شنبه 3 آذر 1403

محل برخورد ایران و آمریکا

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
محل برخورد ایران و آمریکا

گاردین معتقد است احتمال رویارویی ایران و آمریکا و بروز جنگ منطقه‌ای نسبت به گذشته افزایش چشمگیری یافته و آنچه در کانون خطر قرار دارد، تصادم این دو بازیگر در دریای سرخ و باب‌المندب است. ایران در برابر فشارهای غرب نه تنها حمایت خود را از ارتش یمن نکاسته، بلکه اخیرا کشتی جنگی را در حمایت از یمن به منطقه فرستاده است. اما در این میان اهمیت ایمنی کشتیرانی در دریای سرخ برای اقتصاد جهانی، غرب...

از زمان شروع جنگ در غزه که با حمله حماس در 7 اکتبر آغاز شد، هنوز احتمال سناریوی کابوس آور یعنی مناقشه گسترده تر بین ایالات متحده و ایران در خاورمیانه تشدید نشده است؛ اما پس از رویدادهای چند روز گذشته، به نظر می‌رسد که این خطر جدی تر شده است. به گزارش گاردین، مرکز خطر در دریای سرخ است، جایی که ارتش یمن به کشتی های باری با ارتباط واقعی یا احتمالی با اسرائیل حمله می کند. ایالات متحده از کشتی هایی که از طریق این منطقه سفر می کنند، محافظت کرده و یک ائتلاف دریایی چندملیتی برای حفظ اصل اساسی آزادی دریانوردی تشکیل داده است. اما رئیس‌جمهور جو بایدن گفته است که می خواهد از رویارویی مستقیم نظامی با ارتش یمن به دلیل ترس از تشدید تنش اجتناب کند. روز یکشنبه گذشته، نیروهای دریایی آمریکا برای اولین بار از این خط عبور کردند و همه خدمه سه قایق ارتش یمن را که به یک کشتی کانتینری حمله کرده بودند، کشتند. گرانت شاپس، وزیر دفاع بریتانیا، گفت که اگر حملات ارتش یمن ادامه یابد، بریتانیا در انجام اقدامات بیشتر تردید نخواهد کرد.

اکنون که تهران درخواست های واشنگتن و لندن برای کمک به پایان درگیری های دریایی یمنی ها را رد می کند، یک ناوشکن ایرانی به دریای سرخ رفته است. در همین حال، بریتانیا و ایالات متحده، احتمالا با یک کشور اروپایی دیگر، در حال بررسی هشدار درباره حمله به تاسیسات نظامی در یمن هستند. در اینجا نگاهی داریم به آنچه در حال وقوع است و اینکه چرا ترس های جدی در مورد آنچه در آینده اتفاق می افتد وجود دارد.

بحران چگونه آغاز شد؟

بلافاصله پس از حملات در 7 اکتبر، عبدالمالک الحوثی، رهبر انصار‌الله حمایت خود را از حماس اعلام کرد و گفت که نیروهایش «آماده حرکت صدها‌هزار نفری برای پیوستن به مردم فلسطین و مقابله با دشمن هستند». این ممکن است اغراق آمیز باشد: در ماه بعد، دخالت ارتش یمن به حملات موشکی و پهپادی که عمدتا توسط اقدامات متقابل ایالات متحده و اسرائیل رهگیری شد، محدود شد. اما در 19 نوامبر، نیروهای ارتش یمن از یک هلیکوپتر برای توقیف یک کشتی باری در دریای سرخ که توسط ژاپن اداره می شد اما در نهایت متعلق به یک تاجر اسرائیلی بود، استفاده کردند. آنها خدمه را ربودند و گفتند که تمام کشتی های مرتبط با اسرائیل «به یک هدف قانونی برای نیروهای مسلح تبدیل خواهند شد».

از آن زمان تاکنون در دریای سرخ چه اتفاقی افتاده است؟

دست کم 17 حمله به کشتی هایی صورت گرفته است که نیروهای ارتش یمن معتقدند با اسرائیل یا متحدانش مرتبط هستند. تاکنون آمریکا از رویارویی مستقیم خودداری کرده است. اما روز یکشنبه گذشته، هلیکوپترهای نیروی دریایی ایالات متحده به سمت گروهی از قایق های کوچکی که قصد داشتند سوار یک کشتی کانتینری شوند، شلیک کردند. در حالی که واشنگتن می گوید هلیکوپترهایش برای دفاع از خود شلیک کرده اند، کشته شدن 10 شبه نظامی مرحله جدیدی از بحران را نشان می دهد. ایمنی کشتیرانی در دریای سرخ برای اقتصاد جهانی مهم است؛ زیرا این یک مسیر تجاری مهم است که آسیا را به اروپا و ایالات متحده متصل می کند. 30‌درصد از ترافیک جهانی کانتینری از این منطقه می گذرد و هرگونه تهدید قابل‌توجهی برای ایمنی آن می‌تواند عواقب منفی بر قیمت نفت و در دسترس بودن اقلام تولید‌شده در آسیا در غرب داشته باشد. اسرائیل همچنین به شدت به ترافیک دریای سرخ وابسته است، زیرا اکثر واردات و صادرات آن طریق دریا انجام می شود.

انصارالله چه کسانی هستند؟

اعضای انصار‌الله یک گروه شبه نظامی هستند که شاخه ای از شیعیان زیدی یمن را نمایندگی می کنند که زمانی بر یمن حکومت می کردند؛ اما از زمان جنگ داخلی 1962 تا 1970 تحت رژیم سنی در صنعا، پایتخت یمن، به حاشیه رانده شدند. آنها در کودتای سال 2014 دولت را مجبور به خروج کردند و به دنبال آن مداخله نظامی به رهبری عربستان سعودی علیه آنها را شاهد بودیم که به جنگ داخلی فاجعه‌بار منتهی شد. طبق برآورد سازمان ملل این جنگ منجر به کشته شدن 377000 نفر و آواره شدن 4 میلیون نفر تا پایان سال 2021 شد. آنها در عمل در جنگ پیروز شدند. آتش بس آوریل 2022 باعث کاهش قابل‌توجه خشونت شد و با وجود انقضای رسمی آتش بس در اکتبر، درگیری ها تا حد زیادی متوقف شده است. اکثر یمنی ها اکنون در مناطق تحت کنترل انصارالله زندگی می کنند و البته این گروه در حال حاضر بیشتر شمال کشور را اداره می کنند و خط ساحلی دریای سرخ را در اختیار دارند. مهم این است که آنها به عنوان بخشی از خصومت دیرینه این کشور با عربستان سعودی از سوی ایران حمایت می شوند و آمریکا اخیرا اطلاعاتی را از طبقه‌بندی خارج کرده است که به گفته آنها نشان‌دهنده دخالت ایران در عملیات علیه کشتی های تجاری در دریای سرخ است.

بسیاری از یمنی ها این عملیات را ابزاری مشروع برای اعمال فشار بر اسرائیل و متحدانش با هدف دفاع از غیرنظامیان فلسطینی می دانند و تحلیلگران می گویند مداخله انصارالله به تقویت حمایت داخلی آنها کمک کرده است. یمنی ها همچنین بر این باورند که حملات در دریای سرخ می‌تواند به‌رغم حضور یک دولت به رسمیت شناخته‌شده بین‌المللی در جنوب این کشور آنها را به بازیگر جهانی مهم‌تری تبدیل کند که مترادف با کل یمن است. در همین حال، سعودی ها در تلاش برای عادی سازی روابط با ایران و نهایی کردن یک توافق صلح هستند که می‌تواند کنترل انصارالله بر شمال یمن را به رسمیت بشناسد. عربستان در وضعیت کنونی نیز نگران هرگونه پاسخی از سوی ایالات متحده است که می‌تواند تلاش این کشور برای خروج از یمن را پیچیده کند.

شرکت‌های حمل و نقل چگونه پاسخ می دهند؟

هفت شرکت از 10 شرکت بزرگ کشتیرانی جهان، از جمله بریتیش پترولیوم و شرکت آلمانی Hapag-Lloyd، استفاده از کانال سوئز و دریای سرخ را در نتیجه بحران به حالت تعلیق درآورده اند. مرسک یک هفته پیش نقل‌وانتقال خود را در این منطقه آغاز کرده بود اما پس از حمله به هانگژو دوباره آن را به حالت تعلیق درآورد. در حالی که برخی شرکت‌های کشتیرانی پس از سازماندهی ائتلاف دریایی ایالات متحده برای حفاظت از منطقه، خدمات خود را از سر گرفتند، اما بسیاری از کشتی های کانتینری هنوز از مسیرهای جایگزین استفاده می کنند و بسیاری از کشتی ها به جای آن از اطرف آفریقای جنوبی برای سفر از آسیا به اروپا استفاده می کنند که این سفر ممکن است تا دو هفته بیشتر طول بکشد.

داده هایی که هفته گذشته توسط‌Flexport، یک شرکت تدارکات جهانی منتشر شد، نشان داد که نیمی از کشتی های کانتینری از منطقه دوری می کنند که حدود 18‌درصد از ظرفیت کانتینری جهانی را تشکیل می دهد. این باعث افزایش هزینه ها می شود - با اضافه کاری حدود 5000 دلار (3927 پوند) به ازای هر کانتینر 40 فوتی که احتمالا نرخ‌ها را به سه برابر قبل از شروع بحران افزایش می دهد.

دولت‌های غربی چه می کنند؟

پاسخ کاخ سفید به این بحران، تشکیل یک نیروی دریایی به نام «عملیات نگهبان رفاه» برای دفاع از کشتیرانی در منطقه بود. در حالی که بیشتر کشورها تنها ملوانان خود و بریتانیا و ایالات متحده کشتی های خود را اعزام کرده اند، هدف مقابله با حملاتی که فقط بر اسرائیل و ایالات متحده متمرکز شده‌اند، دشوارتر می‌شود. نکته قابل‌توجه این است که بحرین تنها کشور عربی است که به طور علنی به این ائتلاف ملحق شده است و اکثر بازیگران عربی پیامدهای اقتصادی این الحاق را بیشتر از خطرات ناشی از دفاع از اسرائیل می دانند. در همین حال، نگرانی های عربستان سعودی در مورد تاثیر حمله بزرگ به ارتش یمن بر تلاش های این کشور برای نهایی کردن توافق صلح در یمن، در عمل آمریکا را محدود کرده است. همچنین در واشنگتن این نگرانی وجود دارد که هرگونه تشدید تنش می‌تواند نفوذ ایران را در منطقه تقویت کند. اما ناظران جنگ طلب می گویند که واکنش نشان ندادن به این حملات دریایی تنها باعث تکرار بیشتر آنها می شود.

آیا بحران می‌تواند بدتر شود؟

روز یکشنبه، جولیان بورگر، نویسنده گاردین در مطلبی نوشت که «خاورمیانه از 7 اکتبر به سمت پرتگاه جنگ منطقه ای می لغزد» و «هفته گذشته نشان داد که چگونه لبه صخره ای که آن را از چنین ورطه‌ای حفظ می کند، می‌تواند به سرعت فرو بریزد». حملات ایالات متحده به کشتی های یمنی به خودی خود تعیین کننده نیستند؛ اگرچه فاصله قابل‌توجهی از رویه قبلی دارند، اما با حمله به پایگاه های شبه نظامیان در یمن فاصله زیادی دارند. اما اگر تهدید در دریای سرخ ادامه یابد، شرکت‌های کشتیرانی که از عبور از این منطقه اجتناب می کنند، احتمالا به این کار ادامه می دهند و بیشتر از آنها الگوبرداری می شود. قیمت های جهانی نفت هنوز تحت‌تاثیر این بحران قرار نگرفته است و هفته گذشته به دلیل احتمال بازگشایی مسیر این قیمت ها کاهش یافت. هر حسی مبنی بر اینکه تهدید دوباره در حال رشد است و هیچ استراتژی خروج موثری در کار نیست، می‌تواند باعث این تغییر شود.

ارتش یمن هیچ نشانه ای از کوتاه آمدن در انجام اقدامات خود نشان نداده است و اخیرا اعلام کرد تا زمانی که اجازه ارسال کمک های بشردوستانه به غزه داده نشود و اسرائیل حملات خود را متوقف نکند، حمله به کشتیرانی را متوقف نخواهد کرد «حتی اگر آمریکا موفق شود کل جهان را بسیج کند». اگر حوادث روز یکشنبه گذشته این محاسبات را تغییر ندهد، ممکن است ایالات متحده در نهایت تصمیم به حمله به اهدافی در یمن بگیرد که تنش ها با ایران را تشدید کرده و خطر رویارویی گسترده تری را ایجاد می کند که جو بایدن بسیار مشتاق اجتناب از آن بود.

--> اخبار مرتبط