همیشه بررسی عملکرد کاروان با وعده و وعیدهایی مبنی بر ارزیابی رشته به رشته و نهایت برگزاری چند جلسه سرهم بندی شود. اینبار کمیته ملی المپیک که به صفر تا صد تعهداتش بابت تشکیل کاروان بی دغدغه عمل کرد باید وارد مسیر مطالبه گری شود که فدراسیون ها طی سال های گذشته از حضور در آن دستاوردهای مالی زیادی داشتند اما بدون تعهد سفت و سخت به نتیجه.
درست است که باید پذیرفت حد ورزش ایران در حد خیلی از ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و.... کشور است و نمی توان ورزشی ها بابت نتیجه گیری و سر زبان انداختن نام کشور در میدان المپیک، تافته جدا بافته از وضعیت و شرایط کشور دانست اما این هم دلیل نمی شود که به اندازه خدمات ارائه شده، پیگیر بازدهی آنها نباشیم؛ باید تکلیف روسای ناموفق در المپیک مشخص شود.