یک‌شنبه 4 آذر 1403

ما بر آن عهد که هستیم برآنیم هنوز / دیداری از جنس امید و آرزو

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
ما بر آن عهد که هستیم برآنیم هنوز / دیداری از جنس امید و آرزو

دیدار گروه هایی از مردم استان‌های خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان با رهبر معظم انقلاب روز دوشنبه (20 شهریور 1402) با حاشیه‌های دیدنی که نشان از عشق و ارادت مردم به رهبری است، برگزار شد.

دیدار گروه هایی از مردم استان‌های خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان با رهبر معظم انقلاب روز دوشنبه (20 شهریور 1402) با حاشیه‌های دیدنی که نشان از عشق و ارادت مردم به رهبری است، برگزار شد.

خبرگزاری مهر - گروه سیاست؛ منصوره عسگری: امروز نوزدهم شهریور 1402 ساعت دوازده به وقت عاشقی است. در اتوبوس شماره 29 نشسته‌ایم و سفر دو روزه‌مان را برای دیدار رهبر عزیزمان آیت الله خامنه‌ای شروع می‌کنیم. با یک ساعت تأخیر سرانجام ساعت 13 سفرمان با لبخند تندیس حاج قاسم در کنار مرقد مطهر شهید گمنام محوطه استانداری بیرجند آغاز می‌شود. اینجا همه هستند از بانوان پزشک و استاد دانشگاه گرفته تا فعال مسجدی و جهادگر و بانوان خیری که حتی اینجا هم تلفنی برای جهیزیه دختران و بستری بیماران هماهنگی می‌کنند. دختر شهیدی از ابتدای سفر اشک به چهره‌اش خشک نشده و می‌گوید گویی به دیدن پدرم می‌رود. بانوی دیگری که پنجمین دیدارش با حضرت آقاست می‌گوید این دیدار را از امام رضا علیه السلام خواسته است. خبرنگاران هم استانی اشک شوق می‌ریزند و می‌گویند مزد سال‌ها سختی خبرنگاری و روزنامه‌نگاری خود را گرفته‌اند و چه افتخاری بالاتر از اینکه ثبت این لحظه‌های عاشقی به عهده‌ی ما اهالی رسانه استانی صدا و سیمای خراسان جنوبی ست. زبان قاصر است از این همه محبت به ولایت که با این دیدار ناگهان شعله کشیده... به راستی که راز این محبت چیزی جز این آیه قرآن نیست که می‌فرماید: "... تُعِزُ مَن تَشأُ وتُذِل‌ُ مَن تَشأُ بِیَدِکَ الخَیرُ اِنَکَ عَلی‌َ کُل‌ِ شَی‌ء قَدیر (آل‌عمران، 26). هر که را خواهی عزت بخشی و هر که را خواهی خوار گردانی، تمام خیرها به دست توست‌".

دوشنبه بیستم شهریور 1402

ذکر امروز یا قاضی الحاجات و ما اهالی رسانه خراسان جنوبی حاجتی جز دیدار رهبری و موفقیت در ثبت لحظه‌های دیدار تاریخی رهبر و مقتدای ایران با مردم خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان نداریم... ساعت شش و نیم مرقد امام خمینی) ره (و چه زیباست عهد ادیبانه ی ما با پیرجماران و پیرخراسان و اینکه بگوییم: ما بر آن عهد که هستیم برآنیم هنوز... در حرم مطهر امام راحل (قدس) همه جمع شده‌اند به حکم اولی الامر و به حکم این آیه که: "یَا أَیُهَا الَذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا الله وَأَطِیعُوا الرَسُولَ وَأُولِی الأَمرِ مِنکُم فَاِن تَنَازَعتُم فِی شَیء فَرُدُوهُ اِلَی الله وَالرَسُولِ اِن کُنتُم تُؤمِنُونَ بِاللهِ وَالیَومِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیر وَأَحسَنُ تَأوِیلاً 59 نساء ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید. پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید. این بهتر و نیک‌فرجام‌تر است"

سه شنبه بیستم شهریور 1402

حالا که امام راحل را زیارت کرده‌ایم قبله‌ی آمال ما بیت مقام معظم رهبری است... با گروه خبرنگاران صدا و سیمای خراسان جنوبی راهی می‌شویم و به دنبال اتوبوس‌های مدعویین به راه می‌افتیم. دل‌ها در گرو این دیدار تندتر می تپد و عشق موج میزند و گویی همه‌ی این احساسات کنار بیت رهبری بیشتر شده است. زن‌های بلوچ و عشایر خراسان جنوبی کنار هم ترکیبی از رنگ و نقش‌هایی است که رنگ امید و آرزو دارد. در بدو ورود کنار گیت‌های بازرسی کاغذی به دستمان می‌دهند با شعری که ترجیح‌بند آن لبیک یا حسین است. مردم سیستان و بلوچستان کنار ما نشسته‌اند مادران شهدای امنیت در کنار شهدای مرزبانی و مدافع حرم نشانه‌های افتخار دو استانند. دختران کوچک شهدا کف دست‌هایشان را با لبیک یا خامنه‌ای زینت داده‌اند و اندوهشان در دیدن پدر معنوی‌شان به اشک شوق تبدیل شده است. این همه شور سنی و شیعه در کنار هم دیدنی است. جانبازان شهدای زنده‌ی محفلند. نشسته‌اند با دست و پاهایی که گرچه بی‌رمقند اما از جان نیفتاده‌اند. جانبازی که از دو چشم نابیناست حالا چطور اشک شوق می‌ریزد؟ شوق او با دیدن آقا فریاد لبیک یا خامنه‌ای است. صدای آقا منتظر شماییم قطع نمی‌شود و ساعت ده صبح ناگهان آقا با آن قد رشید سرو مانند وارد می‌شوند.

بخت باز آید از آن در که یکی چون تو در آید روی زیبای تو دیدن درِ دولت بگشاید

صبر بسیار بباید پدرِ پیرِ فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

شعر و شعارها دیگر با اشک‌ها آمیخته و آقا با تکان دادن دست مهربان خویش به ابراز احساسات مردم پاسخ می‌دهند. فرزند شهیدی به دست بوس آقا می‌رود. آقا پدرانه دست بر سر و چشم‌هایشان می کشند. چفیه آقا از زیر لباس پیداست و این چفیه آرزوی همه ی جمعیت سه هزار و خرده‌ای است که در حسینیه گردآمده‌اند. ندای شعر شیعه و سنی عاشق این سرزمینند با پیشوند لبیک یا حسین آغاز می‌شود.

سلام ای رهبری که روز تبعید به ایرانشهر ما منزل گزیدی

تو خود گفتی که در این خطه‌ی نور به غیر غیرت و همت ندیدی

مردم روی زیلوهای حاشیه دار پنبه‌ای نشسته‌اند و حضرت آقا سخنرانی خود را شروع می‌کنند.

ابتدا از بیرجند و رشادت‌های مرحوم آیت الله تهامی می‌گویند و اینکه چگونه 60 سال پیش مبارزات انقلابی خود را از سخنرانی در محرم سال چهل و دو آغاز کرده‌اند و با همت این عالم بزرگ از بند ژاندارمری بیرجند آزاد شدند. بعد از تبعید ایشان به سیستان و بلوچستان هم مرحوم ملازهی از علمای اهل سنت و مرحوم آیت الله کفعمی از علمای شیعه ایشان را یاری داده‌اند. تزانزیت ریلی شرق و آب زابل و خدمات دیگر از خدمات مؤکد آقا بود که فرمودند لازمه‌ی توسعه است اما در برخی دولت‌ها پیگیری نشده؛ افول غرب و آمریکا معنای آیه‌ای بود که بالای جایگاه نوشته بود. "لَایُخلِفُ اللَهُ وَعدَه. خدا ازوعده های خویش تخلف نمی‌کند" و این همان وعده‌ای است که دشمنان می‌خواهند پنهان کنند و همچنان مذبوحانه مکر و حیله می‌ورزند اما به قول آقا: "شتر در خواب بیند پنبه دانه" و چه رستاخیزی است امروز برای آنهایی که رستاخیزشان اربعین است و چه زیبا تشکر کردند آقا از مردم عراق، حشدالشعبی و دولت عراق که سخاوتمندانه امنیت و پذیرایی زائران جدشان امام حسین علیه السلام را به عهده گرفتند. سخنرانی که به پایان می‌رسد مردم بلند می‌شوند و ابراز احساسات می‌کنند. دختران شهدا از پشت پرده اشک، آن چهره‌ی فرهیخته را وداع می‌کنند و پسران شهدا برای گرفتن چفیه آقا جلو می‌دوند. بعد رفتن آقا خبرنگاران به طرف مردم می آیند و چه دارند مردم جز زبان تشکر و اطمینان قلبی که حرف آقا حجت است. حرف آقا حرف حق است و این آخرین حرف مردمان دیار خراسان و سیستان و بلوچستان است.